علی نجفی توانا در گفتوگو با ایسنا در بررسی جرمشناختی آزار و اذیت کودکان گفت: کودک آزاری و سوءاستفاده از اطفال اعم از جسمی و جنسی در سه قالب اعم از چرایی، واکنش های قانونی و راهکارها برای پیشگیری قابل تحلیل و بررسی است.
وی اظهار کرد: بحث آسیب شناسی کودک آزاری در دنیا و کشور ما ثابت کرده که معمولا آنانی که دست به کودک آزاری می زنند، خود قربانی خشونت بوده اند و شیوهای جز خشونت و پرخاشگری در مقابل دیگران نیاموخته اند. اصولا در دنیای سنتی و حتی در شرایط مدرن و پسامدرن فعلی رفتار والدین بازتاب چگونگی مراحل رشد روانی آنها در دوران کودکی است؛ البته دانش افزایی، تربیت و مطالعه و خودسازی می تواند بخشی از مشکلات تربیتی دوران کودکی را خنثی کرده و رفتار فرد را اصلاح کند.
وی اضافه کرد: به عبارتی استعداد اصلاح پذیری و تغییر هنجارها در انسان ها یک امر طبیعی و همیشگی است به شرط آنکه اطلاعات نامطلوب و ضد ارزشی دوران زندگی گذشته فرد که در ذهن او نهادینه شده جای خود را به اطلاعات جدیدتر و شخصیت ساز متفاوت و مناسبی بدهد. به همین دلیل است که می توان همیشه امیدوار بود که افراد نابهنجار، پرخاشگر، عصبی و بزهکار اصلاح شوند همانند بیماری جسمی، بیماری رفتاری و روحی قابل اصلاح است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آسیب شناسی در مورد رفتارها علیه اشخاص به ویژه اطفال با توجه به تربیت و فرهنگ و سن و جنس و شیوه هنجار خانواده فرد باید متفاوت باشد و ما با یک الگوی آسیب شناسی نمی توانیم چرایی و چگونگی رفتار افراد را ارزیابی و تحلیل کنیم.
این حقوقدان با بیان اینکه متاسفانه موضوع کودک آزاری در کشور ما، داستان قدیمی است، چنین ابراز عقیده کرد: اولا با سوءاستفاده از حدیث «أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک» یعنی تو و اموالت برای پدرت میباشی و سوءاستفاده از متن قانون که اگر پدر و جدپدری فرزند خود را بکشد یا مالش را به سرقت ببرد مجازات نمی شود، موجب شده که این گونه تصور شود که در امر تربیت هر کاری می شود کرد، حتی اگر به ضرب و جرح کودک منجر شود؛ به همین دلیل شورای محترم نگهبان در یک تحلیلی که از لحاظ علمی قابل دفاع نیست، قانون مربوط به کودک آزاری سال 83 را به گونهای تصویب کرد که مجازات والدین از آن حذف شد، در صورتی که بخش اعظمی از کودک آزاری حتی سوءاستفاده جنسیتی توسط والدین یا اقوام است که بر کودکان روا داشته می شود. ناگفته نماند که کودک آزاری توسط اشخاص دیگر که در قانون آمده مانند جرایم عادی قابل مجازات است.
نجفیتوانا تاکید کرد: چرایی کودک آزاری اعم از اینکه از سوی والدین باشد یا افراد غریبه عمدتا ناشی از اختلال شخصیتی است، اختلالی که خود ناشی از قربانی شدن شخص در دوران کودکیاش است. قطعا اگر ما کاری را که می توانستیم با سعید حنایی - یکی از قاتلان زنجیرهای ایران که در مشهد به انجام قتل زنان خیابانی می پرداخت - و سایرین انجام دهیم، یعنی مطالعات و تحقیقات روان شناختی و جرم شناختی، درمی یافتیم این افراد قبل از اینکه به دلیل نیاز جنسی دست به چنین اقدامی زده باشند، بیشتر برای ارضای یک حس ناشناخته یا امیال سرکوفته در ضمیر ناخودآگاهشان مبادرت به چنین اقدامات حیوانی کردهاند.
این وکیل دادگستری ادامه داد: در خصوص اختلالات شخصیتی فراموش نکنیم اطفال وقتی در دوران کودکی در مراحل دهانی و دفعی و فالوس قرار دارند، تمام هنجارهایی که نسبت به آنها روا می شود، مانند اثر نقش بر سنگ را در خود نگه میدارند و به عنوان یک الگوی رفتاری حفظ می کنند و در زمانی که اقتضای رفتار متقابل و واکنش متناسب با آن ذخیره رفتاری را پیدا کردند نسبت به افراد غیر روا می دارند. باید بدانیم که اکثر خشونت های جنسی و اختلالات جنسی و مشکلات رفتاری خشن ناشی از محرومیت ها و خشونت های دوران کودکی است و عمدتا این افراد خود قربانی خشونت دوران کودکی بودهاند.
نجفی توانا اضافه کرد: قوانین اکثر کشورها در مورد اینگونه جرایم، روش سخت و محکم و شدیدی است و در اکثر کشورها این نوع جرایم با حداکثر مجازات اعم از اعدام یا حبس ابد یا حبس جنایی مورد مواخذه و واکنش قضایی قرار میگیرند. در کشورما هم تجاوز جنسی به عنوان تجاوز به عنف دارای مجازات حد شدید در حد اعدام است. در مورد مجازات کودک آزاری اگر توسط اشخاص غیر باشد، قانون به عنوان ضرب و جرح یا به عنوان صدمات بدنی مجازات خاصی برای حمایت از کودکان در مقابل افراد غربیه پیش بینی کرده است. متاسفانه در قانون مصوب 83 والدین از مجازات مبرا شده اند، در حالی که آمارها نشان می دهد اکثر قتل های ناشی از خفه کردن، لگد زدن، با چکش سر را کوبیدن یا با سیگار سوزاندن یا سایر رفتارهای خشن و صدمت بدنی توسط والدین انجام می شود و بعد از آن توسط ناپدری و نامادری و بعد توسط معلمین و مدارس و کودکستان ها و به عنوان استثنا توسط افراد غریبه و برخی اوقات هم از سوی اشخاص معتادی که از افراد سوءاستفاده می کنند، انجام می شود.
نجفی توانا یادآور شد: مجازات راه حل مبارزه با این نوع رفتارها نیست، ما باید والدین را از طریق کودکستان ها، دبستان ها و دبیرستان ها آموزش دهیم و انجمن والدین تشکیل دهیم و شهرداری ها و رسانه ها باید به والدین بیاموزند که چگونه پیشگیری وضعی کنند، و الا امکان جلوگیری از این رفتارها در مقابل ملتی که عمدتا دچار ناراحتی روحی و روانی هستند، وجود ندارد.
وی افزود: راه حل دیگر در مقابله با این جرایم رویکرد پیشگیری است. همانطور که گفتم رفتار انسان ناشی از تربیت گذشته انسان است. ما انسان ها زندانی شخصیتی هستیم که در گذشته ساخته شده؛ لذا برای اصلاح رفتارها باید از دوران کودکی شروع کنیم. اولین اقدام در این زمینه آموزش والدین است؛ زیرا 98 درصد والدین ایرانی یا نمی دانند چگونه رفتار کنند یا اگر می دانند نمی توانند آن را انجام دهند، زیرا نه زمان آن را دارند و نه از لحاظ عصبی، تعادل و ظرفیت تربیت رسانی مناسب دارند و یا اصولا تربیت آنها توسط مدارس و کودستان ها و جامعه و یا اخیرا فضای مجازی خنثی می شود و چنین است که ما با آموزه های خشن سوءاستفاده های جنسی پرورش می یابیم و سپس آن را به کودکان منتقل می کنیم.
نجفیتوانا با بیان اینکه راه حل دیگر غیر از آموزش، پیشگیری وضعی است، گفت: افزایش دوربین ها در مقاطع ورودی و خروجی شهرها و ایجاد گارد یا پلیس پیشگیری برای حمایت از کودکان به ویژه سازماندهی اتوبوس ها یا مینی بوس ها و وسایل نقلیه عمومی مخصوص کودکان از جمله کارهایی است که می تواند مشکلات را تا حدی کاهش دهد، اما بهترین روش انتقال آموزه های متعارف به والدین و فرزندان است.
وی یادآور شد: یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن این است که عمده سوءاستفاده کنندگان جنسی متعلق به خانواده های متوسط، پایین و فقیر هستند، آنان که محرومیت های اجتماعی و اقتصادی فراوان کشیده اند و به نوعی خود قربانی بوده اند و حمایت های لازم از آنها نشده است که معمولا عاطفه و مروت انسانی را از دست می دهند و همین امر موجب می شود که خوی حیوانیت در برابر خوی انسانیت افزایش یابد و در برخورد با افراد با روشی غیرانسانی برخورد کنند.
این حقوقدان خاطرنشان کرد: برخی معتقدند که باید در این خصوص مجازاتها را تشدید کرد. من معتقدم چنین راه حلی مناسب نیست. ما هر جا که به مجازات متوسل شدیم، یعنی بی توجه به صورت مساله و علت مساله یک رویکرد ظاهری و شکلی و بیرونی از خود نشان دادهایم و این روش مناسب نیست. باید ریشهها را خشکاند و خشکاندن ریشههای خشونت و جرم جز با پیشگیری عمومی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ممکن نیست و باید برویم در سطح قوای سه گانه جست و جو کنیم و در یک کمیسیون فراقوهای این نوع خشونت ها را بررسی و سپس راه حل آن را ارایه دهیم.
انتهای پیام
نظرات