سیاست یک بام و دو هوای سعودی درخصوص دخالت نظامی در یمن و طرح اعزام نیروی زمینی به سوریه بسیار دیدنی است. سعودی میگوید که دخالت نظامی در یمن براساس قطعنامه 2216 شورای امنیت و درخواست رییس جمهور قانونی یمن منصور هادی بوده است، رییسی که پیش از فرار به ریاض رسما استعفاء داده بود اما برای هرگونه اعزام نیروی زمینی به سوریه تصمیمات خود را معطوف به ائتلاف بینالمللی علیه داعش به رهبری آمریکا میکند. وقتی از آنها سوال میشود سوریه دارای حکومت قانونی است و عضو سازمان ملل است پاسخ میدهند که دولت و رییس جمهور سوریه مشروعیت خویش را از دست دادهاند! بنابراین از این به بعد اعزام نیروی زمینی تحت امر سعودی به سوریه به منظور مقابله با داعش را باید اعزام نیرو برای سرنگونی نظام سوریه بخوانیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از لبنان، همین موضع سعودی نشان میدهد مسئله اعزام نیروی زمینی لقمهای بزرگ است که بلعیدنش برای سعودی سخت است اما این امر باعث نمیشود تا طرحی که به عنوان "طرح جایگزین" مدتها پیش از سوی آمریکاییها تدارک دیده شده است به بایگانی برود، چه آن که عملیات نظامی سعودی و هماهنگی این کشور در حمله به مردم بی دفاع یمن ثابت کرد اتاق جنگ سعودی بر خلاف همه ادعاهای واهی استقلال طلبانه، بدون اجازه آمریکا حتی یک موشک نمیتواند به یمن شلیک کند حال چه رسد به اعزام نیرو به سوریه، جایی که روسیه حضوری رسمی در آن دارد و هم پیمانان سوریه همچون نیروهای مقاومت و ایران از کنارش بی تفاوت عبور نمیکنند.
ادعاهای سعودی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه، ترکیه را نیز به گردابی جدید تبدیل میکند زیرا هرگونه اقدامی علیه سوریه و اعزام نیرو به این کشور از اراضی ترکیه به منزله اقدام هجومی ترکیه علیه کشور دیگر تلقی شده و چتر حمایت نظام دفاعی ناتو از سر ترکیه برداشته میشود چرا که تعهد ناتو به ترکیه فقط در قبال هجوم خارجی به عنوان یکی از اعضای ناتو است مگر آن که اراده آمریکا و ناتو در هرگونه اقدام عملیاتی علیه سرزمین سوریه از قبل با ترکیه هماهنگ شده باشد.
موضوع دخالت نظامی در سوریه حتی تا پیش از حضور مستقیم روسیه در سوریه امری آسان نبود با این همه با توجه به شرایط حاضر هرگونه اقدامی دراین باره پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که به اعتقاد برخی از کارشناسان نظامی و سیاسی میتواند منجر به رویاروییهای جهانی شود:
1- آمریکا درصورت اعزام نیروهای موسوم به ائتلاف اسلامی عربی متشکل از سعودی، امارات، مصر، اردن، سودان و ترکیه چه موضعی را اتخاذ خواهد کرد؟ آمریکا ماهها پیش اعلام کرده بود که باید نیروهایی متشکل از کشورهای سنی عرب تشکیل شده و نقش فعال تری در عراق و سوریه برای مبارزه با داعش به عهده گیرند. اگر آمریکاییها در این باره جدی بودهاند در حقیقت طرح سعودی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه همان نسخه پیچیده شده آمریکاییها است که علاقه دارند به جای درگیر شدن نیروی زمینی آمریکا در هر جنگی در منطقه از نیروهای اقلیمی استفاده کنند.
دولت آمریکا با روسیه برای تدوین چگونگی آتش بس در سوریه و تعیین چهارچوبی روشن برای مبارزه با تروریسم در سوریه به برخی تفاهمات رسیدهاند و بر ضرورت آتش بس برای پیش بردن مذاکرات سوری-سوری در 25 فوریه در ژنو اصرار دارند و این موضع را به سعودی هم ابلاغ کردهاند. اگر این موضوع درست و دقیق باشد پس با استقبال از طرح سعودی برای اعزام نیرو به سوریه به شدت در تعارض است؛ لذا میتوان گفت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، این کشور هم چنان با موضعی خاکستری در خاورمیانه گام بر میدارد به گونهای که در هر لحظه امکان چرخش سیاستها وجود دارد. این سیاست، سعودیها را امیدوار کرده است تا با به قدرت رسیدن جمهوریخواهان، نظام سوریه را سرنگون کنند.
2- اگر چنین طرحی جدی باشد نیروی زمینی مورد ادعای سعودی از کجا وارد خاک سوریه خواهد شد؟ دو راه برای سعودی بیشتر وجود ندارد:
ترکیه:
این سناریو به معنای مشارکت عملی ترکیه در انتقال نیرو و ادوات نظامی به شکل رسمی به سوریه خواهد بود. این اقدام در صورت مخالفت دولت سوریه به معنای تجاوز نظامی به خاک سوریه است که به فراخور تحولات پاسخ میدهد. ترکیه در چنین حالتی باید به فکر واکنش روسیه نیز بماند. چنین معادلهای رویارویی بینالمللی در منطقه ایجاد میکند به همین دلیل بعید است ناتو و اتحادیه اروپا اجازه چنین حادثهای را بدهند. آیا اروپایی که پس از توافق هستهای و دستیابی به برجام به دنبال آشتی سیاسی با ایران هستند اجازه میدهند بیخ گوش اروپا جنگی فراگیر که دامنههای آن تمام اتحادیه اروپا را فرا میگیرد، آغاز شود؟ پاسخ به این سوال حتما منفی است به خصوص آن که اتحادیه اروپا از طریق ایتالیا و آمریکا تا مرز ورود به جنگ در لیبی نیز رسیدهاند.
اردن:
دولت اردن از آغاز بحران در سوریه تلاش کرده است تا مسافت معینی را با دمشق حفظ کند، این مسافت به اردن امکان میدهد هرگاه اراده کند روابط را کاملا قطع یا عکس آن عمل کند، اما همین حلقه ارتباط باعث شده است تا برخی پیامها و هیئتها بین دو کشور مبادله شود. اردن به رغم همه اخلاصش به پادشاهی سعودی به دلیل کمکهای مالی سخاوتمندانه این پادشاهی دلایل زیادی دارد تا از ورود به جنگ داخلی در سوریه امتناع کند. یکی از دلایل آشکار، همسایگی این کشور با فلسطین اشغالی است، عاملی که باعث شد تا تحولات سیاسی موسوم به بهار عربی به این کشور سرایت نکند. در حقیقت برای حفظ امنیت اسرائیل، آمریکا هیچ علاقهای ندارد اوضاع اردن که بخش اعظم آنها را فلسطینیها تشکیل میدهند با بحران امنیتی و نظامی روبهرو شود. دیگر این که اردن هنوز از زیر بار هزینههای سنگین مالی جنگ در سوریه و انتقال آوارگان سوری کمر راست نکرده است. دولت اردن به خوبی میداند با وجود روسها و نیروهای مقاومت هم پیمان با سوریه، انتقال نیرو و ادوات نظامی از اردن به سوریه به منزله زیر آتش رفتن این کشور است. از امور مهم دیگر آن است که جریان قوی اخوانالمسلمین در این کشور با ورود اردن به جنگ با سوریه از سایه خارج میشود و می تواند در سایه بحران نظامی و پس از شکست در مصر این بار بخت خود را در اردن آزمایش کند. ورود به این دایره آتش سالهای سال اردن را با عدم استقرار امنیتی و سیاسی مواجه میکند و بعید است آمریکا به چنین حالتی برای حفظ امنیت اسرائیل رضایت دهد.
3- با ورود سعودی به سوریه، جنگ در لبنان نیز به شکل گستردهای آغاز میشود و جناحهای رقیب وارد نبردهای موازی با جنگ سوریه میشوند. این معادله در لبنان قطعی خواهد بود در حالی که طی چهار سال اخیر اروپا و آمریکا تلاش وسیعی داشتهاند تا لبنان وارد حلقه درگیریهای مشابه سوریه و عراق نشود. این جا هم از نگاه غربیها امنیت اسرائیل بیش از امنیت لبنان و مردمش مورد توجه است. با ورود سعودی به لبنان نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل در جنوب لبنان در اسرع وقت لبنان را ترک خواهند کرد چرا که میدانند با چنین شرایطی قطعنامه 1701 و آتش بس ناشی از آن در جنوب رودخانه لیطانی یک شبه فرو میریزد، آنگاه هر معادلهای علیه اسرائیل از لبنان قابل تحقق خواهد بود. در حقیقت اروپا و آمریکا با زنجیرهای فولادی به دور لبنان تلاش کردهاند تا لبنان درگیر جنگهای داخلی نشود و از منازعات اقلیمی به دورماند اما ورود سعودی به سوریه به مثابه پایان همه این سیاستها خواهد بود.
4- عراق نیز همچون لبنان شاهد تحولات دراماتیکی خواهد شد. نه دولت عراق با چنین رویدادی کنار میآید و نه اکثریت مردم عراق که خود را در کنار دولت و ارتش سوریه برای جنگ با داعش میبینند. بدون هیچ گونه تردیدی هرگونه تلاش سعودی برای اعزام نیرو به سوریه فقط در سایه شعارهای طایفی و مذهبی فتنه گرایانه قابل تحقق خواهد بود، همان کاری که داعش در سوریه و عراق انجام داد و موفق شد دهها هزار سرباز پیاده نظام با پول سعودیها برای خود تامین کند. به همین دلیل وحدت سیاسی و ملی شکننده در عراق به سرعت ازهم گسسته میشود و عراق نیز درگیر نزاعهای داخلی میشود و داعش بر خلاف ادعاهای سعودی نه تنها در سوریه نابود نمیشود که درعراق جانی تازه میگیرد، همان بلایی که سعودی بر سر ملت یمن در آورد و اکنون بخشهای مهمی از جنوب یمن تحت کنترل نیروهای تکفیری و القاعده قرار گرفته است. در ادامه این روند با به هم ریختن داخل عراق مرزهای مشترک سعودی-عراق به شدت دستخوش تحولات نظامی و امنیتی میشود و پادشاهی سعودی همزمان باید در سه منطقه عراق، سوریه و یمن ارتش پادشاهیاش را درگیر جنگ کند.
5- با آن که جمهوری اسلامی ایران مواضع خود در قبال چنین طرحی را اعلام کرده است اما اگر سعودی بر این خیال است که ایران پس از این اقدام به سوی درگیری مستقیم با سعودی پیش میرود تصوری در کمال ناپختگی دارد زیرا درگیر شدن سعودی در سوریه حتی اگر با کمک برخی نیروهای زمینی دیگر کشورهای عربی باشد جز به اجرای طرح آمریکایی رفورم سیاسی آرام در سعودی منجر نمیشود و شاهزادههای سعودی با درگیر کردن ارتششان در سه نقطه دیگر توان مقابله با تحولات داخلی این کشور را نخواهند داشت. در چنین حالتی چرا باید ایران درگیر جنگ با کشوری شود که از قبل همه برگهای برندهاش را سوزانده است؟
6- شاه بیت دخالت نظامی سعودی در سوریه به همراهی ترکیه موضع و واکنش نظامی روسیه خواهد بود که اخیرا در شمال دریای سیاه در انظار ارتش ترکیه مانورهای نظامی گستردهای انجام داده است. این در حالی است که هیچ قطعنامهای که مجوز دخالت نظامی ترکیه یا سعودی را در سوریه مجاز قلمداد کند تحت هیچ شرایطی از شورای امنیت عبور نخواهد کرد. نه چین و نه روسیه اجازه تصویب چنین قطعنامهای را نخواهند داد لذا سرمایه گذاری یا امید بستن سعودی به کسب چنین مجوزی خیالی خام خواهد بود. روسیه که در اوج برگزاری مذاکرات سوریه 3 در ژنو قطع حملات در حومه شمالی حلب را به شدت رد کرده بود بدون شک درمقابل هرگونه تحرک نظامی ترکیه و سعودی سکوت اختیار نخواهد کرد و به شدت واکنش متقابل نشان میدهد. این درحالی است که اخیرا تغییرات گستردهای در ارتش سوریه براساس نگاه کارشناسان ایرانی و روسی صورت گرفته است که باعث وحدت عملی بیشتر ارتش با هم پیمانان نظام سوریه در جنگهای جاری دراین کشور شده است که آثار آن اکنون در جنوب سوریه و حومه شمالی حلب پیدا است. براساس سیاستهای جدید دیگر فتح خاکریزهای مجموعههای مسلح و سپس واگذاری مجدد آن به این مجموعهها جایی در دکترین ارتش سوریه ندارد و تلاش شده است تا همه موانع برای ایفای نقش ارتش سوریه به عنوان نیروی راهبردی در جنگ سوریه برطرف شود.
انتهای پیام
نظرات