• سه‌شنبه / ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ / ۱۶:۲۸
  • دسته‌بندی: فوتبال، فوتسال
  • کد خبر: 93012610469
  • خبرنگار : 71420

"مادر! انتقام جو نباش، جای ما خوب است"/ بخشش در دقیقه‌ 90

"مادر! انتقام جو نباش، جای ما خوب است"/ بخشش در دقیقه‌ 90

چشم شهر دیشب نخوابید. قرار بود بامداد امروز (سه شنبه) جانی اسیر طناب دار شود. اما یک خواب، یک شهر و یک جریان رسانه‌ای، در دقیقه‌ 90 روح بزرگ پدر و مادری را بر انگیخت تا از خون پسرشان بگذرند.

چشم شهر دیشب نخوابید. قرار بود بامداد امروز (سه شنبه) جانی اسیر طناب دار شود. اما یک خواب، یک شهر و یک جریان رسانه‌ای، در دقیقه‌ 90 روح بزرگ پدر و مادری را بر انگیخت تا از خون پسرشان بگذرند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آبان 1386 بود که یک دعوای ساده در چهارشنبه بازار شهر کوچک "رویان" از توابع شهرستان "نور" فاجعه آفرید و زندگی جوانی 18 ساله را به پایان رساند. از آن روز به بعد، او که دستش به خون آلوده بود منتظر مرگ بود و هر لحظه به اندازه یک سال پیر می‌شد تا بامداد امروز (سه شنبه) که خدا به او رحم کرد تا طناب دار از گردنش باز شود.

قرار بود "بلال" خیلی زودتر از این‌ها تقاص جرمش را پس بدهد، اما تقدیر چیز دیگری برایش رقم زده بود؛ گویا هنوز عمرش به دنیا بود تا ما شاهد باشیم که روح یک پدر و یک مادر داغدیده چقدر می‌تواند بزرگ و صبرشان چقدر می‌تواند عظیم باشد.

تنها ثانیه‌ای تا مرگ فاصله داشت، کافی بود به چهار پایه زیر پایش تلنگر بزنند اما "مادر" به یک سیلی بسنده کرد و "پدر" طناب مرگ را از دور گردنش باز کرد.

عبدالغنی حسین زاده، پدر آن جوان 18 ساله است که شش سال قبل جانش را در یک دعوای خیابانی قربانی کرد. او 18 سال است که در "رویان" مدرسه فوتبال دارد و فوتبالیست‌های زیادی را تربیت کرده است. "محسن بنگر" و "محسن یوسفی" دو فوتبالیست نامداری هستند که کارشان را از مدرسه فوتبال "درخشان" شروع کردند.

این مربی قدیمی و کار کشته مازندرانی، صبح امروز (سه شنبه) تنها لحظه‌ای مانده به اجرای حکم قصاص، طناب دار را از گردن بلال باز کرد. اگر پای حرف‌هایش بنشینید بیش از آن که از داغ فرزندش غمگین باشد، از بی‌مبالاتی و خطاهای جوانان این روزگار می‌نالد.

در صدایش لرزش نبود، از کاری که کرده بود کاملا راضی بود و خدا را شکر می‌کرد که در لحظه آخر رحم را بر دل او و همسرش مستولی کرد تا بتواند "ببخشد".

در اینجا صحبت‌های عبدالغنی حسین زاده را می‌خوانید:

* بگذارید ماجرا را از سال 1382 تعریف کنم. در آن سال یک موتوسوار که خلاف جهت خیابان حرکت می‌کرد با پسر 11 ساله‌ام برخورد کرد و او را کشت! چهار سال بعد، پسر بزرگم که 18 سالش شده بود در چهارشنبه بازار "رویان" با دوستانش قدم می‌زد تا این که "بلال" به او تنه زد. بلال در حادثه تصادف موتورسیکلت با پسر کوچکم، ترک راننده بود. عبدالله (پسر بزرگ) از تنه بلال ناراحت شد و به او لگد زد. این جا بود که جوان قاتل از جورابش یک چاقوی معمولی آشپزخانه بیرون آورد.

* بلال جوان بی تجربه ای بود و کار با چاقو را بلد نبود. او ناشی بود و برای همین پرید روی هوا و ضربه‌ای به پسرم زد که متاسفانه شاهرگش را قطع کرد. خودش هم فرار کرد، ولی ماموران نیروی انتظامی او را در خانه‌اش دستگیر کردند.

* قاتل به مدت دو سال زندان بود و ما در دادگاه به دنبال پرونده‌ بودیم. دادگاه در ساری بود که در آن قاتل ارتکاب جرم را انکار کرد، ولی قاضی به او گفت که قبلا اعتراف کرده و حالا اگر می‌خواهد بخشیده شود باید راستش را بگوید. در نتیجه‌ اعتراف کرد.

* شش سال گذشت. در این مدت قاتل در زندان نور اسیر بود و ما منتظر صدور حکم بودیم تا حکم صادر شود و به تایید دیوان عالی کشور برسد، شش سال طول کشید. در نهایت خرداد 92 حکم قصاص رسید، اما چون محرم بود، گفتیم که بهتر است اجرای آن بماند برای بعد.

* اجرای حکم به اسفند 92 موکول شد، اما این بار هم نخواستیم که در شب عید این کار را انجام دهیم. قرار شد حکم 20 فروردین 93 اجرا شود. اما باز هم گفتند که حکم چند روز دیگر یعنی 26 فروردین می‌رسد.

- "قصه یک خواب آسمانی"

* همسرم واقعا آسیب دیده بود. من هر روز در مدرسه فوتبال مشغول بودم و با دیدن بچه‌ها احساس می‌کردم که آنها هم فرزندم هستند. اما همسرم در گوشه خانه بود و عکس بچه‌ها را می دید و ناراحت می‌شد. این وضعیت ادامه داشت تا این که همسرم خواب دید.

* سه روز قبل از اجرای حکم، همسرم خواب دید که پسر بزرگم به پسر کوچکم می‌گوید به "مامان بگو انتقام جو نباشد، جای ما خوب است!" این خواب دل همسرم را کمی آرام کرد و گفتم که این طوری تا روز اجرای حکم می‌توانیم بیشتر فکر کنیم. روز اجرای حکم هم خدا رحم به دل ما انداخت و قاتل را بخشیدیم.

- دخالت ایسنا و 90

* رسانه‌ها درباره ماجرا مطلب نوشتند و برنامه «90» هم قصه ما را پخش کرد. فردوسی‌پور با من تماس گرفت و درخواست کرد که از خون پسرم بگذریم. علی دایی و محسن بنگر هم زنگ زدند. امیر قلعه‌نویی هم دیشب (دوشنبه) زنگ زده بود.

* همه کسانی که زنگ زدند قول‌هایی دادند و گفتند که پول می‌دهند یا مدرسه فوتبال می‌سازند. ما انتظار هیچ پولی نداریم و فقط به خاطر رضای خدا این کار را کردیم.

* اگر کسی می‌خواهد برای بچه‌های شهر ما کاری کند مختار است و به ما مربوط نیست. ما از هیچ کس چیزی نمی‌خواهیم.

* ما دو پسر داشتیم که از دست دادیم و حالا تنها یک دختر برایمان مانده که در مقطع راهنمایی تحصیل می‌کند. از جوان‌ها می‌خواهم که دعوا نکنند و در درگیری‌ها تا می‌توانند شرکت نکنند. اگر هم ناچار به دعوا شدند دست به چاقو یا این چیزها نبرند که خود را اسیر کنند. این تنها نصحیت من به جوان‌ها است.

ا‌نتها‌ی‌ پیا‌م

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۷:۳۱

درود بر شرفت درود بر مردانگيت بخشش شما الگوي جامعه خواهد شد دست فردوسي پور-دايي-قلعه نويي-....درد نکنه که شرافتشون رو به جامعه نشون دادند فقط ميتونم بگم اي ول که تونستيد دل مردم ايران را شاد بکنيد اي ول اي ولللللللللللللللللللل

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۷:۴۲

با اينکه دو تا فرزندشونا از دست دادن باز هم گذشت کردن. روح فرزندانتون شاد و درود بر روح بزرگ شما.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۷:۵۳

اجرت با خدا جوانمرد. انالله وانااليه راجعون

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۸:۰۲

سلام آقا غني خيلي مردي خدا به شماوخانواده شماسلامتي بدهد.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۸:۲۰

روحشون شاد .................. خدا اجرتون بده

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۸:۴۳

درود برپدرومادر ايراني

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۹:۱۴

خداوند فرزندتان را رحمت کند و به شما عمري با عزت و خوشي ارزومندم

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۹:۲۴

سلام درود بر روح بزرگتون واقعا نام مقدس پدر برازنده شماست

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۹:۳۲

روحشون شاد.الهي هم شما و هم فرزندانتون در اون دنيا بهشت و بهشتي باشند.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۰:۰۴

روح هر دو پسرتون شاد يادشان گرامي. يکصد رحمت بر شما پدر و مادر بزرگوار

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۰:۲۵

خدا بهتون صبر بده.اميدوارم از اين به بعد زندگيتون رنگ آرامش ببينه. تواين روزگار نامرد نشون دادين هنوزهم مرد پيدا ميشه.روح ان دو مرحومم شاد کرديد.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۰:۲۹

گذشت خصلت مردان است..

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۰:۳۲

بخشش جايى خوبه که اتفاق سهوى باشه داشتن چاقو اشتباه رو عمدى ميکنه اينجا به نظر من تاوان بهترين گزينه است حالا اين جوون خيالش راحته که اگه ده نفر ديگه رو هم سلاخى کنه باز ميتونه رضايت بگيره اگ

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۰:۴۸

درود بر شما

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۱:۳۸

درود خدا بر بخشنده هايي مثل اين پدر ومادر ايشالا فرزندانشون باشهدا محشور بشن بگين آمين

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۱:۵۹

خدا صبرتان بدهد

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۲:۰۳

خدا همه شما خبرنگاران و عادل فردوسي پور را خير دهد.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۲:۲۵

درود بر آقاي حسين زاده. فردوسي پور مچکريم

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۲:۴۳

من ازراديو ماشين شنيدم گريم گرفت اجرت بااقام علي که به عشقش بخشيدي به خدا ديشب صلوات نذراقام امام زمان کردم که شماببخشيددرودبرشرف شماو همه پهلوانان ازخدابراي خانواده محترمتان ارزوي سلامتي ميکنم دلتان هميشه شاد که دلمان راشادکردي

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۱۸

زنده باد

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۲۹

مرسي

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۳۱

درود بر همشهري خودم جانه مردي تي دا بوووووووم خدا تي 2 تا وچه ره بيامرزه

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۳۳

خدا به شما در آينده خوبي و خوشي عطا خواهد کرد مرگ حق است و همه روزي از اين روزگار و دنيا مي روند و کار شما ماندگار مي شود

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۵۱

تصميم سختي بود ولي بزرگ

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۵۲

نميدونم چي بگم،اما به نظر من اگر قرار باشه اين آدم اعدام نشه كه همينطور هم شده،بايد حداقل به 30 سال حبس محكوم بشه ،همه جاي دنيا همينطوره ،اگه مجازات اعدام هم نداشته باشند به همين راحتي مجرم را نميبخشند،آن هم كسي كه براي يك تنه زدن از جورابش چاقو در مياره؟؟؟منكه موافق نيستم

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۲۳:۵۵

واقعا نميدونم چي بايد گفت به اين پدر و مادر کلي اشک ريختم فقط خدارو شکر به خاطر بودن در کنار انسان هاي مهرباني چون شما

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۰:۱۷

درودخداوند به شما خانواده عزيزوعادل فردوسي پور و خبرگزاري ايسنا

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۰:۳۰

آقاي حسين زاده انشاالله که شما و خانواده تان توي زندگي سلامت و موفق باشين و براي شما و خانواده تان بهترين ها را آرزو ميکنم.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۰:۳۴

از صبح هر بار که خبر اين بخشش بي ظير را در سايتهاي مختلف خواندم چشمانم پر اشک شد و به بزرگي وصف ناشدني شما پدر و مادر داغدار آفرين گفتم. اجرتان با فاطمه زهرا.شما اينک فرزندان بسياري در ايران داريد پدر و مادر عزيزم دوستت دارم.

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۰:۴۸

دمش گرم به مولا

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۱:۰۳

يا علي مدد... خدايا به حق گلوي بريده فرزند علي به اين پدر و مادر از کرم خودت بهترين پاداش ها را اعطا کن. جناب حسين زاده از راه دور دست شما و همسر گراميتان را مي بوسم. ز

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۲:۰۸

سلام . من پاي اين پدر و مادر را ميبوسم براي بزرگ بودنشون . اين يعني مسلمون اين يعني شيعه ي علي . (يا علي)

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۲:۲۹

شما فرشته هستي و بزرگوار

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۵:۱۸

اين کار نشان از بزرگي شمامي باشد حق نگهدارتان باشد

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۵:۵۴

خدارحمتشان کند.جدا که اين خانواده محترم به همه مردم ايران درس انسانيت ومردانگي اموختند.خدا صبر وخيرتان بدهد انشاالله

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۶:۵۴

با سلام اجركم عندالله

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۷:۲۸

ممنونم ايسنا پيگبر بخشش اين جوان بودي

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۷:۵۵

خوب شد ديگه از اين به بعد ميزنن ميکشن بعد با يه برنامه تلويزيوني به زور رضايت طرفو مي گيرن و يا علي از تو مدد. . اينقدر که از قاتل حمايت کرديد از حق بنده خدايي که کشته شده حمايت نکرديد .

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۹:۰۸

تشکر از زبانم قاصر است فقط از خدا ميخواهم به حق خون حسين به شما عزت و برکت دهد...آمين

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۲۰:۱۸

هر کس ممکنه تو يه لحظه دچار اشتباه بشه.خودمو که جاي اين پسر مي ذارم مي بينم خيلي سخته جلوي طناب دار باشي و اميدي به زنده بودن نباشه.بازم خدا رو شکر يه جوون به زندگي برگشت

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۲۰:۴۷

اشک از چشمانم سارزير شد وقتي بزرگواري اين مادر و پدر رو ديدم و بايد بگم واقعا لذتي که در گذشت هست در انتقام نيست درود خدا بر انساينيتتون خدا اين غم بزرگ را برايتان آسان کند و زندگي تان را در کمال آرامش و اسايش قرار دهد امين

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۲۲:۵۱

مردي وجزبخشش ومردانگي انتظاري ازشمانبود.درودبرشرفتون که هربارعکسهاروديدم وخبروخواندم اشک ريختم وغبطه خوردم ب وجودمردان مردوشيرزناني چون شمادرکشورم.درودپهلوان

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۲۳:۰۱

واقعا خوبه که مردم اين شهرستان تا ابد احترام و عزت اين خانواده رو نگه دارنو زود از خاطرشون نره.واقعا نشون داد که مادره.من از شيراز دستش رو ميبوسم.در استانه روز مادر من به وجود همچين مادراني افتخار ميکنم.انشاا.. درس عبرتي بشه براي همه چاقو بدست ها

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۸ ۱۸:۲۰

سلام و درود خدا برشما خدا رحمت کند فرزندانت رابدستورقران عمل کردي خدا جبران ميکند انشاالله شريک غمت هستم

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۸ ۱۹:۳۸

واقعا خدا حفظتون کنه با اين بخشش اجرکم عندالله

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۸ ۲۳:۰۰

از ایسنا خیلی خیلی ممنون. ورزشی شما با همه سایتهای دیگه متفاوته

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۰۰:۵۴

پهلوان زن مازندراني پهلوان مرد مازندراني درود بر شما همه مردم دنيا به اين کار خوب شما واين گذشت معنادار شما افتخار ميکنند. ممنون ممنون ممنون تقاضا ميکنم از مقامات استان مجسمه اين افتخار بزرگ رادر بهترين جاي شهر براي عبرت تاريخ نصب نمايند

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۱۱:۱۲

درود بر مادر بزرگوار و شرم بر كسانيكه آمده بودند با ديدن اعدام لذت ببرند

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۲۹ ۲۰:۳۵

واقعا براي بررسي و اتمام يک پرونده 6 سال زمان لازم است؟

avatar
۱۳۹۳-۰۲-۰۱ ۱۱:۳۵

درود بر شرفتان