با شروع حمله نظامی عربستان به یمن، این کشور وارد معادلهای منطقهای میان "جبهه طوفان کوبنده" و "جبهه مقاومت" شده که با پیشرویهای حوثیها و عدم موفقیت حملات ائتلاف عربی به نظر میرسد کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان باید بیش از این نگران وضعیت خود باشند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از پایگاه خبری العهد، ترس و نگرانی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تنها به دلیل درگیری داخلی یمن نیست بلکه به دلیل منافع منطقهای و بینالمللی آنها نیز هست. در صورت موفقیت حوثیها در تثبیت نفوذ خود بر استانهای مختلف یمن و تنگه استراتژیک باب المندب، نفوذ عربستان بر این کشور و تنگه مذکور که موقعیتی استراتژیکی در دریای سرخ دارد، تقریبا از بین میرود که ریاض هرگز حاضر به قبول آن نیست.
این مساله همچنین برخی کشورهای غربی به ویژه آمریکا را بر آن داشته تا برای افزایش و تقویت حضور خود در کشورهای همسایه تنگه باب المندب، وارد رقابت با فرانسه شوند که از گذشته در جیبوتی، کشوری در کرانه غربی تنگه حضور داشته است. باب المندب در فاصله 150 کیلومتری غرب شهر عدن واقع است و برای بسیاری از همسایهها از جمله مصر و رژیم صهیونیستی اهمیت استراتژیک دارد.
نگرانیهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی برای چالشهای یمن تنها به امنیت دریای سرخ، تجارت بینالملل، تهدیدات القاعده، آینده یمن و بقای یکپارچگی یا تقسیم آن محدود نمیشود، بلکه پیشروی حوثیها باعث شده عربستان برگ برنده خود در سیاست داخلی یمن را از دست بدهد و مجبور به در پیش گرفتن حملات نظامی شود که این مساله خود باعث افزایش کینه مردمی از این کشور شده است.
نکته قابل توجه این است که دخالت نظامی آل سعود همزمان با حمله بیسابقه رسانههای جهان علیه ایران و با هدف فتنه انگیزی، تحریک و ایجاد درگیریهای طایفهای در یمن همراه شده است.
حوثیها قدرت خود را مدیون همراهی مردمی، و پشتیبانی چهرههای سیاسی و قبیلهای یمن هستند و در کنار این حمایت آنها با بدنه ارتش این کشور نیز روابط خوبی دارند که این امر مسیر را برای حوثیها و همپیمانانشان در کنترل بر شهرها و پایگاهها دولتی آسان ساخت.
تحولات یمن در چارچوبی منطقهای رخ میدهد و نمیتوان آن را از فضای مذاکرات ایران و آمریکا که بر مرحله توافق رسیده است و یا از جنبشی که در منطقه در جریان است و از یمن تا عراق و سوریه شکل گرفته، جدا دانست.
عربستان از ابتدا تلاش داشت با آغاز این حمله، مذاکرات لوزان میان ایران و 5+1 را تحت الشعاع قرار دهد اما قدرت یافتن جبهه داخلی یمن و موفقیت حوثیها و همپیمانانشان در پیشروی میدانی به سوی عدن، باب المندب و مرزهای یمن با عربستان باعث شد جنگ یمن به هدف مستقیم عربستان تبدیل شود.
عربستان قصد داشت از طریق حمله نظامی به یمن خود را به عنوان یک قدرت منطقهای قوی که میتواند زمام امور را به دست بگیرد معرفی کند و در گام نخست مذاکرات لوزان را متوقف کند که موفق نشد.
به نظر میرسد عربستان اکنون در ارزیابیهای خود سیاست تردید و انتظار را رها کرده و با ادامه جنگ علیه یمن تلاش دارد ضمن فرماندهی یک ائتلاف نظامی عربی جایگاه منطقهای خود را حفظ کند.
درگیری در یمن اکنون رنگ و بوی منطقهای و جهانی به خود گرفته که نتایج آن در نزدیکتر شدن عربستان و ترکیه مشهود است و این نزدیکی در آینده بر جنگ فعلی در سوریه و عراق تاثیر خواهد داشت. عربستان اکنون اولویت خود را مقابله با جبهه مقاومت و جبههای که از سوی ایران حمایت میشود قرار داده است و به حمایت سیاسی ترکیه و همپیمانش قطر نیاز دارد.
البته موفقیت ایران در لوزان و پیروزیهای میدانی در یمن، عراق و سوریه موجب به وجود آمدن اختلاف نظرها و تناقصهایی در درون ائتلاف عربی شده است که این اختلافها در حضور کمرنگ برخی کشورهای عرب در حملات هوایی و تردید آنها برای آغاز عملیات زمینی خود را نشان داده است.
انتهای پیام
نظرات