در اوج جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی هزاران سلاح هستهای داشتند که به یکدیگر نشانه رفته بود و بسیاری از آنها در حالت آماده باش قرار داشتند. چشمانداز جنگ هستهای، شبح تاریکی بود که بر سراسر جهان متمدن سنگینی میکرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از مجله انگلیسی ویک، کایل میزوکامی در مقالهای نوشت: بهعنوان یک نوجوان در دهه 1980 من شبها به موشکهای بالستیک بین قارهای شوروی فکر میکردم که از پایگاه موشکی کارتالی پرتاب میشوند، دور قطب شمال میچرخند و در آمریکا فرود میآیند. من میدانستم که این سفر کم و بیش 20 دقیقه طول میکشید. آن کسانی که در دوران جنگ سرد زندگی کردند، از این که این جنگ به پایان رسید خوشحال بودند. با این حال خطر جنگ هستهای درست ماند خصومت ایالت متحده و آن چه که امروز روسیه است، هرگز به طور واقعی محو نشد. اکنون به آهستگی آن خصومت بهتدریج در حال برگشتن است و همراه خود احتمال جنگ هستهای را به همراه دارد.
پس از پایان جنگ سرد، جهان به طور کامل سلاحهای هستهای را فراموش کرد. با این حال ایالات متحده هنوز هم 1597 سلاح هستهای دارد که بر روی زیر دریاییها، هواپیماها و موشکها مستقر شدهاند و بیشتر آنها روسیه را نشانه گرفتهاند. روسیه نیز 1582 سلاح هستهای مستقر شده دارد که عمده آنها ایالات متحده را هدف قرار دادهاند.
تنشهای بین ایالات متحده و روسیه به بالاترین حد خود در بیش از 20 سال گذشته رسیده است.
اختلافات دربارهی تهاجم روسیه به اوکراین، مداخله از طرف رژیم بشار اسد در سوریه و حمایت از دیگر دولتهای خودکامه بدون محبوبیت، دو کشور را نسبت به دههها قبل از هم دورتر کرده است.
این تنش در آزمایشهای موشکی اخیر از هر دو طرف نمایان شده است. در اوایل ماه نوامبر روسیه یک رزمایش هستهای را ترتیب داد که شامل پرتاب دو موشک بالستیک از زیردریایی، یک موشک بالستیک بین قارهای از پایگاه زمینی و موشکهای کروز توانمند به حمل کلاهک هستهای بودند.
در اواخر ماه اکتبر و اوایل ماه نوامبر یگان استراتژیک ایالات متحده - یگان مشترک ارتش آمریکا که مسوول تمامی مسایل هستهای است - یک موشک بالستیک بین قارهای با نام "مینیت من 3" (سرباز ملی) را آزمایش کرد. دو زیردریایی تریدنت دو D-5، موشکهای بالستیک را پرتاب کردند و بمب افکنهای استراتژیک بر فراز اسپانیا و دریای جنوب چین به پرواز درآمدند. نیروهای موشکی، زیردریاییها و بمبافکنها سه پایه مجموعه هستهای هستند که به زرادخانه استراتژیک ایالات متحده تضمین میدهد که در حمله هستهای به طور کامل نابود نشوند.
برای عقب نماندن از قافله در 14 نوامبر، روسیه با شلیک دو موشک جدید خود با نام "بولاوا" از جدیدترین زیر دریایی خود "ولادیمیر مونوماخ" واکنش نشان داد.
هر دو کشور ادعا میکنند که چنین آزمایشهای موشکیای برای تضمین قابل اعتماد بودن ذخایر موجود ضروری هستند. در مورد ایالات متحده، یک موشک به طور تصادفی انتخاب و در کواجالین آتول در جنوب اقیانوس آرام پرتاب میشود. موشکها سیستمهای پیچیدهای هستند و آزمایش دورهیی آنها مجاز است.
آیا این آزمایشهای هستهای ناگهانی با یکدیگر ارتباط دارند؟ قریب به یقین، روسیه اعلام کرد که آماده جنگ هستهای بوده و سپس ایالات متحده همین گونه رفتار کرد. در صورتی که تنشهای بین دو کشور رو به افزایش باشد ما به طور مشخص شاهد علاقه مجدد دو کشور در حفظ بخش قابل توجهی از موشک در حالت آمادهباش مستمر آماده شلیک خواهیم بود.
جنگ هستهای عمدی به ندرت مورد بحث قرار میگیرد. دکترین تضمین ویرانی متقابل، انتخاب جنگ هستهای را به موضوعی احمقانه و غیرمنطقی بدل میکند. این دکترین بیان میدارد از طریق تضمین این که کشور حمله کننده نیز ویران خواهد شد میتواند مانع نابودی هستهای یک کشور شود.
در عوض جنگ هستهای تصادفی به ویژه در زمانهای بحرانی همواره محتملترین راه برای آغاز جنگ هستهای بوده است. تحت فشار شدید برای استفاده از سلاحهای هستهای قبل از این که در حمله اولیه دشمن نابود شوند، یک کشور ممکن است پرتابها را بر اساس یک هشدار انجام دهد هشداری که ممکن است ساختگی از کار دربیاید.
در سال 1983 استانیسلاو پتروف، افسر نظامی در پایگاه هشدار اولیه در حال نگهبانی بود که این کلمات را دریافت کرد که ایالات متحده یک حمله هستهای را آغاز کرده است. پتروف میتوانست لغت حمله را به مافوقهایش ارسال کند که ممکن بود آنها با پرتاب موشکهای شوروی اقدام به تلافی کنند.
با وجود صدای آژیرها و وحشت شدید، پتروف با تکیه به غریزهاش و علم به این که سیستم مستعد خطا بود در عوض هشدار را بهعنوان یک نقص گزارش داد.
حق با او بود هیچ موشک آمریکایی در کار نبود؛ این سیستم واقعا درست کار نکرده بود.
تنشهای بین ایالات متحده و روسیه به طور خودکار جنگ هستهای عمدی را متحمل نمیکند اما اگر اکنون از ضرورت قرار گرفتن نیروهای هستهای در وضعیت نزدیک به جنگ خودداری نشود، در آینده جلوگیری از چنین کاری دشوارتر خواهد بود.
هر چه قدر آغاز روند حمله هستهای دشوارتر باشد، احتمال شلیک تصادفی این تسلیحات سختتر خواهد بود. بار دیگر، ممکن است یک استانیسلاو پتروف دیگری برای جلوگیری از این که یک اشتباه سهوی تکنیکی به نبرد آخر تبدیل نشود وجود نداشته باشد.
انتهای پیام
نظرات