استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی گفت: در ایران منابع کافی برای فقرزدایی کامل داریم اما به دلایل مختلف با اشکال مختلف فقر سرکش روبرو هستیم که عمدهترین آنها دلیل سیاسی دارد.
به گزارش خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر حسین راغفر در پانل روشهای فقرزدایی و توانمندسازی گروههای هدف که در دومین روز از همایش ملی رفاه اجتماعی در برنامه توسعه برگزار شد، به تبیین اصول سیاستهای فقرزدایی در ایران پرداخت و اظهار کرد: اینکه فقر را چگونه تعریف میکنیم و علل بروز آن را چه عواملی میدانیم؟ مشخص میکند که چرا و چگونه باید با آن برخورد کنیم.
وی ادامه داد: در کشور تعریف روشنی برای فقر نداریم و سیاستهای فقرزدایی ما از اجماع کافی برخوردار نیست. مسالهای که وجود دارد این است که در مطالعات مربوط به فقر آنچه که اندازهگیری میشود واقعیات فرد را به درستی نشان نمیدهد.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی با بیان اینکه علیرغم همه اقدامات انجام شده در جهان برای ریشهکنی فقر همچنان این آسیب به صورت عمیق و فراگیر، سرکش و رام نشدنی وجود دارد، اظهار کرد: برای ریشهکنی فقر لازم است که به ابعاد مختلف توسعه در کشور توجه کنیم. فقر موضوعی است که انسانها به واسطه آن بسیاری از فرصتهای زندگی خود را از دست میدهند.
راغفر افزود: در ایران منابع کافی برای فقرزدایی کامل داریم اما به دلایل مختلف با اشکال مختلف فقر سرکش روبرو هستیم که عمدهترین آنها دلیل سیاسی دارد. یکی از دلایل اصلی ساخت اقتصاد سیاسی ماست که عمدتا ناشی از منابع نفتی و توزیع غلط آنهاست.
این استاد دانشگاه در ادامه به ارائه تعاریف مختلف از فقر پرداخت و گفت: یکی از تعاریفی که از فقر میشود، به معنای نیاز مادی است. برخی دیگر فقر را یک نیاز خاص میدانند. به عنوان مثال ممکن است افرادی گرفتار فقر مسکن، فقر غذایی و مانند آن باشند. یک تعریف دیگر از فقر همان الگوی محرومیت است و به وضعیتی اطلاق میشود که مردم در آن فاقد امکاناتی در یک دوره زمانی هستند. تعریف دیگری از فقر به سطح پایین زندگی افراد اطلاق میشود.
به گزارش ایسنا، راغفر افزود: فقر را به مصابح فاصله اقتصادی میدانند، البته در کشورهای عمیقا توسعه یافته فقر نسبی در نظر گرفته میشود و فرض بر این است که نظامهای حمایتی فقر مطلق را ریشهکن کردهاند و تنها اکنون فاصله آنها با میانه جامعه مطرح است. در تعاریف دیگری از فقر داریم که طرد اجتماعی و کنار گذاشتن برخی گروهها به دلایلی چون نژاد، قوم، مذهب و غیره به فقر گرفتار میشوند. تعریف دهم از فقر به فقدان استحقاق برمیگردد و اینکه همگی افراد در جامعه شایسته استحقاق حقوق زندگی هستند و اگر از آن برخوردار نباشند، گرفتار فقر شدهاند.
وی با بیان اینکه اخیرا مطالعات گستردهای در هفت کشور دنیا انجام شده که براساس آن کانون اصلی فقر را شرم میدانند، گفت: افراد به دلیل آنکه دچار فقر میشوند، از فقیربودنشان شرم میکند و این ویژگی مشترک همه فرهنگهاست. اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که چه کنیم که افراد دچار شرم فقیر بودن نباشند؟.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی افزود: کانون اصلی فقر مشقت غیرقابل پذیرش است و افراد فقیر دارای نوعی مشقت هستند که باید راههای کاستن از این مشقت را یافت. فقر محصول نظام اجتماعی است و نخستین و عمدهترین قربانیان چنین نظامی فقرا هستند. فقر فقط به معنای فقدان منابع نیست. به عنوان مثال کشوری چون ژاپن به لحاظ منابع طبیعی از فقیرترین کشورها دنیا محسوب میشود اما ثروتمند است ولی کشوری چون نیجریه که به لحاظ منابع طبیعی غنی است، از فقیرترین کشورهای دنیا محسوب میشود.
راغفر با بیان اینکه نابرابریهای شدید بر روی سیاستهای فقرزدایی اثر منفی دارند، گفت: از جمله این سیاستهای فقرزدایی میتوان به پرداخت یارانهها اشاره کرد که تبعات منفی داشت.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی تصریح کرد: باید به سیاستهای پیشگیری از بروز فقر بپردازیم. سیاستهای فقرزدایی را باید در بستر یک توسعه مشارکتی مبتنی بر مشارکت کلی نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی طراحی کرد و نمیشود انتظار داشت دولت به تنهایی سیاستهای فقرزدایی را تنظیم و اجرا کند.
وی با اشاره به اینکه کاهش فقر شامل یک فرایند سیاستی است و گروههای پرنفوذ و قدرت عامل اصلی نابرابری گسترده و گسترش فقر در کشور هستند، گفت: توزیع ثروت در کشور به شدت نابرابر است و لازم است در هر سیاستی که برای فقرزدایی به کار گرفته میشود، رشد سریع در بر داشته و حامی فقرا باشد.
راغفر با بیان اینکه کاهش فقر مستلزم سیاستهای منسجم است، گفت: از یک سو دولت سیاست آزادسازی قیمتها را در دستور کار قرار میدهد و قیمت نان را بالا میبرد که این تاسفبار است و فقرا آسیب میبینند، از سوی دیگر مبلغ یارانهها ناچیز است، همه این اتفاقات محصول سیاستهای غلطی است که در جامعه شکل گرفته است. نکته مهمی که در سیاستهای تنظیمی فقرزدایی باید وجود داشته باشد، انسجام سیاستی و تحول نهادی است.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی ضمن تاکید بر اینکه هدف اساسی از اتخاذ سیاستهای فقرزدایی حفظ عزت نفس و کرامت انسان است، عنوان کرد: جوامع اغلب با افراد فقیر به عنوان انسانهای شکستخورده و ناکام برخورد میکنند و شان و منزلتی برای او قائل نیستند. در حالی که زندگی عاری از فقر حق انسانی همه آحاد جامعه است. باید گفت پرداخت یارانهها به همه مردم ناشی از کرامت دولت نیست بلکه حقوق مردم است. باید به سمتی حرکت کنیم که افراد در جامعه بتوانند آزاد از فقر عزت نفس خود را حفظ کنند و ناچار نباشند به اشکال مختلف کلی و جزئی تنفروشی کرده و یا کلیه خود را بفروشند.
راغفر افزود: فردی که کلیهاش را میفروشد، برای حفظ عزت نفسش تلاش میکند ولی در این فرایند آسیبروحی جدی خواهد خورد و نگاهش به جامعه بدبینانه میشود و تصور میکند دولت با منابع عظیمی که دارد، توجهی به مشکلاتش نشان نمیدهد و او ناچار است برای تامین حداقلهای زندگی دست به تنفروشی یا فروش کلیه بزند.
وی با بیان اینکه فقدان قدرت، بیعدالتی و طرد بخشهایی از جامعه فقر را دائمی میکند و چرخه فقر مزمن شکل میگیرد، گفت: در این صورت افرادی در تله فقر افتاده و امکان فرار ندارند متاسفانه دولتها هیچگاه نسبت به تعهد خود در قبال جامعه پایبند نبودند. باید توجه داشت که کاهش فقر از حقوق مردم است.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی افزود: فقرزدایی بخشی از مسوولیت اجتماعی دولت است و نمیتوان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد. هرچند میشود از بخش خصوصی کمک گرفت، اما مسوولیت متوجه دولت است و باید امکاناتی فراهم کند که عزت نفس افراد حفظ شود.
راغفر با اشاره به اینکه حل مساله فقر یک شبه امکانپذیر نیست و یک امر تدریجی است، عنوان کرد: در فرایند فقرزدایی باید از افراد فقیر به عنوان افراد فعال استفاده شود و اینگونه نیست که به آنها به عنوان افراد منفعل بنگریم و بخواهیم با پرداخت یارانه یا صدقه آنها را از فقر در بیاوریم. در این میان باید اولویت فقرزدایی با مناطق محروم باشد.
فقرزدایی با پرداخت یارانه امکانپذیر نیست
وی از شیوه کنونی پرداخت یارانه در کشور از سوی دولت انتقاد کرد و گفت: این شیوه غلط است و منابع عظیمی از کشور به افرادی داده میشود که استحقاق آن را ندارند. فقرزدایی با پرداخت یارانه امکانپذیر نیست.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی ادامه داد: باید افراد فقیر فعال و وارد بازار کار شوند. هرچند بخشی از تلاشهای دولت ارزشمند بوده اما با مشاغلی چون جاجیمدوزی و گلیمبافی فرد و خانوادهاش از چرخه فقر خارج نمیشوند. باید زمینه ایجاد شغل پایدار و شایسته برای این افراد فراهم شود و پوشش حمایتی دولت از فقرا مدتدار باشد.
راغفر بر ضرورت آیندهنگری بر سیاستهای فقرزدایی تاکید و عنوان کرد: باید سیاستها معطوف به آینده فرزندان فقرا باشد تا فرزندان خانواده فقیر در آینده فقیر نشوند. در واقع هدف فقرزدایی باید کودکان این خانوادهها باشند.از سوی دیگر نباید نژاد، قومیت و مذهب عاملی برای واجدشرایط شدن افراد برای دریافت خدمات باشد. پایداری سیاستهای عمومی و فقرزدایی باید منوط به مشارکت دولت، نهادهای وابسته به آن، بخش خصوصی، خیریهها و... باشد.
وی با اشاره به اینکه در سیاستهای فقرزدایی باید تبعیض میان شهر و روستا به نفع روستا باشد، گفت: فقر شهری محصول مهاجرت از روستاهاست.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی افزود: پیشگیری از تولید فقر باید اصل راهنمای سیاستگذاری در کلیه حوزههای سیاستی باشد و سیاستهایی اتخاذ گردد که فقیر در آن تولید نشود.
راغفر قانون اساسی را یک قرارداد دو طرفه میان مردم و حکومت دانست و گفت: مردم از قانون اساسی تبعیت میکنند و از آن سو انتظار دارند که حقوقشان از سوی حکومت ادا شود. اگر دولت یکطرفه زیر قول و قرارداد بزند، نباید انتظار وفاداری از مردم داشته باشد. تامین اجتماعی، آموزش و پرورش رایگان، دسترسی به امکانات سلامت، بهداشت و امکان اشتغال از وظایف دولتهاست که اگر به آن عمل نکند نباید انتظار داشت شهروندان دچار خطا و فساد نشوند.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی در ادامه با بیان اینکه ساختار کنونی جامعه به سمت بدتر شدن دو پدیده نابرابری و فقر در دهه نود حرکت میکند، گفت: در سالهای آینده به دلیل نابرابریهای بزرگی که در اقتصاد کشور شکل گرفته، روند واگرایی به شدت افزایش خواهد یافت و جلوگیری از آن و تصحیحش نیازمند زمان است. با کمال تاسف انتظار داریم فقر در آینده توسعه یابد. بنابراین دولت باید مبتنی بر چارچوبهایی که به آن اشاره شد، یک سیاست فقرزدایی جامع تدوین کند تا اجماع عمومی برای مقابله با فقر شکل بگیرد.
انتهای پیام
نظرات