سرمربی سابق تیم ملی پینگ پنگ با حضور در ایسنا درباره مشکلات موجود در این فدراسیون و دلایل استعفایش صحبت کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بیش از یکسال از المپیک 2012 سپری می شود، رقابت هایی که برای پینگ پنگ ایران با درخشش نوشاد عالمیان متفاوت بود، اما حالا حال ورزش راکت بدستان خوب نیست. نوشاد هم ازشرایط آرمانی خود دور شده است که حضور ضعیف او در جام جهانی بلژیک، تور حرفه ای لهستان و روند نزولی اش در رده بندی جهانی تاییدی بر این ادعاست.

از سویی دیگر اتفاقات متعددی همچون به تعویق افتادن مسابقات انتخابی، راه ندادن ملی پوشان به آکادمی برای تمرین، خط زدن بازیکنانی که سرمربی آن ها را به اردو فراخوانده، استعفای سرمربی تیم ملی، فراخواندن بازیکنان تیم ملی به کمیته انضباطی، این ورزش را در صدر خبرهای ورزشی قرار می دهد. به نظر می رسد این حواشی سری دراز دارد و نیاز است برای پایان دادن به مشکلات موجود کمی عمیق تر به مسائل پینگ پنگ نگاه شود تا صریح و شفاف مشخص شود مشکل اصلی پینگ پنگ چیست؟

ابراهیم علیدخت، که از ابتدای سال جاری به عنوان سرمربی در تیم ملی حضور داشت نزدیک به یک ماه است به دلیل آنچه که خود نداشتن اختیار تام عنوان می کند از این سمت استعفاء داده است. دلایل استعفای او تا چندین روز مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و حتی محمد زارع پور رییس فدراسیون بارها در رسانه ها درباره علت استعفای سرمربی تیم ملی صحبت کرد و عنوان کرد که علیدخت اختیار تام داشته است.

سرمربی سابق تیم ملی پینگ پنگ با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در گفت وگویی تفصیلی، از آنچه که در مدت همکاری‌اش با فدراسیون پینگ پنگ بر او گذشته با صراحت صحبت کرد. علیدخت در این مصاحبه موضوعاتی را مطرح کرده که زوایای تازه ای را نسبت به آنچه که در فدراسیون پینگ پنگ می گذرد برای مسوولان و جامعه ورزش ایران باز می کند. ایسنا با انتشار صحبت های سرمربی سابق تیم ملی پینگ پنگ در عین حال حق پاسخگویی افرادی که نامشان در این مصاحبه منتشر شده را محترم شمرده و آماده انعکاس اظهار نظر این افراد است.

در ادامه گفت وگوی ابراهیم علیدخت ، سرمربی سابق تیم ملی پینگ پنگ را می خوانید:

*آقای علیدخت، زمانی که می خواستید به تیم ملی بیایید می گفتید که من به حواشی کار ندارم و می خواهم به تیم ملی کمک کنم اما چه شد که استعفاء کردید؟

از همان اول که مربیگری را با کلی واسطه و پادرمیانی بسیاری از افراد قبول کردم هیچگاه بحثم، درباره مزایا نبوده است بلکه درباره این بود که چه اختیاراتی دارم. من در حوزه خودم اختیار تام می خواستم و زمانی که می گفتم "اختیار تام" خیلی ها می گفتند که علیدخت اختیارات می خواهد که تعیین کننده باشد در حالی که ما در حوزه کاری هیچ کسی نه دخالتی کردیم و نه مشکلی داشتیم بلکه هر کاری که توانستیم را انجام دادیم. اما نمی توانستم با این شرایط کار کنم که افراد دیگری تصمیم بگیرند و من اجرا کننده باشم. آیا در رشته های دیگر مثل والیبال یا فوتبال افراد دیگری تصمیم می گیرند که اردو چه زمانی باشد یا چه بازیکنی به اردو بیاید؟ سرمربی حق تعیین نفرات را ندارد و تنها باید پاسخگو باشد؟ متاسفانه برخی افراد به همه چیز بله گفته اند و تحت هر شرایطی تنها خواسته اند که باشند و این موضوع برای فدراسیون ها بد جا افتاده و باعث شده است که مسوولان فدراسیون در همه کار دخالت کنند. در حالی که مسوولان تنها باید اختیاراتی که در حوزه کاری افراد است را به آن ها بدهند و از آن ها کار بخواهند اما اگر اختیاراتی نداشته باشند چطور می توانند پاسخگو باشند؟ در کار من هم بعد از 28 روز دخالت کردند و من هم استعفاء دادم.

* پیش از آن که شما هم به فدراسیون بیایید، شائبه های دخالت در کارهای سرمربی وجود داشت، شما پیش از آمدن به تیم ملی از این دخالت ها خبر نداشتید یا این که با علم به این موضوع به فدراسیون آمدید؟

دوره پیش از من هم دخالت هایی شد و زمانی که من آمدم گفتند که علیدخت یک دفعه آمد اما علیدخت یک دفعه نیامد و همیشه درخواستم این بود که اختیار تام داشته باشم به وبه همین دلیل با این که مدت ها بود خواسته بودند به تیم ملی بیایم این درخواست را قبول نمی کردم و می گفتم چه ضمانت اجرایی وجود دارد که دخالتی نشود. زمانی که آمدم هم گفتم تا زمانی می مانم که اختیاراتی داشته باشم و اگر روزی بخواهند دخالت کنند از تیم ملی می روم. مشکل من جو سازی یا حاشیه ها نبود. اگر یادتان باشد از اول سال که با این تیم کار کردم تا بعد از مسابقات آسیایی کوچکترین حاشیه ای وجود نداشت و همیشه نیز درباره تیم ملی جوابگو بودم. زمانی که آمدم می دانستم مشکلات زیاد است و حاشیه نیز هست اما بعد از آن که شطینت کردند و در کارها دخالت کردند آن زمان این موضوعات پیش آمد. البته برای من مشکلی پیش نیامده است و من به کار و زندگی ام می رسم اما حالا ببینید پینگ پنگ در چه وضعیتی است!

* آقای زارع پور چقدر در تصمیمات تیم ملی دخالت می کرد.

او در کلام هیچ دخالتی ندارد و خودش هم می گوید اختیار تام دارید اما وقتی این اختیار تام اجرا نمی شود از طرف چه کسی اجرا نمی شود؟ در واقع مسئول بالا دست باید بخواهد که این اختیارات تام اجرا شود یا این که اجرا نشود. آقای زارع پور می گوید من اختیارات تام دارم اما چرا وقتی اردو می گذارم این اردو اجرا نمی شود؟

* تا کنون شده به صورت مستقیم بگویند که فلان بازیکن نباید به اردو بیاید یا فلان بازیکن باید در اردو باشد؟

بله آخرین بار به صورت مستقیم این دخالت انجام شد که من هم استعفا دادم. بگذارید این گونه بگویم، ما باید بیاییم و ببینیم مشکل پینگ پنگ چیست؟ مشکل این است افرادی که در پینگ پنگ می گذارند کارشناس نیستند. وقتی وزارت ورزش از افرادی استفاده می کند که در این حوزه نبودند همین مشکلات پیش می آید. زارع پور قول داده است که در سال 2014 پینگ پنگ مدال بازیهای

آسیایی خواهد گرفت اما این مدال با چه ابزار و پتانسیلی به دست می آید؟ وقتی به جایی برسید و وقتی هدفی را تعیین می کنید باید ابزارهای اجرایی آن هم مشخص شود.

حکم من تا پایان مسابقات جهانی 2014 بود و زمانی که در تیرماه از مسابقات آسیایی بازگشتیم، برنامه ریزی شد که دو نفر به تور حرفه ای برزیل بروند. آیا من عشق سفر بودم که چنین برنامه ای را برای تیم ملی ریختم؟ اگر اینگونه بود چرا گذرنامه ام را از فدراسیون پس گرفتم و هر چه تماس گرفتند 9 صبح سفارت باش و گذرنامه ات را برای اعزام به مسابقات لهستان و آلمان بیاور، نرفتم. من به دنبال سفر نبودم. ( علیدخت پیامک های افراد فدراسیون را نشان می دهد و با لحن شوخی می گوید من دوست دارم با مدرک حرف بزنم).

حتی زمانی که گذرنامه ام فدراسیون بود و آقای زارع پور گفت که بلژیک فقط نوشاد را خواسته است فردای آن روز گذرنامه ام را پس گرفتم تا فکر نکنند چون گذرنامه ام آنجاست پس به دنبال سفر هستم اما با این کار پینگ پنگ لطمه خورد یا علیدخت؟ چرا نوشاد به جام جهانی دعوت شد؟ چون در جهانی و کاپ آسیا عملکرد خوبی داشت اما آن ها این عملکرد خوب را به باد دادند.

* فکر می کردید وقتی سرمربی تیم ملی شوید چنین اتفاقاتی بیفتد؟

همیشه در ایران همه چیز احتمال دارد و هیچ شغلی حاشیه امنیت ندارد ولی من می خواستم با تحمل این سختی ها دین خود را به پینگ پنگ ادا کنم. من 19 فروردین حکم خود را گرفتم اما قبل از عید با من توافق شده بود به همین دلیل از 5 فروردین اردوی تیم ملی را در بابلسر تا 12 فروردین برگزار کردم و 15 فروردین هم دوباره اردو گذاشتم. پس از آسیایی نیز چون اردو نبود برنامه را به بازیکنان اطلاع می دادیم. آن زمان به من می گفتند مربی تلفنی! این که ما در زمان تعطیلی اردو به بازیکن برنامه بدهیم بد است؟

* مشکل این است که برخی بازیکنان هم راضی نمی شوند اردویی در تهران گذاشته شود به طوری که بازیکن سالاری هم در پینگ پنگ دیده می شود.

بگذارید از ابتدا بگویم. هر سه مسابقه جهانی، هنگ کنگ و کره در کنار دریا برگزار میشد. ما نمی توانستیم وقتی مسابقات کنار دریاست برویم در تهران یا کردستان اردو بگذاریم چون آب و هوا در سرعت توپ تاثیر می گذاشت. آن سه اردو هم با هماهنگی های من انجام شد.

* اما می گفتند که اردوها در خانه نوشاد عالمیان برگزار می شده است.

این شیطنت هایی بود که می کردند. ما سالن اصلی دانشگاه بابلسر را گرفتیم. نوشاد و نیما خانه شان نزدیک به این سالن بود و من به خانه عالمیان رفتم تا هزینه های فدراسیون کم شود. اما آنجا هم آنگونه نبود که ما در اختیار بازیکن باشیم. زمانی که برگشتم 10 نفری که در دسته برتر شرکت نکردند را خط زدم و 10 نفر دیگر از دسته یک را بالا آوردم. بعد از استعفای من دسته برتر با 26 نفر برگزار شد چون آن هایی که خط زده بودم گفته بودند که ما باید در دسته برتر باشیم. حالا فکر می کنید چه کسی بازیکن سالاری می کند؟ احترام به بازیکن باید وجود داشته باشد اما جایگاه ها هم باید تعریف شود. دو سال بود که نوشاد در رده بندی ها شرکت نمی کرد پس چرا در زمان من قرار بود شرکت کند؟

* پس معتقدید در دوره شما بازیکن سالاری نبوده است اما چرا آخرین اردو که قرار بود اصفهان برگزار شود، در تهران برگزارشد؟

مگر من این اردو را منتفی کردم؟ من 20 مهر استعفا دادم ، اردو قرار بود 24 مهر برگزار شود اما 22 مهرماه با فدراسیون تماس گرفتند و گفتند که اردو در اصفهان برگزارنشود. چرا تا زمانی که بودم کوچکترین تماسی با من گرفته نشد؟

* آقای علیدخت برای جامعه پینگ پنگ قابل احترام است اما ممکن است برخی از بازیکنان مانند پوریا عمرانی بگویند که علیدخت ما را به تیم ملی دعوت نکرد و پس از استعفای شما آن ها هم به تیم ملی بازگشتند.

آیا اخلاق پسند در تیم من بازی کرده بود یا این که همشهری من بود؟ پس چطور من او را برای مسابقات جهانی انتخاب کردم؟ یا پیش از کاپ آسیایی و مسابقات آسیایی، تور حرفه ای زاگرب را در 15 خرداد داشتیم که قرار بود نوشاد، نیما عالمیان، پوریا عمرانی، رویین تن، اخلاق پسند و ... به این رقابت ها اعزام شوند. من به آن چیزی فکر می کردم که به نفع پینگ پنگ بود. ما پوریا عمرانی را پیش از مسابقات آسیایی دعوت کرده بودیم اما پس از اتمام این مسابقات دیگر انتخابی نداشتیم و من هم نمی توانستم بگویم فلان بازیکن بدون انتخابی به تیم ملی بیاید اما نوشاد و نیما شرایط دیگری داشتند و به هر حال در انتخابی به تیم ملی می رسیدند.

از سوی دیگر برای مسابقات جهانی که قرار است اردیبهشت سال آینده در ژاپن برگزار شود، نیاز داشتیم رنکینگ بازیکنان خود را بالا ببریم تا در سیدگذاری جایگاه بالاتری داشته باشند به همین دلیل برای حضور در مسابقات بزرگ هم احتیاج است بازیکنان درمسابقه ای خارج از قاره خود شرکت کنند. ما هم آمدیم دیدیم که در رقابت های آسیایی نوشاد، آن نوشاد مسابقات جهانی نبود و من هم متوجه شده بودم فشار بسیار شدیدی روی او بوده است که دلیلش فاصله زمانی کوتاه بین کاپ آسیا، مسابقات جهانی و رقابت های آسیایی بود.

ما برای مسابقات پیش رو نوشاد و نیما را برای شرکت در تور حرفه ای برزیل معرفی کردیم. ( مدرک هزینه ها را نشان می دهد) اگر می خواستیم برویم چین هزینه پروازی آن 5 میلیون تومان بود و برای برزیل 6 میلیون تومان یعنی تنها یک میلیون تومان این هزینه تفاوت داشت این هزینه ها را امور بین الملل فدراسیون برایمان درآورده بود. اگر ما سه نفر(نوشاد ، نیما عالمیان و علیدخت) به این مسابقات می رفتیم تفاوت این هزینه ها سه میلیون تومان می شود و در عوض با دو مدال صدرصد از این رقابت ها باز می گشتیم.

* اما می گفتند که سطح کیفی مسابقه برزیل پایین بوده است.

ما هم نمی گوییم که قهرمانی جهان بوده اما مسابقه ای که هندی ها در آن هم حضور دارند آیا سطح کیفی پایینی دارد؟ آیا ما اگر بخواهیم در مسابقه ای شرکت کنیم که نتیجه بگیریم باید در سطح قهرمانی جهان باشد؟ در تور برزیل نوشاد عالمیان را سید یک و نیما عالمیان در رده امید در سید چهارم قرار داده بودند و این جایگاه یعنی ما صدرصد دو مدال داشتیم.

*پس چه شد که به مسابقات برزیل نرفتید؟

در جلسه کمیته فنی چهارم تیرماه مصوب شد که با پیشنهاد سرمربی مبنی بر اعزام نوشاد و نیما عالمیان در اواسط مرداد به تور حرفه ای برزیل موافقت شده است و از دیگر مصوبات کمیته فنی این بود که با پیشنهاد سرمربی تیم ملی، انتخابی های تیم ملی مرحله اول 10 شهریور و مرحله دوم تا 10 دی ماه مشخص شود. ( نامه این جلسه کمیته فنی را نشان می دهد) در حالی که پیش از این در تقویم ورزشی، اسفند ماه برای دور نهایی انتخابی در نظر گرفته شده بود که این تاریخ فرصت کافی برای اردوی تیم ملی نمی گذاشت به همین دلیل در این جلسه گفتم انتخابی را تا دی ماه نهایی کنیم.

کمیته فنی و شورای برون مرزی با اعزام به مسابقات برزیل موافقت کردند و اسامی بازیکنان به این رقابت ها فرستاده شد و حتی سید گذاری نیز انجام شده بود که آقای حسنی در 23 تیرماه نامه ای خطاب به آقای زارع پور نوشت و مخالفت خود را با اعزام به این تور حرفه ای اعلام کرد در حالی که تصمیم گیری در این باره در جلسه کمیته فنی انجام شده بود. (نامه پیمان حسنی را نشان می کرد) من به آقای حسنی گفتم اگر بحث دوستانه است می توانستید بیایید و نظرتان را به من بگویید یا اگر قانونی می خواهید عمل کنید این تصمیم را کمیته فنی گرفته است و شما هم باید نامه را به کمیته فنی بزنید نه خطاب به رییس فدراسیون.

سوالم این است که آیا این موضوع در حیطه کاری آقای حسنی بود؟ کمیته مربیان چه ربطی به سرمربی تیم ملی دارد؟ وقتی شما این نامه را می زنید بدان معناست که شما به شعور تمام افرادی که در جلسه کمیته فنی این تصمیم را گرفته اند توهین می کنید. این اتفاق باعث شد که دست پینگ پنگ از دو مدال جهانی کوتاه بماند.

*مگر آقای حسنی چه موضوعی را مطرح کرده بودند که اعزام تیم ملی به برزیل منتفی شد.

آقای حسنی در این نامه عنوان کرده بود که به دلایلی از جمله هزینه حضور، نبودن رنکینگ و نبودن بازیکنان خوب ، حضور نوشاد و نیما را به صلاح نمی داند. در حالی که هزینه این تور حرفه ای با سایر سفرها در مجموع تنها 3 میلیون اختلاف داشت. همچنین برای رسیدن به خودباوری بازیکن باید آن ها را به رقابتی اعزام کنیم که شکست نخوردند. البته در این مسابقات رقابت نیز وجود داشت. هندی ها هفت تا هشت رده از ما در جهانی بهتر هستند. آیا بازیکنی که رنکینگ 70 یا ‌60 جهان را دارد، بازیکن ضعیفی است؟ این اعزام زمان روی کار آمدن دولت جدید هم بود و حتی آوردن مدال در پینگ پنگ می توانست فضای خوبی را برای ورزش ایجاد کند.

حسنی در این نامه عنوان کرده بود که کمیته فنی تنها یک مصوبه داشته و آن هم بحث برزیل بوده است و برنامه ای برای اعزام جوانان و نوجوانان وجود ندارد. درحالی که براساس مصوبه کمیته فنی برای آن ها هم اردو درنظر گرفته شده بود. همچنین عنوان شده بود که زاگرب تنها تصمیم کمیته فنی در آن تاریخ بوده و حتی تا دوم تیرماه هم خبری از جلسه کمیته فنی نبوده است در حالی که دعوت نامه کمیته فنی روز یکم تیرماه ابلاغ شده بود و آقای حسنی هم در تهران بود و به آقای ضرغام پور گفته بود که به کمیته فنی نمی آید.

* گفته می شود اختلافات شما و آقای حسنی از وقتی است که شما سرمربی شدید شاید چون پیش از این نام حسنی هم به عنوان یکی از گزینه های سرمربیگری مطرح شده بود.

من با کسی هیچ اختلافی ندارم اما آقای حسنی چه سابقه ای در سرمربیگری دارند که چنین صحبت هایی مطرح می شود؟

*اما آقای حسنی می گوید که تیم پتروشیمی و حضورش به عنوان سرمربی این تیم در پیشرفت نوشاد عالمیان تاثیر داشته است

نظر سنجی کنید که آیا پیمان حسنی در پیشرفت نوشاد تاثیر داشته است؟ نوشاد بازیکنی بود که برای اولین بار من اسمش را برای تیم ملی دادم. بروید و از پدر نوشاد بپرسید که خودش هم می گوید ما هر چه داریم از همان نامه داریم. نوشاد در اولین بازی خود اوت شد و من هم نامه نوشتم که اگر نوشاد به تیم ملی بیاید بازیکن خوبی می شود. همه گفتند او بچه است توپی زده و تو خوشت آمده اما من آن زمان اگر تیمی داشتم با نوشاد قرارداد 10 ساله می بستم. آن زمان پیمان حسنی کجا بود؟ اما زمانی که نوشاد نوشاد شد، همه صاحبش شدند و هر کس می رسد می گوید که نوشاد را من نوشاد کرده ام. نوشاد را هیچ کس نوشاد نکرد. نوشاد یک نبوغ ذاتی دارد و با زحمات پدرش و امکاناتی که فدراسیون در اختیارش گذاشت توانست نوشاد عالمیان شود. حضور بازیکنان کره ای در رشد او و بقیه بازیکنان هم تاثیر داشت. شاید من نیز در یک مقطعی مربی اش باشم اما همه نتایج قبلی نوشاد به من بر نمی گردد و نباید این موضوع را به خودم بر گردانم.

مثل است می گویند که اگر بیل زن بودی اول زمین خودت را بیل می زنی. در ماهشهر حتی یک بازیکن در دسته ششم هم نیست. ما سال گذشته در تیم بانک دی به نوشاد و نیما 150 میلیون دادیم آن زمان همه می گفتند که تیم میلیونر ها، اما امسال پتروشیمی 180 میلیون تومان تنها به نوشاد داده است. سال گذشته تمام هزینه های تیم من 345 میلیون تومان شد اما حالا شما ببینید که نوشاد به تنهایی چقدرقرارداد گرفته است. اشتباه نکنید مبلغ قرارداد عالمیان 180 میلیون نیست بلکه نزدیک به 240 میلیون است که با کم کردن سهم فدراسیون و مالیات این مبلغ 180 میلیون می شود. نمی گویم که باشگاه پتروشیمی هزینه نکند چون به من مربوط نمی شود اما دیگران را متهم نکنند.

* به منتفی شدن تور برزیل بازگردیم، زمانی که حسنی این نامه را به رییس فدراسیون فرستاد، چه اتفاقی افتاد که اعزام به این مسابقات منتفی شد ؟

وقتی این نامه به دست آقای زارع پور رسید او دیگر نظرش برگشت. انتقادم همین است که من سرمربی هستم و باید تصمیم بگیرم وجوابگوی کارم باشد.

* کمیته فنی دیگری برای این موضوع برگزار شد یا آقای زارع پور به شخصه این تور حرفه ای را منتفی کرد؟

این موضوع دیگر پیگیری نشد و آقای زارع پور هم می گفتند که انشاءالله پیگیری می شود اما با بهانه های مختلف در نهایت اعزام به این مسابقات منتفی شد.

*آقای زارع پور می گفتند که شما مخالف کمیته فنی در فدراسیون بودید آیا این حقیقت دارد.

کمیته فنی باید فنی باشد و ذی نفع نباشد. با این شرایط من از روز اول با این کمیته فنی مخالف بودم. در تمام دنیا کمیته فنی متشکل از افراد تخصصی است که به سرمربی تیم ملی مشاوره می دهند. شما به ژاپن نگاه کنید که در پینگ پنگ هم سرآمد است در این کشور بالاترین حرف را سرمربی می زند و کمیته فنی به سرمربی مشاوره می دهد اما تصمیم نهایی با سرمربی است. یا در فوتبال آیا کی روش برنامه خود را به کمیته فنی می برد یا در والیبال ولاسکو برنامه اش را به کمیته فنی می برد؟ ما اول باید کمیته فنی را تعریف کنیم و پس از آن ببینیم که می خواهیم با این کمیته فنی چکار کنیم.

*چرا از روز اول این موضوعات را مطرح نکردید؟

بارها این حرف ها را از روز اول زدم و به همین دلیل کمیته فنی را قبول نمی کردم. گفتم آقای زارع پور من کمیته فنی نمی آیم و اصرار زارع پور بود که دبیر کمیته فنی شوم گفتم که من اگر به کمیته فنی بیایم شما می خواهید یک موضوعی را رای گیری کنید در حالی که افراد رای هایشان از پیش مشخص است و لابی کرده اند ما می گوییم باید این کار انجام شود و رای گیری می شود و رای نمی آورد آن زمان باید چه کار کرد؟ آقای زارع پور گفت که نفرات کمیته فنی را خودت معرفی کن و من هم بارها نفرات را معرفی کردم اما موافقت نشد. یکی از این افراد جمیل لطف الله نسبی بود چرا زارع پور با این نفرات موافقت نکرد!.

* افرادی که معرفی کرده بودید از نفراتی بودند که خارج از فدراسیون هستند؟

یکسری از افراد خارج از فدراسیون بودند و یکسری هم همکاری داشتند. ما می خواستیم که افراد فنی باشند و مغرضانه تصمیم نگیرند و ذی نفع نباشد. اطلاعاتشان هم درحد اطلاعات حداقلی علیدخت باشد.

* به بعد ازتور حرفه ای برزیل بازگردیم، بحث انتخابی تیم ملی که در آخر هم برگزار نشد. آن زمان که 10 شهریور برای این مسابقات در نظر گرفته شده بود،‌عنوان کردند آقای علیدخت برای تعیین زمان انتخابی عجله داشته است و به کمیته مسابقات اعلام کرده تا تاریخ 10 دی نفرات مشخص شود.

بحث عجله نبود بلکه ما دلیل آوردیم و در کمیته فنی هم تصویب شد. می دانید یکی از مشکلات کمیته فنی ما چیست؟ این که می گفتیم اگر موضوعی در جلسه فنی تصویب شد، باید یک پارچه باشد. قرار نیست که اگر تصمیمی گرفته شد بگوییم من با آن موافق نبودم اما فلانی موافق بود. چرا باید آقای حجازیان بگوید علیدخت اصرار داشته که انتخابی هر چه سریعتر برگزار شود؟ من دلایل فنی آوردم مگر می شود انتخابی تیم ملی را یک ماه قبل از مسابقات جهانی بگذاریم.

مسابقات انتخابی برای تاریخ نهم و دهم شهریور بود و هفتم هم من به کمیته فنی نرفتم. دلیلش این بود که یک روز قبل از جلسه کمیته فنی بازیکنان تیم ملی به من زنگ زدند و گفتند که ما می توانیم برویم آکادمی تمرین کنیم که گفتم تمرین تیم ملی جوانان است بین ظهر بروید که سالن خالی باشد و از آقای شیشه گرها سرمربی تیم ملی جوانان هم اجازه بگیرید. اما بازیکنان را به آکادمی راه ندادند. ملی پوشان دلیل این که چرا چنین برخوردی با آن ها شده است را به من نگفتند به همین دلیل خودم به آکادمی رفتم و دیدم که کارمندان آکادمی با کت و شلوار پینگ پنگ بازی می کنند و بازیکن تیم ملی بیرون نشسته است! من هم به بازیکنان گفتم که بیایید برویم و به آقای زارع پور هم زنگ زدم که او جواب نداد.

من هم یک پیامک به آقای زارع پور فرستادم و گفتم "با توجه به این که به عنوان سرمربی باید از 10 نفر اجازه بگیرم تا بازیکن تیم ملی در آکادمی تمرین کند و نظر افرادی که برای منافع مالی دور شما جمع شده اند برای شما مهم تر است و چون این موضوع با روحیه من سازگار نیست و طبق توافقات ما هم نبوده است لذا ادامه همکاری برای من امکان پذیر نیست." (علیدخت پیامک خود به زارع پور را نشان می دهد ) من همان زمان استعفا دادم.

* آقای زارع پور پاسخی به پیامک شما داد؟

یک هفته بعد عنوان کرد که سرم شلوغ بود و پیامک شما را ندیدم!

*شما به کمیته فنی نرفتید اما چرا انتخابی درتاریخ های معین برگزار نشد؟

فردای آن روز کمیته فنی بود و قرار بود روز پنج شنبه و جمعه انتخابی تیم ملی برگزار شود. اما به گوش مسوولان فدراسیون رسیده بود که بازیکنان گفته اند اگر علیدخت نباشد ما در انتخابی بازی نمی کنیم در حالی که من شبانه به تمام ملی پوشان زنگ زدم که بیایند و در انتخابی شرکت کنند. من نیامده ام که یار کشی کنم. اما با توجه به همه این موضوعات کمیته فنی انتخابی را لغو کرد.

* چرا پس از استعفا، شما به جلسه کمیته فنی نرفتید.

این جلسه ششم تیرماه برگزار شد که به خاطر اتفاقی که افتاد به کمیته فنی نرفتم.در این جلسه به جز من آقای حجازیان سرپرست کمیته مسابقات هم نبود اما تاریخ مسابقات انتخابی عقب افتاد یعنی کسانی در این باره برای تیم ملی تصمیم گرفتند که تاریخ مسابقات به آن ها مربوط نمی شد و عنوان کردند چون پوریا عمرانی در مسابقات قطر بوده ما این رقابت ها را عقب انداختیم درحالی که پیش از این هم مشخص بود در این تاریخ پوریا عمرانی حضور ندارد پس چرا چنین تاریخی انتخاب شده بود؟ پیش از این گفته بودم که انتخابی را عقب نیندازید و من به عنوان سرمربی پوریا را به تیم ملی دعوت می کنم. زمانی که انتخابی برگزار نشد همان زمان گفتم که تبعات دارد و شما ببینید از آن زمان به بعد چقدر تنش در تیم ملی به وجود آمده است؟

باید به این نکته نیز اشاره کنم که در حالی انتخابی تیم ملی در این جلسه به تعویق افتاد که حتی بحث به تعویق افتادن انتخابی در دستور جلسه هم نبود. سوال این است چرا موضوعی که در دستور جلسه نیست در جلسه مطرح شده است؟ گفتند چون پوریا عمرانی نبود و مهران احدی درخواست کرده بود، ما هم مسابقات را عقب انداختیم. در حالی که مهران احدی 20 روز قبل در جریان مسابقات دسته یک به من گفت که اگر امکانش هست مسابقات عقب بیفتد چون مچ پایم درد می کند. من هم گفته بودم با تمام احترامی که برای تو قائلم اما امکانش وجود ندارد. ما فقط در یک شرایط امتیاز بازیکن را حفظ می کنیم آن هم این است که بازیکنی به خاطر تیم ملی در مسابقه برون مرزی باشد و انتخابی را بخاطر مصدومیت بازیکنان به تعویق نمی اندازیم. آقای احدی نامه ای به فدراسیون ارسال و عنوان کرد که از ناحیه پا دچار مصدومیت است و فدراسیون هم گفت به خاطر این درخواست و نبود عمرانی انتخابی را عقب می اندازیم . پس بازیکن سالاری در زمان من نبود و شما بازیکن سالاری می کنید.

* آقای علیدخت زمان دیگری برای انتخابی تعیین شد که باز هم به تعویق افتاد ماجرا چه بود؟

زمانی که تاریخ برگزاری مسابقات انتخابی به تعویق افتاد من و آقای باقری دبیر فدراسیون، جلسه ای را با کمیته مسابقات و باشگاه ها گذاشتیم وتاریخی را مشخص کردیم. حتی با میدیا لطف الله نسبی صحبت کردیم که از تاریخ برگزاری لیگ عراق باخبر باشیم تا با این مسابقات تداخلی نداشته باشد که بازیکنان گفتند 27 یا 28 شهریور مسابقات لیگ عراق است و ما با توجه به این تاریخ ، مسابقات انتخابی تیم ملی را 31 و یکم مهرماه اعلام کردیم. ما زمان نداشتیم که بخواهیم انتخابی را در تاریخ دیگری برگزار کنیم. در این تاریخ هم بازیکنان دو روز فرصت داشتند تا پس از مسابقات عراق استراحت کنند و بعد از آن در مسابقات انتخابی شرکت کنند.

حتی آقای باقری دبیر فدراسیون تماسی هم با آقای زارع پور داشت و اعلام کرد که این تاریخ برای انتخابی در نظر گرفته شده و آقای زارع پور گفت که مشکلی نیست اما بعد از آن در مصاحبه ها اعلام کرده بود که این تاریخ با او هماهنگ نشده است! بعد از آن که این تاریخ اعلام شد، عراق تاریخ برگزاری لیگ خود را تغییر داد دلیلش این است که نایب رییس فدراسیون عراق خود یک باشگاهدار است و زمانی که متوجه شده بود بازیکنان ایران باید در این تاریخ به مسابقات انتخابی بیایند، تاریخ مسابقات عراق را به یکم مهر ماه تغییر داد تا بازیکنان ایران نتوانند به رقابت های عراق برسند. چون تیم او حریف تیم بازیکنان ایرانی بود.

زمانی که این اتفاق افتاد به آقای زارع پور گفتم که تاریخ مسابقات را به 27 و 28 تیرماه تغییر دهید تا بازیکنان ابتدا در انتخابی شرکت کنند و پس از آن به مسابقات لیگ عراق بروند اما او گفت که به هیچ عنوان دیگر تاریخ را تغییر نمی دهد.

*دلیل این که آقای زارع پور جابه جایی زمان مسابقات را نپذیرفت چه بود؟

آقای زارع پور می گفت بازیکنان یا مسابقات ایران را انتخاب کنند یا به لیگ عراق بروند.

*مگر بازیکنان با اجازه فدراسیون به لیگ عراق نرفته بودند؟

حرف ما هم همین بود بازیکنان می گفتند فدراسیون 25 درصد از قراردادشان را گرفته است پس چرا چنین برخوردی می شود. زارع پور هم می گفت ما پول گرفته ایم که بتوانید به لیگ عراق بروید اما پول نگرفته ایم که تاریخ انتخابی را بخواهیم با لیگ عراق هماهنگ کنیم!

*گفته می شود اختلافاتی که شخص آقای زارع پور با برخی از بازیکنان داشته باعث شده که چنین برخوردهایی داشته باشند؟

یک بخشی همین موضوع است و بخش دیگر مربوط به مشاوره هایی است که به زارع پور داده می شود. این که گفته می شود به ما چه ربطی دارد تاریخ باشگاه های عراق چه زمانی است. ما معتقد بودیم که باید تاریخ انتخابی تغییر کند ولی گفتند که امکانش وجود ندارد فردای آن روز کمیته فنی بود و دبیر فدراسیون درخواست کرد که تاریخ تغییر کند اما زارع پور قبول نکرد من خواستم باز هم قبول نکرد.

روز بعد بازیکنان نامه ای را به کمیته فنی فکس کردند و خواستند که مسابقات انتخابی به تعویق بیفتد آن زمان آقای زارع پور اعلام کرد بازیکنان خواسته اند مسابقات به تعویق بیفتد و موافقت کرد او اعلام کرد تا اطلاع ثانوی هم انتخابی برگزار نمی کنیم. آیا این موضوع بازیکن سالاری هست یا خیر؟ زمانی هم که گفتیم تا اطلاع ثانویی یعنی تا چه زمانی؟ آقای زارع پور گفت اطلاع ثانوی که زمان ندارد!

ما می خواستیم که پینگ پنگ چارچوب داشته باشد و بازیکن برنامه خود را بداند چطور می شود، وقتی دو ماه مانده تا مسابقه ای، برنامه ریزی کرد؟

*اما زمانی که اعلام شد انتخابی تا اطلاع ثانوی به تعویق می افتد شما هم اعلام کردید که این موضوع نظر شخص آقای زارع پور بوده چون او بر این عقیده است آیین نامه مسابقات باید تغییر کند در آن زمان به نظر می رسید که شما هم موافق این تصمیم هستید.

من موافق یک چارچوب هستم. زمانی که گفتند آیین نامه را تغییر دهیم ، بر این عقیده بودم که باید بررسی شود و اگر مشکلی وجود دارد آن را برطرف کنیم. آقای زارع پور بر این عقیده بود که بازیکن بالای 30 سال در تیم ملی نباشد و می گفت من در جهانی به مهران احدی گفته ام شما که 37 سالت است اگر به جای من بودید آیا روی خودت برنامه ریزی می کردید؟ و احدی هم گفته است خیر. اما سوال این است اگر عقیده زارع پور این بوده چطور مهران احدی دوباره به اردوی تیم ملی دعوت شده است؟

*شما تا چه اندازه با نظر آقای زارع پور موافق بودید ؟ آیا آیین نامه این مسابقات مشکلی داشت؟

من معتقدم اگر انتخابی نباشد بازیکن انگیزه ای نخواهد داشت. بازیکنی که 6 ماه است مسابقه نداده اما شب و روز تمرین می کند به امید این انتخابی تمرین می کند تا خود را نشان دهد. اعتقاد دارم که باید انتخابی تیم ملی باشد و شما نمی توانید یک شبه جوانگرایی کنید.

*فدراسیون چرا در این مقطع به فکر جوانگرایی افتاد و این موضوع را مطرح کرد؟

فدراسیون نمی خواست بعضی ها باشند. می گویند بالای 30 سال نباشند پس تکلیف افشین نوروزی چه می شود؟ می خواهند به او بگویند که سنت را بالا ببر تا جزو این آیین نامه قرار بگیری و نتوانی به تیم ملی بیایی؟ باید یک ساختار و اصولی باشد.

*این بحث ها در کمیته فنی مطرح شده بود، آیا نظرات اعضای کمیته فنی به خواسته آقای زارع پور نزدیک است. شما خود این موضوع را چطور می بینید؟

من به همین دلیل می گفتم که به کمیته فنی نمی آیم چون از شب قبل نتایج مشخص است. افراد به نظر آقای زارع پور نگاه می کنند و درباره مسائل رای می دهند. با این وضعیت پس کمیته فنی، کمیته فنی نیست بلکه ابزاری است تا به هر چه خواستیم صلاحیت بدهیم و به هر چه نخواستیم رای عدم صلاحیت بدهیم. در واقع در حال حاضر کمیته فنی در پینگ پنگ جایی است که هر چه که خوب است می گوییم کمیته فنی تصویب کرده و هر چه را که دلمان نمی خواهد باشد باز هم می گوییم کمیته فنی تصویب کرده است. ما باید ابتدا تکلیفمان مشخص شود که آیا می خواهیم به نفع پینگ پنگ کار کنیم یا خیر؟ و آیا این تصمیمات به نفع پینگ پنگ است ؟ آیا زمانی که علیدخت در آن چهار ماه اول اختیار تام داشت، پینگ پنگ پیشرفت کرد یا ضربه خورد؟

* کمی جلوتر برویم. این که چطور شد کار شما به استعفاء کشید؟

من روز اول هم گفته بودم زمانی که احساس کنم نمی توانم کار کنم یعنی در اختیاراتم اعمال نفوذ شود دیگر نمی مانم . (نامه خود خطاب به رییس فدراسیون را نشان می دهد) من نامه ای را یکم مهرماه به آقای زارع پور زدم مبنی بر این که با توجه به دعوت از نوشاد عالمیان برای حضور در جام جهانی درسوم تا پنجم آبان ماه اردوی آمادگی از 20مهرماه تشکیل شود و خواسته بودم که محل اردو را فدراسیون تعیین کند و در صورت امکان از نفرات بیشتری در این اردو استفاده شود. آن زمان خودم می دانستم اسم من برای حضور در جام جهانی کنار نوشاد نیست و برای ویزا هم نرفته بودم اما نگفتم چون من نیستم پس باید اردو تعطیل شود.

*شما نگفتید که چرا اسم شما برای اعزام به جام جهانی نبود و چرا به عنوان مربی همراه نوشاد به این مسابقات اعزام نشدید؟

هیچگاه نمی گویم که چرا اسم من نیست تا شبهاتی پیش نیاید که می خواهم به سفر بروم اما آقای زارع پور اعلام کرده بود که در این رقابت ها تنها نوشاد را دعوت کرده اند. در حالی که همیشه همینگونه است و هیچگاه برای مسابقه ای اسم مربی را اعلام نمی کنند. مگر مسابقات آسیایی که رفته بودیم نام هر 10 نفر را مسوولان مسابقات به فدراسیون اعلام کرده بودند؟ یا این که مسابقاتی که آقای شیشه گرها به همراه سروش امیری نیا به هند رفت مگر شیشه گرها را دعوت کرده بودند؟ زارع پور می خواست که من نباشم و فکر هم می کرد که می روم و خواهش می کنم که به این رقابت ها بروم در حالی که هیچگاه این کار را نمی کردم اما ضربه این موضوع را چه کسی غیر از پینگ پنگ دید؟ البته بازیکنان هم مقصر هستند، بازیکنان می نشینند بیرون می گویند علیدخت از ما دفاع کن اما خودشان از خودشان دفاع نمی کنند.

*اما صحبت هایی از طرف خانواده نوشاد شده بود که او را تنها به این رقابت ها اعزام نکنند

پدر نوشاد گفته بود که پسرش تنها نرود و یک نفر به عنوان همراه کنارش باشد. این نکته را هم بگویم اگر فدراسیون جهانی تنها نوشاد را دعوت کرده بود چطور تمیم زاده به عنوان مربی پشت دست نوشاد نشست؟ پیراهن تیم ملی آنقدر بی ارزش شده است که تن هر کسی می کنند. آقای تمیم زاده نزدیک به 28 سال است که ایران نیست آیا او نوشاد را می شناسد؟ چطور شد که او معرفی شد تا به عنوان مربی پشت دست نوشاد بنشیند؟

*البته نوشاد عالمیان هم می گفت که تمیم زاده، مربی خوبی بوده است

به او گفته اند بگوید که مربی خوبی بوده است. وقتی می گویم بازیکنان خودشان هم مقصرند به همین دلیل است. چطور این مربی خوب بود وقتی در روال بازی و در گیم چهارم زمان نوشاد را سوزاند و در گیم هفتم که باید زمان می گرفت نوشاد در حالی که 9 بر 7 جلو بود، در نهایت شکست خورد؟ مربی در بازی تعیین کننده است. درست است که او توپ نمی زند اما حضورش تاثیرگذار است.

*یعنی آقای تمیم زاده در این سال ها هیچ ارتباطی با فدراسیون پینگ پنگ نداشته است؟

آقای تمیم زاده دوست آقای بدیعی است . حرف من این است که مگر نه این که اگر قرار است کسی مربی تیم ملی باشد باید برای او آی دی کارت صادر شود و باید مدارک او به مسابقات ارسال شود پس آقای زارع پور شما 20 روز بود که به رسانه ها دروغ می گفتید که نوشاد به تنهایی به این مسابقات می رود در حالی که هماهنگی ها را انجام داده بودید. مسابقات اصفهان نبوده که یک معرفی نامه دستش بدهند و آقای تمیم زاده بگوید من به عنوان مربی آمده ام. پس چرا 20 روز بود که می گفتند نوشاد به این مسابقات تنها می رود؟

*آقای علیدخت چرا این موضوع را آن زمان عنوان نکردید؟

من هم اطلاع نداشتم. اصلا آن ها نمی خواستند که این موضوع را اعلام کنند بلکه در تلویزیون آقای تمیم زاده دیده شد. کسی که 28 سال است از ایران رفته است با کدام صلاحیت به این مسابقات می رود؟ مگر نه این که سرمربی تیم ملی باید با موافقت شورای برون مرزی و بازرسی وزارت خانه به مسابقات برون مرزی اعزام شود؟ چطور ایشان تایید شد و در این مسابقات به عنوان مربی حضور داشت؟ بالاخره مسوولان باید پاسخگو باشند. اگر بحث پول هم مطرح بود آیا مسابقاتی که سروش امیری نیا با مربی اش در آن شرکت کرد مهم بود یا مسابقات جام جهانی نوشاد عالمیان که می توانست حتی بین 12 نفر نهایی هم بیاید ؟ کدام افتخار بیشتری برای ایران محسوب می شد و آیا هزینه کردن در این مسابقات ارزش نداشت؟ مگر قرار بود چقدر هزینه شود؟ دو سه میلیون ؟ آیا این رقم ارزشش را نداشت تا چنین افتخاری کسب شود ؟ شاید دیگر چنین فرصتی برای پینگ پنگ ایران به دست نیاید.

*حالا هم نوشاد عالمیان در روزهای اوجش قرار ندارد و رنکینگ او در جدول روند نزولی گرفته است

وقتی نوشاد وقت رفتن نمی گوید مربی ام کجاست باید انتظار داشت که چنین اتفاقاتی هم بیفتد. بحث من شخص علیدخت نیست. بلکه می گویم مربی. وقتی بازیکنی می رود باید بگوید مربی ام کجاست اما وقتی در این باره حرفی نمی زند و از شخصی که تا کنون ندیده و برای اولین بار در پشت دست او نشسته دفاع می کند دیگر چه می توان گفت؟ اما بازیکنان فردا که به مشکل می خورند می گویند که چرا از ما دفاع نمی کنند.

*اما به نظر می رسد که بازیکنان به خاطر برخوردهای احتمالی فدراسیون یا محرومیت دوست ندارند چنین صحبت هایی را داشته باشند یا وارد حاشیه شوند.

شما نباید فقط خود را ببینید. چطور دوسال پیش بازیکنان 6 ماه در مسابقات شرکت نکردند؟

*آن ها از این موضوع نتیجه ای ندیدند

نتیجه ای ندیدند چون راه را اشتباه رفته بودند

* چرا می گویید اشتباه ؟ آن ها که اعتراض کردند و به مسابقات هم نرفتند

اعتراض کردند اما زمانی که با آن ها قرارداد لیگ بسته شد، برگشتند. مشکلات ما عدم انسجام جامعه پینگ پنگ است.

*آقای علیدخت شما نامه ای به فدراسیون زدید و درخواست کردید که اردویی برای آمادگی نوشاد به منظور حضور در جام جهانی برگزار شود و خواسته بودید نفرات بیشتری در این اردو باشند. شما نامه دیگری را به فدراسیون پینگ پنگ فرستادید و نفرات را معرفی کردید نفراتی که بیشتر بازیکنان جوان در آن دیده می شد آیا این بازیکنان می توانستند حریف تمرینی خوبی برای نوشاد باشند؟

(نامه مربوط به اسامی اولیه برای اردو را نشان می دهد) نوشاد در بابلسر مگر نه این که با نیما عالمیان، حمیدرضا طاهرخانی ، میدیا لطف الله نسبی، امین میرالماسی و ... تمرین می کرد؟ در اسامی که من اعلام کرده بودم به جز این افراد حتی بازیکنان بیشتری همچون سروش امیری نیا، واحد مالمیری و میعاد لطفی هم دعوت شده بودند.

*چرا پوریا عمرانی در لیست شما قرار نداشت ؟

(نامه مربوط به اسامی نهایی دعوت شده به اردو را نشان می دهد)، نوشاد و نیما عالمیان ، حمیدرضا طاهرخانی ، محمد فرقدانی از رده بزرگسالان، میعاد لطفی، رویین تن ، سجاد حسینی از رده امید ، پوریا عمرانی و متین لطف الله نسبی و سروش امیری نیا هم از رده جوانان انتخاب شده بودند این اسامی براساس سه نفر اول رده بزرگسالان بود. فرقدانی در رده هشتم قرار داشت اما چون تا کنون به اردو دعوت نشده بود، می خواستم که او را ببینم. من مهران احدی را دعوت نکردم چون بازی او را می شناسم و سن او هم بالاست و باید در انتخابی شرکت می کرد. عارف احمدی فر هم صریح بگویم در چارچوب مسابقات جهانی نمی گنجد و سبک بازی اش به درد تیم ملی برای مسابقات جهانی نمی خورد. من تنها فرقدانی را خارج از نفرات اول تا سوم دعوت کردم که بازی اش را ببینم حتی واحد مالمیری را که در لیست اولیه حضور داشت و بازیکن خودم نیز بود از اردو خط زدم تا شبهاتی پیش نیاید.

بگذارید به تورهای لهستان و آلمان اشاره کنم. ما در جلسه کمیته فنی صحبت کردیم و گفتیم که برای تورهای حرفه ای لهستان و آلمان چند نفر را می توانیم اعزام کنیم؟ گفتند نظر شما چیست و من گفتم که هشت بازیکن. گفتند نمی توانیم هشت نفر را اعزام کنیم چون بودجه نداریم و در نهایت چهارنفر را می توانیم اعزام کنیم. وقتی تعداد نفرات اعزامی به این مسابقات چهار نفر باشد دیگر فرصت به پوریا عمرانی نمی رسد. مابقی بازیکنان هم باید در رقابت ها محک بخورند و اینگونه نیست که هر بار نفرات ثابت باشند. می خواستم نوشاد، نیما عالمیان، طاهرخانی، مالمیری، عمرانی، لطف الله نسبی ، لطفی و امیری نیا را به این رقابت ها اعزام کنم تا هم پشتوانه سازی شود و هم تا مسابقات جهانی چند مسابقه اعزام شوند تا مشخص شود که کدامیک می توانند فشار روانی مسابقات را تحمل کنند.

آیا نوشاد عالمیان یک باره نوشاد شد یا این که چند بار شکست خورد تا تجربه کسب کرد؟ حتی در این جلسه صحبت پوریا عمرانی شد که آقای زارع پور عنوان کرد برای عمرانی به اندازه کافی هزینه شده است و او جواب نمی دهد. فردای آن روز پدر عمرانی زنگ زد و کلی صحبت کرد که گفتم آقای حسین عمرانی من بعدا در این باره توضیح می دهم. پدر عمرانی دوباره با آقای باقری دبیر فدراسیون تماس گرفت و او نیز توضیح داد که موضوع چیست اما آقای عمرانی عنوان می کرد که من برای فرزندم زحمت کشیده ام. آقای عمرانی، مگر پدرهای دیگر برای فرزندشان زحمت نمی کشند؟ پوریا عمرانی یک ماه پیش به قطر رفته و نتیجه خوبی نگرفته بود آیا نباید به دیگران هم فرصت دهیم ؟ متاسفانه ما به کسی فرصتی نمی دهیم و تنها نیما، نوشاد عالمیان و پوریا عمرانی اعزام می شوند حتی طاهرخانی را من آوردم. چرا پینگ پنگ ما تنها به نیما و نوشاد عالمیان ختم می شود و فرد دیگری را نداریم ؟

*پس چه شد که دوباره عمرانی برای اعزام دعوت شد؟

عمرانی را من برای اردو دعوت کرده بودم اما در لیست اعزام قرار نداشت. پدر پوریا تماس گرفت که من جواب ندادم و حتی پیامک هم فرستاد که حقم را بدهید و ... پس از آن دوباره با آقای باقری تماس گرفت و او نیز گفت تصمیم با سرمربی است و متاسفانه نگفت که تصمیم کمیته فنی است. من هم عنوان کردم وقتی می گویید سرمربی دلایل اعزام نشدن را هم بگویید تا مشخص شود تعداد اعزام ها را کم کرده اید و تنها تصمیم سرمربی نبوده است.

*زمانی که شما اسامی را برای اردوی تیم ملی اعلام کردید ، حواشی هم شکل تازه ای به خود گرفت

(نامه اولی که اسامی دعوت شدگان به اردو است را نشان می دهد) من اسامی مورد نظر را به فدراسیون اعلام کردم و آقای زارع پور بر روی این نامه دستور داد مبنی بر این که به جز ردیف چهارم و پنجم. یعنی به جز میدیا لطف الله نسبی و امین میرالماسی انجام شود.

* مشکل میدیا لطف الله نسبی و امین میرالماسی چه بود که گفتند آن ها در لیست نباشند؟

میدیا چون بر علیه فدراسیون مصاحبه کرده بود گفتند در لیست نباشد و امین میرالماسی هم می گفتند که بدهکار است.

*آقای زارع پور گفته بود که شما می دانستید دلیل این که با حضور آن ها مخالفت کرده چه بوده است .

او گفته بود که این دو بازیکن را نمی خواهد. درباره میدیا گفته بود که دلیلش را بعدا می گویم و من استنباطم این بود که به خاطر مصاحبه اش بوده است و گفتند که امین میرالماسی هم به فدراسیون بدهکار بوده به همین دلیل اجازه حضور در اردوی تیم ملی به او داده نشد. میرالماسی هم می گفت سال گذشته برای تیم نفت سپاهان که این تیم را خود فدراسیون آورده بود، بازی کرده و سه میلیون قسط آخر قراردادش را نفت به حساب فدراسیون ریخته است و باید فدراسیون این پول را بدهد. میرالماسی می گفت "آقای علیدخت من بدهکار نیستم یعنی درست است که 3 میلیون باید به حساب فدراسیون بریزم اما از سوی دیگر پول من را نمی دهند."

*اما آقای میرالماسی این پول را به فدراسیون واریز کرد و در اردوی تیم ملی هم شرکت کرد.

گلایه من هم همین است. من به خاطر این مسائل با فدراسیون صحبت کردم. گفتم اگراین بازیکن بدهکار است از سوی دیگر از فدراسیون طلبکار است وگفتم آقای زارع پوراگر این بازیکن مشکل مالی دارد شما قرارداد باشگاهی اش را امضاء نکنید تا زمانی که تسویه کند اما چرا به تیم ملی ضربه می زنید یا اگر بازیکنی مشکل اخلاقی دارد به کمیته انضباطی بیاورید و او را محروم کنید نه اینکه اگر عموی یک بازیکن، پدر یک بازیکن یا حتی خود بازیکن مصاحبه کرد، دیگر بازیکن موردنظر را دعوت نکنید و علیدخت هم پاسخگو باشد.

*آقای زارع پور هم از ابتدا عنوان کرده بود که این دو بازیکن مشکل دارند و نمی توانند در تیم ملی باشند وعنوان کرده بود که دخالتی در انتخاب بازیکنان ندارم.

او می گفت دخالتی ندارم اما در نامه من عنوان کرده بود که بجز بند چهارم و پنجم اجرا شود این یعنی چه؟ مگر می شود سرمربی نفرات تیم ملی را معرفی کند و رییس فدراسیون بگوید نه ؟ اگر میرالماسی مشکل داشت پس چطور او را حالا به تیم ملی دعوت کرده اید؟ آیا مشکل پول بود؟ تیم ملی چه ربطی به پول دارد ؟ این بازیکن 20 روز دیگر پولش را می داد نمی خواست که فرار کند. زارع پور می خواست تنش به من وارد شود .

*مگر نه این که سرمربی، زیر مجموعه فدراسیون محسوب می شود، چرا باید برای شما تنش ایجاد کنند؟

خودزنی. من گفتم اگر ما به مسابقات برزیل رفته بودیم دو مدال می آوردیم و این موضوع به ابقاء فدراسیون کمک می کرد یا به ابقاء علیدخت؟ اما دوستان شیطنت کردند و آقای زارع پور فریب خورد. فدراسیون می توانست با سه میلیون هزینه کردن پینگ پنگ پینگ پنگ ایران را صاحب دو مدال کند اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه وقتی نوشاد عالمیان بین 20 پینگ پنگ باز برتر جهان راه پیدا کرد با او مربی نفرستادند چون فکر می کردند که می آیم و التماس می کنم تا به این مسابقات بروم.

*و این تنش ها در آخر به استعفای شما انجامید.

زارع پور گفت که علیدخت چرا استعفای خود را در سایت ها داده است در حالی که من در رسانه ها استعفا نداده بودم بلکه استعفایم را به فدراسیون ارسال کرده بودم و رسیدش را گرفتم. بروید از خانم افشار بپرسید که آیا قبول دارد من تماس گرفتم تا مطمئن شوم استعفایم رسیده و او هم اعلام کرد استعفایم را در کارتابل آقای زارع پور گذاشته است. بپرسید این حرف ها را قبول دارد یا خیر. مگر می شود یک رییس فدراسیون 24 ساعت از فدراسیون خود خبر نداشته باشد آن هم درباره موضوع مهمی مانند استعفای سرمربی تیم ملی! اگر زارع پور خبر داشت چرا به رسانه ها دروغ گفت و عنوان کرد مگر علیدخت این حکم را از سایت ها گرفته که حالا در سایت ها استعفا می دهد اما ساعت 11.30 همان شب آقای باقری تماس گرفت و گفت آقای علیدخت استعفا داده اید گفتم چطور، گفت سایت ها زده اند. در حالی که من با هیچ سایتی صحبت نکرده بودم.

البته این خبر را خبرگزاری جمهوری اسلامی منتشر کرده بود اما من مصاحبه ای نکرده بودم پس فدراسیون ببیند از کجا سوراخ دارد که خبرها منتشر می شود؟ چرا من هنوز از اتاق بیرون نیامده فلان بازیکن پیامک می زند که آقای علیدخت خواهش می کنیم فلان مسابقه به این شکل نباشد؟ وقتی من می گویم که این کمیته فنی را قبول ندارم برای آن است هنوز جلسه تمام نشده بازیکن پیامک می زند آقای علیدخت من خط خورده ام و وقتی می گویم چه کسانی در لیست هستند تمام نفرات را نام می برند. من هم می گویم خب اسامی را بگویید من هم بدانم! به همین دلیل می گویم این کمیته فنی به درد پینگ پنگ نمی خورد چون تنها به فکر ایجاد تنش هستند. زمانی که من به فدراسیون آمدم مزایای برخی ها قطع شد چون می دانستند که علیدخت آدمی نیست زیر بار هر حرفی برود به همین دلیل گفتند کاری کنیم او ناراحت شود و کنار بکشد. من هم با کنار رفتن مشکلی ندارم. حتی آکادمی ام از 15 تیرماه آماده بود که راه اندازی اش کنم اما فرصت نداشتم. بهترین زمان استعدادیابی در تابستان را برای آکادمی خود از دست دادیم و تازه شروع کرده ایم و آن هم به خاطر تیم ملی بود. اگر در این هفت ماه کسی یک ریال هم به من پول داده است بیاید و بگوید. درست است که قرار بود به ما حق زحمه بدهند اما چنین اتفاقی نیفتاد.

*آقای علیدخت ، می گویند که آقای زارع پور رییس فدراسیونی است که موضوعات شخصی خود را با موضوعات تیم ملی یکی می کند و به نظر می رسد که درباره شخص شما هم همین گونه است

مشکل همین است. من اگر با فلانی مشکلی دارم نباید وقتی پشت یک میز نشسته ام تسویه حساب کنم. این میز میز تسویه حساب نیست و اگر فکر می کنم که حق با من است باید بیرون مشکل را برطرف کنم. به طور مثال اخلاق پسند در زمانی که بازیکنان اعتصاب کرده بودند، رهبر اعتصاب کنندگان بود اما زمانی که به تیم ملی آمدم اولین نفری که به اردوی تیم ملی بازگردانم این بازیکن بود اگر می خواستم تسویه کنم بهترین زمان بود که بخواهم اخلاق پسند و احدی را خط بزنم اما من برای تسویه حساب نیامده بودم. نباید تیم ملی ضربه بخورد چون فلانی دیر سلام داده یا فلان بازیکن فلان حرف را زده است.

*یکی از خلاء هایی که در پینگ پنگ دیده می شود نبود تیم ملی «ب» یا تیم ملی امید است که آقای زارع پور هم اعلام کرده پیش از این از شما به عنوان سرمربی خواسته است تیم ملی امید را تشکیل دهید اما چنین اتفاقی نیفتاده است؟

آقای زارع پور این حرف را زده اند؟ باید چنین صحبت هایی رودرو شود. نمی شود که به این راحتی چنین حرف هایی را زد. من نامه ای که مربوط به قبول کردن درخواست سرمربیگری ام بوده را برایتان نیاورده ام اما در این نامه درخواست هایم این بود: انتخاب کمک مربی ، تشکیل تیم ملی ب و امید ، تشکیل اردوهای داخلی با توجه به بودجه فدراسیون با نظر من ، اعزام به تورهای جهانی و آسیایی با توجه به بودجه فدراسیون با نظر من.

برنامه هایم را که به فدراسیون دادم به آقای زارع پور گفتم که فدراسیون چند سفر می تواند برای تیم ملی در نظر بگیرد که او هم عنوان کرده بود 10 سفر را اولویت بندی کنید در حالی که چنین چیزی امکان پذیر نبود که مثلا ما بگوییم لهستان اولویت اول و مالزی اولویت دوم. این بدان معنی است که اگر لهستان نشد به مالزی برویم در حالی که فاصله زیادی بین این دو مسابقه نبود به همین دلیل به فدراسیون گفتم برای ما چهار سفر و سه کمپ در نظر بگیرید حتی گفته بودم که ما کمپ تیم ملی چین را می خواهیم . ما از اول مهر برنامه دادیم و حتی به کمیته فنی هم داده بودم.

آقای زارع پور چند بار گفته بود آقای برادر برنامه هایت را نداده ای ، من هم گفتم برنامه هایم آماده است آیا شما می خواهید اجرا کنید؟ تا این که یکبار دیگر هم رییس فدراسیون این حرف را زد و به او گفتم آقای زارع پور آن هایی که شیطنت می کنند می گویند که علیدخت نه برنامه دارد و نه بلد است برنامه ای بنویسد، گفت خب خودت که می دانی ... گفتم من برنامه را به خاطر شما و فدراسیون نمی دادم چون منتظر بودم که برنامه را براساس بودجه فدراسیون بنویسم. فردای آن روز هم برنامه خود را به فدراسیون ارائه دادم.

*آقای زارع پور هم عنوان کرد که شما برنامه خود را تا مسابقات جهانی 2014 اعلام کرده اید.

من برنامه ام را اعلام کردم و از اول مهرماه هم باید اردو می‌داشتیم و آخر همین ماه نیز در کمپ چین می بودیم اما چه شد ؟ کدامیک از این برنامه ها اجرا شد.

*شما در برنامه های خود و در بین افرادی که به تیم ملی دعوت کرده بودید آیا جایی برای افشین نوروزی و محمدرضا اخلاق پسند هم داشتید؟

پیش از این هم گفته بودم که برای مسابقات جهانی که 6 ماه بعد است نمی توانیم جوانگرایی کنیم. جوانگرایی این نیست که یک دفعه همه را کنار بگذارید بلکه باید پله پله این جوانگرایی صورت گیرد. این که تیم ملی امید راه بیفتد برای همین بود یعنی بازیکنان در رده امید به صورت جداگانه محک بخورند. در این صورت مربی می تواند به آن ها اعتماد کند. ما می خواستیم که از یک سو جوانان انگیزه ای داشته باشند و سوی دیگر این گونه نباشد که یک بازیکن قدیمی هم احساس کند همیشه در ترکیب هست. اتفاقی که سال های پیش برای افشین نوروزی افتاد. آن زمان این بازیکن می باخت یا می برد. همیشه او را به مسابقات می بردند. طوری شده بود که نوروزی در انتخابی ها پاس بلند می داد. آن زمان می گفتم می دانید چرا عملکردش اینگونه است چون می داند اسمش برای مسابقات رد شده است. من این حرف ها را از زمان آقای شهنازی می گفتم نه این که حالا بخواهم این موضوعات را مطرح کنم. آنقدر این بازیکن را به مسابقات مختلف فرستادیم که فاصله اش نسبت به سایر بازیکنان روز به روز بیشتر شد. دیگر هیچ مربی جرات نمی کند که از بازیکنان دیگر استفاده کند. این ها ظلم به پینگ پنگ است.

من به تمام هیات ها نامه زده بودم که آماده ام اردوی تیم ملی را هر هیاتی درخواست کند در آن مکان برگزار کنم. چون پینگ پنگ برای تهران یا برای تنها چهار نفر نیست که برای تمرین تنها به آکادمی برویم. اگر یکبار اردوی تیم ملی را در کرمانشاه بگذارند و 50 نفر هم بیایند ایجاد انگیزه می شود. بزرگترین مشکلی که پینگ پنگ ما در حال حاضر دارد این است که مسابقات قهرمانی کشور چندین سال است برگزار نمی شود در هر حالی که مسابقات قهرمانی کشور سمبل هر ورزشی است. یک بازیکن کرمانشاهی یا بوشهری چه زمانی باید نوشاد عالمیان را ببیند. من می گویم آقای زارع پور به جای آن که 100 میلیون هزینه کند و یک روز تیم برود مسابقه و بعد از ظهرهم توریست شود به جای آن 50 میلیون بدهد و 10 بازیکن خارجی را به ایران بیاورد.

باید بگویم مشکل ریشه‌ای تر از این موضوعات است. من بحثی که در جلسه آخر کمیته فنی مطرح کرده بودم این بود که سیستم سازی تمرینات باید درست شود نه این که در رده جوانان و نونهالان به تمرینات توجه نشود و تازه در رده بزرگسالان بخواهیم تکنیک را تصحیح کنیم. برای این کار باید به هیات ها احترام بگذارید، نمی شود که هر وقت آن ها را لازم داشتید دستوری برخورد کنید و زمانی که احتیاج نداشتید احترام نگذارید و خواسته هایشان را برآورده نکنید. موضوع ارباب و رعیتی که نیست.

به لیگ نگاه کنید چرا باید باشگاه های ما به این وضع دچار شود و ما دنبال باشگاه بگردیم؟ آقای فلان مدیر باشگاه خودش سالی 10 سفر می رود و به 100 نفر هم سکه می دهد. او نه نیازی به سکه فدراسیون دارد و نه نیازمند سفری است که فدراسیون بخواهد برایش در نظر بگیرد اما به احترام نیاز دارد. مدیری که 200 یا 300 میلیون هزینه می کند لااقل باید بداند که کسی از این موضوع مطلع است و ارزش این کار را می داند. چندین بار پیشنهاد دادم که فدراسیون باشگاه ها را دور هم جمع کند و از آن ها با دادن یک لوح تقدیر کند تا آن ها بدانند که حضورشان در پینگ پنگ دیده می شود.

فکر می کنید چرا امسال من تیمی به لیگ نیاوردم؟ یک دلیلش بی معرفتی بازیکنان بود، نوشاد و نیما عالمیان یکسال بازیکن من بودند و حالا بدون این که تماسی بگیرند به باشگاه دیگری رفته و قرارداد امضاء کرده اند. حداقل یک تماس می گرفتند و خداحافظی می کردند و دومین دلیلم این بود که برای چه کسی باید زحمت بکشم و از اعتبارم بگذارم؟ آیا در قوانین باشگاه ها که 20 بند دارد تنها بندهای مربوط به فدراسیون باید اجرا شود؟ مگر نگفته بودند که باید تیم اول به مسابقات برون مرزی اعزام شود؟ فدراسیون می گوید ما تیم اول را به مسابقات برون مرزی اعزام می کنیم اما به هزینه باشگاه! مگر یک باشگاه خودش نمی تواند با هزینه خودش به مسابقات برون مرزی برود؟ سوال من این است که چرا امسال نوشاد و نیما عالمیان را در لیگ از هم جدا کردند؟

* فدراسیون اعلام کرده که برای توزیع کیفیت تیم ها چنین تصمیمی گرفته شده است. به نظر می رسد که نوشاد و نیما در هر تیمی باشند آن تیم قهرمان می شود.

این گونه نیست شما این دو بازیکن را در یک تیم بگذارید. نوشاد در یک بازی دو برد می آورد اگر مربی، مربی باشد با یک ارنج می تواند نتیجه را تغییر دهد. مربیگری این نیست که نفرات اول تا پنجم را در ترکیب خود داشته باشید و تیمت قهرمان شود. من از ابتدا هم با جداسازی نوشاد و نیما مخالف بودم. حتی این موضوع به قبل از این که تیمی در لیگ داشته باشم باز می گردد. مگر همیشه اردوهای خوبی داریم؟ اما حداقلش این است که نوشاد و نیما وقتی در شهر خود هستند برای همدیگر یک حریف تمرینی خوب محسوب می شوند و استخوان بندی تیم ملی هم همین دو بازیکن هستند حالا یکی را به ماهشهر و دیگری را به تیم تهرانی داده اند. تیم تهران بازیکن خود را به اردو می برد و تیم ماهشهر اردویی نمی گذارد به همین دلیل فرصت تمرین این دو بازیکن با هم گرفته می شود. اگر می خواهیم نوشاد و نیما که با هم هستند تعیین کننده نباشند پس سازمان لیگ ارنج را عوض کند یا اگر می خواهند که قدرت بین تیم ها یکسان باشد بگویند که از 6 بازیکن دسته برتر، هر تیمی تنها 2 بازیکن را می تواند در اختیار بگیرد قانونی که پیش از این هم اجرا می شد.

چرا در لیگ امسال باید باشگاه ها تصمیم بگیرند هر تیمی با هر بازیکنی که دلش خواست در لیگ شرکت کند مگر باشگاه ها باید برای لیگ تصمیم بگیرند .آخرین مصوبه ای که تصویب شده ،این است که قانون حضور حداقل 4 تیم در لیگ را برداشته اند حالا هم رحمت الله عالمیان اعلام کرده می خواهد یک تیم از شورای شهر بابلسر بیاورد در حالی که کیفیت چنین تیم هایی مدنظر قرار نمی گیرد تنها این تیم ها می آیند که تعداد تیم های شرکت کننده بیشتر شود و لیگ آغاز شود. بالاخره این مسابقات لیگ برتر است و باید تیم های شرکت کننده کیفیت هم داشته باشند اگر اینگونه نباشد پس چه تفاوتی بین لیگ دسته یک و لیگ برتر است؟

(علیدخت نامه های مربوط به کمیته فنی را نشان می دهد) یک ماه است که من استعفاء دادم کمیته فنی کجاست؟ کارها را چگونه انجام می دهند و چه کسی تصمیم می گیرد؟

(او نامه مربوط به کمیته فنی در تاریخ 3 اردیبهشت را نشان می دهد) در این جلسه مقرر شده بود آقای حسنی رزومه مدرسان منتخب را ارائه دهند. طرح تطبیق مدرسان ارائه شود، مربیان فعال، نیمه فعال و غیر فعال مشخص شود. حتی دوباره به آقای حسنی نامه زدم و این مصوبات را به او یاد آوری کردم به همین دلیل می گویم که شما کارهای مربوط به خودت را انجام نداده اید چرا به کار دیگران دخالت می کنید. هشت ماه از این مصوبه گذشته است. مربیان فعال و نیمه فعال و غیرفعال کجا هستند؟ مربی که استعداد یابی می کند باید با مربی که از بازیکنان ساخته شده در تیمش بهره می برد تفاوت داشته باشد. مربی که در لیگ برتر حضور دارد با مربی که در یک تیم کوچک فعالیت دارد متفاوت است. تنها به صرف داشتن یک کارت مربیگری نباید فردی عنوان کند که مربی بین المللی است در حالی که چندین سال است فعالیتی نداشته است. ما می خواستیم این چارچوب ها را درست کنیم.

*پشیمان نیستید که به عنوان سرمربی با فدراسیون همکاری کردید؟

من از این موضوع ناراحت نیستم و در این مدت کم کاری که از دستم بر می آمد را انجام دادم و خوشبختانه نتیجه بدی هم نگرفتم یعنی نشان دادم که می شود کار کرد و معتقدم که پتانسیل پینگ پنگ ایران خوب است. اما این پتانسیل تنها با حرف فعال نمی شود و برای این پتانسیل باید ابزار داشته باشیم. این که می خواهیم برای پینگ پنگ مدال بگیریم باید برایش برنامه ریزی کنیم. شنیده ام آقای جعفری پور گفته است می خواهد ایران را به جمع 24 تیم برتر بیاورد. من نمی گویم که این موضوع امکان پذیر نیست اما با برنامه ریزی حال حاضر شدنی نیست. سوال من این است آقای جعفری پور شرایط فدراسیون را پذیرفته یا فدراسیون شرایط آقای جعفری پور را ؟

زمانی که استعفاء دادم آقای زارع پور عنوان کرده بود علیدخت تا بعداز ظهر نیاید دیگر موضوع تمام است و زمانی که مستندات من را دید گفت فدراسیون خانه خود آقای علیدخت است و مشکلات ما داخلی است و حل می کنیم و در خدمتش هستیم، آقای زارع پور چطور می گویید که مشکلات سلیقه ای است و حل می شود اما شبانه با احمد جعفری پور تماس می گیرید که به سفارت برود و مربی نوشاد باشد.

چطور است که به من می گویید بیا صحبت می کنیم و مشکل حل می شود و ساعت 8 صبح آقای جعفری پور رفته است سفارت؟

مگر نه این که زارع پور اعلام کرده بود با علیدخت مشکلی ندارد. من روز شنبه قبل از استعفایم بنر آکادمی خود را جلوی فدراسیون زدم. یکشنبه استعفاء دادم و دوشنبه بنرم را برداشته بودند و گفتند شهرداری برداشته است چطور بنرهای دیگر مانده بود و شهرداری تنها بنر آکادمی من را برداشته بود؟ با برداشتن بنر علیدخت از جلوی فدراسیون، علیدخت فراموش نمی شود اما آقای زارع پور شما با این کارها ماندگار می شوید.

متاسفانه فدراسیون پینگ پنگ اختیاراتی نمی دهد و نخواهد داد. در دوران من وقتی بازیکنان را به آکادمی راه ندادند من به کمیته فنی نرفتم و دست بازیکنان را گرفتم و بیرون آمدم اما در زمان آقای جعفری پور و در وسط اردو افشین نوروزی را به آن شکل بیرون کردند و اتفاقی نیفتاد. آقای جعفری پور که می گوید اختیار تام دارد پس چرا اعلام کرده بازیکنان مشکلاتی دارند که باید مشکلاتشان برطرف شود پس شما چه کاره هستید؟

*با موضوعاتی که مطرح کردید فکر می کنید که باید چگونه مشکلات موجود را در پینگ پنگ حل کرد؟

خواهشم از وزارت ورزش این است که یک مسئله را در کل ورزش ایران حل کنند این که در ورزش ما بله قربان گویی و ظریف پروری ملاک شده است و این موضوع جای شایسته سالاری و آدم های قوی را گرفته است. اگر این فرهنگ عوض نشود ما در هیچ جایی نتیجه نمی گیریم.

اگر خاطرتان باشد، 15 سال پیش می گفتند که ایران در رشته های انفرادی نتیجه می گیرد و رشته های تیمی شانس چندانی ندارند. در مسابقات غرب آسیا پینگ پنگ بدون شکست اول شد و بسکتبال دهم شد اما حالا بسکتبال کجاست و ما کجا هستیم. والیبال و بسکتبال هدف را درست تعریف کردند و در آن مسیرقرار گرفتند. ما هدف را تعریف کردیم اما با کدام ابزار، افراد و برنامه ریزی درست؟

آقای زارع پور گفته است که در سال 2014 پینگ پنگ به مدال می رسد اما با کدام برنامه ریزی می خواهید به این هدف برسد؟

گفت‌وگو از الهام یزدیها

انتهای پیام