«مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضد وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ برای همه ما است؛ هم شیعه باید این را قبول کند، هم سنّی باید قبول کند، هم شعبههای گوناگونی که در میان شیعیان و در میان سنّیها وجود دارد این را باید بپذیرند.» رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۱۰/۲۹
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای همزمان با فرارسیدن هفته وحدت طی فراخوانی اعلام کرد به پرسشهای شرعی مخاطبان که درباره احکام ارتباط بین صاحبان مذاهب و ادیان است، پاسخ میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده -عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله العظمی خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسی احکام فقهی- به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پاسخ داده است که در ادامه متن پاسخ وی به این سؤالات ارائه میشود:
فهرست:
مقدمه
۱. تبرّی به چه معناست؟ و نسبت بین تبرّی و لعن چیست؟
۲. آیا حکم وحدت منافاتی با تبرّی ندارد؟ آیا اگر شخصی مقلد حضرت آیتالله خامنهای نباشد، بر او واجب است که از دستورات ایشان مبنی بر عدم لعن تبعیت کند؟
۳. نظر حضرت آیتالله خامنهای دربارهی برگزاری مراسم لعن چیست؟
۴. آیا حرام بودن بیاحترامی به اعتقادات مذاهب شامل غیر اهل سنت هم میشود؟
۵. تکلیف ما در برخورد با شیعیانی که اصرار به تفرقهافکنی میان مسلمانان را دارند چیست؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر آنها واجب است؟
۶. برخی میگویند شعار برادری و برابری بین شیعه و سنی فقط جنبهی سیاسی دارد و حکم شرعی نیست. آیا این مطلب درست است؟
۷. با توجه به اینکه برخی با ادعای بحث علمی تفرقه ایجاد میکنند، توضیح دهید که آیا اصلاً باید بر سر مباحث اختلافی بحث علمی صورت بگیرد؟ این بحث علمی چه فوایدی دارد و باید چگونه باشد؟ و باید توسط چه افرادی صورت بگیرد؟
۸. آیا در مواقعی که ما به عنوان مسافر درحال عبور از شهرهای سنیمذهب هستیم، صحیح است که نماز را در مساجد اهل سنت و به صورت جماعت اقامه کنیم؟ آیا باید حتماً از مُهر استفاده کنیم یا خیر؟
۹. به طور کلی نظر حضرت آیتالله خامنهای در مورد رابطهی دوستی و رفتوآمد با پیروان دیگر ادیان بهویژه اینکه اگر نسبت فامیلی با آنها داشته باشیم چیست؟
۱۰. آیا هدیه گرفتن و هدیه دادن به مسیحیها به خاطر تولد حضرت مسیح یا دیگر اعیاد آنها صحیح است؟ رفتن مسلمانان به کلیسا جهت ادای احترام به حضرت عیسی چه حکمی دارد؟
۱۱. خرید و فروش با پیروان دیگر ادیان چه حکمی دارد؟
۱۲. استفاده از خوراکی و غذاهای طبخشده توسط پیروان سایر ادیان حلال است یا خیر؟ آیا گوشت ذبحشده توسط اهل کتاب پاک و حلال است؟
۱۳. پیروان چه ادیان و مذاهبی نجس هستند؟ آیا در مورد پیروان ادیان و مذاهبی که غیر اهل کتابند و از نظر حضرت آیتالله خامنهای نجس هستند، به صرف دست زدن به آنها نجس میشویم یا باید دست خیس باشد؟
۱۴. وظیفهی ما در مورد ورود اهل کتاب به مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمهای مطهر چیست؟ آیا باید جلوگیری کنیم؟ پیروان کدام ادیان نمیتوانند وارد مساجد مسلمین شوند؟
۱۵. نظر حضرت آیتالله خامنهای در مورد ازدواج دائم یا موقت شیعیان -چه دختر و چه پسر- با پیروان دیگر ادیان و مذاهب چیست؟
۱۶. من مربی کانون پرورش فکری کودکان هستم. چند کودک و نوجوان یهودی در این کانون عضو هستند و خیلی اوقات یک خوراکی را تعارف میکنند و من برمیدارم؛ گاهی هم میخورم. ولی هر چه من خوراکی تعارف میکنم، باصراحت میگویند که ما از دست مسلمانان چیزی نمیخوریم. تکلیف ما چیست؟ آیا ما هم از غذای آنان نخوریم؟
۱۷. آیا خرید و مصرف محصولات تولیدی پیروان برخی ادیان و فرقهها که درآمد حاصل از آن را در راه جذب و گسترش پیروان خود مصرف میکنند اشکال دارد؟ اگر این انتساب اثبات نشده باشد چطور؟
۱۸. آیا هنگام همسفرهشدن با خارجیها نیازی است از دینشان سؤال کنیم؟ آیا میتوان از ظرفی که آنها آب خوردهاند آب نوشید؟
۱۹. حکم دست دادن مرد مسلمان با زن غیرمسلمان چیست؟
۲۰. آیا امر به معروف و نهی از منکر برای اهل کتاب نیز صدق میکند؟ مثلاً در شهر ما در محلههای کلیمینشین شئونات اسلامی مانند حجاب اصلاً رعایت نمیشود؛ آیا ما نسبت به این مسئله مسئولیت داریم؟
۲۱. حکم ارتباط با کسانی که به صورت اسمی مسلمان هستند، اما گاهی منکر دین اسلام و خدا میشوند چیست؟
۲۲. آیا یک مسلمان میتواند برای یک کافر کار کند و زیردست او باشد و از او مزد بگیرد؟
مقدمه:
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» یکی از موضوعات مهم که سؤالهای فقهی زیادی هم پیرامون آن مطرح است مسئلهی وحدت مسلمین است. مسئلهی وحدت بین مسلمانها به معنای دست برداشتن آنها از عقایدشان یا عمل به فقه دیگران نیست؛ بلکه یعنی شیعیان براساس اعتقاد و مطابق موازین فقهی خودشان عمل میکنند و گروههای دیگر مسلمان (اهل سنت) هم عقایدی دارند و فقهی دارند و فتاوایی دارند و براساس فتاوای خودشان عمل میکنند. مسئلهی وحدت مسلمین، وحدت بر سر یکسری مسائل اصلی و اصولی و مشترک موجود بین آنها برای مقابله با دشمنان مشترک است.
حضرت آیتالله خامنهای در کنفرانس وحدت اسلامی در سال ۱۳۶۸ فرمودهاند: «اتحاد مسلمین، به معنای انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست.» همچنین در جایی دیگر فرمودهاند: «مسئله، مسئلهی این نیست که شیعه یا سنی، عقاید یکدیگر را قبول کنند؛ نه، هر کسی عقیدهی خودش را دارد، هر کسی تابع استدلال است و به هر عقیدهای رسید، درست است. مسئله این است که اصحابِ عقاید مختلف، بایستی به وسوسهی دشمن گوش نکنند، به جان هم نیفتند، با هم دشمنی نکنند و نسبت به هم کارشکنی نکنند.» بنابراین بحث بر سر این است که همهی مسلمانها دشمن مشترکی به نام استکبار جهانی صهیونیسم بینالملل دارند و اتحاد نیاز است و این یک مسئلهی اصلی و اصولی است و تاکتیک هم نیست؛ بلکه یک مسئلهی استراتژیک و اساسی است که مسلمانها نقاط مشترک بسیار زیادی دارند و بر سر این مسائل مشترک باید با هم متحد شوند و ید واحده باشند در مقابل دشمنان.
گاهی وقتها زمانی که بحث از وحدت میشود، برخی خیال میکنند که مثلاً شیعیان نسبت به ولایت مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و امامت ائمهی اطهار علیهمالسلام بیاعتقاد بشوند؛ نه، کسی چنین حرفی نزده است؛ بلکه بحث بر سر این است که با هم نزاع نکنند. به مسائل تفرقهانگیز نپردازند. با هم متحد و پشتیبان یکدیگر باشند. وقتی که دشمن مشترکی به یکی از کشورهای اسلامی حمله میکند، همه دست به دست هم بدهند و در مقابل او بایستند. معنای وحدت این است.
تبرّی به چه معناست؟ و نسبت بین تبرّی و لعن چیست؟
«تولّی و تبرّی» گاهی جزو اصول دین شمرده میشود و گاهی هم جزو فروع دین و البته هر دو هم درست است؛ یعنی یک جنبهی اعتقادی دارد و یک جنبهی عملی. از حیث اعتقادی تولّی یعنی ما به ولایت اولیای الهی، پیامبران خدا و ائمهی اطهار علیهمالسلام معتقد باشیم و همچنین علاقه نسبت به آنها و پیروانشان داشته باشیم. تولّی یک جنبهی عملی نیز دارد که اطاعت از این اولیای الهی است.
تبرّی نقطهی مقابل تولّی است؛ یعنی دشمنی نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا. مکلفین باید این دو اصل را هم از نظر اعتقادی معتقد باشند و هم در عمل به آن متمسک شوند و لزوماً اینگونه نیست که کسی که میخواهد تبرّی بجوید با لعن و ناسزا و بدگویی همراه باشد. بسیاری از مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و حتی در عصر حاضر -نمونهاش حضرت امام رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای- اینها واقعاً اهل تولّی و تبرّی هستند، ولی اهل سب و لعن نیستند. بنابراین انسان میتواند تبرّی داشته باشد، اما توهین و فحاشی و لعن به مقدسات دیگران نکند. حضرت آقا توهین به مقدسات دیگر را جایز ندانسته، بلکه حرام میدانند.
آیا حکم وحدت منافاتی با تبرّی ندارد؟ آیا اگر شخصی مقلد حضرت آیتالله خامنهای نباشد، بر او واجب است که از دستورات ایشان مبنی بر عدم لعن تبعیت کند؟
قطعاً وحدت مسلمین با تبرّی منافات ندارد. یعنی افراد میتوانند با دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا دشمن باشند و با آنهایی که در حال جنگ با مسلمانان هستند مقابله کنند، و در عین حال با دیگر مسلمانها وحدت نیز داشته باشند. پس وحدت مسلمانان با تبرّی از دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا هیچ منافاتی ندارد. به عنوان نمونه امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه هم ولایی بودند هم متبرّی از دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا و در عین حال به مقدسات سایر مسلمانان و اشخاص مورد احترام آنها لعن و توهین هم نمیکردند. خیلی از بزرگان بودند که مردم را به وحدت دعوت کردند و از دشمنان خدا هم تبرّی جستند.
وحدت بین مسلمین و پرهیز از تفرقه یک امر واجب است و ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسلمانان که به نفع دشمنان و به نفع استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی است، حرام است. اما اینکه اگر مقلد حضرت آقا هم نباشند، باید مراعات این مسئله را بکنند؟ بله دیگران هم باید مراعات این مسئله را بکنند. در این مسئله فرقی ندارد که افراد مقلد حضرت آقا باشند یا مقلد سایر مراجع. چرا که به فتوای همهی مراجع معظم تقلید، انجام کارهایی که بر ما واجب نیست -ولو مستحب هم باشند- اگر انجام آن کارها موجب سوء استفادهی دشمنان علیه مکتب اهل بیت علیهمالسلام شود تا به پیروان مکتب اهل بیت علیهمالسلام توهین کنند یا موجب اختلاف بین مسلمانان باشد جایز نیست.
نظر حضرت آیتالله خامنهای دربارهی برگزاری مراسم لعن چیست؟
حضرت آقا بارها فرمودهاند که به مقدسات سایر مذاهب توهین نکنید. بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و نکتهی جالب توجه اینجا است که برخی میگویند در مجالس خصوصی اشکالی ندارد که لعن بگوییم؛ در حالی که حضرت آقا قید نزدند که مجلس عمومی باشد یا خصوصی، بلکه به طور کلی فرمودهاند که به مقدسات سایر مسلمانان یعنی سایر فِرَق اسلامی توهین نکنید. حضرت آقا در جایی فرمودهاند: «آن شیعهای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئلهی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند - به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.» بنابراین توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی به نظر حضرت آقا حرام شرعی است.
آیا حرام بودن بیاحترامی به اعتقادات مذاهب شامل غیر اهل سنت هم میشود؟
به هر حال مذاهبی هستند که دارند با مسالمت زندگی میکنند و آنها هم به مقدسات ما معمولاً توهین نمیکنند. توهین به آنها هم اگر موجب تفرقه و فتنهانگیزی در جامعه شود قطعاً حرام است.
تکلیف ما در برخورد با شیعیانی که اصرار به تفرقهافکنی میان مسلمانان را دارند چیست؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر آنها واجب است؟
نظر حضرت آقا این است که تفرقه بین مسلمانان کار حرامی است و توهین به مقدسات سایر مسلمین هم حرام است. فعل حرام منکر است و نهی از منکر هم واجب است؛ اما با وجود شرایط و مراعات مراتب.
برخی میگویند شعار برادری و برابری بین شیعه و سنی فقط جنبهی سیاسی دارد و حکم شرعی نیست. آیا این مطلب درست است؟
خیر، این مطلب درست نیست. وحدت مسلمین حکم شرعی است. تعبیر حضرت آقا این است که «شعار وحدت مسلمین را یک مسئلهی استراتژیک میدانم_ یک مسئلهی تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند که با مسلمین غیرشیعه ارتباط داشته باشیم_ مسلمانان، به تدریج این اختلافات مذهبی و طایفهای را کم کنند و از بین ببرند چون در خدمت دشمنان است.» و خدمت به دشمنان هم حرام است.
با توجه به اینکه برخی با ادعای بحث علمی تفرقه ایجاد میکنند، توضیح دهید که آیا اصلاً باید بر سر مباحث اختلافی بحث علمی صورت بگیرد؟ این بحث علمی چه فوایدی دارد و باید چگونه باشد؟ و باید توسط چه افرادی صورت بگیرد؟
دربارهی بحث علمی، اتفاقاً حضرت آقا موافق هستند. حضرت آقا موافقند که در مباحثی که اختلاف نظر علمی بین فِرَق مسلمین، بین شیعیان و اهل سنت وجود دارد، صاحبنظران در نشستهای علمی محترمانه بنشینند، سخن یکدیگر را نقد کنند، اما عالمانه، در مجامع علمی، بین اهل فن، شیوهاش هم همان جدال احسن باشد که به تعبیر قرآن آنگونه بحث علمی کردن موجب اختلاف و تفرقه و فتنهانگیزی بین مسلمانها نباشد، هیچ اشکالی ندارد.
آن چیزی که اشکال دارد و حرام است ایجاد تفرقه بین مسلمانان و تفرقهانگیزی بین جوامع اسلامی است. حضرت آقا دربارهی بحث علمی فرمودهاند: «اگر میخواهند بحث مذهبی بکنند، هیچ اشکالی ندارد، من بحث مذهبی را هم قبول دارم، اگر دوست دارند بحث علمی مذهبی بین علما و بین صاحبان فن بکنند، بنشینند این کار را بکنند، منتها نه در منظر و مرئای مردم، بلکه در جلسات علمی بنشینند با هم بحث علمی کنند.» به هر حال اینها بحثهای علمی و فنی است که باید در جوامع خصوصی علمی صورت بگیرد تا موجب تفرقه نشود.
آیا در مواقعی که ما به عنوان مسافر درحال عبور از شهرهای سنیمذهب هستیم، صحیح است که نماز را در مساجد اهل سنت و به صورت جماعت اقامه کنیم؟ آیا باید حتماً از مُهر استفاده کنیم یا خیر؟
شرکت در نماز جماعت اهل سنت اشکالی ندارد. زمانی که شما از جایی عبور میکنید و وارد مسجد شدید و دیدید نماز جماعت اهل سنت برپا است، طبق نظر حضرت آقا میتوانید اقتدا کنید، مانند مکه و مدینه در مسجدالحرام و مسجدالنبی. حضرت آقا فرمودهاند که این مسئله اختصاص به آن دو مسجد ندارد و استفاده از مُهر هم اگر محذوری ندارد و مشکلی پیش نمیآید اشکال ندارد. یا اگر مُهر در آنجا نیست، میتوان بر جایی که سنگفرش هست و چیزی که سجده بر آن صحیح است، اگر محذور و مشکلی نیست سجده کرد. اما اگر جایی هست که به هر حال یا مُهر وجود ندارد، یا ممکن است اگر شما از آن استفاده کنید، دیگران متعرض شما بشوند، یا با همین کار شما علیه مقدسات مذهب شیعه و مکتب اهل بیت علیهمالسلام توهین کنند، در این حالت از مُهر استفاده نکنید.
به طور کلی نظر حضرت آیتالله خامنهای در مورد رابطهی دوستی و رفتوآمد با پیروان دیگر ادیان بهویژه اینکه اگر نسبت فامیلی با آنها داشته باشیم چیست؟
حفظ عقاید حق واجب است. رفتوآمد با دیگران اگر برای عقاید و اخلاق انسان ضرری نداشته باشد و انسان مورد اتهام قرار نگیرد، اشکالی ندارد. یعنی این رفتوآمد به طور کلی اگر مفسدهای نداشته باشد مانعی ندارد. گاهی وقتها اصلاً رفتوآمد اثر مطلوب دارد، یعنی جنبهی امر به معروف و نهی از منکر دارد؛ افزون بر اینکه اگر آنها از ارحام نسبی هستند، از آن جهت که قطع رحم حرام است، قطع ارتباط کامل با آنها هم جایز نیست؛ بلکه باید ارتباط برقرار باشد، البته با حفظ آن نکاتی که عرض کردیم.
یا هدیه گرفتن و هدیه دادن به مسیحیها به خاطر تولد حضرت مسیح یا دیگر اعیاد آنها صحیح است؟ رفتن مسلمانان به کلیسا جهت ادای احترام به حضرت عیسی چه حکمی دارد؟
در هر دو مسئله اگر مفسدهای بر آن مترتب نباشد و مورد اتهام قرار نگیرید، اشکالی ندارد. گرفتن هدیهی آنها یا مثلاً یکبار به کلیسا رفتن یا در یک مراسمی شرکت کردن، اگر مفسدهای بر آن مترتب نباشد، یعنی موجب انحراف اعتقادی شما نباشد و دیگران سوء استفاده نکنند و شما موجب اتهام قرار نگیرید، اشکالی ندارد. اما اگر مفسدهای وجود داشته باشد، این کار جایز نیست.
خرید و فروش با پیروان دیگر ادیان چه حکمی دارد؟
به جز کسانی که در حال جنگ با مسلمانان هستند، خرید و فروش با پیروان سایر ادیان، اگر مفسدهای بر آن مترتب نباشد اشکالی ندارد. همچنانکه در کشور ما اقلیتهای مذهبی هستند و صاحب حرفه و مغازهاند و مردم با آنها مبادله و خرید و فروش دارند و از نظر شرعی هم اشکالی ندارد.
استفاده از خوراکی و غذاهای طبخشده توسط پیروان سایر ادیان حلال است یا خیر؟ آیا گوشت ذبحشده توسط اهل کتاب پاک و حلال است؟
به نظر حضرت آقا گوشت ذبحشده توسط مسلمانان از هر فرقهای که باشند -البته فِرَق شناخته شده- اشکالی ندارد و حلال و پاک است. اما گوشت ذبحشده توسط غیرمسلمانان از اهل کتاب حلال نیست؛ چون حیوان باید توسط مسلمان با شرایط خاص سر بریده شده باشد. پس اگر غذاها، غذاهای گوشتی یا فرآوردههای گوشتی باشند حلال نیستند. اما مصرف سایر غذاهای آنها مثل سبزیجات، میوهجات یا غذاهایی که از اینها تهیه میشود، ولو به دست آنها باشد، اشکالی ندارد. اهل کتاب طبق نظر حضرت آقا پاک هستند و خوردن غذای طبخشدهی غیرگوشتی آنها اشکالی ندارد.
پیروان چه ادیان و مذاهبی نجس هستند؟ آیا در مورد پیروان ادیان و مذاهبی که غیر اهل کتابند و از نظر حضرت آیتالله خامنهای نجس هستند، به صرف دست زدن به آنها نجس میشویم یا باید دست خیس باشد؟
طبق نظر حضرت آقا، فِرَق مسلمین و سایر مذاهب که اهل کتاب هستند یعنی مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و صابئین، اینها همه پاک هستند. دربارهی ارتباط با غیر اهل کتاب هم صرف اینکه دست خشک به آنها زده شود، یا حتی اگر رطوبت داشته باشد، ولی رطوبت سرایت نکند، یا شک داشته باشد که رطوبت از بدن آنها یا بدن ما سرایت کرده، باز محکوم به طهارت است. اینگونه نیست که اگر با غیرمسلمان غیر اهل کتابی دست دادید، دست شما نجس میشود؛ بلکه در صورتی دست شما نجس میشود که دست یکی از شما یا دست هر دو رطوبت سرایتکننده داشته باشد.
وظیفهی ما در مورد ورود اهل کتاب به مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمهای مطهر چیست؟ آیا باید جلوگیری کنیم؟ پیروان کدام ادیان نمیتوانند وارد مساجد مسلمین شوند؟
بردن غیرمسلمانان به مساجد جایز نیست؛ اما اگر این کار و حضور آنها در مساجد موجب بیاحترامی یا نجس شدن مساجد نباشد، اشکالی ندارد. همچنین است حکم ورود این افراد به حرم معصومین علیهمالسلام و امامزادهها.
نظر حضرت آیتالله خامنهای در مورد ازدواج دائم یا موقت شیعیان -چه دختر و چه پسر- با پیروان دیگر ادیان و مذاهب چیست؟
اولاً ازدواج مسلمانان با یکدیگر اگر مفسدهای نداشته باشد اشکالی ندارد، اما اگر مفسده داشته باشد، حتی هممذهب هم باشند، جایز نیست. اما در ازدواج با غیرمسلمانان، ازدواج مرد مسلمان بهطور موقت با زنهای اهل کتاب اشکالی ندارد؛ اما ازدواج دائم با زنان غیرمسلمان صحیح نیست. زنان مسلمان هم مطلقاً نمیتوانند با مردان غیرمسلمان ازدواج کنند.
من مربی کانون پرورش فکری کودکان هستم. چند کودک و نوجوان یهودی در این کانون عضو هستند و خیلی اوقات یک خوراکی را تعارف میکنند و من برمیدارم؛ گاهی هم میخورم. ولی هر چه من خوراکی تعارف میکنم، باصراحت میگویند که ما از دست مسلمانان چیزی نمیخوریم. تکلیف ما چیست؟ آیا ما هم از غذای آنان نخوریم؟
اگر نسبت به پاک بودن آن غذا شبهه دارید که آیا حلال است یا نه؛ چون در کشور اسلامی هستند و غذای آنها هم از بازار مسلمانان تهیه میشود حلال است.
آیا خرید و مصرف محصولات تولیدی پیروان برخی ادیان و فرقهها که درآمد حاصل از آن را در راه جذب و گسترش پیروان خود مصرف میکنند اشکال دارد؟ اگر این انتساب اثبات نشده باشد چطور؟
اولاً خرید و فروش با پیروان سایر مذاهب اشکالی ندارد. اگر در موردی یقین داشته باشیم که خرید و فروش ما موجب میشود تا دشمنان اسلام استفاده کنند و موجب تقویت آنها شود مثل صهیونیستها؛ یا اینکه با کالایی که ما میخریم، یک فرقه یا مذهب باطلی ترویج شود یا کمک به ترویج آنها شود، این اشکال دارد. اما در مواردی که نمیدانیم که آیا خرید و فروش ما در تبلیغات عقاید باطل یا مذهب باطلی استفاده میشود یا نه، خرید و فروش اشکالی ندارد.
آیا هنگام همسفرهشدن با خارجیها نیازی است از دینشان سؤال کنیم؟ آیا میتوان از ظرفی که آنها آب خوردهاند آب نوشید؟
نیازی نیست که از دین آنها بپرسید. اگر در کشور اسلامی زندگی میکنند که خب انشاءالله مسلمانند و هیچ اشکالی ندارد که شما با آنها همسفره شوید. اما اگر در بلاد غیراسلامی زندگی میکنند، یعنی در کشور یا شهری هستند که اکثریت مردم آنجا غیرمسلمانند، اگر مذهبشان را ندانیم، ارتباط با آنها حکم ارتباط با غیرمسلمان را دارد. اما خوردن غذا و همسفرهشدن با آنها اگر مفسدهای نداشته باشد و غذای حرامی هم در سفره نباشد، اشکالی ندارد. همچنین اگر از ظرفی که آنها آب خوردهاند، در صورتی که مسلمان یا اهل کتاب باشند، اشکالی ندارد که آب بنوشیم. اما اگر میدانید که نه مسلمان هستند و نه اهل کتاب، یعنی پیرو سایر ادیان هستند، یا اینکه دین و مذهبی ندارند، آن موقع اگر از ظرفی غذا یا آب خورده باشند که نجس شده باشد، نباید از آن ظرف، غذا بخورید یا آب بنوشید.
حکم دست دادن مرد مسلمان با زن غیرمسلمان چیست؟
مرد و زن نامحرم نباید به هم دست بدهند و غیرمسلمان بودن یک طرف، در این مسئله تفاوتی ایجاد نمیکند. یعنی لمس بدن نامحرم حرام است، چه مسلمان باشد و چه غیرمسلمان. حالا یک مورد استثنا وجود دارد که اگر در موردی ضرورتی بود، با دستکش و امثال اینها (با حائل لباس) فرضاً آن هم به شرط اینکه دست همدیگر را فشار ندهند و مفسدهای هم نداشته باشد و تحریککننده هم نباشد، فرمودهاند اشکالی ندارد. بنابراین در اینگونه امور باید پرهیز کرد چون اصل تماس بدنی با نامحرم حرام است.
آیا امر به معروف و نهی از منکر برای اهل کتاب نیز صدق میکند؟ مثلاً در شهر ما در محلههای کلیمینشین شئونات اسلامی مانند حجاب اصلاً رعایت نمیشود؛ آیا ما نسبت به این مسئله مسئولیت داریم؟
اولاً همچنانکه مسلمانان مکلف به رعایت احکام شرعی هستند، غیرمسلمانان هم مکلف هستند، حالا درست است که آنها اعتقادی ندارند و عمل نمیکنند، اما از نظر دین اسلام و بحثهای کلامی و اعتقادی، آنها هم مکلف هستند. ثانیاً نسبت به احکام اجتماعی اسلام مثل مراعات حجاب در فضای جامعهی اسلامی، یا عدم روزهخواری در روزهای ماه رمضان، باید مراعات این احکام را بکنند. بنابراین اگر خانم غیرمسلمانی در جامعهی اسلامی حجاب را رعایت نکرد، این کار او منکر علنی است، پس همچنانکه ما با وجود شرایط نسبت به امر به معروف و نهی از منکر مسلمانها وظیفه داریم، نسبت به امر به معروف و نهی از منکر غیرمسلمانان هم در این مواردی که منکر شناخته میشوند، با وجود شرایط، واجب است که اقدام کنیم.
حکم ارتباط با کسانی که به صورت اسمی مسلمان هستند، اما گاهی منکر دین اسلام و خدا میشوند چیست؟
اگر در ظاهر، اظهار اسلام میکنند، یعنی شهادتین را گفتهاند و ما خبر نداریم که قلباً مسلمان هستند یا نه و گاهی وقتها ممکن است اعمالی انجام دهند که خلاف دستورات اسلام باشد، حکم مسلمان را دارند. اما اگر ما میدانیم که آنها معتقد به اسلام نیستند و فقط به صورت زبانی یک چیزی میگویند و فقط اظهار اسلام میکنند، خیر، در اینجا حکم مسلمان را ندارند و ارتباط با آنها اجمالاً با ارتباط با مسلمانان فرق میکند. اگرچه نمیگوییم بهطورکلی ارتباط با آنها جایز نیست. ارتباط با آنها اشکالی ندارد، اما نباید مفسدهای داشته باشد و موجب تأیید عقاید باطل آنها بشود. همچنین خود کسی که با آنها ارتباط دارد، نباید متهم شود که با افراد لاابالی سروسرّی دارد.
آیا یک مسلمان میتواند برای یک کافر کار کند و زیردست او باشد و از او مزد بگیرد؟
زیردست به این معنا که تحت سلطهی غیرمسلمان باشد جایز نیست؛ اما حالا اگر کارگر مسلمانی است که کارفرمایش کافر است و به او میگوید چنین کاری را انجام بده و او هم انجام میدهد و ذلتی را هم نمیپذیرد، بلکه برای او کار میکند و مزدش را میگیرد؛ کارش هم اگر خلاف شرع نباشد و منافاتی هم با آن عزت و کرامت مسلمانی نداشته باشد، این نوع کار کردن اشکالی ندارد و مزدش هم حلال است.
انتهای پیام
نظرات