هجدهم تیرماه سال 90 دنیا برای «زیور» تمام شد. قرار بود یک هفته دیگر عروسی دخترش «یثری» با چه سور و ساتی در سرابله برگزار شود. اما انگار دنیا تقدیر دیگری رقم زد و جسد سوخته «یثری» روی دست مردمان شهر تا قبرستان همراهی شد. «زیور» دقیقا یادش هست که چه اتفاقی افتاده اما میگوید این روزها تنها هدفش سر و سامان دادن به زندگی دو پسر نوجوانش است که از غم مرگ خواهرشان و سوختگی و نابیناشدن مادرشان به شدت حساس شدهاند. او با چنان روحیهای صحبت میکند که تصور هم نمیشود در آتش حسادت و کینه خانواده شوهرش سوخته و حتی دخترش نیز جانباخته است و تنها قصاص را مرهمی بر دردهایش میداند.
زیور پروین در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در تشریح جزئیات شب حادثه، گفت: پس از فوت همسرم، من و فرزندانم (یک دختر و دو پسر) در خانهای زندگی میکردیم که در طبقه فوقانی آن برادرشوهرم زندگی میکرد و به دلیل اذیتها و تهدیدات گاه به گاه آنان، در صدد جابجایی برآمدیم و سرانجام آنان کینه و نارضایتی خود از ما را در عروسی «یثری» نشان دادند؛ به گونهای که مخالف این ازدواج بوده و حتی یک روز قبل از وقوع این حادثه گفتند که مخالف این ازدواج هستند.
وی با بیان اینکه شب حادثه به اصرار دو عموی بچهها (اسفندیار و یادگار)، دو پسرم به نامهای «محمد» و «مهدی» جدا از من و «یثری» خوابیدند، گفت: نیمههای شب بود که متوجه حضور افرادی در میان کارتنهای اثاثیه شدم، اما بیاعتنا خوابیده و نیمههای شب بود که متوجه حضور دو نفر در بالای سر خود شدم. اما دیگر کار از کار گذشته بود و آنها کینه خود را با چهار لیتر اسید به ما ثابت کردند.
این قربانی اسیدپاشی با اشاره به مرگ دخترش «یثری» بر اثر شدت جراحات وارده و سوختگی ناشی از اسید، گفت: این روزها آنقدر نابینایی و فقر به من فشار میآورد که گاهی تمامی احساسات مادرانهام را کنار گذاشته و خدا را شکر میکنم که «یثری» نیست. چرا که معتقدم خدا او را دوست داشت تا شاهد این همه رنج و زحمت نباشم. با وجود آن که در تمام مدت دلم برای او تنگ میشود و یاد حرفهای شب آخرش میافتم، اما خوب شد که مُرد و این همه سختی را نکشید.
زیور میگوید: پرونده قصاص برادر شوهرش تنها معطل نظریه پزشکی قانونی است و اگر این اتفاق بیفتد، سرانجام پس از حدود سه سال میتواند مرهمی برای چشمهای نابینایش که قربانی اسیدپاشی مردی کینهتوز شده، پیدا کند.
او با انتقاد به بیتوجهی مسئولان به وضعیت جسمانیاش، میگوید که مگر چند مورد اسیدپاشی در کشور رخ میدهد که مسئولان نمیخواهند هزینههای درمانی آن را متقبل شوند و این در حالی است که من یک بار تا مجلس شورای اسلامی رفته و میخواستم تا با دیدن رییس مجلس او را در جریان مشکلات زندگیام بگذارم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
این قربانی اسیدپاشی با اشاره به هزینههای سرسامآور معالجهاش میگوید: من با مادر پیرم زندگی میکنم، اما این هزینههای سنگین معالجه و تامین معاش دو پسر نوجوان باعث شده است که شرمنده مادرم نیز باشم.
وی با بیان اینکه در هر بار عمل جراحی، میلیونها تومان هزینه صرف میشود، گفت: با این حال اگر امیدی به بهبودی داشتم، دلم نمیسوخت. اما پزشکان از من قطع امید هم نکردند و امیدوارم مردم یا دولت به من در ادامه راه درمان کمک کنند.
این قربانی اسیدپاشی با بیان اینکه حدود سه سال از این اتفاق میگذرد، اما اتفاق خاصی در مورد پروندهاش رخ نداده است، گفت: فکر میکردم با مرگ دخترم بر اثر اسیدپاشی و تشکیل پرونده جدیدی تحت عنوان "قتل"، روند رسیدگی سریعتر شود؛ اما انگار کسی برایش مهم نیست که چه بلایی بر سر یک خانواده آمده است.
وی با اشاره به تهدیدات خانواده همسرش مدعی شد: «لیلا» همسر «یادگار» که طراح اصلی این نقشه بود، با قرار وثیقه آزاد است و این در حالی است که چند روز پیش به منزل دامادم مراجعه و به او گفته است که «زیور» به چه حقی پرونده را پیگیری میکند. شما بگویید واقعا من به چه حقی نباید این پرونده را پیگیری کنم.
این قربانی اسیدپاشی میگوید هنگامی که تنم سالم بود، لحظهای تهدیدهای آنان رهایم نمیکرد، حالا که بیمارم، بارها تهدید کردهاند که به دلیل نابینایی، صلاحیت نگهداری دو پسرم را ندارم و آنها را از من خواهند گرفت.
زیور میگوید: تعیین حقوق ثابت میتواند تنها درد کمی از ما را تسکین دهد، نه اینکه آقای احمدینژاد یک میلیون تومان کمک بلاعوض کند و پایین برگه تقاضای من با وام چهار میلیونی موافقت کند و این در حالی باشد که باید دو ضامن به بانک معرفی کنم و جای سئوال است، من ضامن از کجا باید بیاورم؟
به گزارش ایسنا، زیور این روزها به نبود دخترش که هیچ، به نبود دلخوشی در زندگیاش عادت کرده است. این روزها چهره زیور که روزگاری برای زیبایی نیازی به زیور نداشت، به مانند شمع آب شده، مچاله است اما آنگونه که خود میگوید، اسید این بلا را بر سرش نیاورد، بلکه تهدید و زخمزبان است که آبش کرده است.
در حالی زیور این روزها پس از گذشت حدود سه سال به انتظار قصاص عاملان این جنایت است که برای ادامه زندگی و تامین هزینههای درمان، نگران است.
انتهای پیام
نظرات