قطعا بارها و بارها عباراتی همچون «خواهرخواندگی»، «خواهرشهری» و.... را شنیدهاید، عباراتی زیبا که فرای قشنگی و برنامه های لوکس برای انعقاد آن، دارای کاربردهای متعددی در تمام زمینه های مدیریت شهری است که حداقل در کشور ما به فراموشی سپرده شده است و تنها به برگزاری یک هفته فرهنگی و تغییر نام خیابان محدود شده است.
خواهرخواندگی قراردادی است بین سران مملکتی یا سران دو شهر که برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی بسته میشود. این اصطلاحی است که از ادبیات اروپا وارد دیگر کشورها شده و برای نخستین بار در سال ۱۹۲۰ بعد از جنگ جهانی اول این قرارداد بین یک شهر انگلیس و یک شهر در فرانسه منعقد شد و تا سال ۱۹۸۶ ادامه داشت.
هدف از این قرارداد پیوند و اتحاد بین شهروندان دو شهری است که دارای منافع مشترک هستند. مفاد این قراردادها موضوعات فرهنگی اقتصادی و بازرگانی و اخیرا ورزشی را شامل میشود. در ادبیات اروپایی خواهرخواندگی به شهرهای دوقلو یا همسان هم گفته میشوند، اما در کشورهای آسیایی و امریکایی اصطلاح خواهر خواندگی رواج بیشتر دارد. علت بکارگیری واژه خواهرخواندگی به این اعتبار است که در بیشتر زبانهای دنیا واژه شهر مونث است.
معمولا دو شهر برای خواهر خواندگی باید دارای تشابهاتی باشند مثلا دو شهر تاریخی، دو شهر علمی یا دانشگاهی و یا دو بندر و یا حتی دو سمبل مشترک باشند که این انگیزه را ایجاد کند. رونق و رواج گردشگری بین دو شهر خواهرخوانده و نامگذاری متقابل نام خیابانهایی به نام شهر خواهر خوانده از جمله نتایج اعلام خواهرخواندگی شهرها است. بعداز انقلاب در سال ۱۳۷۳ برای نخستین بار تهران با بیشکک پایتخت قرقیزستان خواهر خوانده اعلام شد و حالا دبیرکل بنیاد بین المللی امید و یاری با اشاره به توجه ظرفیتها خواهرشهری معتقد است که میتوان تعاملات فرهنگی،سیاسی،اقتصادی دو شهر را با تکیه براین زمینهها فراهم کرد.
علیرضا رجایی در گفت و گو با خبرنگار«شهری» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در مورد ظرفیتهای پیمان خواهرشهری که میان دو شهر منعقد میشود گفت: در عصر جهانی شدن پیوستها و اشتراکات فرهنگی و تاریخی میتواند پایه گذار بسیاری از مناسبات و تعاملات فراملی در سطح دولتها و روابط دولت – ملتها شود.
وی با تاکید بر تاثیر گفتمان فرهنگی در دنیای امروز گفت: گفتوگوی تمدنها یکی از مواردی بود که توسط خاتمی(رئیس جمهور پیشین) در سازمان ملل مطرح و مورد تصویب قرار گرفت و قرار شد یک دبیرخانهای برای پیگیری امور اجرایی این گفتمان تشکیل شود. اما مسکوت ماند تا این که مجددا بحث تقارب تمدنها توسط یونسکو را بیان شد که آن هم مغفول ماند!
وی با بیان اینکه ترکها نیز از فرصت استفاده کردند و بحث ائتلاف تمدنها را مطرح کردند که بازهم مفهوم اشتباهی بود، تصریح کرد: اگر ائتلاف تمدنها بخواهد، رخ دهد، نیازمند یک توافق و تفاهم موضوعی برای یک کار مشخص است که با یک سری از توافقات بتوانند بخشی از کارها را انجام دهند چراکه در ائتلاف هیچ نکته اشتراکی یا ریشه ای وجود ندارد. اما با بهرهگیری از امکان رسانهای بحث اشتراک تمدنها را مطرح کردهایم که هر گروه یا تمدن اصطلاح رفتاری خاص برای خود دارد؛ باید جستجو کنیم، آن نقاط اشتراک را بیابیم و براساس آن نقشه راه را تنظیم کنیم.
دبیرکل بنیاد بین المللی امید و یاری افزود: بر این اساس در بحثهای جمعیتی باید نیازهای فنی، سیاسی و هنری را شناسایی کنیم و از آنها استفاده کنیم. به عنوان مثال در بحث عزاداریها همزمان ممکن است ما با تعدادی از کشورهای دیگر بحث برگزاری و بزرگداشت مشترک داشته باشیم و روش مناسب را انتخاب نماییم. شادی آنها را بررسی کنیم ببینیم جنس شادیهایشان از چیست؟ بحثهایی که ما میتوانیم وارد بشویم، بحثهای زیادی است که بر اساس نیازهایمان باید نگاه کنیم تا بتوانیم خیلی قوی تر به مقصد برسیم.
وی با اشاره به روابط خواهر شهری بین شهرهای ایران و سایر شهرهای جهان در پیشبرد این اهداف بیان داشت: طی چند سال اخیر، روابط و پیوندهای بین المللی بین شهرهای مختلف افزایش یافته و چندین سازمان بین المللی مانند «شهرهای متحد و حکومتهای محلی» و «انجمن جهانی متروپلیسها» و «سازمان شهرها و پایتختهای اسلامی» در ایجاد و تسهیل روابط دوستانه و تعاملات چندین منظوره بین شهرها در سطح دولتی و مردمی فعالیت داشتهاند. از جمله فعالیتهایی که شهرهای دوست و خواهرشهرها در آنها مشارکت دارند، میتوان به تبادل دانش و اطلاعات و تجارب، گسترش سرمایه گذاری و صنعت گردشگری در شهرها، اجرای طرحهای مشترک در امر توسعه شهری و ارتقای سطح زندگی و همکاری در زمینه افزایش تفاهم، انسجام و گسترش صلح جهانی، کمک به گسترش تواناییهای فنی و مدیریتی در کلانشهرها اشاره کرد.
وی افزود: با عنایت به منویات مقام معظم رهبری مبنی بر نامگذاری سال 93 با نام «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» میتوان به اهمیت دو مقوله اقتصاد و فرهنگ که از جمله موضوعات زیربنایی بحث خواهرشهرها نیز میباشد، پی برد. بدین مضمون که مسائل فرهنگی به گونههای مختلفی میتواند در بحث خواهرشهرها مطرح شوند که اعم از: دوستیها و روابط پایدار میان دو کشور که به دنبال آن تبادل افکار و تجربیات و هم افزایی در تمام زمینهها به ویژه فرهنگ و اقتصاد پدید میآید. هم چنین پی ریزی یک زیر ساخت فکری و نظری در مسئله اقتصاد توسط ایشان، که منجر به تدوین سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» شد و نیز تاکیدات معظم له مبنی بر ابتر ماندن مقوله حماسه اقتصادی و کارهای بزرگی که در این زمینه میتوان انجام داد و مسئولیتهایی که پیش روی مدیران شهری قرار دارد، امید است تا با بهره گیری از تجربیات سایر اقوام و کشورها بتوان راهکارهای موثری با مدنظر قرار دادن شرایط بومی بدست آورد.
پیمانهای ابتر بین دو خواهر
رجایی با بیان اینکه تاکنون بیش از 130 پیمان خواهر شهری بین شهرهای ایران و سایر شهرهای جهان بسته شده است؛ در مورد علتهای موثر نبودن این پیمانها،گفت: متاسفانه مسئولان، اصلا باور نداشتند و حتی نمیدانستند که ظرفیتهای چنین قراردادی چیست و تنها به لحاظ شکلی آن را امضا کردهاند و به دنبال ماهیت اجرایی آنها نرفتهاند که از این خواهر شهری چطور میتوانیم استفاده کنیم؟ از این امکان به کجا میتوانیم آن را برسیم؟ صرفا یک توافقنامه بوده است. مثلا از این معبر میخواستند به بحث جهانی شدن برسند. ما آمدیم با 130 شهر، خواهر شهری شدیم. حال به لحاظ زنجیرهای و شبکهای خود اینها هم با خیلی از شهرهای دیگر خواهر خوانده هستند که اگر مثلا بخواهیم عدد آنها را محاسبه کنیم بسیار زیاد میشود. در این میان استفاده از ظرفیتهای دانشجویی، گردشگری، امدادرسانی، تبادل فناوری و انرژی بوده است. همه این موارد وارد چرخه مناسبات خواهرشهری شده است و خیلی از کشورها از این امکان استفاده میکنند، یعنی اگر بخواهید جهانی شدن شکل بگیرد، اول باید ببینید نقطه اشتراک شما با جهانی شدن در چیست؟ عرض کردم شما وقتی بخواهید وارد جایی شوید اول باید ببینید چه نسبتی با آن مکان یا صاحب آن دارید و یا درخواست و هدف از ورود به آن مکان چیست؟
وی در توضیح سخنان خود گفت: به عنوان مثال راجع به زنگبار بخواهیم حرف بزنیم، هم وطنان شیرازی ما در آفریقا هستند و در آنجا ریشه پیدا کردهاند. در یک بازه زمانی به آنجا کوچ کردهاند و الان در زنگبار زندگی میکنند. یا مواردی دیگر که جمعیتی از ما به آمریکا، اروپا یا آسیا رفتهاند. تمام اینها بعد از مدتی در یک سیستم وارد چرخه شدهاند و نقش پذیری دارند. این گونه موارد ظرفیت مناسبی برای ایجاد روابط فرهنگی متقابل میان شهرهای داخلی و شهرهایی که ایرانیان زیادی ساکن هستند، مهیا میکند، در مرحله دوم، دوستانی که به ایران علاقمندند، مورد توجه قرار میگیرند و در مراحل بعد در نظر است مباحثی چون مسابقات نقاشی، عکاسی و یا روزهای ملی و روزهای تاریخی شهرها که به نام آن شهر است، شناسایی شده و عکسهایی به نمایش بگذاریم و از مسئولان خود آن شهرها بخواهیم برنامه خود را در آن مدت اجرا کنند. از این کارهایی که میشود به طور نمادین از آن استفاده کرد. اینها همه خودشان تبدیل به یک شبکهای میشود که باعث همگرایی و همنوایی جهانی میگردد. با چنین راهکارهایی میتوانیم از این منظر استفاده کنیم.
رجایی در پاسخ به این پرسش که به احتمال زیاد در این مسیری که شما میفرمایید بحثهای مسئله سازی هم ممکن است به وجود بیاید، چه برنامه و فکری برای آنها دارید؟ گفت: به هر حال در طرح قضیه سنت و مدرنیته و تمدن چالشهایی هست که با آنها برخورد میکنیم. در برخی موارد در پس قضیه آموزههای دینی نهفته است. بحثهایی اعتقادی که سنتها را در بر گرفته از اعتقادات مردم برگرفته شد که به آن عمل میکنند. این را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم. به طور مثال، در بحث نوروز ما با چند کشور آداب و رسوم مشترک داریم که آنها نیز نوروز را برگزار می کنند در این کشورها چندین مورد خواهر شهری میتوانیم مشخص کنیم که همزمان نوروز را برگزار کنند.
وی ادامه داد: میتوان از ظرفیتهای اهل کتاب و اقلیتهای مذهبی استفاده کرد، شما ممکن است در یک سری چیزها محدودیت داشته باشید که بخواهید یک موضوعی را در یک کشور اسلامی مطرح کنید. میتوان از این امکان استفاده کرد که توهین به جایی نشود و حدود نیز تعریف شود تا فردا مورد اعتراض مردم قرار نگیریم یعنی بر اساس فرهنگ و توقعات مردم اینکار را عملیاتی شود.
رجایی افزود: بعد از جنگ جهانی امریکا ژاپن را با خاک یکسان کرد اما در ادامه چیزی که باعث شد این ارتباط برقرار گردد و اکنون ژاین به عنوان یکی از هم پیمانان آمریکا تبدیل شود، این بود که در برههای از زمان پیمانهای خواهرشهری میان شهرهای دو کشور بسته شد و مسائل و مشترکات فرهنگی را گسترش دادند. این امر را در پشت صحنه دولت حمایت میکرد ولی اصلا نمای بیرونی نداشت. تشکلهای مردم نهاد آمده بودند و اصل قضیه هم با تشکلهای دانشجویی شروع شد که بعد بحث شهرداریها به میان آمد و پیوندهای خواهرشهری شکل گرفت.
وی با اشاره موفقیت سازمانهای مردم نهاد، یادآور شد: من بحث خدمات دولت و مردم را همیشه مطرح کردهام. دولت منتخب مردم است یک جایی این رابطه را پادشاهی و در جای دیگر جمهوری میگویند. ریاست جمهوری یعنی رئیس مردم. یعنی در اینجا دولت، مردم محور است. منتها یکجا دولت را اولویت و یکجا مردم را اولویت قرار میدهند. نکته مهم این هست که در حکومت مردم محور، اگر مردم محور باشند در یک مقطعی با یک تغییر دولت یا انتخابات یا سلیقه دولتها مردم دستشان خالی نمیماند، پس اگر این موضوع بخواهد به جایی برسد باید مردم محور باشد. طبیعتا در دورههایی ارتباطات دولتها با دولتها بوده، اما الان در عصر جهانی شدن ارتباط مردم با دولت ها، فرد با دولتها دارد مطرح میشود و نقش سازمانهای مردم نهاد در اینجا بسیار مهم میشود. هرچند سازمانهایی که تشکیل میشوند ممکن است در مرحله اول به دولتی وابسته باشند یا به گونهای توسط خود دولتها شکل گرفته باشند. طبیعی است هر دولتی خودش را موظف میداند که به اینها سرویس دهد و این تشکلهای مردم نهاد در سیستمهای جهانی به خوبی جا افتاده است. به عبارت دیگر در فضای جهانی شدن، دولتها زیر سیستم قرار میگیرند.
رجایی افزود: شما چه بخواهید و چه نخواهید بحث جهانی شدن یک امر غیر قابل انکار است و نمیتوانید از آن فاصله بگیرید، کاری است که دارد انجام میشود و شکل میگیرد، چه بهتر که ما به جای اینکه در تقابل وارد شویم در تعامل وارد شویم. به جای اینکه بگوییم ما داشتهمان زیاد است و بخواهیم تحمیل کنیم و تعامل نداشته باشیم باید ببینیم در فضای جهانی شدن ما در چه جایگاهی از آن میخواهیم باشیم. میتوانیم در هنرش، موسیقیاش و یا در ادبیاتش نقش ایفا نماییم. میتوانیم داشتههای خودمان را بیابیم و همین داشتههای خودمان را استانداردسازی کنیم. یعنی ما منطقهای فکر کنیم، جهانی عمل کنیم.
وی افزود: اما اگر جهانی فکر کنیم و منطقهای عمل کنیم با مشکل مواجه میشویم. شما ببینید برای خرید میخواهید بروید در مغازه باید یک مبلغی بابت خرید بدهی و هزینهای پرداخت کنی بهتر این است که قبل از اینکه دارایی اصلی خودت رو از دست بدهی آنها را حفظ کنی و از دست ندهی. از آن طرف بیایی محصولی تولید کنی محصولی که بتوانی از آن استفاده کنی مثلا بررسی کنیم که فرش و کارهای صنایع دستی ما در چه جایگاهی است. ما الان بازارمان را از دست دادهایم در صورتی که بازار و راه ابریشم و اینها را زیر ساختهای یک ارتباط میدانیم. ما نمیتوانیم راه ابریشم را انکار کنیم.
رجایی گفت: تجارت در هر حالتی که هست باید سنت را در کنار نوآوری بیاوریم . مدرنیته را آمدید تعریف کردید اصل قضیه باید با همان سنتها و ریشهها باشد بعد هم باید قبول کرد کسی نمیخواهد به سنتهای ما حمله کند، کسی نمیخواهد به منویات روحی و رفتاری ما حمله کند. پیغمبر میفرماید این قدر که ترویج اسلام با مسائل اخلاقی و حرفهای موفق بود بوسیله شمشیر موفق نبود. بحثهای اخلاقی و عاطفی در گفتمان جناب آقای دکتر روحانی دنبال میشود. ایشان میگوید به جای زبان تهدید باید از زبان تکریم استفاده کنیم. دکتر روحانی بحث جهان علیه خشونت و افراطی گری را مطرح کردند.
رجایی با اشاره به اهمیت اقتصاد درپیمان های خواهرشهری گفت: بحث دانش بنیان چند وقتی است که بر روی آن خیلی کار میشود. اگر بخواهیم این کار را به جایی برسانیم باید از خود مردم استفاده کنیم. من نباید برای شما فکر کنم شما وقتی اندیشه بالاتر، فراتر، برتر از من دارید، خودت وارد کار میشوی. بحث فرد سیستم یکی از کارهای قوی ما میتواند باشد که ابر سیستمها را تشکیل میدهد، ابر سیستمها موقعی خوب است که یک هارمونی یا تعامل جهانی را تعریف کند که جمعیت خودش را در مرحله عمل وارد کند،اگر نتوانستیم جمعیت خودمان را مدیریت کنیم آینده موفقی نخواهیم داشت. باید همه اینها استانداردسازی و برنامه ریزی شود، جانمایی شود. همه اینها مستلزم یک اطمینان دادن به خودمان است. یعنی از بحث شعاری در بیابیم و کارها بیشتر عملی بشود. خود مردم علاقمند بشوند به اینکه وارد این عرصه شوند.
انتهای پیام
نظرات