قبلا باید سه روز یا شاید بیشتر منتظر واکنش رسمی عربستان نسبت به رخدادی عربی یا بینالمللی بودیم نمونه آن توافقهای کمپ دیویدی است که منطقه را زیر و رو کرد. اما اکنون شرایط تغییر کرده و عربستان منبع رخدادها و خبرسازیها شده است.
عربستان سخنگویان نظامی و امنیتی بسیاری پیدا کرده که دائم حرف میزنند و کنفرانسهای خبری برگزار میکنند و یکی پس از دیگری اخبار غافلگیرکنندهای را مطرح میکنند که برخی از آنها براساس ارزیابی و جبهه گیری سیاسی یا عقیدتی مسرت بخش و برخی دیگر ناراحت کننده است. اخیرا احمد عسیری سخنگوی ائتلاف موسوم به طوفان قاطع اظهارات غافگیرکنندهای را درباره حضور نظامی در سوریه مطرح ساخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، تحلیلنویس مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقهای رای الیوم نوشت: ما تصور نمیکنیم که همزمان بودن افشای این تصمیم با اظهارات سخنگوی نظامی مصر مبنی بر گسیل شدن گروهی از نیروهای مسلح مصر به عربستان برای مشارکت در رزمایش نظامی مشترک (مانورهای رعد شمال) که چند روز به طول میانجامد تصادفی بوده باشد. ما معتقدیم که این دو مساله در چارچوب طرحهایی صورت گرفته است که پیشتر توافق بر سر آنها میان آمریکا و چند کشور منطقه برای مشارکت در ائتلاف ضد داعش صورت گرفته است.
پیشرویهای میدانی گسترده و محوری نیروهای ارتش سوریه در اطراف حلب و استان درعا و شکستن محاصره مناطقی چون نبل و الزهراء که با پوشش هوایی روسیه صورت گرفت باعث نگرانی عربستان و همپیمان ترکیهای آن شده است و عربستان را به این سمت سوق داد تا تردید ادامه دار خود از پنج سال قبل را پایان دهد و چالش مشارکت زمینی در جنگ برای سرنگونی نظام سوریه را بپذیرد. ما این مساله را بعید نمیدانیم که این تغییر موضع عربستان و ترکیه علت صدور دستوراتی به هیات مخالفان برای عقب نشینی هرچه سریعتر از مذاکرات ژنو و بازگشت به ریاض از طریق هواپیمایی بود که مسئولان عربستانی برای آنها در فرودگاه ژنو اختصاص داده بودند.
درست است که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه با تمسخر گزارشهای روسیه مبنی بر وجود استقرار نظامی گسترده نیروهای ترکیهای در مرزهای سوریه برای آمادگی جهت حمله را تکذیب کرد. اما این امر به این معنا نیست که جمع کردن نیروها عملا صورت نگرفته است. سناریوی جدیدی مبنی بر تشدید اوضاع نظامی پس از از بین رفتن شرط بندیها بر سر راهکار سیاسی در ژنو وجود دارد. این سناریو همچنین در پی پیشرویهای ارتش سوریه و کنترل آنها بر مواضع متعدد بوده که با سرعت زیاد صورت گرفته است.
بعید نیست که مخالفان سوریه با سلاحهای ویژه و پیشرفتهای مجهز شوند که از دیرباز خواهان آن بودهاند. وزرای دفاع پیمان ناتو هفته آتی در بروکسل جمع خواهند شد تا آمادگی عربستان برای اعزام نیروهای زمینی و تدوین طرحهایی پیرامون چگونگی تعامل با تغییر توازن قدرت به نفع نظام سوریه و آغاز حملات هوایی جدید برای پایان دادن به وضعیت آشوبی که نخستین حملات هوایی پنج سال قبل ایجاد کرد، بررسی کنند.
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان همچنان و ظرف شش ماه گذشته سخن معروف خود "اسد یا با راهکار سیاسی خواهد رفت یا در صورت ممکن نبودن راهکار نخست با راه حل نظامی کنار خواهد رفت" تکرار میکند. اما آیا آمادگی برای اعزام نیروهای زمینی عربستان به سوریه نشانگر ناامیدی و رهسپار شدن به سمت انتخاب گزینه نظامی است؟ هر نیروی زمینی که عربستان و همپیمان ترکیهایاش به سوریه اعزام کنند قطعا برای مبارزه با داعش به این کشور نخواهند رفت هرچند که این امر یعنی مبارزه با داعش بهانه اعلام شده عربستان برای اعزام نیرو به سوریه است.
بلکه اعزام این نیروها با هدف جلوگیری از قرار گرفتن شهر حلب، قطب اقتصادی سوریه به دست نیروهای ارتش این کشور است. همچنین آنها میخواهند به هر نحوی به سمت دمشق پیش بروند تا در صورت اینکه زمینه را میسر دیدند نظام را سرنگون کنند و اطمینان را به نیروهای مخالف مسلحی برگردانند که اخیرا دچار ازمحلال شدهاند به ویژه نیروهای جیش الاسلام پس از ترور زهران علوش، سرکرده آن و نیروهای جیش الفتحی که با فشارهای زیادی در ادلب و جسر الشغور و بمباران شدید روسیه مواجه هستند.
پرفسور پل کندی مولف مشهورترین کتاب پیرامون فروپاشی امپراتورها در طول تاریخ دلایل این فروپاشیها را در سه امر خلاصه کرده است.
- نخست پیشروی نظامی در سایه عدم وجود حمایت اقتصادی کافی که منجر به ورشکستگی آن میشود.
- دوم مداخله نظامی در کشورهای خارجی در خارج از مرزهای خود که این امر به معنای پیشروی بیشتر از سطح تواناییهای نظامی خود و ارتش آن کشورهاست دیگر چه برسد به اینکه نیروهای بیشتری را هم بخواهند اعزام کنند.
- سوم متزلزل شدن امنیت داخلی به دلیل تمرکز و مداخلههای خارجی و جمع کردن تمامی امکانات مادی و انسانی که به این امر منجر میشود که امپراتوری از داخل از بین برود و تنشها و انقلابهای داخلی تشدید شود.
به خوبی میدانید که عربستان یک امپراتوری بزرگ نظیر امپراتوریهای رومانی، ایرانی، اموی و عباسی نیست همانطور که میدانیم که امپراتوری عثمانی نیز فروپاشیده است و تلاش رجب طیب اردوغان برای احیای امپراتوری عثمانی همچنان با شکست و مانع مواجه است. اما این سه دلیل بر عربستان و ترکیه به یک نحوی انطباق پیدا کرد همانطور که بر امپراتوری شوروی صدق کرده بود چه بسا امپراتوری آمریکا در آینده صدق کند.
عربستان از 11 ماه قبل وارد جنگ زمینی و هوایی علیه یمن، فقیرترین کشور دنیا که دارای کمترین تسلیحات بوده است، شده و با این وجود نتوانسته این جنگ را به نفع خود و همپیمانانش فیصله دهد همانطور که تواناییهای اقتصادی رو به افول عربستان که به دلیل کاهش درآمدهای نفت است این شرایط را در اختیار عربستان قرار نمیدهد تا وارد دیگر جنگهای پیچیدهتری شود و با دشمنانی رو به رو گردد که تسلیحات بیشتر و تواناییهای نظامی بیشتری دارند.
عربستان و ترکیه و برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وارد جنگی علیه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و ارتش آن نمیشوند بلکه وارد جنگی علیه روسیه، ایران، حزب الله و چه بسا چین در مرحله آتی میشوند.
همانطور که ما هزار بار گفتیم ما میتوانیم زمان آغاز جنگ را پیش بینی کنیم اما نمیتوانیم تحولات این جنگ و شرکت کنندگان در آن را پیش بینی کنیم دیگر چه برسد به اینکه پایان این جنگ را بخواهیم اعلام کنیم. منطقه مقابل یک ماجراجویی نظامی و یا بهتر بگوییم مقابل قماربازی جدید عربستان قرار دارد که علت آن یاس و شکست به دلیل عدم توانایی برای فیصله دادن و نهایی کردن جنگ در یمنی است که این جنگ به یک جنگ فرسایش مالی، انسانی و استراتژیک تبدیل شده است.
علت این جنگ جدید همچنین عدم توانایی در تشکیل یک ائتلاف "اسلامی سنی" برای رویارویی با قدرت روز افزون ایران و به شکست کشاندن آن است. آیا ما مقابل یک ببر زخمی قرار داریم که گامهای نامشخص خود را در اینجا و آنجا برمیدارد؟ ما از رخدادها پیشی نخواهیم گرفت و در گفتن اظهاراتی پیرامون اینکه این ماجراجویی به کجا ختم میشود عجله نخواهیم داشت. اما همه آنچه که میتوانیم بگوییم این است که پیروزی در این جنگ تضمینی نیست و کسی که خود را با آمریکا پوشش داده است در واقع عریان است و ما به تصمیمگیران در عربستان نصیحت میکنیم که اول از درس یمن عبرت بگیرند و همچنین کتابهای استادانی چون پل کندی، ایان موریس را بخوانند بعد نیروی زمینی را به سوریه بفرستند.
ما به خوبی میدانیم که آنها به این نصیحت عمل نخواهند کرد. همانطور که با رخدادهای مشابه در سایه تغییر گسترده در سیاستهای عربستان برخورد کردند. این سیاست حالت تدافعی دارد و برخی نام "عقیده سلمان" را بر این رویکرد گذاشتهاند که هرگونه تردید یا تامل پیش از اتخاذ هرگونه تصمیم سیاسی یا استراتژیک را رد میکند.
این یک جنگ است و کسی است که برای ورود به این جنگ شتاب کند؟ اگر وضعیت این گونه باشد که محتملتر است ما در روزهای آتی احمد العسیری را زیاد خواهیم دید و چه بسا چندین معاون احتیاج خواهد داشت و این جنگ اگر در بگیرد شرایط منطقه و مرزهای آن، نقشه و دولتهای منطقه را تغییر خواهد داد.
انتهای پیام
نظرات