نشر بینالمللی علم، آن گونه که بسیاری از صاحبنظران علمی معتقدند،تا آن اندازه مهم است که به تعبیری،اگر تحقیق علمی،بینالمللی نباشد باید آن را «مرده» انگارید؛اما اگر یک تحقیق در نشریات بینالمللی دارای ضریب نفوذ بالا،منتشر و در پایگاههای علمسنجی جهان نمایه شود، تاج درخشان آن «استناد» است.
به گزارش خبرنگار علمی ایسنا ، استناد و رجوع محققان به یک مقاله نشان میدهد که چه کسانی از کار یک پژوهشگر استفاده کردهاند؛ آن مقاله، چقدر ارزنده بوده و در مجموع میزان بسیار مهمی برای ارزیابی وزن یک اثر علمی است. در واقع استناد، حکم حیات یک تحقیق است.
اکنون «ISI » را مهمترین منبع محاسباتی تولید علم با معیارهای گوناگون آن میدانند ؛ به طوری که هنوز هیچ جایگزینی نیافته و به قول برخی صاحبنظران به دلایل محکمی که گفته خواهد شد، بدیل داخلی هم نخواهد یافت. نمایه یک مقاله و اثر علمی در ISI با همه ایرادات جزئی که میتواند داشته باشد، نه تنها موجب گسترش مرزهای دانش با شتاب عالی میشود، بلکه به پژوهشگر، وجهه بینالمللی میبخشد و از آن مهمتر هر چه تعداد دانشمندان پراستناد یک کشور در فهرست مراکز علمسنجی جهان بیشتر باشند، اعتبار بینالمللی علمی آن کشور افزایش مییابد و شک نباید کرد که شیب رشد علمی کشور بسته به نشر بینالمللی آثار آن بویژه در مجلاتی با ضریب نفوذ بالاست.
اما در بحث علمسنجی یک پرسش مهم مطرح است و آن این که آیا ما قادریم ساختار مناسبی برای بررسی جامع تولیدات علمی خود داشته باشیم تا با اتکای به آن در بررسی وضعیت تولید علم و نیز ارتقای اعضای هیات علمی، آن گونه که برخی میپندارند، بهتر عمل کنیم؟
پروفسور صبوری، استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران، رییس مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک این دانشگاه و از جمله دانشمندان برجسته کشور است که در سال 92 نیز، در شمار دانشمندان برتر جهان در رشته بیوشیمی قرار گرفت. وی در گفتوگو با خبرنگار علمی ایسنا، نکات قابل تاملی درباره واقعیتهای علمسنجی مطرح کرده و به برخی ابهامات موجود در حوزه علمسنجی نیز پاسخ داده است.
نمیتوان استانداردی جدا از جهان تعریف کرد
رییس مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران گفت: تا آنجا که من میدانم، در هیچ کشوری، ساختاری برای سنجش جامع تولیدات علمی آن کشور وجود ندارد. بلکه در چندین کشور، مؤسساتی وجود دارند که بر اساس معیارهای خود اقدام به درجهبندی علمی کشورها، دانشگاهها و ... میکنند؛ بنابراین، این طور نیست که در جایی، کشوری بیاید میزان علم خود را فقط بسنجد و معیارهای استانداردی هم داشته باشد. ما نمیتوانیم برای خود استاندارد جدای از جهان تعریف کنیم و چشم خود را به روی جهان، آن هم در مقوله علم ببندیم. نمیشود برای خود یک جام جهانی فوتبال ایجاد کرد، باید با فوتبال کشورهای مختلف بازی کرد. علم سنجی (Scientometry) خود یک تخصص است و کار را باید به متخصصان داد تا انجام دهند.
این دانشمند مطرح کشور خاطرنشان کرد: در علم سنجی، برای سنجش علم معیارهای مختلفی وجود دارد که مهمترین کمیات آنها عبارتند از: تعداد مقالات با نمایه بینالمللی، تعداد ارجاعات به مقالات و تعداد اختراعات به ثبت رسیده. در سنجش کیفیت هم، از محل انتشار مقالات، محل ارجاع به مقالات و محل ثبت اختراعات باید سخن گفت. سنجش هم نمیتواند فقط توسط خود (خودسنجی) صورت بگیرد. باید بگذاریم دیگران هم ما را بسنجند، انتقاد کنند و پیشنهاد بدهند و ما از اینها در جهت منافع ملی حداکثر استفاده را بکنیم.
دکتر صبوری با بیان این که ISI (که بهتر است بگوییم مؤسسه تامسون رویترز، چرا که سالهاست نام آن به این صورت تغییر کرده است)، یکی از دو مؤسسه بزرگ جهانی است که نمایهسازی استنادی را در جهان انجام میدهد و به دلیل سابقه بیشتر نسبت به مؤسسه رقیب (اسکوپوس) و استانداردهای سختگیرانهتر بیشتر، جامعه جهانی از سنجشهای آن بهره میگیرد. کار این مؤسسه هم صرفا علمی است. ISI از بین حدود دویست هزار نشریه، پانزده هزار مورد را گزینش کرده که از بهترینهای همه علوم، علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر است و مقالات آنها را نمایه کرده و در معرض دید جهانیان قرار میدهد.
هشتاد درصدی که کار پژوهش نمیکنند طبیعتا با ISI مخالفند
محقق برجسته کشور و دارنده نشان درجه یک پژوهش در دانشگاه تهران، در پاسخ به کسانی که چندان موافق ISI به عنوان یک منبع علمسنجی هستند و حتی ادعای شبیهسازی آن را برای نمایه مقالات داخلی دارند، افزود: هدف از نمایهسازی، فقط رؤیتپذیری است تا دانشمندان جهان از پژوهشهای همدیگر آگاه شده و از کار تکراری پرهیز شود و همچنین نوشتههای علمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و علم به کمال برسد. پس نمایهسازی نشریات کار بدی نیست. به قول پیامبر (ص) زکات علم نشر آن است. باید یافتههای خود را منتشر کنیم تا دیگران بخوانند و نظر بدهند و نوشتهها اصلاح شوند. وقتی بیش از هشتاد درصد تولیدات علمی کشور را کمتر از بیست درصد اعضای هیأت علمی دانشگاه مینویسند، خودبخود هشتاد درصد بقیه که این توان را ندارند و یا نمیخواهند انجام دهند زیرا به امور دیگری غیر از پژوهش مشغولند، طبیعی است که مخالفت کنند. قطعا هم صدای هشتاد درصد از بیست درصد بیشتر است.
دور شدن از استانداردهای ISI، گرفتار شدن محققان در باتلاق داخلی است
عضو شورای اجرایی و نماینده ایران در فدراسیون بیوشیمیستها و زیستشناسان مولکولی آسیا و اقیانوسیه بر این باور است که سنجش تولیدات علمی بر مبنای معیارهای مختلف باید صورت بگیرد و میگیرد و نیازی هم نیست که به فکر ساختار ویژهای باشیم تا این کار را انجام دهد چرا که بیم آن میرود که از استانداردهای علمی جهان دور شویم و برای خود باتلاقی بسازیم که نتوانیم از آن بیرون آییم.
چرا ISI همچنان مهم است؟
وی درباره میزان اعتبار ISI در دنیا نیز توضیح داد : مؤسسه تامسون رویترز (ISI) زحمت کشیده و از بین دویست هزار نشریه علمی جهان، پانزده هزار را با معیارهای سختگیرانه گزینش و معتبرتر از بقیه معرفی کرده است. همه هم میدانند و قبول دارند که اینها بهترین نشریات علمی جهان هستند. البته اشکالات جزئی هم وجود دارد، اما کار بیاشکال وجود ندارد. همه چیز نسبی است. مطلق، فقط باریتعالی است و بس. تحقیق و پژوهش در کنار آموزش، حرفه اصلی اعضای هیئت علمی دانشگاههاست. نتیجه تحقیق هم باید منتشر شود تا دیگران آن را بخوانند و نقد و بررسی کنند تا علم یافته شده به کمال برسد. چرا ملاک سنجش کمیت و کیفیت پژوهش دانشمندان ما، انتشار در نشریات معتبرتر نباشد؟
کنار گذاشتن تحقیقات بنیادی، یعنی مونتاژ و مصرف علم
دکتر صبوری در این باره که آیا بین موضوع «اهمیت نمایه مقالات» و «ضرورت کاربردی بودن مقالات نمایه شده» که بسیار در بحثهای علمی مطرح میشود، ارتباطی وجود دارد و این دو موضوع را باید به هم گره زد یا هر یک از این موضوعات اهمیت خاص خود را دارند و در جای خود نقشآفرینی میکنند؟ گفت: این که پژوهش کاربردی انجام شود که نوآوری علمی و خروجی داشته باشد و مشکلی از جامعه را حل کند، یک وظیفه دیگر اعضای هیأت علمی، علاوه بر انجام تحقیقات منجر به خروجی مقاله است. عضو هیأت علمی به فراخور نوع رشته و تخصص خود باید هر دو را همزمان انجام دهد. ارتقا، هم منوط به کار تحقیقات بنیادی و هم کاربردی است. هر دو لازم است. گاهی در پروندهای یکی پررنگتر و دیگری کمرنگتر میشود، این بستگی به رشته و امکانات در اختیار دارد. هر کدام ارزش خود را دارد. نکند که کسی با انتشار مقاله با نمایه بینالمللی مخالفت کند و کار پژوهش کاربردی منجر به تولید محصول در جهت رشد و شکوفایی کشور هم انجام ندهد. ما اغلب با این موارد برخورد میکنیم. از آن طرف باید پرسید، آیا میتوان تحقیقات بنیادی منجر به گسترش مرزهای دانش و در نتیجه تولید مقاله را کلا در کشور کنار گذاشت و همه سراغ پژوهشهای کاربردی بروند و به مرزهای دانش بشری کاری نداشته باشند؟ اگر بلی، این که مونتاژ و مصرف علم است!
خیالپردازی نکنید و به دنبال پارتیبازی در دنیای علم هم نباشید
گروهی بر این اعتقادند که «بسیاری از مقالات با کیفیت ما که با دغدغه نیازهای بومی کشور ارائه شدهاند، به دلیل برخوردار نبودن از استانداردهای تعریف شده در ISI، در این پایگاه نمایه نمیشوند، اما این لزوما نشانه پایین بودن ارزش علمی آنها نیست.» برخی نیز معتقدند «هر مقالهای حتی اگر با دغدغه نیازهای بومی یک جامعه نگاشته شود در صورت داشتن ارزش و اعتبار علمی لازم و برخورداری از استانداردهای کافی علم، در ISI نمایه میشود و این صرفا یک بهانه است که ISI به این مقالات بهای کافی نمیدهد.»
استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران، به عنوان داور چندین مجله بینالمللی ISI در خارج از کشور ، در این زمینه چنین پاسخ داد: آنها که بر اساس دغدغه نیازهای بومی کشور، دست به کار پژوهش کاربردی زدهاند، کار ارزشمندی کردهاند و محصول خود را ارائه کنند تا از امتیاز ارزشمند و ویژه آن استفاده کنند و دغدغه نداشته باشند. به آنها آفرین میگوییم و دستشان را میبوسیم و به آنها افتخار میکنیم. مقاله علمی تعریف دارد! مقاله بیان یک کشف یا اختراع است که با ارائه مستنداتی به اثبات میرسد. هر نشریهای که از آن عدول کند، باطل است و هر نشریهای هم که اخلاق نشر (بویژه عدم تبعیض) را نقض کند باطل است و در فهرست سیاه قرار دارد. مؤسسه تامسون که کاری به محتوای مقالات ندارد و نشریات علمی هستند که مقالات را گزینش علمی میکنند. گزینش هم بر اساس تعریف مقاله است: ارائه استدلالات و مستندات کافی برای اثبات یک حرف نو علمی. اگر غیر از این به نشریهای ارائه شود واجب است که مردود شود. هر چیزی تعریفی و استانداردی دارد. خیالپردازی نکنیم و دنبال پارتیبازی در دنیای علم نباشیم. جدی، استوار، محکم و با کمال احترام متقابل باشیم.
برندگان جایزه نوبل هم با همین ISI با مردم سخن گفتهاند
این دانشمند برجسته کشور در ادامه گفتوگو با ایسنا درباره میزان توجه کشورهای پیشرفته جهان به پایگاههای علمسنجی همچون ISI در ارزیابی تولیدات علمی گفت: در همه جای جهان، بویژه کشورهای صاحب علم و تکنولوژی، از دادههای پایگاه تامسون رویترز در جهت کسب دانش و دانستن مرزهای دانش به عنوان یک ابزار تحقیق استفاده میشود. دانشگاههای معتبر جهان ، محصول مشترک پایگاه تامسون رویترز هستند و هیچ کار تحقیقاتی بدون جستوجوی اولیه در آن انجام نمیشود. متاسفانه دانشگاههای ما از این محصولات بیبهرهاند و دانشمندان ما برای جستجوی مرز دانش و کسب دانش روز دنیا، به هر دری بزنیم و سختیها بکشیم. با دانشمندان دنیا، با نداشتن حداقل امکانات تحقیق، رقابت کنیم و دست آخر هم با آن همه ایثار و افتخارآفرینی در کسب رتبههای علمی، مورد سؤالات واهی قرار بگیریم.
بنیه دانشمندان جهان هم بر اساس دادههای همین پایگاه اطلاعات علمی سنجیده میشود. دانشمندان تراز اول جهان و برندگان جایزه نوبل هم در نشریات تحت پوشش همین مؤسسه نتیجه تحقیقشان را منتشر کرده و با مردم سخن گفتهاند.
دکتر صبوری، درباره مهمترین شاخصهای علمسنجی نیز گفت: تعداد اسناد علمی منتشرشده به تفکیک در همه حوزهها: علوم، علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر؛ تعداد ارجاعات به اسناد علمی منتشر شده؛ محل انتشار (نام مجلات) اسناد علمی منتشر شده؛ تعداد اسناد علمی منتشر شده در بیست نشریه برتر جهان؛ تعداد دانشمندان ما در مؤسسه تامسون؛ تعداد مقالات پراستناد و داغ منتشر شده؛ تعداد نشریات ایرانی مطرح در سطح جهان؛ میزان همکاری ما با دانشمندان سایر کشورهای جهان در انتشار مستندات علمی و نقش ما در این همکاریها، از جمله مواردی است که باید در مقوله علم سنجی مورد لحاظ قرار بگیرد.
تنها دو درصد اسناد علمی ایران در نشریات بیاعتبار یا کماعتبار ISI است
این دانشمند برجسته کشور در پاسخ به این که آیا این که تعداد مقالات محققان ایرانی که در مجلات نامعتبر نمایه میشوند، بسیار است؟ گفت: این طور نیست. تنها کمتر از دو درصد اسناد علمی منتشر شده ایران در نشریات بیاعتبار یا کم اعتبار مؤسسه تامسون رویترز نمایه شدهاند. خروجی نتایج تحقیق تابع منابع ورودی است. مگر چه امکانات و انگیزههایی برای محققان فراهم کردهایم که توقع داریم همه اسناد علمی کشور در بهترین نشریات دنیا منتشر شود؟ در مقایسه با کشورهای توسعه یافته و همچنین در حال توسعه، امکاناتی که در اختیار محققان قرار دادهایم بسیار ناچیز است. آنها با همین امکانات بسیار کم و ناچیز، افتخارات بزرگی در جهان آفریدهاند و باید خیلی مورد تشویق قرار بگیرند. سطح و کیفیت اسناد علمی منتشر شده ایران در مقایسه با امکانات در اختیار محققان ما، بسیار بالاتر از محققان اروپایی و امریکایی است. قطعا با این امکانات تحقیقاتی ما، محققان کشورهای پیشرفته وضع بسیار بدتری از نظر کمیت و کیفیت تولید علم میداشتند. ما از جستجو در پایگاههای اطلاعات علمی جهان به دلیل عدم پرداخت حق اشتراک سالانه محرومیم و این نیاز اولیه هر محقق است تا از نتایج کار دیگران بهرهمند شود و بیراهه نرود. بودجههای پژوهشی هم درخور و شایسته محققان نبوده و بسیار ناچیز است. حقوق محققان هم بسختی کفاف زندگی روزمره آنها را میدهد. از فرصتهای تحقیقاتی و شرکت در کنفرانسهای محققان هم بدرستی حمایت نمیشود. با این حال دورههای تحصیلات تکمیلی در ایران بسیار موفق بوده و فارغاالتحصیلان ما را همه دانشگاههای معتبر و حتی تراز اول جهان قبول میکنند، چرا که در سطح بینالمللی نتیجه تحقیقاتشان قابلیت انتشار داشته و به چاپ رسیده است.محققان ما بسیار ایثار کردهاند و ما باید قدردان زحمات آنها باشیم.
قوانین و مقررات ما مانع همکاریهای علمی بینالمللی شده است
استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران، درباره علل پایین بودن میزان استناد به مقالات محققان ایرانی در پایگاه استنادی ISI گفت: اول این که میزان همکاریهای ملی و بینالمللی در مورد اعضای هیأت علمی ما بسیار کم است. میانگین تعداد نویسندگان یک سند علمی منتشر شده در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر از یک سوم است و این گویای عدم همکاریهای علمی ماست. در جهان پیشرفته مقالات دارای چند صد و یا گاهی چندهزار نویسنده منتشر میشود. آنها از اجتماع امکانات و تفکرات خود بهره میبرند. در همکاریهای بینالمللی، مجموع یک محقق بعلاوه یک محقق، دو محقق نمیشود، بلکه یازده محقق میشود. مجموع یک محقق بعلاوه یک محقق، بعلاوه یک محقق، سه محقق نمیشود ،بلکه یکصد و یازده محقق میشود و همین طور الی آخر. قوانین و مقررات ما مانع همکاریهای گروهی است.
به اعتقاد وی، یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در کسب استنادات علمی، همین میزان همکاریهای علمی و تعدد نویسندگان در مقالات است. مقالات پرنویسنده نسبت به مقالات کم نویسنده استنادات بیشتری دریافت میکند. وقتی مقالهای یکصد نویسنده داشته باشد، حداقل توسط هر نویسنده که خود یک شبکه تحقیقاتی را ایجاد میکند یک بار مورد ارجاع قرار میگیرد و این یعنی حداقل یکصد بار استناد به آن یک مقاله. بنابراین، باید کارهای گروهی در کشور تشویق شود و بسترهای لازم فرآهم آید.
آنها که سکاندار پژوهش کشور و دولتی هم هستند، با علمسنجی بیگانهاند
رییس مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران همچنین خاطرنشان کرد: ما به کارهای همدیگر چندان ارجاع نمیدهیم و این هم به دلیل ضعف سیستم شبکه تحقیقاتی ماست. در دانشگاههای ما گروههای تحقیقاتی مختلف از کارهای همدیگر مطلع نیستند و انگیزه و تشویقی نظاممندی هم برای این کار وجود ندارد. این مستلزم ایجاد یک نظام هدفمند برای پژوهش کشور است که متاسفانه وجود ندارد. در کشور ما آنها که سکاندار پژوهش کشور و دولتی هم هستند، اغلب خود نسبت به پژوهش و علمسنجی بیگانهاند.
وی ادامه داد: ما نیازمند انتشار بخشی از مقالات خود در بیست نشریه برتر جهان هستیم. برای این کار باید چند کار بزرگ تحقیقاتی بنیادی تیمی صورت گیرد و امکانات تحقیقاتی خوبی هم نیاز دارد. این باعث شهرت جهانی بخشی از دانشمندان ما شده و در نتیجه از آنها برای نوشتن مقالات مروری دعوت به عمل خواهد آمد و انتشار این مقالات میزان ارجاعات به مقالات کشور را بسیار زیاد خواهد کرد.
نمایهسازی چند نشریه پاکستانی، هندی و آفریقایی ملاک بینالمللی بودن ISC نیست
دانشمند ایرانی حاضر در فهرست دانشمندان برتر جهان، در پاسخ به این که آیا پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) میتواند به دلیل نمایهسازی مقالات منتشره در نشریات علمی پژوهشی داخلی، در بررسی کیفیت تولید علم ایران در قد و قواره ISI باشد و دست به رتبهبندی بزند؟ تاکید کرد: پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در حال حاضر فقط یک پایگاه ملی است و نه بینالمللی. این که چند نشریه پاکستانی، هندی و آفریقایی در آن نمایه میشود را نباید ملاک بینالمللی بودن آن دانست. دادههای پایگاه استنادی علوم جهان اسلام اغلب داخلی بوده و فراگیر و جهانی نیست. نمایههای این پایگاه در جایی از جهان خوانده نمیشود و به آنها استناداتی هم داده نمیشود. علم تا خوانده نشود و نقد و بررسی همگانی نشود، باید در صحت آن هم شک کرد. انتشار علم باید جهانی باشد تا جهانی هم نقد و بررسی شود. بجای بازی فقط در زمین خود، با دیگرانی که عالمتر از خود هستند بازی کنیم تا از آنها چیزی یاد بگیریم. سنجش کمیت و کیفیت تولید علم معیارهای جهانی دارد و دادههایی هم که مورد سنجشند باید جهانی باشد.
بکارگیری عنوان کلی «رتبه تولید علم» بدون اعلام وزن معیارها درست نیست
دکتر صبوری در گفتوگو با ایسنا درباره استفاده مکرر از عنوان «رتبه تولید علم» برای اعلام وضعیت علمی کشور در جهان بدون توجه به تفکیک معیارها گفت: هر جا صحبت از ʺرتبه تولید علمʺ در کشور میشود باید ملاک سنجش هم کنارش داده شود که آیا بر اساس تعداد مقالات است و یا تعداد استنادات و یا هر چیز دیگر. چون وزن و ارزش معیارهای رتبهبندی متفاوت است، در هیچ جا ادغامی از آنها صورت نمیگیرد. در واقع باید بگوییم ʺرتبه تولید علمʺاز نظر تعداد اسناد علمی بینالمللی منتشر شده؛ ʺرتبه تولید علمʺاز نظر تعداد مقالات کامل علمی بینالمللی منتشر شده؛ʺرتبه تولید علمʺاز نظر تعداد استنادات (ارجاعات) به اسناد علمی بینالمللی منتشر شده؛ ʺرتبه تولید علمʺاز نظر تعداد اختراعات بینالمللی به ثبت رسیده و نظایر آن. بخشی از اسناد علمی، شامل مقالات کامل علمی است. نامهها، مکاتبات، شرححالهای علمی، اخبار مهم علمی، مقالات کامل کنفرانسی منتشر شده در نشریات و ... از جمله دیگر اسناد علمی محسوب میشوند.
بودجه سالانه کل پژوهش کشور به اندازه بودجه پژوهش یک دانشگاه عربستان هم نیست!
این محقق برجسته دانشگاه تهران، در خصوص تاثیر سهم بودجه پژوهش در انقلاب تولیدات علمی و جهش مرتبه علمی در سطح جهانی و افزایش سطح همکاریهای علمی بینالمللی، گفت: هم کمیت و هم کیفیت تولید علم، تابع امکانات تحقیقاتی در اختیار است و برای تهیه امکانات تحقیق هم بودجه پژوهشی لازم است. به نظر من با امکانات و بودجههای تحقیقاتی که در چند سال اخیر در اختیار محققان ما قرار گرفته است، خروجی و نتایج تحقیق بسیار خوب بوده است و جای تشکر و قدردانی است. محققان ما ایثارگرایانه کار کردهاند و بیش از حد انتظار با توجه به امکانات در اختیار، هم از حیث کمیت و هم از حیث کیفیت، خروجی داشتهاند.
به گفته این پژوهشگر مطرح کشور، در مقام مقایسه، بودجه کل پژوهش ایران در یک سال به اندازه بودجه سالانه پژوهش دانشگاه فهد در عربستان سعودی هم نیست! بودجه دانشگاه هاروارد در امریکا تا 15 برابر بودجه کل پژوهشی کشور در سال گزارش شده است! این درحالیست که بیش از نود درصد بودجه دانشگاه تهران را حقوق پرسنلی تشکیل میدهد!
تهیه و تنظیم: فرشته هاشمی
انتهای پیام
نظرات