• سه‌شنبه / ۵ بهمن ۱۳۹۵ / ۱۱:۰۹
  • دسته‌بندی: جامعه، شهری
  • کد خبر: 95110503183
  • خبرنگار : 71078

روایت یک آتش‌نشان از روز واقعه/ هنوز فریاد همکارانم در گوشم است

روایت یک آتش‌نشان از روز واقعه/ هنوز فریاد همکارانم در گوشم است

یکی از آتش‌نشانان روز وقوع حادثه پلاسکو گفت: فریاد همکارانم تا آخرین لحظه فرو ریختن ساختمان در گوشم است؛ در برخی از طبقه‌های بالایی جلوی پنجره‌ها فنس کشیده شده بود و آتش‌نشانان قادر به خروج از پنجره‌ها نشدند.

به گزارش ایسنا، سعید کمانی در تشریح وقوع حادثه ساختمان پلاسکو، گفت: زمانی که حریق روی داد، همکارانم به سرعت برای اطفای آن آب رساندند و نقاط مدنظر فرمانده را اطفا می‌کردیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا خودتان تصمیم گرفتید داخل سبد قرار بگیرید و به اطفای حریق در طبقات فوقانی بپردازید، اظهار کرد: زمانی که به صورت تیمی کار می‌کنیم، تقسیم کار انجام می‌دهیم. همکارم که تخصص بسیار زیادی دارد روی عرشه اصلی خودرو نشسته بود؛ چرا که کنترل خودرو از اهمیت زیادی برخوردار است و من داخل سبد رفتم.

کمانی اضافه کرد: هنگامی که دود سفید از داخل ساختمان خارج شد، گمان کردیم که حریق به طور کامل اطفاء شده چرا که دود سفید علامت خاموش شدن آتش است. زمانی که داخل سبد بودم چند انفجار کوچک داخل ساختمان رخ داد. متاسفانه پشت تمام پنجره‌ها کپسول گاز پیک‌نیکی وجود داشت. پس از رویت دود سفید، انفجار مهیبی رخ داد؛ به گونه‌ای که موج انفجار حتی مرا مقداری تکان داد و حریق باز گشت.

این آتش‌نشان با اشاره به واکنش مردم در روز حادثه گفت: نیروی انتظامی بسیاری از مردم را کنترل کرده بود، اما هنوز به محل حادثه رفت و آمد می‌کردند. این سوال مطرح می‌شود که اگر آنها از کسبه و کارگران پلاسکو بودند آیا اموال‌شان از جان‌شان عزیزتر بود؟ هنگامی که دود سفید رویت شد، مردم به طرف پاساژ ‌دویدند و حتی برخی از همکارانم مجبور به برخورد با مردم شدند. گویا تعدادی از آنان به داخل ساختمان بازگشته بودند.

وی اضافه کرد: زمانی که آتش برگشت، شروع به عملیات اطفاء کردیم. در ضلع شرقی پلاسکو دو - سه ریزش رخ داد. به ما هم دستور تخلیه ساختمان را دادند. برخی از همکارانم از طریق راه پله‌ها تلاش کردند از ساختمان خارج شوند و قسمتی هم از نمای ساختمان این کار را انجام دادند. متاسفانه دلخراش‌ترین صحنه‌ها در طبقه‌های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ رخ داد؛ چرا که در این طبقات صاحبان برخی از مغازه‌ها، پنجره‌ها را با فنس پوشانده بودند و همکارانم در این طبقه‌ها گیر افتاده بودند.

کمانی اضافه کرد: نردبان‌ها در ضلع‌هایی مانند ضلع غربی توانستند تعداد زیادی از آتش نشانان را خارج کنند. در طبقات ۱۲ و ۱۳ پارچه صورتی از پنجره‌ها آویزان شده بود و آتش نشانان از ما خواستند که آنها را از داخل ساختمان بیرون بیاوریم، اما برای این کار محدودیت‌هایی وجود داشت. قبل از ریزش اصلی، در داخل ساختمان چند ریزش رخ داد. یکی از همکارانم تلاش کرد با پتک، فنس را بشکافد اما نتوانست موفق شود. من حتی برای نجات همکارانم گارد جلوی سبد را باز کردم اما نتوانستم برخی از آنها را نجات دهم. قرار شد تجهیزات برش برای ما بیاورند تا بتوانیم آتش‌نشانان گرفتار شده در ساختمان را نجات دهیم ولی کار از کار گذشت.

این آتش‌نشان روز وقوع حادثه پلاسکو درباره فرو ریختن این ساختمان گفت: من چندی پیش فیلمی دیده بودم که در آن بسیجی‌ای که قصد داشت معبر باز کند، پوتین‌های خود را به همرزمانش داده و گفته بود که این پوتین‌ها نو و حیف است بر اثر انفجار خراب شود. روز حریق از یکی از همکارانم خواستم که از ساختمان بیرون بیاید، اما او گفت نمی‌توانم این کار را انجام دهم و "فیس" خود را درآورد و به طرف من پرت کرد. در آن وضعیت به فکر سالم ماندن تجهیزات خود بود.

وی اضافه کرد: یکی دیگر از همکارانم می‌گفت ساختمان در حال تخریب است، آب ریختن را قطع کن. من همین کار را انجام دادم اما از سمت دیگر یکی از همکارانم فریاد زد «من دارم می‌سوزم» بنابراین دوباره آب پاشیدن را آغاز کردم. ناگهان ساختمان از بالا شروع به تخریب شدن کرد و فرو ریخت.

کمانی که در شبکه خبر سخن می‌گفت، در پایان اظهار کرد: موقع خرابی ساختمان دو ستون تخریب شد که یکی از آنها مستقیم به سمت ما آمد. سه بار قصد داشتیم خودروی خود را جابجا کنیم و اگر این کار را انجام داده بودیم  قطعا خودرو واژگون و به سمت مردم متمایل می‌شد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۵ ۱۱:۲۰

من برنامه شو زنده دیدم... حتی گریه ام نگرفت، شوکه شدم ازینهمه مردونگی و مظلومیت...

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۵ ۱۲:۰۴

من خیلی ناراحت هستم و دلم میخواد که به تمام آتش نشان ها کمک کنم .😢😢

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۵ ۱۲:۲۵

خسته نباشید.....

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۵ ۱۴:۰۳

خدا به همه شماها عزت و طول عمر بدهد با بزرگان و خوبان محشور شوید

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۵ ۱۴:۱۶

چرا شهرداری تهران با اینهمه عوارض نوسازی و پسماند و فروش مجوز و تراکم که در سال پول خیلی زیادی میشه کمترین تجهیزات رو به آتش نشانی پایتخت اختصاص میده!!!! آیا حق مردم نیست که از دولت بخوان شهردارشون رو عوض کنه بدلیل سوء مدیریت؟ ازین حادثه واقعا تمام ایران متاسف و عذادار شد ولی آیا درس عبرتی برای مسئولین شهری میشه؟!!!!

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۶ ۰۰:۱۷

پیشنهاد میدم با توجه به این که ساختمانهای ایران دزدگیر دارند یا اتشنشانها همه مجهز به قیچیهای مخصوص و قوی برای این کار بشوند .یا هر گروه تعدادی از این قیچیها داشته باشه و یک قیچی برای هر طبقه ورود در دستور کار باشه و بمحص ورود به طبقه ان شخص با قیچی اول راه فرار را باز کنه .چون دیدیم که اکثر مواقع راه پله ها از اولین جاهایی هسند که محل اتصال اتشهای طبقات بهم هستند پس امکان خروج نیست .همینطور مجهز به تشکهای سقوط از ارتفاع .چون سرعتش برای تخلیه افراد بیشتر از نردبان هست مگر اینکه جسمی باشه .

avatar
۱۳۹۵-۱۱-۰۷ ۱۳:۰۱

من برنامه شو زنده دیدم... حتی گریه ام نگرفت، شوکه شدم ازینهمه مردونگی و مظلومیت...