لیلا فلاحتی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه روند مشارکت سیاسی زنان در کشور ما از دو منظر شاخص کلان و شاخص خرد قابل بررسی است، اظهار کرد: از منظر شاخص کلان، تعداد زنان در مناصب وزارتی و نمایندگی مجلس بسیار کم است؛ بهطوریکه در رتبهبندی کشورها ایران جزو پنج کشور با بیشترین فاصله جنسیتی در مشارکت سیاسی در مناصب بالا است.
وی ادامه داد: مشارکت زنان در شاخصهای خردتری مانند عضویت در شوراهای شهر و روستا بسیار مناسب است و آنان سهم زیادی را در این شاخص اشغال کردهاند. در حقیقت تحول جدی در دورههای مختلف انتخابات شوراهای شهر و روستا اتفاق افتاده و در حال حاضر تعداد زیادی از زنان در این انتخابات به مشارکت پرداختهاند که این امر نشاندهنده آغاز حرکت پایدار زنان در مسیر مشارکت سیاسی است.
فلاحتی افزود: حرکت پایدار زنان با حضور و مشارکت آنان در سطوح محلی و جزئی به عنوان نمایندگان شوراها باعث میشود که اعتماد به آنان افزایش یابد و امیدواریم که زنان بتوانند ظرفیتهای خود را در ایجاد اعتماد به توان مدیریتیشان در سطوح محلی نشان دهند و در دورههای بعدی مجلس تعداد بیشتری از آنان به عنوان نمایندگان پارلمان حضور داشته باشند.
به گفته وی از مسائل مهمی که انتظار میرود با حضور زنان در مناصب سیاسی اتفاق بیفتد، جاریسازی اولویتهای زنان و خانواده در نظام برنامهریزی و سیاستگذاری است.
فلاحتی اضافه کرد: از مسائلی که همیشه در برنامهریزیها کمتر مورد توجه قرار میگیرد، تاثیر سیاستها و برنامههای کلان بر زنان و خانواده است اما زنان با ایفای نقش در مناصبی مانند نمایندگی شوراهای اسلامی شهر و روستا قادر میشوند که این اولویتها را در نظام برنامهریزی پررنگتر کنند بنابراین حضور زنان در مناصب سیاسی میتواند بر عدالت محورتر و اثرگذارتر شدن برنامهها موثر باشد.
وی در ادامه به موانعی که بر سر راه زنان برای حضور در مناصب سیاسی وجود داشته است، اشاره کرد و گفت: کافی نبودن تخصص و فقدان تحصیلات متناسب با مناصب سیاسی از موانعی بود که در گذشته در مسیر زنان وجود داشت اما از دهه ۷۰ در کشور با پر تعداد شدن زنان در آموزش عالی این مانع از بین رفت؛ بهطوریکه امروزه سهم زیادی از آموزش عالی در اختیار زنان است همچنین آنان سهم بیشتری از تعداد فارغ التحصیلان کشور را دارند.
مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی - اجتماعی وزارت علوم افزود: از موانع دیگری که در مسیر زنان برای کسب مناصب سیاسی وجود دارد میتوان به موانع هنجاری اشاره کرد. در واقع هنجارها این احساس را ایجاد میکنند که شاید زنان از تجربه کافی و مناسب برخوردار نیستند اما حضور بیشتر زنان در شوراهای اسلامی شهر و روستا موجب افزایش اعتماد به آنان شده است.
وی در ادامه به «هزینهدار بودن» فعالیت سیاسی اشاره کرد و گفت: کار سیاسی هزینه دارد و هزینهدار بودن آن نیز موضوعی فراجنسیتی است و این امر تنها برای یک جنس صادق نیست. در حقیقت باید به این بیندیشیم که چه سیستم سازمانی را در کشور مستقر کنیم تا هزینه کار سیاسی کاهش یابد.
به گفته وی شاید دلیل کم تعداد بودن زنان در مناصب سیاسی، نمود بیشتر پرداخت هزینههای آنان است. در حقیقت جامعه و فرهنگ عمومی در مورد زنان حساسیتهای بیشتری به خرج میدهد.
فلاحتی در ادامه اظهار کرد: حضور زنان در گذشتههای نه چندان دور حتی در عرصههای آموزش هم نگرانکننده بود و حتی بسیاری از خانوادهها ترجیح میدادند دخترانشان تحصیلات در مدرسه را تمام نکنند زیرا تحصیل را امری بیارزش و منافی با آینده اجتماعی آنان میدانستند اما بتدریج خانوادهها مشوق ارتقای تحصیلی زنان و دخترانشان شدند. در حقیقت این تحولات نیز آرام آرام برای حضور زنان در مناصب سیاسی اتفاق خواهد افتاد و اگر بازخورد حضور زنان در جامعه مثبت باشد جامعه نیز زنان را به مشارکت سیاسی تشویق میکند.
مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی - اجتماعی وزارت علوم به چند بعدی بودن راهبرد برای افزایش حضور زنان در عرصههای سیاسی اشاره کرد و گفت: اجرای این راهبرد از یک طرف از کف جامعه و با فرهنگسازی برای مردم و از طرفی دیگر نقش جدی مردم در این فرهنگسازی امکان پذیر است. در حقیقت باید موازنهای بین دولت و مردم برقرار شود.
وی ادامه داد: در زمینه ضرورتها و اهمیت مشارکت سیاسی زنان اگر دولت یکطرفه این مشارکت را بدون ایجاد فرهنگسازی در کف جامعه به وجود آورد، ناموفق خواهد بود و به همان نسبت نیز اگر کف جامعه، مطالبهای برای حضور بیشتر زنان در عرصههای سیاسی داشته باشد و دولت به آن بیتوجهی کند، این امر هم میتواند بی نتیجه باشد بنابراین راهبردها باید مبتنی بر فرهنگسازی در هر دو جهت دولت و ملت باشد.
به گفته وی اصولا مشارکت سیاسی امری کاملا داوطلبانه است و اصرار و اجباری در این حوزه وجود ندارد. به طور قطع کسی که به این عرصه پا میگذارد، با میل و انتخاب شخصی خود وارد این کار شده است.
مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی - اجتماعی وزارت علوم تصریح کرد: زنان در بیشتر کشورها در نهادهای اقتصاد و سیاست حضور پر تعدادی ندارند. پیش بینی شده است برای برقراری توازن در زمینه حضور مردان و زنان در عرصههای اقتصادی ۱۸۶ سال زمان لازم است که این موضوع نشان دهنده کندی سرعت حرکت در این مسیر است همچنین میانگین حضور ۲۲ درصدی زنان در پارلمانهای جهان نشان دهنده این است که نمیتوان انتظار داشت که تعداد زنان در این حوزهها به سرعت افزایش یابد و این پدیده تنها مختص کشور ایران نیست.
فلاحتی در پایان گفت: امیدواریم زنان بتوانند شایستگیهای خود را در فرصتهای پیش رو به معرض نمایش بگذارند و اعتماد دولت و ملت به حضور موثر زنان نیز به وجود آید.
انتهای پیام
نظرات