در میان جنگلهای انبوه غرب کشور، این بلوط است که استوار و نستوه ایستاده است، آلایندهها و ریزگردها را به جان خریده و هوای اقلیم زاگرس را مطلوب نگهداشته است. بلوطی که همواره همپای کوهها نقش حامی داشته و تکیهگاه، اما افسوس که ناخواسته کمر به تخریب بیشتر آن بستهایم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه ایلام، بلوط این شناسنامهی طبیعت زاگرس بیش از شش سال است که با زوال تدریجی دستوپنجه نرم میکنند و هرروز بر شدت آسیب آنها افزوده میشود. این پدیده حدود یکمیلیون و 131 هزار و 220 هکتار از وسعت شش میلیون هکتاری جنگلهای زاگرس را در برگرفته است، اما تاکنون راهکار مناسبی برای مقابله با خشکیدگی درختان بلوط ارائه نشده است.
و بعضاً هم اگر راهکاری داده میشود غیرعلمی است و نهتنها دردی را از جنگلهای زاگرس کاسته نمیشود، بلکه زخمی دیگر را بر پیکرهی بیجان این درختان وارد میکنند. متأسفانه طرحهایی که در عرصه منابع طبیعی اجرا میشود، به علت اینکه غیرعلمی و توسط افراد غیر فنی انجام میشود، بعضاً سبب تخریب بیشتر این جنگلها میشود و بهجز هزینه کردن سرمایه ملی عواید مثبت دیگری را ندارد.
بنابراین سازمان جنگلها و نهادهای ذیربط باید در امر احیاء و حفاظت آن نظارت بیشتری داشته باشد تا اقداماتی که صورت میگیرد، حسرت کارشناسان را به دنبال نداشته باشد و موجب خسران آیندگان نشود.
دکتر «جواد میرزایی» عضو هیئتعلمی دانشگاه ایلام به ایسنا گفت: حذف شاخههای خشکیده و آفتزده درختان که امروزه باهدف انجام عملیات پرورشی و اصلاحی در جنگلهای زاگرس انجام میگیرد، کاری غلط و غیرعلمی است، زیرا این کار با خارج کردن حجم زیادی از پوششهای جنگلی که فرسایش خاک و کاهش حاصلخیزی عرصههای جنگلی را به همراه دارد، فرصتی را ایجاد میکند که عدهای سودجو با عنوان انجام این طرح از منابع جنگلی سوءاستفاده کنند و حجم بالایی از درختان را از عرصههای طبیعی خارج کنند.
دانشیار گروه علوم جنگل دانشگاه ایلام بابیان اینکه چنین کاری در هیچ جای دنیا که مشابه جنگلهای زاگرس دارند، انجام نشده است، افزود: مهمترین پیشنهاد و شاید بهترین راهکار که در این زمینه میتوان داد حفاظت از این اکوسیستمهاست که بهکلی فراموش شده است. متصدیان امر بایستی بجای این تصمیمات شتابزده فشارهایی ازجمله چرای بیشازحد دام، برداشت محصولات فرعی(سقز از درختان بنه)، ذغالگیری و برداشت بیشازحد منابع آب زیرزمینی را کاهش دهند، در غیر این صورت همین تصمیمات خود به تخریب جنگلهای زاگرس شتاب میدهند.
وی ادامه داد: در سالهای گذشته شاهد بودیم که با حفر چاههای عمیق اقدام به نهالکاری شد که این نهالها درصد موفقیتشان بسیار پایین بود، درصورتیکه همین گودالها تخریبی را به اکوسیستمها وارد کردند تا دهها سال آینده اثرات منفی آنها محسوس است.
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام خاطرنشان کرد: هرچند قبلاً نیز این خطرات را هشدار داده بودیم، الان نیز میگوییم که حذف شاخههای درختان باهدف انجام عملیات پرورشی که توسط افراد غیر فنی انجام میشود، برای جنگلهای زاگرس بسیار خطرناک و مضر است و انتظار داریم مسئولان امر در سازمان جنگلها و ادارات کل ضمن پرهیز از تصمیمات شتابزده با مشورت متخصصین امر راهکارهای دیگری را برای نجات زاگرس در نظر بگیرند.
دکتر «علی مهدوی» مدیر گروه علوم جنگل دانشگاه ایلام دراینباره به خبرنگار ایسنا گفت: با خروج درختان خشکیده از عرصه مخالف هستم، زیرا با این کار مشکل حل نمیشود و با توجه به وسعت جنگلهای زاگرس با این کار نمیتوان آفت را از جنگل خارج کرد، پالایش 600 هزار هکتار برای خروج کل شاخههای خشکیده کاری غیرممکن است. نمیتوانیم کل این مساحت را پیمایش کنیم و همه شاخههای خشکیده را از عرصه خارج کرد، اگر آفتزدگی تنها در سطح محدودی از این جنگلها وجود داشت، خارج کردن درختان آلوده قابل توجیه میشد، اما متأسفانه بیماری و خشکیدگی درختان بلوط در تمام سطح جنگلهای استان و زاگرس پراکنده است.
دانشیار دانشگاه ایلام با اشاره به اینکه اگر خود طبیعت یاری کند و عوامل طبیعی چون بارش در کنار بخش اجرایی حفاظت و احیاء کنند، خودبهخود امیدواریم جنگلها به حالت قبلی بازگردند، تصریح کرد: با قطع شاخهها آلوده و خارج کردن از عرصه، سازمان هزینه سنگینی متحمل میشود و جوابی هم نمیگیرند، ولی اگر این هزینه برای حفاظت و احیاء صورت گیرد، زودتر جواب میدهد و امید بیشتری برای بازگشت درختان به حالت اولیه خود و رهایی از مرگ وجود دارد.
وی ادامه داد: اگر هدف از خروج شاخههای خشکیده بیرون بردن "لارو"ها از عرصه باشد، متولیان امر بدانند که در شاخههای خشکیده این لاروها دیگر وجود ندارند، زیرا در این قسمت از درخت دیگر آوندی وجود ندارد و خشک شده است و "لارو"ها به سمت قسمتهای زنده و سالم برای خشک کردن این قسمتها میرود، یعنی در عمل آن قسمت خشکشده عاری از لارو است و با خروج شاخههای آن هیچ آفتی خارج نمیشود و فقط هزینه کردن سرمایه ملی است و لاروها باز برای درخت مشکلساز خواهند شد.
مهدوی با طرح این پیشنهاد که ابتدا آنچه داریم را حفاظت کنیم و سپس برای جبران هم کار احیاء را در پیش بگیریم، گفت: اگر هم میگوییم احیاء کنیم نه اینکه باز نهال بلوط بکاریم یا هر نهال دیگر زیرا در این سالها با کاشت این نهالها عملاً جوابی نگرفتیم و بهترین حالت احیاء بذرکاری با بذر بلوط است.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه ایلام افزود: به لطف بارشهای فراوان و بهموقع سال بذر دهی خانواده پیالهداران از جمله بلوط است. این بذرها درشت و توپر و سالم هستند و درونشان هم پوک نیست و این بهترین ظرفیت برای منابع طبیعی و منطقه رویشی زاگرس برای احیاء جنگلهای زاگرس با کاشت مستقیم بذر است تا شاید بلوط جانی دوباره گیرد.
مهدوی افزود: منابع طبیعی کشور و مردم این فرصت را از دست ندهند، چون هر چهار سال بذرها به این شکل سالم و درشت و مناسب برای کاشت هستند، بنابراین هم مردم و هم اداره منابع طبیعی حداقل کاری که میتوانند انجام دهند، این است که بذرهای ریخته شده را در درون زمین بکارند.
دکتر مهدی حیدری دیگر عضو هیئتعلمی گروه علوم جنگل دانشگاه ایلام نیز دراینباره اظهار کرد: اکوسیستم جنگلی زاگرس اکنون شکنندهتر از همیشه است، اگر هرس کردن بهعنوان عملیات کنترل یا پیشگیری از توسعه خشکیدگی توصیه شده است، این اقدام نباید بیضابطه باشد. هرس کردن ازنظر شدت و زمان اجرا اصولی دارد که رعایت نشدن آنها برای پایههای بلوط تنش جدی به همراه دارد و محل قطع خود میتواند کانون سرایت قارچ و بیماری باشد، از طرفی صدور مجوز و عدم نظارت جدی راه را برای سوءاستفاده افراد سودجو هموار خواهد کرد.
وی با بیان اینکه نباید اجازه داد ذغال گیریها از بیماری ذغالی پیشی گیرد، تصریح کرد: ما هنوز معیار علمی برای هرس درختان بلوط نداریم. برای پایههای با درصد خشکیدگی مختلف، میزان هرس قطعاً متفاوت است و در خشکیدگی با شدت زیاد و جایی که تنه نیز آسیبدیده دیگر هرس معنا ندارد.
حیدری با اشاره به اینکه در حال حاضر بهطورکلی دو راهکار کوتاهمدت و اورژانسی و بلندمدت و پایهای پیش روی ماست، خاطرنشان کرد: طبقهبندی درختان بر اساس میزان خشکیدگی در قالبی مشخص از طریق بررسی علمی و میدانی، انتخاب نوع عملیات پرورشی و شدت اجرای آن، حضور در عرصه و پایش واکنش درختان به عملیات اجرایی در قالب طرح تحقیقاتی با تکرار مناسب، انجام عملیات تکمیلی مانند قرق، چالههای ذخیره نزولات، توسعه بذرکاری و نهالکاری با توجه به مطالعات پایهی ژنتیکی که معرف پایههای مقاوم مادری است، میتواند برای نجات بلوط زاگرس کارگشا باشد.
استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام گفت: متأسفانه با وجود ارزش فوقالعاده جنگلهای زاگرس در بعد منطقهای، ملی و بینالمللی بانک اطلاعات ما در این خصوص غنای کافی نداشته و شاید اگر مطالعات منسجم در این عرصهها وجود داشت، اکنون آمادگی بیشتری برای کنترل بحران داشتیم که امیدوارم دولت محترم نگاه ویژهای برای تأمین اعتبار و مدیریت نجات جنگلهای زاگرس داشته باشد، چراکه آسیب به جنگلهای زاگرس آسیب به امنیت غذایی و بهداشتی تمام ایرانیان است.
گزارش از: عبدالرضا محمدی، خبرنگار ایسنا، منطقه ایلام
انتهای پیام
نظرات