ارتباط مستمر و گفتوگوی چهرهبهچهره با دانشجویان، سنت حسنهای است كه رهبر انقلاب از ابتدای انقلاب تاكنون به آن پایبند بوده و همه مسئولان نظام را همواره به آن توصیه كردهاند؛ گفتوگوهایی سرشار از صمیمیت، دقت نظر، تنوع و صراحت.
خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به بهانه دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب روزانه گزیدهای از اهم این پرسش و پاسخها كه در آنها به وظایف دانشجو نسبت به خود، جامعه و دانشگاه پرداخته شده است، را منتشر ميكند.
* وظیفه جنبش دانشجويی در كنار سایر اقشار جامعه برای رسیدن به جامعه اسلامی الگو چیست؟
جنبش دانشجويى، يعنى دانشجوى متحرك، دانشجوى فعال؛ دانشجويى كه از نيروى فكر و توان جسمى و روحى خودش ميخواهد براى پيشرفت استفاده كند؛ آيا فقط اينها مخاطبند؟ بلاشك نه. سنگينترين مسئوليت بر عهده مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمى و نخبگان فكرى و نخبگان سياسى، ليكن جريان دانشجويىِ فعال هم مسئوليت سنگينى دارد. يكى از مسئوليتهاى جريان دانشجويى، تلاش براى فهميدن است؛ يعنى تفكر.
من به نظرم ميرسد يكى از كارهاى لازم، تشكيل جلسات فكرى وسيعى است كه مجموعه دانشجويى، همراه با مجموعه حوزوى، با برنامهريزى خوب، ميتواند به وجود بياورد تا بنشينند درباره مسائل گوناگون فكر كنند. گسترش فكر و پراكندن فكرِ درست و صحيح ميتواند همان ثمراتى را ببخشد كه ما در زمينههاى مسائل علم و فناورى و پيشرفت علوم از دانشجو توقع داريم؛ يعنى شكوفائى، آوردن حرف نو به ميدان انديشه، با يك حركت صحيح و جهتگيرى درست. يكى از كارها اين است.
يكى از كارها، مشخص كردن اصول است. ما اصولى داريم كه بايد از اين اصول تخطى نشود. يعنى به نام فكرپردازى و انديشهپردازى، از اصول انحراف پيدا نشود. اصول، شاخصهاى راه صحيح و صراط مستقيم است. خطاست اگر اصول را به ديوارههايى تشبيه بكنيم كه انسان از وسط اين ديوارهها بايد حركت كند؛ نه، اصول شاخصند. يك راه مستقيمى وجود دارد، يك صراط مستقيمى هست كه اين، انسان را به هدف ميرساند. اين صراط مستقيم را بايد شناخت، بايد كشف كرد. هيچكس در محدوده صراط مستقيم زندانى نشده. اجبار به پيمودن صراط مستقيم در هيچكس نيست. اين اصول كسى را اجبار نميكند، الزام نميكند، محدود نميكند، بلكه اين اصول انسان را هدايت ميكند و به او ميگويد كه اگر چنانچه بر طبق اين اصول حركت كردى، به آن نتيجه مطلوب خواهى رسيد؛ اگر از اين اصول تخطى كردى، به هدف نخواهى رسيد. آخر، اشكال بيراهه همين است. بيراهه، دو اشكال دارد: يك اشكال اين است كه انسان به سرمنزل مقصود نميرسد؛ اشكال ديگر اين است كه وقت انسان تلف ميشود؛ فرصتها از دست ميرود.
اين كسانى كه در طول اين صد سال، صد و پنجاه سال اخير در كشور ما داعيه اصلاح و پيشرفت و ترقى سر دادند و ما را حقاً و انصافاً به بيراهه كشاندند، اين گناه بزرگ را انجام دادند؛ هم ما در طول اين صد و پنجاه سال به مقصد نرسيديم و عقب مانديم، هم وقتمان تلف شد. چند نسل پىدرپى بايد بيايند، ضايع شوند، در اين تيه سرگردانى بروند و به نتيجه نرسند، تا يك وقت يك نسل متوجه بشود كه اشتباه كردهاند؛ راه را برگردد، شروع كند از نو حركت كردن. گناه آن كسانى كه جوامع بشرى را به بيراهه ميكشانند، اين است كه وقت آنها و عمر آنها و فرصتهاى آنها را ضايع ميكنند.
(ديدار دانشجويان با رهبر انقلاب 87/7/7)
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای
انتهاي پيام
نظرات