کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ پسر جوانی را که برادر معشوقهاش را به قتل رسانده بود دستگیر کردند.
به گزارش سرویس «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در ساعت 8:45 روز پنجم بهمن ماه امسال، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 ، یک فقره کشف جسد متعلق به مرد جوانی به کلانتری 141 شهرک گلستان اعلام شد که با حضور مأموران در محل کشف جسد واقع در شهرک امید دژبان – خیابان عطار نیشابوری ، جسد جوانی حدودا 20 ساله در حالی کشف شد که توسط قاتل یا قاتلان به داخل جوی آب منتقل و صورت جسد نیز به علت اصابت ضربات جسم سخت کاملا خون آلود و دچار شکستگیهای شدید شده بود.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور قاضی رودگر ، بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله و برای شناسایی هویت جسد به بررسی پرونده افراد فقدانی پرداخته و اطلاع پیدا کردند که کمتر از 24 ساعت از زمان کشف جسد، یکی از اهالی شهرک امید دژبان به کلانتری 141 مراجعه و در مورد فقدان پسر 22 ساله اش به نام "امیر" اقدام به طرح شکایت کرده؛ با شناسایی این خانواده و بررسی تصاویر بدست آمده از فقدانی ( امیر )، کارآگاهان اقدام به شناسایی هویت جسد ناشناس کرده و برای اطمینان بیشتر، خانواده فقدانی نیز به اداره دهم دعوت و آنها نیز هویت فرزند خود را شناسایی و تأیید کردند.
با آغاز تحقیقات از خانواده مقتول، آنها در اظهارات خود عنوان داشتند: امیر بهمراه دو تن از دوستان خود به نام آرش و آیدین ، از خانه خارج شده و از آنزمان دیگر به خانه مراجعه نکرده است ؛ بلافاصله محل سکونت آرش و آیدین ( دو برادر ) در شهرک امید دژبان شناسایی و هر دو نفر آنها دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند.
با آغاز تحقیقات از آرش و آیدین ، آنها در اظهارات خود ضمن تأیید گفتههای خانواده امیر عنوان داشتند: به دنبال امیر رفته و هر سه نفر، برای پیاده روی به پارک آبشار رفتیم ؛ حدودا ساعت 01:45 بامداد بود که با ماشین ، امیر را به در منزلش رسانده و از آنزمان دیگر هیچ اطلاعی از او نداریم.
بررسی اظهارات این دو برادر و همچنین دیگر اقدامات پلیسی نشان از تأیید اظهارات آنها در خصوص عدم مشارکت و یا اطلاع از جنایت داشت که ضمن انجام هماهنگی با بازپرس پرونده ، هر دو نفر آنها آزاد شدند.
در ادامه رسیدگی به پرونده ، طرح و بررسی فرضیهها و انگیزههای مختلف جنایت از قبیل اختلاف خانوادگی ، انگیزه مالی و ... در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان در تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند مدتی است که خواهر مقتول به نام "مرجان" ( 19 ساله ) با جوانی به نام احمدرضا ( 21 ساله ) آشنا شده و همین موضوع زمینه درگیری و اختلاف میان خواهر و برادر شده؛ با شناسایی هویت احمدرضا، کارآگاهان به تحقیق از خواهر مقتول پرداخته و متوجه شدند که "احمدرضا" و "مرجان" هشت ماه پیش و از طریق شبکه اجتماعی فیس بوک با یکدیگر آشنا و از آن زمان به بعد، ارتباط آنها با یکدیگر بیشتر شده به گونهای که نهایتا تصمیم به ازدواج گرفته و امیر نیز پس از اطلاع از این موضوع، با ادامه آشنایی مرجان و احمدرضا مخالفت میکند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که احمدرضا ، فرزند یکی از تجار طلا و جواهر ایرانی است که پس از متارکه از همسرش و به همراه سایر اعضای خانوادهاش ( دو خواهر احمدرضا ) از کشور خارج شده و در حال حاضر در کشور آمریکا زندگی میکنند و احمدرضا نیز به واسطه وضعیت مناسب اقتصادی پدر و با در اختیار داشتن سه باب منزل در خیابان ولی عصر، تجریش و باغی در شهر بومهن ، در آنها سکونت و تردد دارد که با شناسایی محلهای سکونت احمدرضا در مناطق تجریش، ولی عصر وشهر بومهن، این محلها تحت مراقبتهای پلیسی قرار گرفته و سرانجام احمدرضا در یکی از خانههای پدری واقع در خیابان ولی عصر ، دستگیر و به اداره دهم منتقل میشود.
احمدرضا در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتباط با مرجان شده؛ اما پس از مواجهه حضوری با مرجان ، به ناچار به آشنایی خود و مرجان اعتراف میکند که با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که احمدرضا در محل جنایت حضور داشته اما وی همچنان منکر هرگونه ارتکاب و یا اطلاع از جنایت میشود تا نهایتا کارآگاهان اطلاع پیدا میکنند که او قصد داشته تا در 24 اسفند ماه، از طریق پرواز تهران – آمستردام از کشور خارج شود و دقیقا بلیط پرواز را چند روز پس از کشف جسد رزرو کرده است.
با توجه به دلایل، مدارک و شواهد بدست آمده ، احمدرضا که چارهای جز اعتراف نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد؛ وی در اعترافاتش به کاراگاهان گفت: زمانی که از طریق مرجان در جریان مخالفت امیر با ادامه آشنایی و ازدواج خود با مرجان قرار گرفتم، تصمیم گرفتم تا با او ملاقات کنم؛ برای همین در ساعت 19 ، چهارم بهمن امسال با مرجان تماس گرفته و از او درخواست کردم تا زمان مراجعه برادرش به منزل را اطلاع دهد؛ ساعت 23:45 مرجان تماس گرفت و عنوان داشت که امیر به همراه دوستانش و برای پیاده روی به پارک رفته ؛ بلافاصله به در خانه آنها مراجعه و منتظر ماندم تا امیر بازگردد؛ نزدیک به ساعت 2 بامداد، امیر بهمراه دوستانش و با یک دستگاه خودرو سواری به در منزل مراجعه کرد؛ پس از دور شدن ماشین و قبل از ورود امیر به داخل خانه، با ماشین به او نزدیک شده و خود را معرفی کردم و از او درخواست کردم تا برای صحبت کردن سوار ماشین بشود؛ زمانیکه امیر سوار ماشین شد، با او شروع به صحبت کرده و همزمان با صحبت کردن، با ماشین در داخل شهرک میچرخیدیم تا اینکه صحبتهایمان به تهدید کردن از سوی امیر تبدیل شد؛ نمیدانم که چگونه شد که زنجیر زیر صندلی را دور گردن امیر انداخته و حدود 10 دقیقه فشار دادم ؛ ناگهان متوجه شدم امیر نفس نمی کشد! در حالیکه بسیار ترسیده بودم، جسد را از ماشین پیاده و به داخل جوی آب بردم و چند ضربه سنگ نیز به صورت جسد زدم و به سرعت از محل دور شدم.
احمدرضا در ادامه اظهاراتش با اشاره به اطلاع مرجان از موضوع جنایت به کارآگاهان گفت: زمانی که مرجان از موضوع قتل برادرش توسط من اطلاع پیدا کرد، به او وعده دادم که او را به همراه خود به آمریکا خواهم برد و به این بهانه از او خواهش کردم تا در خصوص موضوع با کسی صحبت نکند، اما اطمینان داشتم که او نهایتا مرا معرفی خواهد کرد به همین علت و بدون اطلاع مرجان تصمیم گرفتم تا از کشور خارج و نزد پدرم در آمریکا بروم که دستگیر شدم.
مرجان نیز برای انجام مواجهه حضوری با متهم ( احمدرضا ) در اداره دهم حضور داشت، پس از اعتراف احمدرضا به اطلاع از ارتکاب جنایت توسط وی اعتراف کرد و عنوان داشت: اصلا فکر نمیکردم که احمدرضا اقدام به کشتن برادرم کند؛ او تنها قصد داشت تا با امیر صحبت کند که چنین اتفاقی افتاد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به ارتکاب جنایت و همچنین اطلاع خواهر مقتول از واقعیت و عدم اطلاع آن به پلیس، قرار قانونی از سوی قاضی پرونده صادر و هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
انتهای پیام
نظرات