مناظرهای با موضوع «توسعه یا پیشرفت» با حضور صادق زیباکلام، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران و حجتالاسلاموالمسلمین علی کشوری، دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به همت بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان در تالار پیامبر اعظم(ص) این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، در این مراسم زیباکلام بابیان اینکه «باید الگوی توسعه کشورهایی که از مرز درحال توسعه بودن گذشتهاند را مورد بررسی و واکاوی اصولی قرار داد»، گفت: آیا از دید توسعه اسلامی ضدغربی کشورهایی مانند مالزی، چین، هند برزیل و ترکیه نیز جزئی از غرب محسوب میشوند؟ بهصورت کلی باید پذیرفت که مفاهیم پیشرفت و توسعه مفهومی عام بوده که باید خارج از شرقی یا غربی یا مسیحی و یهودی بودن آن مورد بررسی و کاوش قرارداد.
وی با مورد توجه قرار دادن رشد اقتصادی ترکیه در دو دهه اخیر ادامه داد: بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور ترکیه و تولید ناخالص ملی این کشور در خلال سالهای اولیه انقلاب مبتنی بر کشاورزی و فعالیتهای دامی بود و صادرات این کشور در حالی پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی ایران به مبلغی بالغبر 150 میلیارد دلار رسیده است که این کشور حتی از داشتن یک کپسول گاز و یا یک بشکه نفت هم بیبهره است.
وی با اشاره به صادرات ایران در مدت مشابه در مقایسه با ترکیه ادامه داد: صادرات ایران اکنون با تکیه بر محصولات پتروشیمی، نفت و میعانت گازی به سختی به مبلغ 40 میلیارد دلار میرسد و این آمار در شرایطی است که میزان صادرات محصولات غیرنفتی کشور از رقم 15 میلیارد دلار تجاوز نمیکند.
عضو هیئتعلمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران با تأکید بر اقتصاد موفق برخی کشورهای آسیایی و آمریکای جنوبی خاطرنشان کرد: اکنون دنیا با کشورهایی در جهان روبهرو است که از مدار کشورهای درحال توسعه گذشتهاند و با اینوجود ایران هنوز با اثبات تعاریفی مانند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و بومیسازی توسعه روبهرو است که جز بازی با کلمات و کلیگویی در عمل دستاورد دیگری برای کشور نداشتهاند.
در ادامه این مناظره کشوری با بیان اینکه «طرح مسئله در حوزه مسائل تأسیسی، لازم و ضروری است»، اظهار کرد: انحلال در مسائل مشابه و یکسانانگاری، خطر مهمی است که پیش روی حوزه مسائل نوبنیاد در اسلام قرار دارد و باید به این نکته توجه داشت که خطر فوق حتی از تهدید شعارزدگی و یا کلیگویی نیز بیشتر است.
وی بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه سمنان را آغازگر پیدایش گفتمان «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در ایران معرفی و تصریح کرد: هدف انقلاب پیادهسازی مفاهیم اسلامی مانند عدالت در جامعه بود و اگرچه حرکت نخستین سیاستمداران صدر انقلاب اسلامی ایران در این راستا قرار داشت و نهادهای انقلابی و جهاد سازندگی نیز در این مسیر حرکات مؤثری انجام دادند اما در میانه مسیر برخی کارشناسان توسعه محور فعال در سازمان مدیریت و برنامهریزی در سطح کلان جامعه به این نتیجه رسیدند که عدالت باید در رتبه پس از توسعه قرار گیرد تا حتی اگر حقی از مردم ضایع شود درنهایت از این طریق سهم بیشتری از توسعه از آن مردم کند.
وی «نقطه اوج عدالتگریزی کارشناسان توسعهمحور فعال در بدنه اجرایی کشور» را اوایل دولت احمدینژاد دانست و گفت: اکنون فقدان عدالت بهعنوان یکی از مکاتب توسعه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان ازجمله آمریکا دیده میشود با اینوجود سؤال اساسی اینجاست که آیا مکاتب غربی و پیشفرضهای گوناگون تئوریک توسعه در کشورهای پیشگام و پیرو توانسته است پاسخی روشن برای دستیابی به توسعه بیابد؟ اگر آمریکا امروز در بسیاری از جنبههای کشورداری به پیشرفتهایی دستیافته پس چرا هنوز در این کشور 50 میلیون کوپن غذایی به صورت روزانه در میان اقشار کمدرآمد یا بیدرآمد توزیع میشود؟ آیا علت اصلی این اقدامات چیزی جز جلوگیری از شورشهای اجتماعی است؟
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از ابتدای شکلگیری خود در سال 85 همه توان و انرژی خود را برای تدوین یک نقشه راه مبتنی بر 81 مسئله غیرقابلحل و یا با راهحل ناقص از دیدگاه تئوریک غربی به کار گرفته است و برای هر یک از مسائل طرح شده در این نقشه راه به نظریهپردازیهای اصولی نیز پرداخته است.
در ادامه زیباکلام با اشاره به سرتیترهای روزنامههای مطرح منتشرشده پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اظهار کرد: اقتصاد اسلامی با عنوان توحیدی بخش قابلتوجهی از این روزنامهها را پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خود اختصاص داده بود؛ چراکه انقلابیون و مردم ایران به این باور رسیده بودند که مگر میشود اسلام، اقتصادی برای عرضه به پیروان خود نداشته باشد.
وی افزود: نسل انقلابی به دنبال اقتصادی بود که نه از اقتصاد شرق، سوسیالیستی یا اتحاد شوروی پیروی میکرد و نه اقتصادی غربی-سرمایهداری بود بلکه آنها به دنبال اقتصادی تماماً اسلامی بودند و اگر امروز این بخشهایی از کتب نظریهپردازان اقتصاد اسلامی در سالهای نخستین انقلاب اسلامی بازخوانی شود مردم جامعه بهصورت شگفتانگیزی به یاد تعاریفی مانند عدالت و الگوی اسلامی-ایرانی خواهند افتاد. اقتصاد اسلامی در یک نگاه کلی به دو بخش عمده تقسیم میشد بخشی از آن عیوب اقتصاد سرمایهداری را مورد توجه قرار میداد و بخشی دیگر به معایب اقتصاد سوسیالیستی میپرداخت اما هیچ کجای این کتابهای پرطرفدار از اقتصاد اسلامی سخنی به میان نمیآوردند و طی این سالها در حوزه اقتصاد به کلیگویی و سردادن شعار بوده است.
وی خطاب به کشوری خاطرنشان کرد: اگر امروز گروهی از سردمداران جنبش والاستریت به ایران بیایند و از شما و موسسه فعال شما در قم بخواهند که «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت » در حوزه اقتصاد را عرضه کنید چه الگویی برای ارائه در بخش اداره کشور دارید؟ الگوی اسلامی ایرانی توسعه در بخشهای صنعت، امور مالی، بانک و مالیات در 35 سال گذشته کشور چه جایگاهی داشته است و به کدام موفقیتها دستیافته است؟ اقتصاد ایران بهقدری پوسیده است که اشاره به هر بخش منجر به فروپاشی و ویرانی آن خواهد شد. سود بانکی در کشور آمریکا که کشوری غیر اسلامی هم محسوب میشود 2 تا 3 درصد است این در حالی است که میزان سود بانکی در ایران چیزی در حدود 20 تا 30 درصد محاسبهشده و از مردم اخذ میشود.
کشوری هم با بیان اینکه «در غرب بسیاری از فیلسوفان و صاحبنظران مخالف سیاستهای اقتصادی کشورهای غربی هستند» خطاب به زیباکلام گفت: خوب شنیدن بهتر از شنیدن است. اسلام مظلوم است و نویسندگان کتابهای اقتصاد اسلامی مانند بنیصدر نیز بهنوعی بیانکننده سوسیالیست اسلامی بودهاند. از اوایل انقلاب اسلامی چهار جریان فکری انتقادی، شعارزدگی، اثبات تفاوتهای عقیدتی با زمان پیش از انقلاب و پژوهشگرا، به دنبال بروز و ظهور خود در جامعه اسلامی ایران بودهاند و باید پذیرفت که نگارندگان کتابهای اقتصاد اسلامی به دنبال اثبات تفاوتها و ویژگیهای خود با گذشتگان و آشکارسازی توانمندیهای خود و خدمت بهنظام و جامعه بودهاند.
وی افزود: برخی از ابتدای انقلاب تاکنون به دنبال پیادهسازی الگوهای توسعهای غرب مانند «کینزی» و «نئوکینزی» در ایران بودهاند و پس از آشکار شدن ناکارآمدی این الگوها همه تلاش خود را به کار گرفتهاند تا باکمال وقاحت آنها را بهپای اسلام و انقلاب اسلامی بنویسند. مدیران سازمان ساماندهی کشور هیچگاه به اسلامگرایی در اقتصاد اعتقادی نداشتهاند. نویسندگان برنامههای اول، دوم، سوم و چهارم توسعه کشور نهادگرایانی بودند که اقتصاد کشور را در همه ادوار دولتها بر اساس نظریه «تری گپس» نوشتند و کشور نیز چون در همهسالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مواجهه با استکبار جهانی قرار داشت در برابر اقدامات این افراد سکوت کرد تا همگرایی کشور حفظ شود.
وی با تأکید بر اینکه «سطوح برنامهریزی و ساماندهی اقتصادی کشور از ابتدای انقلاب تا به امروز در دست نیروهای انقلابی نبوده است» خاطرنشان کرد: جریان برنامهریز معاونت طرح و برنامه ریاست جمهوری که ردپایی از آن در کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی و سازمان مدیریت نیز وجود دارد هیچگاه بر اساس مبانی انقلاب اسلامی در طول این 35 سال برنامهریزی نکرده است.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تصریح کرد: تشکیل سرمایه یکی از محورهای اصلی اقتصاد کشور است و بر این اساس نظریه تشکیل سرمایه با محوریت بخش وقف توسط «شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تئوریزه شده و در چهارچوب یکی از مسائل هشتادویک گانه پژوهش شده توسط این مرکز قرارگرفته است.
وی با بیان اینکه «در نقشه راه تدوینشده توسط شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نگاه اسلامی اعمالشده است» گفت: این مرکز برای تمامی معضلات و مشکلات جامعه اسلامی طرحهای قابل اجرایی را به اثبات رسانده بهطوریکه بهعنوانمثال برای جلوگیری از جرم نظریه پیشگیری بنیادین اسلامی از جرم، برای اعمال تربیت صحیح در جامعه نظریه بهبود مستمر فضای حاکم بر تعلیم و تربیت، برای مبارزه به ترجمه گرایی بانک سؤالات جهتدار و برای مقام برنامهریزی سازمان مدیریت نظریه هستههای توازن با مدل پیشرفت اسلامی را در نقشه راه کشور تدوین کردهایم.
در ادامه زیباکلام بار دیگر با مورد خطاب قرارداد کشوری ادامه داد: شما و همفکران شما برای حفظ داشتههای اسلام و انقلاب چه کردهاید؟ بیایید الگوی اقتصاد غربی و یا حتی مدلهای علوم انسانی با سبک غربی را بهکلی فراموش کرده و نادیده بگیریم مدل علوم اسلامی علوم انسانی بر اساس باورهای خودتان تاکنون برای تحقق شکل صحیح حکومتداری، روابط خانوادگی و اشاعه عدالت در جامعه چه حرکت بنیادین و قابلدرکی را پیشنهاد داده یا به مرحله عملیاتی رسانده است؟
وی خاطرنشان کرد: بیایید دست از شانتاژ خبری، تحریف و هیاهوگری برداریم و بهصورت مسئله به شکلی دیگر نگاه کنیم وقتی غرب در سالهای گذشته دچار بحران شد هیچگاه سعی در پاک کردن صورتمسئله یا انداختن تقصیر به گردن مسلمانان نشد. غرب با منطق و استدلال علمی مسئله را مورد بازیابی و بازنگری کلی قرارداد و نقش دولتها و بخش خصوصی در ایجاد بحران اقتصادی پیش روی خود را اندازه گرفت بهعنوانمثال آمریکا پس از بحران والاستریت به شکل عمیق و ریشهای اقتصاد خود، پیشفرضها و محفوظهای آن را موردبررسی قرارداد اما در مقابل، ایران و اندیشمندان ایرانی همواره در برابر مشکلات اقتصادی خود عادت کردهاند که توپ را به میدان دیگری پاس دهند.
وی با طرح این سؤال که «مبنای عدالت چیست؟ » ادامه داد: آیا غیرازآن است که عدالت به مفهوم برخورداری حداقلی همه مردم از تسهیلات آموزشوپرورش، بهداشت و بیمه اجتماعی است؟ ایران ازنظر عدالت یکی ازعقبماندهترین کشورهای دنیاست و باید گفت که مبنای سنجش عدالت نه شعارزدگی که ضریب جینی است به این مفهوم که هرچه فاصله طبقهبندیهای اجتماعی کمتر باشد به همان میزان عدالت نیز بیشتر است.
کشوری نیز بابیان اینکه «آمریکا مرکز نهادگرایی و مسئولان سازمان مدیریت اجراکنندگان سیاست نهادگرایی در اقتصاد ایران بودهاند»، تصریح کرد: از ابتدای انقلاب برخی تلاش کردند تا از طریق کارشناسیهای علمی امور کشور را بهپیش ببرند اما همزمان برخی دیگر اعتقاد داشتند که استقلال، عدالت و توسعه از طریق عمل هوشمندانه مردم قابلدسترس است اما برخی آقایان در سازمان برنامه و توسعه با نهادگرایی ضدمدلگرایی های بومی، ملی و اسلامی همواره کشور را از رسیدن به رویکردهای توسعه اسلامی-ایرانی بازداشتهاند.
وی رویکردهای احمدینژاد در پذیرش الگوهای توسعه اسلامی-ایرانی را زیر سؤال برد و توضیح داد: اگرچه وی به مقوله عدالت بیش از سایر روسای جمهور پیش از خودپرداخت اما اعتقادی به استفاده از مدلهای پژوهش شده ملی نداشت و به همین دلیل نیز برخلاف تاکیداتی که بر الگوی پیشرفت اسلامی به همراه عدالت شد در سالهای پایانی مسئولیت اجرایی خود از مسیر اصلی خارج شد.
زیباکلام هم داشتن یک الگوی صرف ایرانی-اسلامی برای توسعه و پیشرفت ایران را بزرگترین مشکل پیش روی تصمیمگیران این عرصه دانست و گفت: اگر روزی از ایرانیان بپرسند که چرا به دنبال تحقق این الگوی ایران – اسلامی در کشور خود هستید احتمالا ما دلایلی مانند انسانی، اصولی یا اخلاقی بودن را بهانه قرار میدهیم و اگر جهانیان با شنیدن این جواب ما را در برابر یک الگو یا روشی کارآمدتری قرار دهند بهطور حتم در مظان این اتهام قرار میگیریم که چرا باوجود چنین الگوی جامع و شاملی به دنبال دستیابی به الگوی ناقصی هستیم که کارآیی آن در جامعه ایران هنوز به اثبات نرسیده است؟
وی با اعتقاد به اینکه «هیچ مدل اقتصادی در جهان کامل نیست»، افزود: مدل اقتصاد غربی از ابتدای قرن 19 که بشر برای نخستین بار با عنوان اقتصاد آزاد غربی آشنا شد بهدفعات با بحران روبهرو شده است بهطوریکه هیچکس بحران دهههای اخیر این مدل اقتصادی را در کشورهایی مانند آمریکا و سپس قاره اروپا فراموش نمیکند اما منتقدان نظریه اقتصاد غربی باید بدانند که چالش اقتصادی ایجادشده در کشورهای پیرو این روش هیچگاه به یک بحران جدی ادامهدار تبدیل نشد و این مدل اقتصادی توانست به شکلی آرام و اصولی خود را بازسازی و ترمیم کند.
وی خاطرنشان کرد: از انقلاب صنعتی به اینسو سرمایهداری غربی در شرایط رسیدن به بحران اقتصادی با بهرهمندی از عقل، علم و توان مشکلات پیش روی خود را از میان برداشته است اما دراین بین ارائهدهندگان الگوهای بومی و اسلامی در کجای تاریخ میتوانند سابقه درخشانی از تأثیر اقتصادهای پیشنهادی خود در جهان را به متفکران غربی ارائه دهند؟ و به همین دلیل نیز تفکر اسلامی-ایرانی پیشرفت محکومبه کلیگویی و بازهم کلیگویی است.
این عضو هیئتعلمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: دولتهای گذشته در ایران همواره دولتهای پیشین را مقصران سیاستهای اقتصادی موجود دانستهاند و مباحثی مانند دین، ملیت، فرهنگ و تمدن را بهعنوان عواملی تأثیرگذار در برنامههای مدون توسعه و پیشرفت معرفی کردهاند اما آیا کشورهایی مانند هند، مالزی، آرژانتین و یا برزیل از داشتن شاخصههای فرهنگساز تعریفشده برای ایران بیبهرهاند؟ آیا در آسیا کشوری وجود دارد که ازنظر وابستگی به سنتها با هند قابلمقایسه باشد بااینحال چگونه این کشور توانست به قدرت برتر نرمافزار در جهان تبدیل شود و ایران هنوز برای چگونگی تعریف مفاهیم مربوط به بومی شدن خود را با مشکل روبهرو میبیند.
وی گفت: اگر روزی همه سیستم اقتصادی کشور در دستان من قرار بگیرد بدون شک تعدادی گروه تحقیقاتی را برای بررسیهای تکمیلی پیرامون کشورهای موفق در عرصه توسعه جهانی به ترکیه، مالزی، هند، برزیل و کره میفرستم و گروهی دیگر را نیز برای واکاوی چگونگی موفقیت آمریکا و اتحادیه اروپا از بحرانهای اقتصادی بزرگ به این کشورها خواهم فرستاد و چون فردی لیبرال هستم اجازه میدهم که آقای کشوری و دوستان او در شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قم به فعالیت خود ادامه دهند و دعا میکنم که 81 مسئله طرحشده توسط آنها به 800 عدد برسد.
وی ادامه داد: نگاه ایدئولوژیک برخی به مقوله اقتصاد و عدالت نیازمند تغییر بنیادین است و تا زمانی که این تغییر نگرش صورت نگیرد توسعه همهجانبه کشور رخ نخواهد داد؛ چراکه برخی نهتنها 7 میلیارد مردم جهان را به رسمیت نمیشناسند، بلکه گمان میکنند که خدای متعال جهان را برای نه 75 میلیون نفر جامعه ایرانی بلکه برای تنها 100 هزار نفر آفریده است.
کشوری هم تصریح کرد: مسائل و مشکلات کشور نیازمند گفتوگو و طرح مسئله است. جوانهای امروز نگاهدارندگان نظام جمهوری اسلامی ایران هستند چراکه مفهوم اصلی انقلاب مردم است.
وی با اشاره به ملاقات خود با مسئول پروژه اسلامی ایرانی پیشرفت وزارت اقتصاد گفت: وقتی فردی غیرمسلمان مسئولیت برنامهریزی در چنین عرصهای را بر عهده دارد و زمانی که متفکران ایرانی همچون آقای زیباکلام اقتصاد اسلامی را از کتابهای نویسندگانی مانند بنیصدر دنبال میکنند نمیتوان انتظار بیشتری برای سرنوشت الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت متصور شد.
وی خاطرنشان کرد: پیشفرض دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مقام معظم رهبری بر کارآمد بودن الگوی اسلامی پیشرفت بر حل معضلات و مشکلات مردم است و نهادهای درگیر موضوع همه همت و توان خود را به کار گرفتهاند تا مردم مسلمان ایران را از باتلاق بیعدالتیهای کشورهای توسعهیافته نجات دهند.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور از زمان آغاز به کار خود با رهبری ابوالحسن ابتهاج تاکنون که آقای نوبخت و دوستان ایشان این سازمان را رهبری و مدیریت میکنند هیچگاه از پیادهسازی الگوهای غربی در کشور فاصله نگرفته است بهطوریکه اکنون نیز مجموعه دولت یازدهم بر اعمال نگاه منسوخشده نهادگرایی فارغ از کارآیی این مدل در پیادهسازی عدالت در جامعه تأکید دارند و آن را مؤثرتر از دیدگاه مسئله گرایی الگوهای اسلامی-ایرانی پیشرفت میدانند.
وی اظهار کرد: به نظر میرسد باید دو طرف مناظره بدون پیگیری مناقشه بر روی عنوان اسلامیت این الگو به شکل منطقی، علمی و اصولی کارآیی و یا عدم کار آیی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت را موردبررسی قرار دهند و از کلیگویی یا حاشیه پردازی خودداری کنند.
زیباکلام هم با موردتوجه قرارداد فساد اقتصادی گفت: به اعتقاد من مدل غربی اقتصاد در طول 35 سال گذشته در هیچ بخشی از ایران پیاده نشده است؛ چراکه اگر غیرازاین پیشفرض را بپذیریم باید از خود بپرسیم که چرا در هیچیک از کشورهای غربی چنین حجمی از فساد اقتصادی مانند آنچه تاکنون در ایران شاهد آن بودهایم رخ نداده است؟ بنابراین بهجای اینکه آقازادهها، روسای بانکها یا اساتید دانشگاه را در بروز مفاسد اقتصادی مقصر بدانیم به این سؤال به شکل صادقانهای پاسخ دهیم که چرا امروز شاهد شکاف طبقاتی هستیم؟
انتهای پیام
نظرات