تجربه نخستین جلسه آموزش عملی درس آناتومی یا همان «تشریح جسد» برای تمامی دانشجویان پزشکی فراموش نشدنی است، هیجانی خاص و استرس و ترسی مبهم که دانشجو را به سمت میز تشریح و دیدن پیکر آرام چند «مرده» میکشاند.
خبرنگار سرویس دانشگاهی ایسنا با تعدادی از دانشجویان پزشکی تهران همراه شد تا این تجربه را ثبت و گزارش کند، گزارش از کلاس درسی که اجساد تخته سیاه آموزشی آن است.
در سالن تشریح هیچ چیز به چشم نمیآید جز تختهایی فلزی و اجسادی پوشیده در میان پارچههای سپید. وارد که شدیم بوی تند «فرمالین» فضا را پر کرده بود٬ بویی متعفن که هر دانشجوی پزشکی برای پزشک شدن باید به آن عادت کند.
در کلاس درس دانشجویان به چند گروه مختلف تقسیم شدند هر کدام در یک نوبت پس از مشاهده یک فیلم آموزشی سر جسد حاضر شده و آماده بودند که تمام آنچه که تا امروز به صورت تئوریک آموخته بودند، از نزدیک بر روی بدن یک انسان مرده ببیند.
هرچند دانشجویان انتظارشان از نخستین جلسه تشریح این است که جسم طبیعی یک جسد را ببینند، اما از آنجایی که اجساد پس از تحویل به دانشکده پزشکی برای ماندگاری بیشتر در فرایندی مشابه مومیایی کردن قرار میگیرند، ظاهرشان به عنوان یک جسد چندان هم طبیعی به نظر نمیرسد.
«جسد» کتابی است که زمینههای آموزشی فراوانی را برای دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی میتواند فراهم آورد و مهمترین ابزار آموزشی استاد در درس آناتومی و کالبدشناسی است و به بیان دیگر حکم تخته سیاه کلاس را دارد، اما با این وجود کمبود جسد یکی از اساسیترین مشکلات دانشکدههای پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور است، موضوعی که بهرغم بالا بودن آموزشهای تئوری، آموزش عملی مباحث آناتومی را با مشکل مواجه کرده است.
به گونهای که نوروزیان مدیر گروه آموزش آناتومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به اینکه آموزش آناتومی در کشور پس از انقلاب اسلامی با مشکل کمبود جسد روبرو بوده است، به خبرنگار ایسنا گفت: در حال حاضر با توجه به اینکه تنها از اجساد افراد مجهول الهویه جهت آموزش آناتومی استفاده میکنیم که تعداد این اجساد با توجه به تعداد دانشگاهها کم است.
وی با بیان اینکه حل این مشکل در گرو فرهنگ سازی مناسب برای تشویق افراد به اهدای جسد است، اظهار کرد: بر اساس آمارهای داده شده 90 درصد افردی که پیش از مرگ اهدای عضو میکنند در اثر واقعهای غیر از مرگ مغزی فوت میکنند و تنها 10 درصد این افراد قادر به اهدای عضو پس از مرگ هستند، بنابراین همانطور که فرهنگ اهدای عضو در کشور جا افتاده است لازم است فرهنگ اهدای جسد نیز در جامعه ترویج داده شود.
نوروزیان افزود: برنامههایی برای بررسی اهدای جسد در جشن اهدای عضو نیز در جهت فرهنگسازی این امر در سال جاری در نظر گرفته شده است.
همچنین دکتر سبحانی عضو هیات علمی گروه آناتومی دانشگاه علوم پزشکی تهران به این موضوع معتقد است که فاصله دانشگاههای ایران با سایر دانشگاههای بزرگ علوم پزشکی در جهان از نظر وضعیت اجساد آموزشی بسیار زیاد است.
وی بر لزوم افزایش تعداد سالن تشریح، جسد و عضو هیات علمی، گفت: وقتی عملیات مومیایی بر روی جسدی انجام میشود، آن جسد تا چند سال قابل نگهداری است، اما معمولا خیلی زودتر از زمان فرا رسیدن مهلت استفاده از آن جسد دیگر استفاده نمیشود.
به گفته سبحانی بر اساس استاندارد جهانی هر چهار یا شش دانشجو باید بر روی یک جسد مطالعه کنند که معمولا در دانشگاههای علوم پزشکی پیشرفته این کار انجام میشود، اما متاسفانه در ایران فاصله زیادی با این استاندارد داریم و یکی از راه حلهای کاهش این فاصله افزایش تعداد جسد در اتاقهای تشریح است تا دانشجویان پیش از مواجهه با بیمار، تمرین و مهارت کافی را کسب کرده باشند.
ناگفته نماند که سعی گروههای آناتومی به تامین جسد برای توسعه دانش پزشکی و آموزش هر چه بهتر دانشجویان پزشکی است، اما باید برای این موضوع چاره اساسی و زیربنایی اندیشیده شود و همانطور که امروزه بسیاری از افراد با تکمیل فرم اعضای بدن خود را پس از مرگ اهدا کرده اند، هستند افرادی که تمایل به اهدای جسدشان برای آموزش دانشجویان پزشکی داشته باشند که نمونه آن برخی از اساتید دانشگاههای علوم پزشکی تهران، تبریز و بوشهر بودند که وصیت کرده بودند جسدشان پس از مرگ در اختیار دانشگاه علوم پزشکی محل اقامتشان قرار گیرد.
در تبریز نیز اعضای یک خانواده با تکمیل فرمهای ویژه کالبد خود را پس از مرگ به گروه تشریح دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز اهدا کردند.
بیشک این مهم علاوه بر اقدامات قانونی و حقوقی نیازمند فرهنگسازی است، زیرا اگر هر فردی به این موضوع بیاندیشد که کالبدش پس از مرگ میتواند وسیلهای برای توسعه دانش پزشکی و در نهایت نجات جان میلیونها انسانها باشد، شاید به اهدای جسد با اطمینان بیشتری اقدام کند.
فراموش نمیکنیم روزی وضعیت اهدای عضو در کشور نیز به همین نحو بود و بیماران به دلیل نبود عضو اهدایی جان خود را از دست می دادند، در حالی که بسیاری از بیماران مرگ مغزی نه تنها خود در زمان حیات پیشبینی چنین روزی را نمی کردند، بلکه خانواده این افراد نیز حاضر نمیشدند که پیکر عزیزشان زندگیبخش یک بیمار دیگر شود.
اما خوشبختانه در حال حاضر اهدای عضو در کشور نهادینه شده است و گرچه نیاز همه بیماران را برطرف نکرده است، اما ایران را در جایگاه سوم اعطای عضو در جهان قرار داده است.
گزارش از خبرنگار ایسنا نیلوفر فلاحی
انتهای پیام
نظرات