آلودگی هوا در استانهایی مانند گیلان معمولا دور از تصور مردم است. اغلب ساکنان استانهای شمالی با توجه به برخورداری از طبیعت سبز، بکر و زیبا بر این تصور هستند که شهرها و روستاهایشان از آلودگی هوا ایمن هستند و از این باب خطری آنها را تهدید نمی کند.
شاید این تصور به این دلیل بیشتر نهادینه شده که ساکنان کلانشهرهایی چون تهران و اصفهان در زمان آلودگی هوا به استانهای شمالی سفر میکنند و ایام خود را برای بهرهبردن از هوای پاک در استانهایی چون گیلان میگذرانند. اما آیا استانهایی چون گیلان با وجود طبیعت سبز خود از آلودگی هوا در امان هستند؟
دکتر محسن محمدی استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان است که حوزه تخصصیاش، آلودگی محیط زیست است، در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه گیلان، به سوالاتمان در این زمینه پاسخ داد که در ادامه میخوانید:
تصور اغلب مردم گیلان این است که استان ما از آلودگی هوا در امان است. آیا این تصور از لحاظ علمی درست است یا خیر؟
نه تنها این تصور درست نیست بلکه باید اعلام کنم که خطر آلودگی هوا در استانهایی چون گیلان با درصد رطوبت بالا بسیار خطرناکتر از مناطق خشک است، زیرا در صورت آلودگی هوا بارش بارانهای اسیدی را شاهد خواهیم بود که نه تنها به انسان، بلکه به گیاهان و خاک نیز صدمات جبران ناپذیری وارد میکند و به نوعی خطر آلودگی در مناطقی چون گیلان به مراتب بالاتر از مناطق خشک است.
باران های اسیدی همانی است که به احتمال قریب به یقین چندی پیش در اهواز شاهد آن بودیم که مردم را راهی بیمارستانها کرد؟
بله، این بارانها میتوانند در مناطقی که پوشش گیاهی دارند، حالت پلاسیدگی در گیاه به وجود آورند و از سوی دیگر ارگانیزم خاک را به هم بریزند و خاک را ناایمن کنند و گونههای زیست محیطی ما را از بین ببرند.
در استانی چون گیلان منابع آلوده کننده هوا بیشتر چیست؟ آیا نقش صنعت در این امر پررنگ تر است یا خودروها؟
مطمئنا هر دو عامل ذکر شده میتوانند منابع آلاینده هوا باشند، اما در استانی چون گیلان که تردد خودروهایی که از مدلهای پایینتری برخوردارند و احتراق در آنها به خوبی صورت نمیگیرد، میتواند نقش پررنگ تری را ایفا کند. در اکثر شهرهای ما که از وسعت چندانی نیز برخوردار نیستند، خیابانها باریک هستند و عبور و مرور در آنها به کندی و با ترافیک صورت میگیرد، لذا همین ترافیک باعث میشود که خطر آلودگی هوا از قبل خودروها افزایش یابد. از سوی دیگر محلههای اکثر شهرهای ما سنتی بوده و جریان هوا به صورت چرخشی در آنها به خوبی صورت نمیگیرد، پس معماری شهر نیز در این امر دخیل است.
با توجه به جغرافیای استان، کدام شهرها بیشتر در معرض خطر بارش بارانهای اسیدی هستند؟
از آنجا که رشت کلانشهری است که مرکزیت استان را در دست دارد و تمرکز بیشتری در آن از فعالیتهای صنعتی و حتی تردد خودرو را در آن شاهدیم، این خطر برای رشت بیشتر از سایر شهرها احساس میشود.
در این میان با وجود چنین تهدیداتی چه کار باید کرد؟ آیا میتوان مانع از بروز آن شد؟
اگر نگاهی علمی به محیط زیست داشته باشیم، میتوانیم توسعه پایدار را در کنار حفاظت از محیط زیست داشته باشیم. در واقع اگر معماری شهرهایمان را با توجه به معیارهای زیست محیطی رعایت و احداث کنیم یا صنایع را با توجه به طرح آمایش سرزمینی ایجاد کنیم و در نهایت نگاهی کلان با برنامه ریزی داشته باشیم، میتوانیم از بروز آلودگیها جلوگیری کنیم.
اما برنامه ریزیها و سیاستگذاریها در دست مسئولان است و مردم در این میان معمولا چندان نقش واضحی ندارند.
درست است پس این مسئولیت سیاستگذاران و برنامه ریزان کلان را دشوارتر میکند. باید نگاهها در بعد کلان، سپس منطقهای باشد نه اینکه سلایق فردی را در حفاظت از محیط زیست وارد کنیم و حتی گاهی با نگاههای احساسی مسائل را مدنظر قرار دهیم، بلکه با نگاهی علمی و نه سلیقهای، مسائل ارزیابی شود.
آیا تشکلهای مردم نهاد در این مسیر میتوانند عالمانه وارد شوند و به نوعی علاوه بر معطوف کردن افکارعمومی به مسائل زیست محیطی، نقش مهمی ایفا کنند؟
تشکلهای مردم نهاد میتوانند در این مسیر نقش خوبی ایفا کنند البته اگر به دور از نگاه احساسی، کاملا علمی به مسائل توجه کنند، زیرا نمیتوان مردم را از توسعه دور نگاه داشت به این دلیل که محیط زیست در خطر است. باید توجه کنیم که توسعه پایدار در حین اینکه عمران، آبادانی و رشد صنعت را همراه میآورد، تضمین کننده حفاظت از محیط زیست نیز هست. پس بهره مندی از همه این موارد در کنار هم و با تکیه بر علم روز امکانپذیر است.
انتهای پیام
نظرات