عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر در واکنش به پذیرش بدون آزمون 3000 دانشجوی بورسیه در دولت گذشته که حدود نیمی از آنها فاقد شرایط علمی بودند، با بیان اینکه به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش باید گریست، گفت: ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس 3000 هزار میلیاردی نیست.
دکتر مهدی سالاریراد در گفتوگو با خبرنگار "دانشگاهی" خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا ) گفت: آنچه که وزارت علوم اعلام کرده است به معنی این نیست که تمامی 3000 نفر پذیرفته شده فاقد صلاحیت علمی هستند، بلکه روش پذیرش آنها را غیررقابتی و بدون آزمون عمومی و در مواردی فاقد شرایط همان دستورالعمل های مصوب دوره قبل اعلام نموده است. به عبارتی عدم اعلان عمومی و عدم برگزاری آزمون و فراهم ننمودن "فرصت برابر برای رقابتی عادلانه" برای هزاران فارغالتحصیل کارشناسی ارشد علاقه مند به ادامه تحصیل و اخذ بورس دکتری مورد اشاره وزارت علوم علت اصلی اعتراض جامعه دانشگاهی کشور است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با تاکید بر اینکه ربودن فرصت دریافت بورس دکتری از هزاران جوان فارغ التحصیل و ذیصلاح کمتر از فساد اختلاس 3هزار میلیاردی نیست، افزود: حسب شنیدهها درصد قابل توجهای از 3000 نفر پذرفته شدگان از صلاحیت نسبی علمی و قابل قبول برخوردارهستند اما همین چند صد نفر هم که فاقد صلاحیت علمی حداقلی و تعدادی هستند دارای سوابق سوء تحصیلی درخشانی نیستند. اما علیرغم اهمیت موضوع صلاحیت علمی، اعطای بورس تحصیلی داخل و خارج بر اساس روابط شخصی، رانتی، خانوادگی، خطی و سیاسی، و تعاملات و معاملات ناسالم امری ناپسند و مصداق خلاف قانون و سوء استفاده از موقعیت شغلی مسئولین وقت وزارت علوم محسوب می شود.
وی با بیان این که فراهم نمودن "فرصت های برابر" فقط شامل حوزههای اقتصادی و مزایدهها و مناقصات نمیشود، اظهار کرد : اینکه به همکارشان در ستاد وزارت علوم، به یک تشکل دانشجویی و نیز خود آقای مدیرکل سابق سهمیه های فراوان معرفی افراد برای بورس دکتری را "هبه" نمایند و یا به روسای دانشگاهها سهمیه ویژه اختصاص دهند و انان نیز بدون کسب نظر از دانشکدهها و گروههای آموزشی به افراد مورد نظر خود واگذار کنند، مصداق عدالت است؟ به راستی آیا امکان پاسخگویی در روز جزا وجود دارد؟
سالاری با اشاره یه صدمات وارد شده به آموزش عالی کشور گفت: همانگونه که رانتخواری و عدم شفافیت میتواند فضای کسب و کار را آلوده و تضعیف نماید و آفت رشد اقتصادی محسوب میشود، اینگونه اعطای بورس تحصیلی و کادرسازی برای دانشگاهها به فضای آموزش و پژوهش صدمات جبران ناپذیری وارد میکند. صدماتی که آثار شوم آن چند سال دیگر هویدا خواهد شد آنگاه که این بورسیهها با لطایفالحیل فارغ التحصیل شود و به عنوان عضو هیات علمی به دانشگاههای مظلوم و به معنای کامل کلمه به "دانشگاههای مستضعف" تحمیل شوند.
به اعتقاد این عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر، متاسفانه در اینده نزدیک افرادی با عنوان دکتری و استادی کرسیهای استادی دانشگاهها را اشغال خواهند کرد که معدل دوره کارشناسی آنها 11.5 و یا رکورد دار مشروطی در دوران تحصیل خود بودهاند. عملا اینگونه اقدامات موجب سلب انگیزه و اعتماد دانشجویان و فارغالتحصیلان نخبه به سیستم تربیت و جذب اعضای هیات علمی در وزارت علوم و دانشگاهها خواهد شد، چرا که اصولا نظام و سیستم شفاف و عادلانهای را در این حیطه خطیر و تاثیرگذار در آینده علمی و توسعه ملی نمییابند و به ویژه آنگاه که همکلاسی ضعیف و درس نخوان خود را در کسوت استادی دانشگاه بیابند.
ظلم فاحشی شده است
باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست
وی با بیان اینکه وظیفه مسئولین آموزش عالی است که در این جمع سره از ناسره را جدا کنند و افرادی که شرایط همان آئین نامه های وقت را داشته اند را از فاقدین همان شرایط تفکیک کنند و با متخلفین برخورد نمایند ، اظهار کرد : به هر حال فقدان صلاحیت علمی شامل همه نمیشود. به نظر من اگر اقدامی مناسب توسط ارگانهای نظارتی و بازرسی انجام نگیرد احتمالا جریانی اعتراضی واقع خواهد شد و به ویژه این چند ده هزار نفر داوطلبین ورود به دوره دکتری و متقاضی دریافت بورس تحصیلی مدعی هستند و میتوانند به مراجع ذیربط شکایت ببرند که سرنوشت علمی و دانشگاهی آنها را مدیران قبلی سازمان دانشجویان با اقداماتی از جنس رانتخواری و در گزینشهایی کاملا ناشفاف و غیر رقابتی تغییر دادهاند. بهر حال ظلم فاحشی واقع شده است، هم در حق آموزش عالی و دانشگاهها و هم در حق فارغالتحصیلان مستعد کارشناسی ارشد کشور که به عدالت و صداقت نظام آموزش عالی در فراهم آوردن فرصتهای برابر اعتماد کردند.
وی با بیان این که باید به حال و احوال دانشگاه و علم و پژوهش گریست گفت: سرنوشت سرمایه های انسانی و علمی و اقتصادی کشور ظالمانه مورد دستاندازی واقع شده آنهم توسط خود دانشگاهیان و دوستانی که حتما علاقهمند به نظام و دانشگاهها بودهاند. ولی چه کنیم که قوانین را بر نتافتند و به عمق فاجعه و بدعت گذاری در پذیرش دانشجویان بورسیه التفات نداشتند و صدماتی تقریبا جبران ناپذیر بر پیکره دانشگاهها و آموزش عالی کشور وارد نمودهاند.
سالاری با تاکید بر اینکه یقین دارم که ارگانها و سازمانهای بازرسی و نظارتی در این باره ورود خواهند کرد و راهکاری را برای تصحیح اقدامات خلاف خواهند یافت، گفت: باید تلاش کرد از تکرار این قبیل اقدامات هم جلوگیری شود. یکی از راهکارها وضع قوانین متقن و شفاف توسط مراجع ذیربط و به ویژه توسط مجلس و شورای انقلاب فرهنگی است تا اینگونه نباشد که بورسهای تحصیلی که نوعی سرمایهگذاری و روشی متداول برای تربیت نیروی انسانی دانشگاههاست تابع خط و خط بازی و اشتباهات و خدای نکرده سوء استفاده یک مدیر و یا یک وزیر و معاون وزیر قرار گیرد.
سالاری در پایان افزود : این آقایان میآیند و میروند، ولی دانشگاهها پابرجا خواهد بود و به تربیت نیروی انسانی و پرورش جوانان نخبه و تولید علم و فناوری در کشور باید ادامه دهد. نباید سطح علمی دانشگاهها را که بنیان آن بر توانمندی های اساتید آن دانشگاه استوار است تضعیف کرد. "ذات نایافته از هستی بخش ... چون تواند که بود هستی بخش"، نخبه پروری باید توسط نخبگان انجام شود نه توسط غیر نخبگان، و هر عقل و طینت سلیمی این را تائید میکند.
انتهای پیام
نظرات