به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: «یکی از مخاطبان نامه مرتضوی خانوادههای شهدای کهریزک بودند؛ پدر و مادرانی که داغ پسران جوان خود را هفت سال است، در سینه دارند. بر آن شدم تا با خانوادههای آنها تماس بگیرم و نظرشان را در مورد عذرخواهی دادستان سابق تهران بابت کشته شدن فرزندانشان جویا شوم. مکالماتی که کوتاه بود و دشوار.
تماس شماره یک، پدر محمد کامرانی
آخرین بوقهای تلفن را پاسخ میدهد. اطرافش شلوغ است و صدای همهمه میآید. بعد از سلام و احوالپرسی و تبریک عید میگویم خبرنگار روزنامه اعتماد هستم. وقتی متوجه میشود، خبرنگارم لحنش کمی تغییر میکند و رسمیتر صحبت میکند و میگوید: «در خدمتتان هستم.»
میگویم دادستان سابق تهران نامهای نوشته و بابت اتفاقی که در کهریزک برای فرزندتان افتاده، عذرخواهی کرده است. میخواستم بدانم نظرتان در این مورد چیست؟ چند ثانیه مکث میکند. تصور کردم فرصتی لازم دارد تا افکارش را منسجم کند و آن چه را در ذهنش میگذرد، بیان کند اما گویی صحبت کردن در این مورد به این راحتیها هم نبود. با اکراه گفت: من هنوز نامه را نخواندهام. یکی از اقوامم فوت کرده و من به روستایمان آمدهام و دسترسی به جایی نداشتم که نامه را بخوانم و نمیخواهم قبل از خواندن متن کامل آن اظهارنظری کنم. به او میگویم اگر امکانش باشد، من برایتان متن نامه را میخوانم. از مکث طولانی که پس از شنیدن جملهام داشت متوجه شدم که کار دشواری خواهد بود که از طریق تلفن شنونده نامه عذرخواهی کسی باشی که متهم به معاونت در کشته شدن فرزندت است. با وجود این که اطرافش همهمه بود و پیش از این با صدای بلند صحبت میکرد اما با صدایی آهسته گفت: نه، اجازه بدهید من وقتی به تهران رسیدم، خودم نامه را میخوانم. عذرخواهی کرد و تلفن را قطع کرد.
تماس شماره ٢، پدر امیر جوادیفر
شماره را که گرفتم با سومین بوق تلفنش را پاسخ داد. لحن صدایش پایین بود. خود را معرفی کردم و گفتم به خاطر نامه سعید مرتضوی با شما تماس گرفتم. او به خاطر اتفاقی که برای فرزند شما در کهریزک افتاده عذرخواهی کرده است. شما این نامه را خواندهاید؟ مکث طولانی کرد و به آرامی گفت: من فقط شنیدهام. هنوز نامه را نخواندهام. حزن و اندوه حتی در صدایش به خوبی هویدا بود.
از او پرسیدم نظرتان چیست که ایشان پس از ٧ سال بابت آن اتفاق از شما عذرخواهی کردهاند؟ به خوبی مشخص بود که علاقهای به اظهارنظر در این مورد نداشت و بیعلاقگی در ادامه این مکالمه در صدایش موج میزد ولی با این حال با احترام پاسخم را داد و گفت: من نامه را نخواندم و نمیدانم به طور دقیق چه چیزی نوشته شده، نمیتوانم قبل از خواندن کامل آن اظهارنظر کنم.
به او میگویم: تمایل دارید نامه را برایتان بفرستم و پس از خواندن آن با هم صحبت کنیم؟ برای پاسخ دادن به این سوالم دیگر نیازی به مکث نداشت و خیلی قاطع گفت: نه، لطفا مرا ببخشید ولی نمیتوانم. با همین جمله واژه خداحافظ را بر زبان آورد تا پایانبخش مکالمهای باشد که برایش سخت بود و جانکاه.
تماس شماره ٣، پدر محسن روحالامینی
در تمام این ٧ سال او همیشه خود را محکم نشان داد و بر خلاف دو خانواده دیگر هرگز از پیگیری قضایی ماجرای کهریزک ناامید نشد؛ حتی در روزهایی که دادگاه در حکم اولیه مرتضوی را تبرئه کرد، همچنان پرونده را پیگیری کرد و از پای ننشست. پدر روحالامینی در ٧ سال گذشته فراز و و نشیبهای زیادی را در دادگاه پشت سر گذاشته تا به امروز رسیده و شاهد عذرخواهی مرتضوی است. وقتی با او تماس گرفتم بر خلاف پدر محمد کامرانی و امیر جوادیفر با صدای رسا صحبت میکرد. در صدایش احساس رضایت موج میزد. هر چه باشد در تمام این سالها مرتضوی بارها در اظهاراتش اعلام کرده بود، هیچ نقشی در ماجرای کهریزک نداشته و حالا همانی که همه چیز را منکر بود، بابت آن اتفاق عذرخواهی میکند. بیتردید حتی همین مساله هم میتواند برای روحالامینی به عنوان تنها شاکی خصوصی این پرونده رضایتبخش باشد.
روحالامینی میگوید: من نظراتم را در این مورد تنها در دادگاه میگویم و دادگاه هم غیرعلنی است. او معتقد است که باید کمی صبر کرد تا ماجرای نامه عذرخواهی مرتضوی کمی از حالت تازگی خارج شود.
از میان سه خانواده قربانیان حادثه تلخ کهریزک هیچکدام حاضر نشدند در مورد نامه عذرخواهی مرتضوی، هفت سال پس از حادثه اظهارنظری کنند. از میان همین مکالمات کوتاه هم به خوبی میشود فهمید که برای خانواده کامرانی و جوادیفر این نامه هیچ چیز را تغییر نخواهد داد و تنها داغ ٧ سالهشان را زنده کرده است. در این میان اما برای خانوادهای که در ٧ سال گذشته دست از تلاش و امید نکشیدند و همچنان پای شکایت خود از مرتضوی ایستادند، این نامه نشانگر مساله دیگری است. خانواده روحالامینی امروز بیشک امیدوارتر از همیشه هستند. امید به این که تلاشهایشان به ثمر نشیند. امروز آنها خود را به نتیجه پیگیریهای هفت سالهشان نزدیکتر میبینند.»
انتهای پیام
نظرات