به گزارش ایسنا به نقل از «شفقنا»، متن پرسشهای مطرح شده و پاسخ این مراجع تقلید شیعه بدین شرح است:
الف- تعریف فقهی دروغ چیست؟ آفات دروغ و مجازات دروغ در شرع مقدس چیست؟
ب- آیا دادن نسبت خلاف واقع یا بهتان زدن به فرد یا گروهی که آن را «بدعتگذار» مینامند به لحاظ شرعی جایز است؟ اساساً در چه مواردی مباهته جایز است؟ آیا در مباهته تفاوتی بین مخالفان داخلی با دشمنان خارجی وجود دارد؟
ج- تعریف فقهی تقیه و دلیل جواز آن چیست؟
د- آیا پس از آنکه تقیه انجام شد الزامی در بعد از انجام تقیه مبنی بر راستگویی و افشای حقیقت وجود دارد؟ اگر فردی بر حسب مصلحت کلام غیر واقع در برابر مخاطب حقیقی و حقوقی خود بر زبان جاری کرد، میبایست بعدا و پس از رفع آن مصلحت، حقیقت مطلب را بیان بدارد؟
ه- تعریف امر اضطرار و معیار تشخیص آن برای گفتن دروغ یا پنهان کردن حقیقت به لحاظ شرعی چیست؟ اگر بنا شود هر فردی بنا به مصلحتی به تشخیص خود دروغ بگوید یا توریه کند، آیا باب دروغگویی در جامعه گشوده نمی شود؟
و- در مواردی که دروغ به خاطر ضرورتی مجاز شمرده می شود، بهتر است کدام یک از این موارد استفاده شود: دروغ صریح، تقیه یا توریه؟
حضرت آیتالله شبیری زنجانی:
الف. خبر دادن از چیزی که گوینده می داند واقعیت ندارد دروغ است، در مورد آثار آن هم روایات معتبر متعددی داریم که مجال پرداختن به آنها وجود ندارد.
ب. هر چند در برخی روایات معتبر، مباهته - که شاید منظور از آن همان بهتان زدن باشد - به عنوان راهی برای مقابله با اهل بدعت مطرح شده اما در شرایط کنونی که نسبت های خلاف واقع به افراد به آسانی راستی آزمایی می شود این روش ها برای منزوی کردن افراد بدعتگذار در دین اثر خود را از دست داده است این کار صحیح نیست بلکه در اغلب موارد نتیجه معکوس نیز دارد. پس باید با استدلال و برهان به مقابله با اصحاب بدع برخاست. مراد از اهل بدعت در آن افرادی اند که عقیده یا عملی را بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام، به دین نسبت میدهند.
ج. تقیه عبارت است از ابزار همسویی با مخالفان در گفتار یا رفتار مخالف حق به منظور تحفظ از زیان دینی و دنیایی و روایات متعدد بر جواز آن دلالت میکند.
د. نسبت به احکام لازم است اگر موجب سلب حقوق از کسی شده باشد هم اعلان لازم است لزومی ندارد در غیر اینصورت لازم نیست مگر عدم اعلان حق، مفسده داشته باشد یا مزاحم با واجب اهمی باشد.
ه. آنچه امروز به عنوان دروغ مصلحتی شناخته میشود جایز نیست. کذب، تنها در فرض اضطرار و استیصال یا تزاحم با تکلیف اهم یا مساوی جایز خواهد بود. توریه جایز نیز اگر به اندازهای باشد که سبب سلب اعتماد دیگران از انسان گردد، جایز نیست.
و. در صورت امکان در چنین مواردی باید توریه شود.
حضرت آیتالله موسوی اردبیلی:
الف: دروغ، در فقه همان معنای عرفی و لغوی میباشد و در شرع مقدس، «کذب» و «دروغ» حقیقت شرعیه ندارد. آفات و تبعات دروغ، در کتب اخلاقی، امثال «معراج السعاده» نراقی براساس منابع شرعی و تجربه بشری ذکر شده است.
ب: روایتی در این رابطه وارد شده که در آن تعبیری به این مضمون دارد: «وباهتوأ اهل البدع» که برخی به معنای «بهتان زدن» گرفتهاند، ولی به نظر برخی دیگر از جمله اینجانب مقصود این است که «با اهل بدع به طوری با استدلال و برهان صحبت کنید که در برابر برهان محکم و قوی شما، دچار بهت و تعجب و حیرت شوند».
ج: تقیه، یعنی نوعی رفتار و گفتار برخلاف رفتار و عقیده صحیح به خاطر دفع خطر و مفسده اهم، و احیاناً تقیه در مورد جلب محبت و همدلی نیز به کار میرود که به آن تقیه مداراتی گفته میشود.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
الف: دروغ عبارت است از بیان چیزی با زبان یا عمل یا کتابت برخلاف واقع، و آثار زیان بار آن را در کتاب «اخلاق در قرآن» نوشتهایم.
ب: اصولاً تهمت زدن به دیگران کار صحیحی نیست و روایت مذکور که تعبیر باهتوهم در آن آمده است، به معنای متوحش ساختن است، نه تهمت زدن.
ج: تقیّه اخفای عقیده دینی است در مواردی که اظهار آن خطری دارد و ادله آن را در کتاب قواعد الفقهیه نوشتهایم و ترجمه آن نیز منتشر شده است.
د: در صورتی که ادامه کتمان موجب کار خلافی میشود و خطر برطرف گردد، باید اظهار دارد.
ه: استفاده از بهانهها برای دروغگویی درست نیست. واقعاً باید ضرورت قابل توجهی حاصل شود.
و: توریه با شرایط آن اولویت دارد.
حضرت آیتالله نوری همدانی:
برای روشن شدن مطالب مذکور لازم است به کُتُب مربوطه مراجعه شود
حضرت آیتالله سبحانی:
الف: دروغ کلامی این است که مطابق واقع نباشد و دروغ متکلم این است که چیزی بگوید که میداند خلاف واقع است.
اما آفت دروغ در روایت است که همه معاصی را در خانهای قرار دادهاند و کلید آن دروغ است و مجازات آن تعزیر است.
ب: بهتان زدن مطلقا حرام است حتی بر بدعت گزار و معنی (باهتوا) این نیست که بهتان بزنید بلکه به این معنی است که آنها را از طریق مناظره مبهوت و مجاب سازید.
ج: تقیه در مقابل کافر اظهار کفر و پنهان کردن ایمان مانند مومن آل فرعون و یا کار عمّار، در مقابل نفاق که عکس است که اظهار ایمان و پنهان کردن کفر است.
و اما تقیه در مقابل مخالف چه شیعه و چه سنی ظالمی باشد که آزادی را مصادره کرده باشد طرف ناچار است اعمال خود را طبق اراده و خواسته او انجام دهد در غیر این صورت گرفتار میشود.
اگر در این مورد علاقهمندید به کتاب «التقیه موضوعاً و حکماً» مراجعه کنید - قم انتشارات توحید -
ه: اضطرار بر سه قسم است. اگر انجام نگیرد یا خطر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی دارد البته مالی باید ... باشد که تحمل آن برای طرف حرجی باشد.
انتهای پیام
نظرات