در ابتدای مناظره هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، سیدمحمد غرضی به این پرسش که «مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازه و در چه مدتی در دولت خود مهار خواهید کرد؟» پاسخ داد و هفت نامزد دیگر، هرکدام ظرف یک دقیقه و نیم، صحبتهای وی را نقد کردند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، صحبتهای این هشت کاندیدا، به ترتیب بدین شرح است:
سیدمحمد غرضی: ظرف 100 سال گذشته و بیشتر، ملت ایران دچار دولتهایی بودند که همه تورمزا بودند. ریال ما در یک برهه تاریخی در ابتدای نهضت مشروطه معادل یک دلار بود. وقتی رضا شاه به قدرت رسید، یک دلار به سه ریال افزایش یافت، وقتی رضا شاه رفت، 15 ریال شد. متفقین که حمله کردند، 20 ریال شد. در دوران مصدق تغییری نکرد ولی با آمدن دولت زاهدی 35 ریال شد. در دولت منصور 68 ریال، دولت بنیصدر 300 ریال، در دولت موسوی 400 ریال و تا زمانی که من وزیر بودم، بیش از 50 تومان نشد و بعد از آن به 150 تومان رسید. در دولت هاشمی 450 تومان و در دولت خاتمی به 900 تا 1000 تومان رسید و در این دولت 3500 تومان شد.
ملت ما از ابتدای انقلاب دچار گرفتاری تورم هستند و تا تورم حل نشود و کشور به تولید نرسد، اشتغال ایجاد نمیشود، زیرا هزینه پول بالاست و حدود 25 تا 30 درصد است در حالی که در کشورهای دیگر هزینه پول یک یا دو درصد است.
ما در صدسال گذشته تولید نداشتهایم و اشتغال وقتی سامان مییابد که تولید سامان یابد، تولید هم وقتی سامان یابد که هزینه پول به سمت نزولی شدن برود در غیر اینصورت اشتغال مصنوعی است و بعد از اینکه ما توانستیم محکم جلوی تورم بایستیم، اشتغال ایجاد میشود.
محمدباقر قالیباف: نکتهای که غرضی به آن اشاره کرد، ارائه نگاه درست به موضوع است اما واقعیت این است که باید به موضوع به گونهای نگاه شود که زمینههای اشتغال در برنامههای کوتاه مدت و میان مدت فراهم شود. تامین منابع مالی، جلوگیری از کاهش وضعیت تورم به ویژه در شرایط فعلی در کارخانجات در واقع کارهایی است که در کوتاه مدت میتوان آنها را در اولویت قرار داد و در راستای یک برنامه میان مدت آنها را به انجام رساند. این درست است که رونق اقتصادی اساس کار است، اما امروز با رکود مواجه هستیم. تورم از یک طرف به وجود آمده و نمیتوانیم نقدینگی را کنترل کنیم؛ بنابراین باید نقدینگی را به سمت تولید هدایت کنیم و در این صورت میتوانیم با حرکت به سمت تولید آنها را کنترل کنیم.
غلامعلی حدادعادل: به مساله تورم بیش از اشتغال پرداخته شد؛ البته تورم در اشتغال تاثیر بسیار زیادی دارد و در حال حاضر در مسائل کشور مسائلی وجود دارد که باید به این نکات توجه کنیم از جمله اینکه در حال حاضر بازار کار متولی ندارد یعنی وزارت کار میگوید که من مسئول اشتغال نیستم و تنها مسئول حل و فصل روابط کارگر و کارفرما هستم. در حال حاضر تعدادی از کارگاهها و کارخانهها وجود دارند که تعطیل شدهاند و باید با حمایت از آنها و استمهال دیون دولت نیز کمک کند که این کارخانهها احیا شود. اگر این اتفاق بیفتد باید طلب بسیاری از پیمانکاران پرداخته شود و در صورتی که دولت بدهیهای خود به پیمانکاران را نپردازد اشتغال زمین میماند.
علیاکبر ولایتی: آنچه را که آقای غرضی گفت، میتوان به این ترتیب تکمیل کرد، اینکه به دولتها تکیه کردن باید گفت سیاستها دولتها چه در قبل و چه بعد از انقلاب بیش از اینکه تولیدمحور باشد توزیعمحور بوده است و اگر تولید مردمی شود همانطور که بر اساس تفسیر اصل 44 قانون اساسی که توسط مقام معظم رهبری نهایی و ابلاغ شد و مجلس نیز برای آن قانونی را وضع کرد، به جز معدودی از صنایع بالادستی و اساسی مانند صنعت نفت. باید در تشخیص مصلحت نظام به عنوان واحدهایی که امکان واگذاری وجود دارد این واگذاریها انجام شود، آن هم نه اینکه دولت به دولت باشد بلکه دولت به ملت باشد. همچنین در کشاورزی نیز باید از این صنایع حمایت شود همانطور که در حوزه صنعت باید حمایت درستی از صنعت صورت گیرد. حمایت از کشاورزی میتواند شامل بیمه کردم محصولات و تضمین خرید محصولات کشاورزان باشد.
محسن رضایی: طرح آقای غرضی ممکن است با شرایط ما مقداری تطبیق داشته باشد ولی بیکاری و تورم دو چیز جدا از هم هستند که بعضا ضد هم عمل میکنند. در این مورد منحنی فیلیپس را در اقتصاد داریم که گرچه ممکن است تناسبهایی ضعیف بین بیکاری و تورم برقرار میشود ولی دو موضوع جدا از هم هستند. برای اشتغال باید دو عنصر شاغل و شغل وجود داشته باشد. شغل را کارآفرین درست میکند و شاغل هم کسانی هستند که توانایی انجام کار را داشته باشند. پرداختن به هر یک از این دو عنصر برنامهریزی خاصی میخواهد باید کارآفرینی در کشور تقویت شود و از آن طرف کسانی که میخواهند شغل به وجود آورند توانمندسازی شوند. البته مجموعه عوامل بسیار زیادی دست به دست هم میدهند تا اشتغال به وجود آید.
سعید جلیلی: امروز بیکاری یکی از مهمترین موضوعات کشور است. رشد جمعیتی ما به دوران نیاز به کارش رسیده و به نظر میرسد در این مساله باید دو بخش را مورد نظر قرار داد؛ حمایت از تولید، که باید به ظرفیت بخشهای کشاورزی و دانشبنیان که اگر با صنعت ارتباط برقرار کند مشاغل زیادی به وجود میآید توجه کرد. ما مزیتهای نسبی در نفت و گاز ، فنآوری اطلاعات و فولاد داریم که اگر به آنها توجه شود میتوان اقدامات قوی و موثری در اشتغال انجام داد. اشتغال باید در تولید باشد و این تولید مبتنی بر رقابت و کیفیت بیشتر باشد. در صنایع دستی هم مزیتهایی داریم که میتوانند شغل ایجاد کنند تا بتوان برای سرمایهگذاری در اشتغال و تشویق به سرمایهگذاری از آنها استفاده کرد.
محمدرضا عارف: هرکدام از دوستان به بخشی از سوال پاسخ دادند اما بخش مهمتر از آن یعنی اینکه چه مقدار شغل باید ایجاد شود، هیچ یک از دوستان پاسخ ندادند. ما حداقل به یک میلیون فرصت شغلی نیاز داریم که برای اینکه این اتفاق بیافتد به ثبات اقتصادی نیاز داریم که مهمترین کار احیای سازمان مدیریت است. سهم صنعت از هدفمند کردن یارانهها باید پرداخت شود که متاسفانه این میزان پرداخت نشده است. نقدینگی باید به سمت صنعت برود و با استفاده از شیوههای ساده و وامهای دراز مدت انجام شود. جذب سرمایه بخصوص در بخشهای داخلی مهم است. ما سرمایههای جزئی و خردی داریم که وارد بازار طلا و ارز میشوند و به سمت واسطهها میروند. این سرمایهها باید به سمت اشتغال بروند. رتبه ما در کسب و کار متاسفانه رتبه 45 در دنیاست. مشکل فضای کسب و کار نیازمند به طرحهای ویژهای دارد. 200 هزار فرصت شغلی را هم میتوان در بخش گردشگری ایجاد کرد.
حسن روحانی: اشتغال و پایین آوردن نرخ بیکاری مهمترین دغدغه مردم است وقتی در جامعه ایرانی بیش از 3 میلیون نفر بیکار وجود دارد و بیش از 800 هزار نفر نیروی متخصص فارغالتحصیل آماده کار است ولی کار و شغلی ندارند نشان میدهد این مهمترین موضوع است. راه حل این مساله بهبود شرایط محیط کسب و کار است که متاسفانه قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، اما آییننامههای اجرایی آن تصویب نشد. تا زمانی که این قانون اجرا و تصویب نشود راه حل اساسی برای این کار وجود نخواهد داشت به علاوه ما باید به آموزش نیروهای کار برای فرصتهای شغلی پایدار توجه کنیم.
غرضی در دفاع از خود: در تولید رقابت خارجی را به حساب نیاورید. تولید رقابت جهانی دارد. در تمام دنیا هزینهی پول برای تولید حدود یک درصد است، اما در ایران این مقدار بیش از تورم است و هزینه پول 25 درصد و تورم 20 درصد است. بنابراین هیچ سرمایهای برای تولید باقی نمیماند. دولتهای قبلی همه دولتهای صالحی بودند و سعی کردند جواب این مساله را بدهند اما همه شکست خوردند چون از یک موضوع غافل بودند و آن این بود که تورم را به عنوان ابزاری که میتواند کار را راه بیاندازد بهکار بردند و عکس آن عمل کردند در حال حاضر تورم باید سه درصد و هزینه تولید حدود یک درصد باشد. رقبای شما کشورهایی مثل ترکیه و هند هستند. در هر سال 40 میلیارد دلار سهم واردات میشود و کالاهایی مثل گوشت و روغن و حتی اخیرا کره هم وارد شده این مساله ناشی از این است که تمام کسانی که به تولید پرداختند به خاطر هزینههای بانکی زیاد تولید را رها کردند، تولید اگر حمایت اداری و سیاسی و منطقی نداشته باشد شکست میخورد.
انتهای پیام
نظرات