یک پژوهشگر گفت: عواقب ادامه پاساژسازی بدون آگاهی و نبود بسترهای اجتماعی بیشتر از منافع آن است.
محمدعلی ناجینیا در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان با اشاره به مفهوم تفریح که اساساً در سبک زندگی سالم و در مقوله روانشناسی سلامت به آن پرداخته میشود، اظهار کرد: تفریح مجموعه فعالیتهایی است که افراد در زمان بیکاری انجام میدهند و جنبه شوخی و سرگرمی دارد.
این روانشناس با بیان اینکه به طور معمول تفریح برای افراد سود یا منفعت اجتماعی ندارد، افزود: در فرهنگ غنی اسلام تفریح از مراحل و اجزاء سیر تکاملی و رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان به حساب میآید، به گونهای که هر فردی تفریح نکند، در بُعدی از ابعاد تکاملی شخصیت خود کوتاهی کرده است و این قصور باعث کند شدن سیر رشد و تکامل ابعاد دیگر شخصیت او میشود.
ناجینیا افزود: وقتی مراکز تفریحی به قدر کافی وجود نداشته باشد و افراد گزینههای تفریحی متعددی نداشته باشند، باالاجبار از گزینههای موازی استفاده میکنند، گزینههایی که اغلب نمیتواند در یک سبک زندگی سالم به عنوان تفریح درست و منطقی به حساب بیاید، برای مثال استعمال قلیان یا الکل که امروزه متاسفانه شاهد افزایش میزان مصرف و کمتر شدن سن مصرف آن در بین افراد جامعه هستیم بیشک به دلیل کمبود و یا نبود امکانات تفریحی است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از رفتارهایی که جایگزین تفریح شده، پدیدهای است به نام پاساژگردی، که در سالهای اخیر به عنوان یک تفریح در بین اقشار مختلف جامعه و خصوصاً جوانان و نوجوانان رایج شده است.
این پژوهشگر با اشاره به تأثیر روانی تأسیس مراکز تجاری بر جامعه گفت: تاسیس فروشگاههای بزرگ در کنار اهداف کلان اقتصادی و تجاری، به عنوان کاربری رسمی، یک کاربری غیر رسمی نیز یافته است و فروشگاههای بزرگ و هایپراستارها وسیلهای برای تخلیه هیجان و در واقع نوعی ابزار تفریح محسوب میشود.
ناجینیا ادامه داد: در حقیقت فروشگاههای بزرگ در نوع کاربری رسمی وسیلهای نیز دو نوع هدف وابسته و موازی به هم را دنبال میکنند؛ هدف اول فروش کالاهای مورد نیاز مردم با هدف پنهان، نیازسازی و ترغیب مردم به مصرفگرایی و خرید بیشتر و ایجاد یک رقابت مصرف در بین بازدیدکنندگان است؛ اما در کاربری غیر رسمی فروشگاههای بزرگ، به عنوان یک مرکز تفریحی محسوب میشوند و بخشی از افراد علاقمند به پاساژگردی را در خود جای میدهند.
وی با تأکید بر اینکه کارکرد مؤسسات تجاری، خانوادهها را مورد هدف قرار میدهند، افزود: در واقع سیستمهای تجاری بزرگ در هر جای دنیا نوعی الگوی تجاری برای نیازسازی در میان کاربران دارد؛ به این معنا که سیاستهایی را برای ایجاد، تولید و یا بازتولید احساس نیاز و تمایل به مصرف و خرید در مخاطبهایشان ایجاد میکنند که در کل به سیاست مصرف گرایی و رقابت مصرفی میانجامد؛ این سیاست، پول سرشاری را به جیب تولیدکنندگان کالاهای مصرفی سرازیر و مدیریت اقتصادی خانواوارها را متزلزل میکند.
این روانشناس تصریح کرد: مکانهای اجتماعی جایگاه فکرسازی و تولید الگوهای فکری مؤثر برای افراد است؛ سابقه تاریخی در بسیاری از کشورهای جهان نشان داده است که کثرت مکانهای اجتماعی پویا رابطهای مستقیم با تعالی اجتماعی و فکری افراد آن جامعه داشته است چرا که بیشک در بستر یک مکان اجتماعی پویا است که فرایند رشد فکری محقق میشود و افراد قادر به بازنگری عقاید و ساخت مفاهیم فکری کارآمد میشوند.
ناجینیا با بیان اینکه پاساژها افراد را به دو دسته خریدار و پاساژگرد تقسیم میکنند، تصریح کرد: پاساژگردی به عنوان یک تفریح معمول در بین اقشار مختلف جامعه، خصوصا جوانان و نوجوانان بسیار رایج و معمول است، پاساژگردها را نیز میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد؛ گروه اول افرادی که وسواس خرید دارند و برای خرید مراجعه کردند اما شک و تردید برای خرید؛ آنها را به نحوی تبدیل به یک پاساژگرد کرده است و گروه دوم کسانی هستند که به قصد تفریح و خوش گذرانی و یا گذراندن وقت به بازارگردی میپردازند.
وی افزود: پاساژگردی و بازارگردی، در ذات خود به عنوان یک تفریح در درازمدت اثرات خوب و بدی را به همراه دارد؛ از یک طرف به آرام شدن ضمنی و کوتاه مدت افراد و رها شدن آنها از تنشها و افکار اضطراب آور کمک میکند و از سوی دیگر در بازههای زمانی طولانی در معرض کالاهای مختلف بودن حس مصرفگرایی و تجمل گرایی را بیشتر و نوعی نیاز به خرید و اجبار برای خرید را ایجاد میکند.
انتهای پیام
نظرات