یک استاد دانشگاه با تاکید بر نقش دیپلماسی عمومی در تحولات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه گفت: دولتهایی که ارتباط نزدیکی با مردم داشته باشند، میتوانند در این دوره جدید سیاست خارجی تاثیرگذاری در عرصه بینالمللی داشته باشند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمد جمشیدی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران صبح دوشنبه در همایش ملی "نظریههای روابط بینالملل و سیاست خارجی کشورهای خاورمیانه" که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، درباره مولفههای ضد رئالیستی خاورمیانه پس از بیداری اسلامی گفت: تحولات بیداری اسلامی که از سال 2011 آغاز شده است، از چنان اصالتی برخوردار بوده که نه تنها بر سیاستهای قدرتهای منطقهیی بلکه بر سیاست قدرتهای بزرگ نیز تاثیر گذاشته است.
او با بیان این که تحولات منطقه، خاورمیانه، ساخته و پرداخته قدرتهای منطقهیی و خارجی نیست، اضافه کرد: همان گونه که آمریکاییها از همان ابتدا این تحولات را به خوبی درک کرده و اعلام کردند خاورمیانه در دوران گذار به سر میبرد، در حال حاضر این منطقه در دوره انتقالی است.
وی ادامه داد: مولفههای جنس تحولات اخیر خاورمیانه به گونهای است که رئالیسم در آن چندان جایی ندارد و قدرت تدوین آن را نیز ندارد. برهمین اساس باید به دنبال رویکردهای دیگر باشیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به ویژگیهای مهم تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه افزود: در این تحولات مردم به عنوان بازیگران جدی در منطقه محسوب میشوند. این مساله بسیار مهم است، زیرا برای اولینبار در منطقه خاورمیانه اتفاق میافتد که مردم در سیاست به شکل تودهای حاضر شدهاند.
جمشیدی خاطرنشان کرد: در این تحولات، پوسته ساختار رئالیستی در کشورها شکسته شده و افکار عمومی جایگاه ویژهای دارد. در واقع مخاطب اصلی سیاست خارجی این منطقه که برخلاف گذشته حاکمان و دولتها بودهاند، مردم هستند و دیپلماسی عمومی در این راستا به عنوان یک اصل مدنظر قرار گرفته است. برهمین اساس دولتهایی که ارتباط نزدیک با مردم داشته باشند میتوانند سیاست خارجی مطلوبی در عرصه بینالمللی ارائه کنند.
او ادامه داد: در این تحولات ایدهها و هنجارها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از عوامل مهم در تحولات بیداری اسلامی، بروز گرایشهای اسلامگرایی به نحوههای مختلف مانند سلفیها و اخوانیهاست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در وضعیت جدید در منطقه، حرکت کشورها به سمت الگوی مطلوب در حکومت است. با توجه به این که این الگو باید بومی باشد، تنها دو الگوی ایران و ترکیه وجود دارد. برهمین اساس آمریکا به شدت به الگوی ایرانی حمله میکند، زیرا از الگوگیری از ایران میترسد.
جمشیدی اضافه کرد: اکنون در خاورمیانه بعد از تحولات بیداری اسلامی ثبات و امنیت کشورها مفروض نبوده و به چالش کشیده شده است. برهمین اساس دیگر داشتن تسلیحات پیشرفته و قدرت نظامی بالا، امنیتزا نیست و تهدیدها درونزا شده است.
وی با اشاره به اتحاد نزدیک برخی کشورهای منطقه مانند مصر و لیبی با قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا تصریح کرد: در تحولات اخیر دیگر اتحادها و ائتلافها مورد اعتماد نیستند. بهگونهای که اگرچه مصر و لیبی از متحدان آمریکا در منطقه محسوب میشدند، اما نتوانستند از این تحولات مصون بمانند.
انتهای پیام
نظرات