باسمه تعالی، سلام علیکم؛ آقای احمد احمدی، لطفا توضیح بیشتری بفرمائید. چرا شما می‌فرمائید بنده سواد سیاسی ندارم؟ ذکر این مطالب سواد سیاسی زیادی نمی‌خواهد. بلکه حافظه سیاسی می‌خواهد. من نمی‌دانم شما چند سال سن دارید. نمی‌دانم دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی را بیاد دارید یا خیر. من 52 سال دارم. خوب به یاد دارم در آن روزگارها در ماجرای هسته‌يی که به‌دست آقای خاتمی و تیم مذاکره کننده اداره می شد ما چقدر افسوس می‌خوردیم. چقدر امتیازها به ناحق توسط دولت به دشمنان داده می‌شد! یو سی‌اف اصفهان را تعطیل کردند. اجازه اضافه کردن حتی یک سانتریفیوژ به ایران نمی‌دادند. حتی تعطیل شدن تدریس دروسی مانند فیزیک را در دانشگاهها خواستار شده بودند. شما اینها را به یاد می‌آوری؟ متاسفانه آقای خاتمی کارنامه خوبی در سابقه خود ندارد. ملت ایران آزموده را دوباره نمی‌آزماید.

باسمه تعالی، سلام علیکم، دوست عزیز، فرزند معظم شهید، بخشی از این تورم در اثر تحریمهای شدید دشمنان است که چشم دیدن پیشرفت ملت ایران را ندارند و می‌خواهند هر طور شده مسلمین را عقب افتاده نگه دارند. آیا شما دوست دارید زندگی راحت داشته باشید و در عوض همیشه بله‌قربان گوی آمریکا و صهیونیستها باشی؟ خون پدر بزرگوار شما برای همین ریخته شد که او و امثال او نخواستند در مقابل دشمن کافر سر خم کنند.

باسمه تعالی، سلام علیکم، دوست عزیز احتراما رئیس جمهور بازوی اجرائی نظام است. وقتی رئیس جمهور نتواند یا نخواهد در مقابل زورگوئی های دشمن با قدرت مقاومت کند گاها نظام چاره ای جز پذیرش بعضی از خواسته های دشمن ندارد. لحاظ اين نکته مهم است که دولت اصلاحات تلويحاً متهم بودن ايران را در بحث هسته‌اي پذيرفته بود و معتقد بود که غرب دلايل موجهي براي عدم اعتماد به ايران دارد و ايران بايد از جايگاه يک متهم، پاسخگو باشد. در نتيجه اگر مشکلات مربوط به بي‏‌اعتمادي غرب حل بشود، غني‏‌سازي ايران را مي‌پذيرد. آنها معتقد بودند ايجاد کردن حدي از اعتماد ميان ايران و غرب که منجر به پذيرش غني‏‌سازي شود، امکان‏پذير است. بدين ترتيب دولت وارد فرآيند سخاوتمندانه و طولاني‎مدت اعتمادسازي با غرب شد، در نتيجه انبوهي از اقدامات اعتمادساز از جانب ايران انجام شد و حجم قابل توجهي از امتيازات بدون دليل مشخص به غرب داده شد. اما مهم اين است که علي‌رغم 2.5سال تلاش ايران، حداقلي از اعتماد هم ميان دو طرف ايجاد نشد، چرا که غربي‏ها اصلاً دنبال اعتماد کردن نبودند و به هر بهانه‎اي فقط مي‏خواستند غني‏سازي در ايران متوقف شود.

باسمه تعالی، سلام علیکم، در مورد اشتغال زائی دوران آقای خاتمی نیز باید عرض کنم که ممکن است به قول شما با ايجاد استخدامهاي قراردادي خيلي ها را سر كاررفته باشند ولی استناد به آمارها و ارقام آن دوران واقعیت ها را بهتر نشان میدهد. یکی از موارد مهم در ارتقای سطح رفاهی جامعه افزایش میزان اشتغال در جامعه از طریق ایجاد فرصت‌های شغلی برای اقشار مختلف مردم است. مروری بر کارنامه دولت اصلاحات نشان می‌دهد در حالی که در این سال‌ها به طور متوسط سالانه بیش از۸۰۰هزار نفر وارد بازارکار می‌شدند، اما هیچ‌گاه سطح ایجاد اشتغال به این میزان نرسید. رشد کند اقتصاد کشور در این زمان که عمدتا ناشی از سرمایه‏‌گذاری‏ ناکافی و نرخ پایین بازدهی بود امکانات اشتغال را برای خیل روز افزون متقاضیان کار فراهم‏ نیاورد. برپایه آمار رسمی، در همان حال که هرسال بین ۷۰۰تا ۸۰۰هزار نفر متقاضی تازه وارد بازار کار می‌شدند در هیچ ‏یک از سال‏های دوران نخست ریاست‏ جمهوری خاتمی حد اکثر بیشتر از ۴۳۰هزار شغل تازه ایجاد نشد و در نتیجه‏ این هدف کلیدی یعنی کاهش شمار بیکاران تحقق نیافت.

موضوع دیگر استخدامهای دوران خاتمی است. نظر شما این است که آقای خاتمی با ايجاد استخدامهاي قراردادي خيليها را سر كار آورد. این خیلیها چند نفرند؟ نباید کلی گوئی کرد. باید با آمار مستند صحبت کرد. تا آنجا که آمارها بیان می کنند و در بسیاری از سایتها قابل رویت است در ان سال‌ها به طور متوسط سالانه بیش از ۸۰۰هزار نفر وارد بازار کار می‌شدند، اما هیچ‌گاه سطح ایجاد اشتغال به این میزان نرسید. بر پایه آمار رسمی، در همان حال که هرسال بین ۷۰۰تا ۸۰۰هزار نفر متقاضی تازه وارد بازار کار می‌شدند در هیچ ‏یک از سال‏های دوران نخست ریاست‏ جمهوری خاتمی حداکثر بیشتر از ۴۳۰هزار شغل تازه ایجاد نشد و در نتیجه‏ این هدف کلیدی یعنی کاهش شمار بیکاران تحقق نیافت. تعلّل دولت خاتمی در مورد اصلاح قوانین دست و پاگیر کار را باید یکی از عوامل کندی رشد اقتصاد کشور دانست. از سوی دیگر، کوچ موجی تازه از دانشگاهیان و کارآفرینان به کشورهای غربی در این مقطع که به گفته یک مقام رسمی دولتی‏ تنها در یک سال به ۲۲۰هزار رسید، پدیده نامطلوب دیگری در کوچ سرمایه‌های انسانی ایران به کشورهای غربی بود.