به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» با این مقدمه، میافزاید: عكسهای مردمانی كه در حوالی همین پایتختی كه مسئولان كشور به دو دسته له و علیه دولت تقسیم میشوند، به قبرستان پناه بردهاند، اگر برای ما جای حیرت داشت برای بعضیها جای سوژهسازیهای همیشگی را خوب باز كرد. چهرههایی كه بر هركدام میتوان برچسب مخالف دولت را زد ظرف چند ساعت، چه خوب از عكس شهروند بهره گرفتند و آن را دست مایهای برای اعلان مخالفتهای خود ساختند.
حسن روحانی كه خود با ابراز شرمساری از وجود چنین پدیدهای، پیشنهاد به حل اختلاف بین دو جریان سیاسی میكند تا در نتیجه آن، حل معضلات اجتماعی حاصل شود، خیلی زود به یكی از متهمان پدیده «گورخوابی» تبدیل میشود.
شهردار تهران گزارش دیروز درباره بیخانمانهایی كه در گورستان اطراف شهریار میخوابند را آنقدر تلخ و گزنده میداند كه فكر و ذهن هر هموطنی را به خودش مشغول میكند. قالیباف كه بر خود او نیز كم انتقاد از ناتوانی حل مشكلات پایتخت وارد نیست، حق مردم میداند كه مسئولان را بازخواست كنند و مسئولان نیز شرمگین از وجود چنین وقایعی باشند.
او با انتقاد از اینكه روحانی با نامه یكی از هنرمندان متوجه وجود چنین پدیدهای شده است، دلیل جالبی را برای آن برمیشمرد. او گورخوابی را محصول نوع نگاه سرمایهداری و اشرافی در اداره كشور و جامعه دانسته. او البته در پایان نامه خود از تلاشی میگوید كه برای جایگزینی مردمداری با سرمایهداری دارد. شاید منظور او اعلام آمادگی برای ورود به عرصه انتخابات كشور باشد.
برخی رسانههای منتقد دولت در گزارشی با موضوع گورخوابی، چرخهای توسعه را عامل اصلی له شدن بیخانمانها و گورخواب شدن آنها میدانند و به جای بازگشت به دولت گذشته به دولت هاشمی رفسنجانی بازمیگردند تا مثل همیشه عامل اصلی همه مشكلات را به آن مربوط كنند. در گزارش این رسانهها به سخنان چند وقت پیش معاون امور زنان ریاستجمهوری كه اعلام كرد باید زنان كارتنخواب «عقیم» شوند تا از میزان هزینهها و خطرات آنها كاسته شود، اشاره میكند و این را سیاستی میداند كه بیشتر به له شدن فقرا كمك كرده است.
این خبرگزاری البته به دنبال مصاحبههایی هم از برخی چهرههای سیاسی رفت و در گفتوگو با سروری وعده ١٠٠ روزه حسن روحانی را یادآوری كرد. وعدهای كه هنوز روحانی نمیدانست چه كشوری را تحویل گرفته است، انتظارات را برای اصولگرایان تا آنجا بالا برد كه در طول تنها ١٠٠ روز دولت باید میتوانست ویرانههای هشتساله را جمع كند. دو تن از نمایندگان اصولگرای مجلس نیز با انتقاد از رویكرد روحانی این اقدام دولت را فرار به جلو میدانند و معتقدند كه بیتوجهی به معضلات اجتماعی كار را به اینجا كشانده است.
اما صفحات توئیتر هم جای خوبی برای بیان مخالفتها میشود. علیرضا زاكانی گریزی به صحبتهای گذشته مولاوردی زده و با هشتگ حل مسأله گورخوابی با عقیمسازی، حقوقهای نجومی، مدیران اشرافی و دلالان نورچشمی را آغاز پدیده گورخوابی میداند. محسن رضایی هم در حساب توئیتر خود با گوشزد كردن چهارمین سال دولت روحانی خطاب به او میگوید: پاسخگو باشید.
در تمامی این واكنشها تنها چیزی كه مشخص نیست، ارائه راهحل برای چنین معضلی است. اگر قلب این چهرهها با دیدن عكسهایی از گورستان شهریار به درد آمده، چرا آن را دستمایهای برای زدن دولت كردهاند؟ چرا هیچ راهكار و پیشنهادی برای حل چنین معضلی در نظام اسلامی ارائه نمیكنند تا كمك حالی برای دولتمردان باشند؟ آیا از معضلی چنین اجتماعی هم باید بهره سیاسی برد؟ سؤال اصلی این است كه چرا یك آسیب اجتماعی تكاندهنده هدف موضعگیریهای جناحی و سیاسی مسئولان قرار گرفته است؟ واقعا چرا؟ آیا بهتر نیست كه دولت، شهرداری، مجلس و سایر دستگاههای مسئول به جای سیاسی كردن یك موضوع اجتماعی راهحل ارائه دهند و دست به عمل بزنند؟ آیا كسی پاسخ این پرسشها را میدهد؟
انتهای پیام
نظرات