روزنامه الرای الیوم در تحلیلی به بررسی دلایل سفر ناصر جوده، وزیر امور خارجه اردن به تهران و درخواست وی برای انجام گفتمان عربی - ایرانی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، سردبیر این روزنامه چاپ لندن، در بررسی دلایل سفر وزیر خارجه اردن به تهران بعد از گذشت هشت سال از قطع روابط نوشت: این سفر و درخواست جوده برای ایجاد گفتمان عربی - ایرانی برای حل مشکلات منطقه، به روشنی بیانگر آن است که بعد از آن که توافق هستهای ایران آماده امضاء شده است، (کشورهای) منطقه خاورمیانه به انجام تحول استراتژیکی بیسابقهای نزدیک میشوند.
وی افزود: کشورهای عربی با اسراییلیها به گفتوگو پرداختند و همچنین مراکز و انجمنهای گفتمان با سایر ادیان را ایجاد کردند اما همچنان نگاهشان به ایران نگاه به یک دشمن است و کلیه رسانههایشان را برای آغاز جنگ علیه آن به کار گرفتند البته این در حالی است که برخی از این دولتها به تهیه هواپیماهای آمریکایی اقدام کرده و بیش از 150 میلیارد دلار برای خرید سلاح برای هواپیماهای جدیدشان پرداخت کردند و حالا همین کشورها خواهان باز شدن باب گفتوگو با ایران هستند.
عطوان در ادامه افزود: جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا که پنجشنبه گذشته به ریاض سفر کرد در آنجا در پایگاهی نظامی با وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) دیدار و به آنها اعلام کرد که این توافق منتظر اصلاحات پایانی است و او نزد آنها (کشورهای عربی) آمده تا به آنها اولا این اطمینان را بدهد که آمریکا از آنها دست نخواهد کشید و دوما این توافق به ضررشان نخواهد بود اما حرف و سخن یک چیز و واقعیت هم چیز دیگری است و این دو کاملا از هم متفاوتند.
او افزود: ایران به مدت طولانی صبر کرد و جنگندهها و ناوهای آمریکایی آن را نترساند. مانورهای دریایی را پی در پی برگزار و موشکهایی را به نمایش گذاشت و تحت تحریمهای اقتصادی که بیش از 30 سال به طول انجامید، پایداری کرد و هرگز در مقابل شیطان بزرگ - آمریکا سرتعظیم فرود نیاورد بلکه این آمریکا بود که در مقابلش قد خم کرد و تصمیم گرفت تا به این کشور به عنوان یک قدرت منطقهیی بزرگ و متحدی نگاه کند که میتوان به آن به عنوان یک شریک استراتژیک در مهمترین منطقه جهان اعتماد کرد.
نویسنده همچنین آورده است: آمریکا بزرگترین قدرت نظامی تاریخ دریافته است که تنها دو گزینه را در برابر "اصرارهای" هستهای ایران پیش رو دارد؛ یا باید از قدرت نظامی استفاده کند که نتایج خوبی را به دنبال ندارد و یا این که به صلح روی آورد و کانالهای انجام مذاکرات سری را برای رسیدن به توافق و حفظ آبرویش باز کند که البته کم هزینهتر نیز خواهد بود که در نتیجه گزینه دوم را انتخاب کرد و خواستههای جنگ طلبان علیه ایران از جمله اسراییلیها و برخی کشورهای عرب را مهار کرد.
عطوان با تاکید بر این که جهان تنها به قدرتمندان احترام میگذارد، نوشت: جهان تنها به قدرتمندان احترام میگذارد و ضعفا در بهترین حالت چیزی جز نادیده گرفته شدن نصیبشان نمیشود. با شرطبندی بر سر ائتلاف با آمریکاییها چیزی جز ناامیدی نصیب کسی نمیشود و این وضعیتی است که اکنون برای دولتهای عربی و به ویژه کشورهای حوزه خلیج (فارس) به وجود آمده است.
سردبیر الرای الیوم در ادامه تصریح کرد: آمریکا دریافته است که ایران تحت تحریم، توانسته است تقریبا بر نیمی از کشورهای عربی تسلط یابد؛ بر عراق، یمن، لبنان و سوریه و همچنین به واسطه گروههای مقاومت و جنبشهای آن و به آغوش کشیدن مقاومت توانست در فلسطین نیز حضور داشته باشد. با روسیه و چین هم متحد شد و همه اینها در حالی بود که این کشور تحت تحریمهای اقتصادی و سیاسی بود. پس الان و بعد از رفع تحریمها وضعیت چگونه خواهد بود؟
او ادامه داد: ایران الان در عراق علیه دولت اسلامی میجنگد. در سوریه هم برای جلوگیری از سقوط متحدش بشار اسد میجنگد. عربها چه کردهاند؟ و چه بسا برخی از آنهایی که در نوشیدن جام تلخ شکست مقاومت میکنند براین باورند که توافق هستهای موجب توقف 10 ساله روند غنیسازی خواهد شد و تاسیسات هستهای (ایران) به واسطه دوربینها تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین درخواهد آمد. این درست است اما انبارهای اورانیوم غنیشده ایران و همچنین بیست هزار دستگاه سانتریفیوژ همچنان وجود خواهد داشت و مهمتر از همه توانایی بالا و فکرهای پویایی است که همچنان این برنامهها را مدیریت میکنند و میتوانند در هر لحظه از آنها استفاده کنند.
وی در ادامه به سفر وزیر خارجه اردن پرداخت و افزود: جوده، وزیر خارجه اردن از گفتوگویی صحبت میکند که اتحادیه عرب با ایران دارد و نمیدانیم که آن چه او ارائه کرده زاییده فکر خودش و دولتش است یا این که از سوی متحدان کشورش یعنی کشورهای حوزه خلیج (فارس) که از زمان عقبنشینی مصر از این عرصه، اتحادیه را به دست گرفتند، موظف به ارائه (چنین طرحی) شده است (البته) اردن نمیتواند بدون توصیه این و آن چنین طرحی را ارائه کند.
نویسنده در این تحلیل آورده است: درخواست وزیر اردنی به ایجاد گفتوگو همچنان مبهم است. گفتوگو با تهران به معنای گفتوگو با بشار اسد، رییسجمهور سوریه، و ایجاد پل دوستی با حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، توقف حملات حزب الله و به رسمیت شناختن انصارالله در یمن و گوش دادن به خواستههای شیعیان در بحرین و آزادی شیخ علی سلمان، رییس جنبش الوفاق است.
اگر که گفتمان آینده با ایران این مسایل و خواستهها را در بر نگیرد، کشورهای عرب و اتحادیه عرب بر سر چه چیزی با ایران گفتوگو خواهند کرد؟ درباره قیمت پسته، یا صادرات ماهی و یا مسایل مربوط به آلودگی زیست محیطی در منطقه خلیج (فارس)؟
سردبیر الرای الیوم در بخش پایانی این تحلیل آورده است: آیا کشورهای عربی در مراحل بعدی به اسراییل، ترکیه، پاکستان و یا هر سه آنها روی خواهند آورد؟ اما چرا باید همیشه به دیگران اعتماد کرد آیا زمان درس گرفتن از اقدامات مسموم آمریکاییها و دوری از خطاها نرسیده است؟ آیا زمان تکیه به خود در یک طرح سیاسی، نظامی و اقتصادی کامل عربی فرانرسیده است؟ آیا در بین کشورهای عربی رهبران حاکم و عاقلی نیست که بگویند کافی است؟ بگذارید اعتراف کنم که طرح ایران در حال به ثمر نشستن است و آمریکا به آن مایل شده و در آستانه آن است که آن را به عنوان متحد استراتژیکش بپذیرد.در هر حال ما قبل از آن که آمریکا بخواهد از این روش استفاده کند و به این توافق هستهای زود هنگام روی آورد، ما همواره موافق گفتوگو با ایران هستیم اما ما در عین حال خواهان طرحی عربی با تمرکز بر عواملی چون علم، توسعه، عدالت، دموکراسی و اعتماد به نفس و حمایت از همه پروژهها و در راس آن پروژههای (مقابله با) رژیم صهیونیستی هستیم و در پیش گرفتن هر گزینه دیگری تنها به معنای ادامه اشتباهات فاجعه باری است که ما را به این فروپاشی میرساند.
انتهای پیام
نظرات