به گزارش ایسنا، «خبرآنلاین» با این مقدمه افزوده است: تنها ساعاتی تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقیست و در چند ساعت آینده مشخص خواهد شد هیلاری رودهام کلینتون دوباره به کاخ سفید باز خواهد گشت یا دونالد ترامپ، از نیویورک راهی واشنگتن دیسی میشود.
هرچند در ابتدا عموم تحلیلگران کمترین شانسها را برای ترامپ قائل میشدند اما در روزهای پایانی عموم نخبگان و روزنامهنگاران با نگرانی، از نزدیک شدن ترامپ به هیلاری میگویند. اما ما باید طرفدار کدامیک باشیم و امیدوار باشیم کدامیک در نهایت جانشین باراک اوباما شود؟
دیوانهای محبوب
دونالد ترامپ در عین جنونی که دارد از برخی زوایا می تواند گزینه بهتری برای ایران باشد؟ چرا؟ اگر اظهارات سیاست خارجی ترامپ را رصد کنید او هیچ جهان بینی منظمی از آنچه در خصوص دیپلماسی آمریکا در سر دارد به شما ارائه نمی دهد و شاید به این دلیل است که اساس نظم فکری چندانی در این خصوص ندارد. این چند مولفه را کنار هم بگذارید:
* ترامپ میگوید ژاپن اگر می خواهد ما از او حمایت کنیم، باید هزینه اش را بپردازد.
* ترامپ میگوید عربستان سعودی بدون حمایت آمریکا یک هفته هم دوام نمی آورد. عربستان، باید سه چهارم ثروت خود را به آمریکا بابت حمایت های داخلی و خارجی نیروهای نظامی ما از این نظام بپردازد.
* ترامپ میگوید چین به آمریکا تجاوز کرده و آنها را چپاول کرده. او وعده داده اگر رئيسجمهور شود با عقد قراردادهای تجاری این روند را معکوس خواهد کرد.
* ترامپ میگوید ناتو نهادی کهنه و بی خاصیت است و به همین دلیل هم واجد شرایط لازم برای مبارزه با تروریسم نیست.
* ترامپ میگوید برجام بدترین توافق تاریخ آمریکا است و در صورتی که رئيسجمهور شود آن را پاره خواهد کرد.
* ترامپ میگوید بشار اسد فرد درستی نیست ولی اولویت باید مبارزه با داعش باشد نه با بشار اسد.
* ترامپ میگوید من برای اردوغان شایستگی زیادی قائلم چرا که توانست کودتا را به جهت مخالف هدایت و آن را خنثی کند.
* ترامپ میگوید ولادمیر پوتین به مراتب رهبر شایستهتری از باراک اوباما است و من پوتین را میستایم. من از پیشنهاد پوتین برای تشکیل جبهه واحد برای مبارزه با داعش استقبال می کنم.
* و بالاخره ترامپ میگوید در صورتی که به ریاست جمهوری انتخاب شود، در نظر دارد بودجه دفاعی آمریکا را افزایش دهد و تعداد نفرات ارتش را تا بیش از نیم میلیون نفر افزایش دهد.
راهبرد سیاست خارجی ترامپ چه خواهد بود؟
این جملات و وعدههای دونالد ترامپ را که کنار هم بگذارید حتما سرگیجه خواهید گرفت. وقتی او به ایران میتازد، شما انتظار دارید یک جرج بوش دیگر به صحنه بیاید و با یک آمریکای مداخلهگر روبهرو شوید. اما در همان لحظه میبینید که ترامپ از هزینههایی که آمریکا برای حضور نظامیاش در جایجای جهان از عربستان گرفته تا ژاپن و حتی ناتو انتقاد میکند. پس شما میتوانید نتیجهگیری کنید که ترامپ ترجیح میدهد سیاست خارجی انزواگرایانهای را در دستور کار خود قرار دهد؟ پس اگر اینطور است آن ۵۰۰ هزار نفری که قرار است به ارتش اضافه شوند دقیقا چه کاری خواهند کرد؟ از سوی دیگر ترامپ میگوید مبارزه با داعش بر مبارزه با اسد اولویت دارد و حتی حاضر است در این مسیر با روسیه متحد شود، در این صورت بازیگری که از این اتحاد سود میبرد ایران است؛ همان ایرانی که به زعم ترامپ، اوباما و جان کری بدترین توافق تاریخ ایالات متحده را با آن کشور امضا کردهاند.
همانطور که میبینید ترامپ فاقد هرگونه جهانبینی منظم در عرصه سیاست خارجی است. این موضوع میتواند به سود ما باشد یا به زیان ما؟ بگذارید هر دو سوی موضوع را بررسی کنیم. از یکسو این رفتارهای غیر سنجیده رئيسجمهور آمریکا متحدین کلاسیک این کشور را از واشنگتن دور خواهد کرد و دیگر شاهد اتحاد و همراهی اروپا با آمریکا بر سر فشار و تحریم و تهدید علیه ایران نخواهیم بود. از سوی دیگر لطمهای اساسی به جایگاه هژمون آمریکا در نظام بینالملل وارد خواهد شد. ضمن اینکه نوع نگاه ترامپ در خاورمیانه (اگر عملی شود) میتواند بیشتر به سود ایران باشد. فرض کنید ترامپ مبارزان و مخالفان اسد را از سر راه بردارد و بر سر کمکها به عربستان هم تجدیدنظر کند.
رادیکالها دور ترامپ را میگیرند
اما این همه قصه نیست. با علم به اینکه ترامپ از سیاست خارجی چیزی نمیداند و البته با در نظر گرفتن این نکته که نامزدها در دوران تبلیغات انتخاباتی صحبت هایی را به زبان می آورند که جنبه رأیآوری بیشتری داشته باشد، باید به تاثیر ساختار بر کارگزار عنایت ویژهای داشته باشیم. به این ترتیب که وقتی ترامپ وارد کاخ سفید شود، افرادی چون جان بولتون، باب کروکر و رابرت منندز و امثالهم نزدیک ترین مشاوران سیاست خارجی او خواهند بود. کسانی که تندترین انتقادها را نسبت به ایران و برجام طرح کردهاند. آنها بر خلاف ترامپ از جهان بینی منظمی در خصوص سیاست خارجی برخوردارند و دستکم میدانند وقتی هدفشان دشمنی با ایران است دیگر نمیتوان همزمان با عربستان هم روابط خصمانه داشت.
در نتیجه به نظر می رسد باید تمام آنچه دونالد ترامپ این روزها و تا پیش از ورود احتمالی به کاخ سفید در خصوص آینده سیاست خارجی این کشور به زبان میراند را بیارزش قلمداد کرد و منتظر ماند تا با پیروزی او در مقابل هیلاری کلینتون، تیمی از نئومحافظهکاران آمریکایی سکان هدایت سیاست خارجی این کشور را به دست بگیرند. نئومحافظهکارانی را که یک فرد غیر قابل پیشبینی و احتمالا احمق را هم بالای سر خود خواهند داشت که میتواند در بزنگاههای حساس دست به اقدامات پیشبینی نشده خطرناک هم بزند.
انتهای پیام
نظرات