به گزارش ایسنا، روزنامه شرق در بخشی از گزارش خود درباره ازدواج دختران در سنین پایین نوشت: «از آن زن پرسیدم که وقتی خودت این قدر زود ازدواج کردی و میدانی چقدر زندگی سخت میگذرد، چرا نمیگذاری دخترانت درس بخوانند و هر وقت خودشان خواستند، ازدواج کنند؟» جوابش کوتاه و سرکوبکننده بود، گفت: «خودشان هم میخواهند.» بعد ادامه داد: «دختران اینجا میدانند اگر الان ازدواج نکنند، از همه چیز محروم میشوند.»
بعد از شام که در جمعی صمیمیتر نشستیم و دختران بگووبخندی به راه انداخته بودند، این رضایت یا شاید اجبار درونیشده در حرفها و برنامههای زندگیشان به خوبی دیده میشد. آنها در شرایط تا حد زیادی گریزناپذیر هستند که شاید به این زودیها اجبار و تحکم درونی آن را درک نکنند و بعدها که درک کنند، مثل مادرشان روی حق طبیعیشان برای زندگی چشم میپوشند.
روایت زیستهام را میچسبانم به آمار اخیری که از ازدواج دختران خراسان رضوی به عنوان رتبه اول ازدواج کودکان در کشور اعلام کردهاند. نمیشود گفت آن زنان و دختران در سیستانوبلوچستان که چهرههای مهربان و میهماننوازشان از جلوی چشمانم دور نمیشود، زنانی خوشبخت نبودند و رضایتشان از زندگیشان کم بوده است. نمیتوان گفت که این زنان از زنانی که همین حالا در ادارات دولتی و خصوصی پایتخت باید کارهای بیرون و خانه و همسر و بچه و... را با هم انجام دهند و در این شلوغی و آلودگی، مرتب و زیبا و سالم هم بمانند، شرایط و امکانات و رضایت بیشتر یا کمتری دارند اما این را میتوان گفت که آنها در این شرایطشان انتخابی ندارند. شرایط سخت در انتخابهای مهم زندگی از جمله ازدواج در سنین پایین در همه نقاط دنیا و همه شهرهای ایران خودمان وجود دارد، اما در برخی از شهرها این انتخاب با سد و مانع بزرگ عرف اجتماعی مواجه است؛ عرفی که (بر اساس آمار رسمی به ترتیب) در برخی از استانها مانند سیستانوبلوچستان، خوزستان، خراسان جنوبی، آذربایجان شرقی و غربی، فارس، زنجان، همدان، مازندران و در نهایت در تهران بیشتر از استانهای دیگر است.
کامیل احمدی، انسانشناس و پژوهشگر، چندی قبل در نشست «آسیبشناسی ازدواج کودکان» اعلام کرد که طبق آمارهای رسمی خراسان رضوی رتبه نخست ازدواج کودکان در کشور را دارد. او اعلام کرده است که ۱۳.۷ درصد ازدواجهای مناطق شهری و ١٩.٦ درصد ازدواجهای مناطق روستایی در کمتر از ١٨سالگی انجام میشود.
انتهای پیام
نظرات