به گزارش ایسنا، 52 سال پس از تدوین منشور ونیز در اصفهان هنوز جدال بناهای تاریخی و مدیران شهری داستان غم انگیزی است که هر روز در گوشه ای از این شهر تکرار می شود این بار "شاهدژ" قلعه ای باستانی بر فراز کوه صفه پس از 1400 سال از تاریخ اصفهان پاک می شود، در حالی که به گفته کارشناسان می توانست "فرصت گرانبهایی برای حفظ هوّیت باستانیـ تاریخی و الگویی کمنظیر از احترام به حریم تاریخی و گردشگری اصولی برای بازدید از بناهای باستانی در محل ارتفاعات" باشد.
تعرض مدیران شهری به بناهای تاریخی در اصفهان بی سابقه نیست، تخریب شبانه حمام "خسروآقا"، حفاری در منطقه تاریخی میدان کهنه پیش از انجام حفاری های باستان شناسی برای ساخت زیرگذر و میدان امام علی(ع) که به نام نوسازی انجام شد درحالی که بسیاری از باستان شناسان مخالف این حفاری بودند، داستان پرماجرای عبور مترو از چهارباغ عباسی که هنوز ادامه دارد، حمام تاریخی "حاج کاظم" که چندی پیش به عنوان عدم مشخص نبودن مکان آن در نقشه های شهرداری تخریب شد! تخریب های تخت فولاد که هنوز ادامه دارد و چندین مثال دیگر، داستان شهری است که اگرچه ظل السلطان را تاب آورد اما انگار چاره ای برای لودرها و سودجویی های برخی مدیران ندارد.
اگر روزی استانداران در مقابل توسعه طلبی مدیران ایستادگی می کردند و دستور توقف ساخت خیابان آقانورالله نجفی را می دادند شاید خالی از انصاف نباشد که بگوییم امروز اصفهان تنهاست! و شاه دژ تنها تر...
در همین رابطه ایسنا منطقه اصفهان گفتوگویی کرده با دکتر علی شجاعی اصفهانی، باستان شناس که در رساله خود به نقش هجده نمونه از قلاع و استحکامات کوهستانی در حفاظت از مراکز جمعیتی و راه های ارتباطی واقع در دشت اصفهان و ارتباط این بناها و راه ها با یکدیگر پرداخته است. وی که مدت ها در ارتفاعات و دره های کوه صفه جستجو کرده و یافته های قابل توجهی بدست آورده است معتقد است به منظور جذب گردشگر اتفاقات بسیار بدی در شاه دژ افتاده است و این معضل در بسیاری از دیگر مکان های تاریخی و طبیعی، نیز دیده میشود در حالی که در حالت اصولی، بازدید عمومی از مکانهای تاریخی آخرین مرحله در مدیریت بناها است.
آنچه در زیر میخوانید گفت وگوی ایسنا با این باستان شناس است:
ارزش فرهنگی و اجتماعی شاه دژ چیست؟
از نظر قدما یکی از شاخصهای مهم برای شهر اصفهان وجود ارتفاعات در اطراف آن و به ویژه کوه صفه است که اگر بخواهم ساده تر بگویم اهمیت آنها را با رودخانه زاینده رود در حفظ حیات اصفهان یکی میدانستند. یعنی برای آن ها نه تنها رودخانه که کوهها و به طور خاص کوه صفه در حیات و امنیت شهر نقش داشته¬اند. این کوه به واسطه موقعیت خاص خود جایگاه ویژهای دارد، تا آنجا که از دورههای مختلف در آن آثار وجود دارد و میتوان گفت چکیده تاریخ اصفهان در آن قابل مشاهده است. اثبات آثار مربوط به دوره ساسانی در کاوشهای قلعه شاهدژ با توجه به اطلاعات اندک ما از اصفهان قبل از اسلام یکی از ویژگیهای خاص این قلعه است. در دوره اسلامی نیز با تغییراتی که در شهرهای اصفهان رخ می دهد اهمیت این قلعه دو چندان میشود و شواهدی قابل توجهی در نوشتههای تاریخی و در بخشهای مختلف کوه قابل ردیابی است، از جمله شورشهایی که برای سرنگونی امویان در قرن دوم هجری رخ داده یا ساخت کاخ هزار جریب و تخت سلیمان در دوره صفوی در دامنه آن. در دوره ملکشاه بزرگترین سلطان سلسله سلجوقیان، کوه صفه بیشترین اهمیت را پیدا میکند و استحکامات آن گسترش می¬یابد و نام شاهدژ برای آن انتخاب میشود.
می توان گفت شاه دژ به دلیل وجود مستنداتی از دوران های مختلف، اهمیتی شبیه مسجد جامع دارد؟
از این نظر که در هر دو محوطه آثار دوران مختلف قابل مشاهده هستند مقایسه جالبی است با این تفاوت که در مسجد جامع برای چندین سال مطالعات مفصل باستانشناختی و تاریخی صورت گرفته و منتشر شده، اما در کوه صفه به غیر از بررسی آقای دکتر میناسیان، کاوش خانم دکتر سعیدی و یکی دو بررسی مختصر، مطالعه دیگری انجام نشده است و انتشارات اندکی در رابطه با آن است.
در حال حاضر بخشی از شاه دژ توسط سازمان نوسازی شهرداری اصفهان حفاری و به گفته مسئولان با نظارت میراث فرهنگی مرمت می¬شود. نظر شما در مورد صلاحیت این گروه و عملکردشان چیست؟
متاسفانه به منظور جذب گردشگر اتفاقات بسیار بدی در این محل ارزشمند رخ داده و این معضل در بسیاری از دیگر مکان های تاریخی و طبیعی، دیده میشود. در حالت اصولی، بازدید عمومی آخرین مرحله به شمار میآید. یعنی تا زمانی که ما اطلاعات کافی از محوطه در دست نداریم حضور گردشگر آن هم به صورت انبوه نتیجهای جز تخریب نخواهد داشت! در رابطه با کوه صفه نیز اطلاعات ما بسیار اندک است، در بررسی مقدماتی که بنده انجام دادم مشخص شد که قلعه و عناصر وابسته به آن در محدودهای حدود 50 هکتار وسعت پراکنده شدهاند که اطلاعات کافی از آنها نداریم و حتی نقشه سادهای در رابطه با این پراکندگی آثار در دست نیست!
در حدود 15 سال پیش که از کوه صفه و قلعه شاهدژ دیدن میکردم تنوع زیادی از دادههای منقول باستانشناسی مشخص بود که متاسفانه حضور افراد نا آشنا در آن منجر به محو شدن این شواهد تاریخی شده و حتی در برخی قسمت ها نیز کاوش قاچاق صورت گرفته که به همان اندازه شناخت محققین را ناقص کرده است. در رابطه با انجام کاوش باستانشناسی تا جایی که مطلع هستم تنها پژوهشکده باستانشناسی کشور مجوز کاوش را صادر می کند و دیگر سازمانها حق انجام کوچکترین کاری در این رابطه ندارند.
در زمینه مرمتهای شاهدژ بهتر است با متخصص این رشته گفتگو شود اما از آنجایی که شناخت ما از محل بسیار ناقص است به طور حتم مرمت صورت گرفته نیز اشکالات زیادی دارد، علاوه بر اینکه در پروژه های اینچنینی زمان نقش مهمی بازی میکند و بسیاری از مسائل به خاطر زمان اندک نادیده گرفته میشود و پشتوانه تحقیقاتی فراموش میشود.
با فرض صلاحیت و مجوز سازمان نوسازی، آیا به نظر شما فعالیت های عمرانی انجام گرفته توجیه کارشناسی دارد؟
همانطور که گفتم مرحله نخست شناخت از تاریخ این محوطه است که تا وقتی شناختی نسبی فراهم نشود دیگر فعالیتهای عمرانی معنا پیدا نمیکند. مثال واصح آن ساخت پایه تله کابین روی دیوار قلعه است، این دیوار با وسعت و ویژگیهایی که دارد در نوع خود در کشور بی نظیر است و ساخت پایه تله کابین روی آن نشان میدهد که مجریان امر کوچکترین احترامی برای میراث فرهنگی شهر قائل نشدهاند.
با توجه به وضعیت فعلی و وعده برخی مدیران به توسعه ساخت وسازها نظر و راهکار پیشنهادی شما چیست؟
بی شک توسعه و جذب گردشگر اتفاق بسیار مهمی است و هیچ مخالفتی با آن نیست، اما میراث فرهنگی ما رسالتی بسیار فراتر از جذب کردشگر و درآمدزایی اینچنین را دارند که شناخت هویت و ریشههای ما به شناخت آنها بستگی دارد. اگر از عنوان «اصفهان شهر زیبای خدا» استفاده میکنیم و شعار میدهیم «هوای اصفهان را داریم» و توسعه پایدار شهر برایمان مهم است، چارهای جز احترام به مواریث فرهنگی نداریم، باید شان آن را حفظ کرد و به شناخت آن کمک کرد، موضوعی که در کوه صفه دیده نمی شود.
با توسعه شهر، دیگر ارتفاعات اطراف شهر اصفهان نیز در شمار مناطق شهری محسوب می شوند و تبدیل آنها به محل گردشگری قبل از مطالعات همه جانبه باستانشناسی منجر به خطرهای زیادی برای آثارشان خواهدشد. این موضوعی است که مسئولان بایستی از هم اکنون به آن توجه کنند تا مشکلات ایجاد شده در کوه صفه برای آن آثار ایجاد نشود. شناخت جامعی که گذشتگان ما از کوهها، رودخانه زایندهرود و دشت اصفهان پیدا کرده بودند همگی در کنار هم باعث بالفعل شدن ظرفیتهای شهر شده بود و آن را به یکی از بزرگترین و زیباترین شهرهای جهان قدیم تبدیل کرده بود. هر اندازه از این شناخت فاصله بگیریم و نسبت به آن بی توجه باشیم، زیانهای بیشتری بر ما وارد می شود.
انتهای پیام
نظرات