زندگی "هستی" چند روزی است داستان رسانهها شده است، دخترک 8 ساله آبادانی که مردادماه امسال در راه مهاجرت به استرالیا، به همراه مادرش "فاطمه"، مسافر کوچولوی قایقی لرزان شد ولی قاچاقچیان، او و 153 مسافر دیگر قایق را در میان امواج طوفانی اقیانوس رها کردند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خوزستان، هر چند هستی و مادرش از آب گرفته شدند ولی فاطمه، چند روز بعد در بیمارستانی در اندونزی درگذشت و با مرگ او، دربهدری دخترک آغاز شد.
"هستی" را به خانوادهای ایرانی در اندونزی میسپرند و از آن سو با تلاشهای خانواده فاطمه و وزارت امور خارجه ایران، پس از چند ماه جسد مادر طوفانزده به ایران تحویل داده میشود. اکنون، پس از 6 ماه از حادثه قایقی که در میان امواج اقیانوس در هم شکست و هیچوقت به ساحل استرالیا نرسید؛ دخترک آبادانی به ایران بازگردانده شده است.
"هستی" روز جمعه در حالی در یک مرکز خیریه نگهداری از کودکان بیسرپرست در تهران، 8 شمع کیک تولدش را فوت کرد که نمیداند آن بیرون، بر سر حضانت او چه کشمکشی در گرفته است؛ این سو پدری است که در زمان جدایی، حضانت "هستی" را 5 سال پیش به فاطمه واگذار کرد و آن سو اقوام و خویشانی که به هزار دلیل، صلاحیت پدر را برای نگهداری از دخترک تایید نمیکنند و سوی دیگر نیز بهزیستی ایستاده تا تکلیف مشخص شود؛ حق با کیست؟ عاقبت ماجرای "هستی" را تنها دادگاه مشخص خواهد کرد.
دایی "هستی": بهزیستی هم صلاحیت پدر هستی را تایید نکرده است
پدر "هستی" مدعی است که پس از طلاق توافقیشان، حضانت دخترش را خیلی "دوستانه" به مادر او واگذار کرده ولی حالا باید فرزندش را به او پس بدهند. این در حالی است که دهقان، دایی "هستی" با رد اظهارات وی، در این خصوص به خبرنگار ایسنای خوزستان گفت: ما پس از تلاشهای بسیار و پس از چند ماه از آن اتفاقی که برای فاطمه افتاد، توانستیم جسد او را به ایران برگردانیم و خدا را شکر با تلاش پلیس اندونزی و پلیس ایران، هستی هم به دستمان رسید.
دایی "هستی" درباره برگرداندن او به ایران هم گفت: با تلاش پلیس اندونزی و ایران، هستی برگشت و بازگشت او اصلا به شیرالی (پدر هستی) ربطی ندارد چرا که او هیچ تلاشی در این زمینه نداشت و اگر او میخواست تلاشی برای هستی کند در هفت سالی که او در کشور بود، برایش انجام میداد.
وی افزود: اکنون خانواده ما به دنبال گرفتن حضانت هستی هستند. پدر هستی به بهزیستی تهران رفته است که بچه را به او تحویل ندادهاند. او به بهزیستی اهواز هم رفته است که از سوی آنها هم تایید صلاحیت نشده است. به هر حال از طرف خانواده ما اقدام شده است که هستی را تحت پوشش خودمان بیاوریم و بزرگ کنیم.
دهقان گفت: هستی دختری هشت ساله و شجاع و داناست و اصلا هم تمایل ندارد که زیر نظر پدرش باشد و از این موضوع هم بیزار است و دوست ندارد با او زندگی کند.
او مدعی شد: در این مدتی که جسد فاطمه در اندونزی بود ما روز و شب نداشتیم تا جسد او را به ایران منتقل کنیم ولی شیرالی هیچ تلاشی برای برگرداندن هستی نداشت؛ البته میگفت به من پول بدهید تا به آنجا بروم و هستی را بیاورم. او اهل کار کردن نیست و به الکل اعتیاد دارد و جدایی خواهر من هم به این دلیل بود چرا که شیرالی کنترل اعصاب خود را نداشت و به هر صورتی خواهرم را آزار میداد.
وی درباره این که شنیده میشود پدر هستی قرار بوده است در ازای گرفتن مبلغی پول، هستی را به خانواده ایرانی مقیم اندونزی بدهد، اظهار کرد: قرار بود که این اتفاق رخ دهد، خدا را شکر من با ارتباطی که با یکی از خبرنگاران استرالیا و آقای کشکولی که در کنسولگری ایران در اندونزی کار میکند، برقرار کردم، واقعیت را به آنها گفتم و پیگیر برگرداندن هستی بودم. آنها را متوجه کردم که ما خانواده هستی هستیم و دوست داریم که او برگردد و پیش خودمان باشد و خدا را شکر این اتفاق رخ داد و هستی به ایران برگشت.
دایی "هستی" درباره اینکه پدر هستی گفته است که به طور مرتب فرزندش را پس از جدایی میدیده است، تاکید کرد: اصلا به این صورت نبود. شما به پدرش بگویید یک فیش بیاورد که به اندازه 50 هزار تومان به این بچه کمک کرده باشد. پس از جدایی و دادن حضانت هستی به خواهرم، دیگر دلیلی نداشت که هستی را ببیند.
او ادامه داد: شیرالی پس از جدایی از خواهرم ازدواج کرد و اصلا هم هستی را نمیدید. در حال حاضر هم فکر میکنم او روی یک تاکسی در آبادان کار میکند و مطمئن هم نیستم که حتی تاکسی هم از خود او باشد. در ان زمان هم خواهرم از سوی همسرش و خانواده همسرش هیچگونه حمایتی نشد.
دهقان گفت: اکنون هم به عنوان دایی هستی آمادگی کامل دارم که حضانت او را بر عهده بگیرم و او را با بهترین امکانات بزرگ کنم. خانواده من هم با آغوش باز با توجه به اینکه هستی از گوشت و خون خودمان است، او را میپذیرند.
دایی "هستی" گفت: اگر فاطمه غرق شد و جانش را از دست داد، صرفا به خاطر خوشبختی هستی بود. آرزوی فاطمه این بود که همراه با هستی به استرالیا برود تا دخترش درس بخواند و پزشک و مهندس شود. هستی، زندگی فاطمه بود. به هر حال ما برای بزرگ کردن هستی مشکلی نداریم.
پدر "هستی": از همه شکایت میکنم
از آن سو، امید شیرالی، پدر "هستی" در تهران حضور یافته و مصرانه تاکید دارد که همه علیه او هستند. شیرالی به ایسنا گفت: در ابتدا باید بگویم از تمام سایتها و روزنامهها که علیه من بدون آن که من را دیده باشند و بشناسند، مطالبی نوشتهاند؛ شکایت میکنم و از هیچکدام آنها نمیگذرم.
وی درباره زندگیاش با فاطمه توضیح داد: من سال 82 با دهقان ازدواج کردم و اسفندماه 87 بود که با توجه به اینکه با یکدیگر تفاهم نداشتیم به صورت توافقی و دوستانه از یکدیگر جدا شدیم. من با توجه به اینکه هستی دختری سه ساله بود و احتیاج داشت بیشتر نزد مادرش باشد و سایه او بالای سرش باشد، حضانت او را دوستانه به دهقان دادم.
وی خاطرنشان کرد: پس از جدایی از دهقان، هستی را میدیدم و با او ارتباط داشتم. من پس از جدایی با خود دهقان هم مشکلی نداشتم و بیشترین فاصله زمانی که هستی را میدیدم یک روز در میان بود و اکنون هم دنبال آوردن هستی پیش خودم هستم.
شیرالی افزود: دهقان، هستی را بدون اطلاع من از کشور خارج کرد و اکنون میتوانم شاکی باشم که چه مرجع قانونیای اجازه داده فرزند من بدون اجازه از کشور خارج شود. من میتوانم اکنون از پدر و مادر خود دهقان هم شکایت کنم چرا که خبر داشتند و به من اطلاع ندادند که دهقان میخواهد فرزندم را از کشور خارج کند ولی با توجه به اینکه من آدم جنجالی و اهل تنش نیستم و با توجه به اینکه خانواده دهقان داغدیده بودند، از آنها شکایت نکردم و گذشت کردم. من میخواهم خودم و فرزندم در آرامش باشیم.
وی ادامه داد: من برای برگرداندن هستی از طریق وزارت امور خارجه پیگیر شدم که تک به تک نامههای پیگیریام را هم دارم. در حالی که وزارت امور خارج اعلام کرده است که اصلا پدر هستی پیگیریای نکرده است. آنها چهطور میتوانند با مدارکی که من از آنها دارم بگویند من پیگیریای نداشتم؟ من از امور خارجه هم شکایت میکنم.
پدر "هستی" گفت: از زمانی که این اتفاق برای دهقان افتاد، پیگیر برگرداندن جسد او هم بودم چرا که اگر جسد برمیگشت، بچه هم با او برمیگشت. من در این راستا مرتب با دادستان امور بینالملل هم در ارتباط هستم و او تمام جریانات را میداند و حتی با من تماس گرفت و گفت که هستی در حال بازگشت به ایران است. این جریان بین من و دادستان امور بینالملل عاطفی شده و او نسبت به این موضوع حساس شده است و میگوید زمانی که هستی آمد او را بیاور تا من هم او را ببینم.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه شما پدر "هستی" هستید، پس چرا نمیگذارند او را ببینید؟ گفت: با توجه به این حضانت با دهقان بوده است، سرپرستی او با من نیست. اکنون این موضوع در حال طی شدن مراحل قانونی است تا هستی به من سپرده شود که من هم این موضوع را پذیرفتهام. به هر حال برای من سخت است که در این چهار روزی که هستی به اینجا آمده است، نتوانستهام او را ببینم. من هنوز یک ثانیه هم هستی را ندیدهام واقعا این چه قانونی است که من نمیتوانم فرزندم را ببینم؟
پدر "هستی" درباره اینکه شنیده شده است هستی تمایلی برای بازگشت به ایران نداشته است، گفت: این موضوع در حد شنیدههاست. هستی بچه است و حرف بچهها زود به زود تغییر میکند. به هرحال آدمهای بسیاری در اطراف او بودند که روی ذهنیت او کار کردند. من این موضوع را که هستی دوست نداشته است به ایران برگردد را تکذیب میکنم. همه اکنون شدهاند دایههای دلسوزتر از مادر. من اکنون دغدغه مدرسه هستی را دارم؛ او یک سال از مدرسه عقب افتاد، اکنون باید کلاس سوم باشد که امسال را به مدرسه نرفت.
شیرالی درباره این که از گوشه و کنار شنیده میشود که او اعتیاد دارد، عنوان کرد: من چهار روز است که در تهران در ادارات جهت پیگیری این موضوع حاضر شدهام پس من با توجه به اینکه مشکلی ندارم حاضر شدهام. اکنون مساله بچهام در میان است و اگر من مشکلی داشتم که نمیتوانستم پا به میان بگذارم. من این جا حی و حاضر و همراه با مدارکم حضور دارم.
پدر "هستی" درباره اینکه گفته شده که او حاضر بوده در ازای گرفتن مبلغی پول، هستی را به یک خانواده اندونزی بدهد، گفت: این هم مانند سایر موضوعات صحت ندارد. من که در به در دنبال هستی هستم، مگر بیمارم که این کار را انجام دهم؟ من در پالایشگاه آبادان کار میکنم، مگر بیمارم که کار و زندگی و زن و بچهام را رها کنم و به دنبال این موضوع بدوم؟ من از رییس بهزیستی خوزستان هم به خاطر بیان موضوعاتی درباره من شاکی هستم. او چگونه با توجه به اینکه من در این شهر زندگی میکنم من را پیدا نکرد؟ در حالی که دادستان تهران، پلیس بینالملل، روزنامه نگاران تهران، سفارت اندونزی، بلافاصله مرا پیدا کردند که من نسبت به این موضوع از رییس بهزیستی خوزستان شاکی هستم. او وقتی که موضوعاتی را در مورد من شنید باید توی دهن افرادی میزد که اینگونه صحبت کردند. او باید میگفت که شنیدهها باید طبق اسناد و مدارک باشد. من واقعا برای این تشکیلات و سیستم متاسف هستم.
وی با بیان اینکه من فقط بچهام را میخواهم، افزود: من برای دیدن هستی لحظه شماری میکنم. من از خانواده خودم نیز که عمری هست با آنها مشکل دارم، میخواهم در زندگیام دخالت بیجا نکنند. من از آنها میخواهم از زندگی من دست بردارند و به زندگی خودشان بچسبند. اینها بودند که توطئه کردند و هزار حرف را به کذب گفتند. از آنها میخواهم چشم طمع از بچه من بردارند. پدری که نتوانست من را بزرگ کند چگونه میخواهد بچه من را بزرگ کند.
پدر هستی درباره زندگیاش پس از جدایی از دهقان گفت: من پس از جدایی ازدواج کردم و در حال حاضر هم از همسر دومم فرزندی ندارم. هستی با توجه به ارتباطی که با من داشت رابطه خوبی هم با همسر دومم داشت. هستی دختری اجتماعی، باهوش و بسیار زرنگ است و تمام افراد سازمان بهزیستی هم به من میگویند که ماشاءالله او دختر باهوشی است.
همسر اول "فاطمه": شیرالی پس از فوت فاطمه هیچ عکسالعملی نداشت
"فاطمه" سالها پیش و قبل از آشنایی با پدر "هستی"، با پسرعموی خود ازدواج کرده بود که ازدواج ناموفق آنها به جدایی انجامید. با این حال طبق اظهارات خانوادگی، رفت و آمد فامیلی فاطمه و پسرعمویش ادامه داشت.
علی دهقان، همسر اول فاطمه دهقان، با توضیح چگونگی برگرداندن جسد فاطمه پس از حادثه غرق شدن قایق در راه استرالیا، گفت: ما تمام توانمان را برای برگرداندن جسد فاطمه گذاشتیم که همسرم نقش بسیاری در این موضوع داشت و برای برگرداندن هستی هم تلاش کردیم و با توجه به اینکه هستی را به ما تحویل نمیدادند به جاهای مختلف سپردیم تا پدر هستی (شیرالی) را ساپورت مالی کنند تا او بتواند به اندونزی برود و هستی را مستقیما تحویل بگیرد که البته هر چه به پدر هستی گفتیم که به اندونزی برود او را تحویل بگیرد به بهانههای مختلفی از جمله اینکه "پاسپورتم مشکل دارد" برای تحویل هستی نرفت.
وی گفت: به هر حال ما خودمان پیگیر این موضوع شدیم و در نهایت، پادرمیانی وزارت امور خارجه و بهزیستی موجب برگرداندن هستی به ایران شد.
پسرعموی مرحومه فاطمه دهقان گفت: من نسبت به اینکه در روزنامهها مینویسند هستی بچهای بیسرپرست است گلایه دارم، چرا که همه ما همهجوره برای برگرداندن او اقدام کردیم و تا آنجا که در توانمان بود کمک کردیم.
او ادامه داد: خیلیها دوست دارند که سرپرستی هستی را قبول کنند و خود من هم دوست دارم سرپرستی او را قبول کنم. فاطمه دهقان دختر عموی من بود. او از دوستهای خانوادگی و صمیمی همسر دوم من است و پس از جدایی او از شیرالی، فاطمه همراه با هستی به خانه ما میآمد و با ما ارتباط داشت. به هر حال من و همسرم برای سرپرستی هستی هیچ مشکلی نداریم ولی بزرگترین مشکل ما این است که تمام خانواده پدری هستی مدعی او هستند.
وی درباره اعتیاد شیرالی پدر هستی عنوان کرد: من این موضوع را نمیدانم ولی این را میدانم پس از فوت فاطمه در آن حادثه، او هیچ عکسالعملی نداشت.
دهقان درباره اینکه شنیده میشود پدر هستی قصد داشته در ازای مبلغی پول، هستی را به خانوادهای در اندونزی بدهد، گفت: نمیدانم شغل پدر هستی چیه و اینکه قرار بوده او چنین کاری را انجام دهد را هم نشنیدهام، ولی او فرد معاملهگری است.
وی افزود: من از همسر دومم دو فرزند پسر دارم که پسر بزرگم که هشت ساله است وقتی عکس هستی را میدیدید برای او گریه میکرد و میگفت چرا او را به این جا نمیآورید.
پسرعموی مرحومه فاطمه دهقان تاکید کرد: بالاخره شیرالی پدر هستی است ولی با چیزهایی که از او دیدهایم؛ اگر هستی به خانه او نرود بهتر است.
معاون بهزیستی خوزستان: مدارک میگویند پدر هستی او را نمیخواست
در نهایت، بهزیستی خوزستان با اعزام نمایندهای به تهران که از بدو ورود "هستی" به کشور در فرودگاه امام پیگیر مراحل قانونی ماجرا بوده، منتظر حکم دادگاه برای تعیین تکلیف هستی است.
محمدرضا عباسی، معاون امور اجتماعی بهزیستی خوزستان در این خصوص به خبرنگار ایسنای خوزستان گفت: من نمیگویم پدر هستی اعتیاد دارد و یا خیر بلکه صحبت من این است که ورود یا خروج هر کودکی به بهزیستی با حکم دادگستری انجام میشود. در حال حاضر هستی در تهران است و زمانی که به خوزستان تحویل داده شد پدر او اگر مدعی است که صلاحیت نگهداری هستی را دارد، میتواند اقدام کند و مستنداتی را به دادگاه ارایه دهد، پس از آن اگر دادگاه هم حکم نگهداری فرزند را به پدرش بدهد، ما "هستی" را به پدرش میدهیم.
معاون بهزیستی خوزستان درباره چگونگی واگذاری حضانت "هستی" به مادرش پس از طلاق والدین و همچنین امکان واگذاری "هستی" به پدرش گفت: با توجه به مدارکی که همکاران من در آبادان در اختیار دارند، مستندات و مدارکی وجود دارد که پدر "هستی" در زمان جدایی از مادرش اعلام کرده که فرزندش را نمیخواهد.
عباسی ادامه داد: هنوز هم مشخص نیست که چه زمانی هستی را به خوزستان برگردانند و اصلا ممکن است دادگاه تهران حکمی را مبنی بر ماندن او در تهران، صادر کند.
معاون امور اجتماعی بهزیستی خوزستان گفت: هر فردی که صلاحیت نگهداری هستی را داشته باشد باید به دادگستری رفته و در صورت تایید صلاحیت و با صدور حکم دادگاه، این کودک را به او میدهیم. به هر حال در این زمینه تشخیص با دادگاه است.
وی درباره وضعیت کنونی "هستی" اظهار کرد: 11 بهمن ماه روز تولد هستی بود که برای او در تهران جشن تولد گرفتند و حالش خوب است و هیچ مشکلی هم ندارد، ولی این که هستی تا کی در آن مرکز خیریه در تهران بماند، مشخص نیست.
سرنوشت، "هستی" را از موجهای طوفانی اقیانوسی دور دوباره به خاک مادری بازگرداند ولی کسی نمیداند ساحل امن زندگی دخترک کجاست؟ سرنوشت "هستی" کجا لنگر میاندازد؟
گزارش از: پریسا زنگنهمنش، خبرنگار ایسنای خوزستان
انتهای پیام
نظرات