به گزارش ایسنا، «آفتاب» در ادامه نوشت: گاهی زبان، حریف حرف دل نمیشود، گاهی هم حریف حسرت حرفهای نگفته در دل نمیتوان شد ... صدای نواختن بر کلاویه، انگار که همدرد غربت آشناست؛ جایی که این نواها با طنین مِهگرفته، رویاها را درهم میشکند. رویایی که در این هوای دلگرفته، قریب نینواست.
به تماشای نواختن مینشینم. نگاهها، گلهای ارغوانی نیازند و من جوشش پرخروش این ناز و نوا را میستایم و آخرین تمنای نیاز را آواز به آواز، میسپارم به بداههای از نوای نینوا. نواختن نوایی که از کام دل برآمده و راحت جان است، لاجرم بر دل نشیند و اسرار بگوید ...
غروب شنبه، اول آبانماه 1395، فرهنگسرای ارسباران در حالی میزبان نشست ماهانه خانه موسیقی است که به دلیل تقارن با ماه محرم، این برنامه به موسیقی محرم اختصاص یافته است. حسن ختام برنامه، اجرای زنده قطعه «نوای نینوا» با پیانوی بردیا صدرنوری است که لحظات پراحساسی را برای حاضران به ارمغان میآورد. گوهربارترین سکوتها شکسته میشود و قابلیتهای ویرایش این زمان در دل مینشیند و همین بهانهای میشود تا سراغ وی رفته و در خصوص ساخت و اجرای این قطعه، گفتوگویی کوتاه اما صمیمی با وی داشته باشیم.
بردیا صدرنوری از 9 سالگی وارد دنیای موسیقی شده و در سالهای اخیر، کنسرتها و آلبومهای متعددی ارائه داده که عمدتا پیانو نقش عمدهای در آنها داشته است. جانمایه ناگفتهها را با ضربآهنگ شور و حال کوک میکند و آهنگ زندگی را بر ساز دل مینوازد. بداهه «نوای نینوا» تمنای نیازی است از بهر دل که وی با پیانو نواخته است و منطبق با حال و هوای محرم در فضای مجازی منتشر و با استقبال فوقالعاده مخاطبان مواجه شد؛ به طوریکه بیش از 100 هزار دانلود تنها در یک سایت موسیقی داشت.
به عنوان اولین سوال از وی میپرسم، معمولا سازهای دهل و سنج و طبل و سازهای بادی تداعیکننده موسیقی عاشورایی است. آیا انگیزه شما صرفا ساختن یک قطعه موسیقی با شور و حال عاشورایی با ساز پیانو بوده یا یک انگیزه خاص درونی باعث نواختن این قطعه شده است؟ میگوید: مهرماه سال 94 و قبل از شروع محرم کنسرت تکنوازی در تالار وحدت داشتم. پس از کنسرت که میخواستم قطعات را در استودیو ضبط کنم مصادف با شروع محرم شد. از طرف دیگر در آن ایام یکی از عزیزترین کسانی که در زندگی خودم داشتم یعنی دایی بزرگم را از دست دادم. حس وحال عجیبی با توجه به فضای محرم و عزای پیشآمده داشتم. واقعیت این است که محرم و عاشورا ریشه عمیقی در فرهنگ ما دارند. من هم مدتها بود که دلم میخواست در این حوزه کاری انجام بدهم. این شد که تصمیم گرفتم با بهرهگیری از ملودیهای زیبایی که در مراسم سینهزنی، هیأتها و عزاداریها از کودکی شنیده بودم کاری بداهه روی پیانو انجام دهم. متاسفانه این ملودیهای زیبا روز به روز رنگ میبازد و در بسیاری موارد جای خود را به ملودیها و اشعار بیمحتوا میدهد. با خودم گفتم باید کاری کنم که این ملودیها ماندگار شوند. شور و حال درونی من با موسیقی و نیز ارتباطی که از این راه با خدای خود دارم، جریان زندگی را در من زنده کرد تا قطعه نوای نینوا را به مدت 24 دقیقه بنوازم. این کار یک کار حسی و دلی است. البته در آن مقطع قطعاتی دیگری نیز نواختم که در قالب دو آلبوم "آوای زندگی" که تقدیم شده است به «آوا رودکلی نجاتی» و «خاطرهها» منتشر شد و قطعه نوای نینوا امسال و در اولین روز ماه محرم در فضای مجازی منتشر شد.
وقتی میپرسم که چه چیزی باعث شد تا قطعه نوای نینوا را همزمان با دو آلبوم دیگر ارائه نکنید و امسال همزمان با ایام محرم منتشر کنید، پاسخ میدهد: در یکی از روزهای خرداد امسال، یکی از همکارانم در محل کار که هیچ ارتباط نزدیکی با من نداشت و در یک مورد خاص کدورتی هم بین مان به وجود آمده بود برایم پیغام داد که باید مرا ببیند. در ابتدا فکر کردم در مورد همان کاری است که هر دویمان را مکدر کرده است اما وقتی پیش من آمد گفت در خواب دیده که «شخصی با شمایل معنوی و آسمانی که به نظرش آن شخص امام حسین (ع) بود به او میگوید که چرا سراغ صدرنوری نمیروی. در ادامه میگوید که به نزدش برو، او از دوستداران ماست و حتی در هنرش هم به یاد ماست، کاری نیمهتمام دارد به او بگو که آن کار را تمام کند.» نکته جالب اینجاست که کسی نمیدانست من چنین قطعهای را ساخته و نواختهام. در آن لحظه احساس کردم که جمله «حتی در هنرش به یاد ماست» و «کار نیمهتمام» به انتشار قطعه نواختهشده برای امام حسین (ع) و ماه محرم بر میگردد. بنابراین دنبال کار را به سرعت گرفتم و برایم انگیزهای دوچندان شد.
در ادامه از وی میپرسم که شما قبلا هم کارهای مذهبی در حوزه موسیقی داشتید؟ که پاسخ میدهد: اعتقاد دارم موسیقی مذهبی ایرانی و موسیقی ردیف دستگاهی با هم عجین هستند. نمود موسیقی مذهبی ایرانی در بسیاری از گوشههای موسیقی دستگاهی ما نمایان است. در کل دنیا هم موسیقی مذهبی داریم. مثلا در کلیساها، آواهای زیبایی میشنویم که حتی اگر برای اولین بار آن را بشنوید فکر میکنید برایتان آشناست. اینجاست که آدمی به یاد این بیت از پرویز نیداوود میافتد که میگوید «خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست / از کجا میآید این آوای دوست». این نوع موسیقی درون انسان را پاک و منزه میکند و فضا را برای تابیدن نور الهی و ارتباط بهتر با خالق میگشاید.
از وی میپرسم با توجه به اینکه استقبال بینظیری از قطعه نوای نینوا شد، آیا تولید قطعات مذهبی را ادامه خوهید داد؟ در جواب میگوید: یکی از دلایلی که به من انگیزه داد تا در این زمینه کار کنم، فضای موسیقی کشور بود. هجمه زیادی در ایام اخیر در مورد موسیقی و حواشی آن مطرح شد و هنوز هم این مساله وجود دارد که آیا موسیقی خوب است یا بد یا اینکه باید باشد یا نباشد! این مسائل به من انگیزه بیشتری داد تا نوعی دیگر از موسیقی را ارائه کنم و نشان دهم که میتوان از موسیقی برای انتقال مفاهیم ارزشی به نسل جوان بهره برد؛ حتی با سازی به نام پیانو که سازی کلاسیک و غربی محسوب میشود. اینکه این قبیل کارها را ادامه بدهم یا نه باید بگویم این کار، دلی بود و اگر دوباره این حس به من دست بدهد ممکن است این اتفاق بیفتد. هر لحظه یا در هر مناسبتی این ارتباط میتواند برقرار شود. بداههنوازی، تابع شرایط خاص زمان و مکان است.
وقتی از او میپرسم که چطور شد این قطعه اینچنین مورد استقبال مردم قرار گرفت، میگوید: فکر میکنم واقعا عشق و روحی که در این قطعه وجود دارد به مخاطبین منتقل شد. هم اسم قطعه جذاب بود و هم اینکه با ساز پیانو نواخته شده بود. البته طراحی طرح کار هم که متعلق به دوست خوبم پرهام عرب بود، در این استقبال موثر بود. جا دارد که یادی هم از استاد جواد معروفی کنم. استاد جواد معروفی در سنوات آخر حیات خود آلبوم تکنوازی پیانویی به نام عاشورا را نواخته و منتشر کردند که در آن زمان با استقبال کمنظیری مواجه شد. در آلبوم عاشورای استاد معروفی روی قطعه شهادتنامه یا ملودی که در عزاداریها با این مضمون «امشب به دشت کربلا شام غریبان است» شنیده میشود کار خود را بنا کردند.
از او سوال می کنم که ارتباط نوازنده با ساز خود تا چه اندازه در تولید اثر خوب، نقش دارد؟ میگوید: کسی تا خودش تجربه نکند نمیتواند این حس را درک کند. گاهی اوقات انسان در نیایش، احساس میکند ارتباط واقعی با روح جهان و با خدای خود برقرار کرده است. ممکن است تنها یک بار برای هر کسی چنین اتفاق بیفتد. در نواختن ساز هم همینطور است؛ وقتی روحت با سازت یکی میشود، زیباتر مینوازی و اثر خلقشده ماندگار میشود. به اصطلاح آدمی باید سیمش وصل شود.
میپرسم با توجه به اینکه بار اول بود این قطعه را در فضای مجازی منتشر کردید و استقبال خیلی خوبی هم شد، آیا تصمیم دارید کارها و آثار بعدی خود یا قطعاتی از آن را در فضای مجازی منتشر کنید؟ پاسخ میدهد: خیلیها به من گفتند که سیدی این اثر را از کجا میشود تهیه کرد؟ فضای مجازی احتیاج به نت و اینترنت دارد ولی سیدی را میشود همه جا برد و گوش کرد. البته کارهای قبلی من هم به صورت track در سایتهای موسیقی هست. تجربه فضای مجازی تجربه خوبی بود و آن را ادامه میدهم. البته ممکن است نوای نینوا را بسط دهم و به صورت سیدی ارائه کنم.
در پایان از وی میخواهم اگر موضوعی هست، به عنوان سخن آخر بگوید. بردیا صدرنوری سخنان خود را اینچنین به پایان میبرد: موسیقی خیلی بهتر از آن چیزی است که ما میشناسیم. هم در خودشناسی، هم در خداشناسی و هم در اینکه آدم بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، تاثیرگذار است. به آدم آرامش میدهد. علم و تجربه ثابت کرده است کسی که با موسیقی آشنایی دارد یا با موسیقی ارتباط برقرار میکند در زندگی هم آرامش بیشتری دارد و هم ذهنی بازتر. این یک نعمت خدادادی است. میتوان از آن بهره برد تا هم حس درونی خود را به دیگران منتقل کرد و هم به آرامش رسید.
انتهای پیام
نظرات