فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در حال حاضر وضعیت به گونهای است که زمین و شرایط بازی را ما تعیین میکنیم.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) سردار دریادار علیفدوی در گفتوگویی درباره بخشی از توانمندیهای نیروي دريايي سپاه و ميزان آمادگى اين نيرو از نظر نيروى انسانى و امكانات و تجهيزات اظهار كرد: راجع به موضوع آمادگيها و موضوع تهديد يك مطلب كلى بايد بگويم؛ از ابتداى پيدايش زمين و سكونت انسان بر روى آن تا تقريباً يك قرن پيش، تهديد كل جغرافيايى ما تهديد از ناحيه زمينى بود. در ابتداى قرن بيستم براى اولين بار تهديد از ناحيه دريا متوجه ايران شد. پس از انقلاب نيز جديترين تهديدى كه جمهورى اسلامى را از اساس و مبنا مورد تهديد قرار داد از ناحيه دريا صورت گرفت، آن هم نه از طرف كشورهاى همطراز و همسايه بلكه از ناحيه امريكا كه اصولاً يك كشور درياپايه است. اين تهديد كننده (امريكاييها) يك توانمندى نظامى دارند و طبيعتاً در هر كجا كه بخواهند اقدام كنند بر مبناى اين توانمندى درياپايه اقدام ميكنند؛ زيرا سرزمين اصلى آمريكا در نقاط دوردست از تمامى سرزمينها ميباشد و براى رسيدن به سرزمينهاى ديگر يك راه بيشتر وجود ندارد و آن هم درياست براى همين درتوانمندى نيروى درياى امريكا هم توانمندى دريايى و هم توانمندى هوايى و هم نيروى زمينى جمع است.
وي افزود: توانمندى زمينى تحت عنوان تفنگداران دريايى و سپاه تفنگداران دريايى است و توانمندى هوايى به وسيله ناوهاى هواپيمابر است و توانمندى دريايى هم كه ناوهاى جنگى و غيرجنگى است. در واقع امريكاييها يك ارتش كامل را در نيروى دريايى خودشان جمع كردهاند. تجلى كامل دشمنى امريكاييها با ما و تهديدكنندگى عليه ما و بروز عينى آن در سال 65 و ابتداى سال 66 همراه با حضور علنى و جانبدارانه امريكا از عراق در خليج فارس بود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى كه وظيفه پاسدارى از انقلاب را به عهده داشت نيروى دريايى خود كه حدود يكسال و اندى از تشكيل آن به فرمان حضرت امام گذشته بود و در محدوده جنگ با عراق فعال بود را در كل منطقه فعال كرد و كلاً معادلات موجود در خليجفارس، درياى عمان وتنگه هرمز در زمنيه موضوع انرژى و مسائل مختلفى كه وجود داشت را به هم زد.
وي يادآور شد: شرايط خليج فارس و قوانين دريايى و مسائل فيمابين ما و آنها در خليج فارس و تنگه هرمز و شرايط اقتصادى و سياسى دنيا و موضوع انرژى، باعث شد كه امريكاييها در اين منطقه خودشان را در يك موضع دفاعى ببينند نه در يك موضع تهاجمى و روندى را بر اين مبنا اتخاذ كنند. بر اين اساس ساليان طولانى است كه آنها نه تنها در آبهاى سرزمينى ما و آبهاى فلات قارهاى ما، بلكه در محدوده آبهاى بينالمللى هم به صورتى حركت ميكنند كه كوچكترين تعارضى با آن چيزى كه كنوانسيون 1982 حقوق درياها و همچنين حريمى كه ما مشخص كردهايم نداشته باشند. اگر مسائلى هم مثلاً در تنگه هرمز به وجود ميآيد، بعضاً به دليل كم تجربگى فرماندهان ناوهاى آمريكا يا به واسطه حضور اولين بار بعضى ناوهاى آمريكا در منطقه و عدم آشنايى فرمانده آن با شرايط منطقه ميباشد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: سالهاى طولانى زحمات زيادى كشيده شد تا به يك تعريفى از توان دريايى دست پيدا كرديم و آن مبنايى شد براى يك حركت بيست و چندساله كه همچنان ادامه دارد كه توان دريايى درست بشود و هر روز استطاعت آن از روز قبل بيشتر بشود. در دنيا معمولاً پيش از اين تعريف يكى دو كشور منشا تئورىسازى و ايجاد تئورى براى توان دريايى بودند؛ قبلاً انگليسيها بودند و بعد از آن امريكاييها جايگزين انگليسيها شدند و شوروى نيز در مقطعى اين توان را داشته است ولى غالب آن روند بوده و ما آمدهايم و تعريف جديدى كردهايم. يعنى از زمان جنگ چارچوبهاى كلان اين تعريف مشخص شد و بالا رفتن توان نيروى دريايى بر مبناى آن تعريف و عملياتى شد.
وي در رابطه با ميزان آمادگى كشور و آمادگى دفاعى نيروى دريايى به خصوص به لحاظ نيروى انسانى خاطرنشان كرد: توانمندىها و آمادگيهاى نيروى دريايى بر مبناى شاخصه نيروى انسانى است كه اين، يك چرخه بسيار مفصل و طولانى دارد. از زمان انتخاب و پيدا كردن و گزينش نيرو شروع ميشود و تا آموزشها در مجموعههاى كل سپاه و بعد دانشكدههاى تخصصى ما، دانشكدههاى موشكى، شناورى، هوا دريا، تفنگدارى و تكاورى، ادامه دارد. نيروها در اين چهار مجموعه دانشگاهى، انواع مختلف تخصصها و مهارتها را پيدا ميكنند و يك پاسدار مثلاً ناوبر، يك پاسدار مكانيك شناور، يك پاسدار برق و الكترونيك شناور، يك پاسدار موشكى انواع مختلف اين مجموعهها را آموزش ميبيند. به علاوه اينكه آموزش موكول به همان آموزش اوليه در دانشكده نيست و تعطيل نميشود و تحت عنوان آموزشهاى عرضى و آموزشهاى طولى اين روند ادامه پيدا ميكند به صورتى كه دائم در دو شرايط: 1ـ به لحاظ اساس و مبناى پاسدارى در واقع شايستگيهاى پاسدارى 2ـ به لحاظ مهارتها و تخصصهاى لازمى كه بايد داشته باشند؛ به سر ميبرد و اين شرايط باعث شده كه اين نيرو از لحاظ كميّت و كيفيت غيرقابل قياس با زمان جنگ باشد.
وي درباره تواناييها و تجهيزات نيروى دريايى سپاه گفت: توانمندىهاى ما در 4 پايه شكل گرفته و محاسبه شده است. طبيعتاً اصلِيترين و اولويتدارترين توانمندى ما، توانمندى شناورى است. چون نيروى دريايى هستيم و شاكله اساسى يك توان دريايى را شناورها تشكيل ميدهند. ما در انواع مختلف كلاسهاى شناورى و انواع مختلف توانمندىها از موشكانداز تا شناورهاى اژدرانداز و جنگ مين و انواع مختلف شناورهاى ويژه كه توانمندىهاى ما را به لحاظ رزمى تشكيل مىدهند، با توجه به نقشه راهى كه از سالهاى قبل معلوم كردهايم صددرصد آن چيزى كه توانمندى ما را تشكيل مىدهد، يعنى از طراحى تا ساخت شناور و سيستمهاى سلاح گرفته تا موشك و بقيه بايد مربوط به داخل باشد؛ و اين افتخار اكنون وجود دارد كه توليد شناور با توجه به چرخه مفصلى كه دارد تقريباً به صورت كامل مربوط به داخل است.
وي خاطرنشان كرد: ما بر روى شناورهايمان موشكهايى كه بيش از 220 كيلومتر برد دارند قرار دادهايم آن هم نه شناورهاى روان و معمول دنيا، بلكه بر روى شناورهاى بسيار كوچك، با سرعت بالا، قدرت مانور وآتش بالا و به لحاظ كوچكى ضدرادار. يعنى رادارها در مقابل شناورهاى كوچك ذليل هستند. انبوهى نيز يكى ديگر از شاخصههاى توانمندى شناورى دريايى سپاه است به نحوى كه تعداد آنها براى دشمن قابل تصور نيست. اين در بعد شناورى، در زمينه جغرافيایی نيز جغرافياى منطقه بسيار خاص است.
فدوي گفت: ما صددرصد منطقه خليج فارس، تنگه هرمز، درياى عمان را از ساحل ميتوانيم مورد اصابت قرار دهيم آن هم با موشكهاى ساحل به دريا كه آنها نیز كاملاً داخلى است. ما اميدوار هستيم به زودى علاوه بر موشكهايى كه قبلاً معرفى كردهايم، موشك با بردهاى بالاى سيصد كيلومتر را با همان مشخصه صددرصد داخلى معرفى و عملياتى كنيم.
وي ادامه داد: موضوع سوم موضوع هوا درياست؛ يعنى علاوه بر اينكه بر روى شناورها و در ساحل، توانمندى عملياتى ما بسيار وسيع است، به لحاظ مشخصههايى كه در اختيار ما از طريق هوادريا قرار ميگيرد بر روى شناورهاى پرند و بالگردهایمان انواع مختلف همان تسليحات را داريم كه اين خود توانمندى مضاعفى را در اختيار ما ميگذارد. پايه چهارم يعنى توانمندى نيروهاى ويژه تكاور دريايى براى عملياتهاى هجومى و نيروهاى تفنگدار دريايى براى دفاع از نقاطى كه الزام پدافند و دفاع از آن وجود دارد در سپاه سازماندهى شدهاند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره اظهارات مهاجمان در مورد قايقهاى تندرو سپاه در اصطلاحاً نبردهاى چريكى دريايى نيز توضيح داد: امريكايىها و غربىها، يك سرى موانعى را كه مربوط به خودشان است مبنا قرار مىدهند و بقيه را نسبت به آن مىسنجند. اينكه مىگويند نبرد چريكى، آنها از حركات مربوط به خودشان به عنوان يك موضوع كلاسيك ياد ميكنند حركات ما را به عنوان حركت و نبرد چريكى مىدانند در حالى كه اينطور نيست؛ بلكه يك توانمندى است كه يك تعريف كامل كلاسيك با همه مشخصاتى كه ما تعريف كردهايم دارد. الزام ندارد كه شما با تعريف دشمن، با قواعد بازى دشمن و در زمين بازى دشمن بازى كنيد. در حال حاضر ما در شرايطى هستيم كه زمين و شرايط بازى را ما تعيين مىكنيم. چرا چون ما در بغل امريكايىها نيستيم، امريكايىها آمدهاند در بغل ما و در يك جغرافياى به نام خليج فارس قرار داريم. اينجا ما تعيين كننده هستيم كه قواعد بازى چيست و زمين بازى كدام است، وقتى اينطور ميشود ما در شرايط ابتكار عمل قرار مىگيريم و آنها در شرايط انفعال. در صورتی که اگر ما مىخواستيم در خليج مكزيك اين كار را بكنيم شرايط عوض مىشد.
وي گفت: وتى كه موضوع تنگه هرمز مطرح مىشود اين انفعال به حد بسيار وسيع بروز پيدا مىكند به نحوى كه قيمت نفت يكى از تبعات است. آنها مىفهمند كه نه تنها تنگه هرمز بلكه خليج فارس زمين بازىاى است كه ايران تعريف مىكند نه آنها.
وي درباره تاثير حضور آمريكاييها در خليج فارس و تنگه هرمز و تدابير و امكانات نيروي دريايي سپاه در اين زمينه گفت: جملاتى را از امريكايىها نقل مىكنم كه نشان دهنده اين است كه خليجفارس جايى نيست كه صرفاً تجهيزات نظامى آمريكا در آن باشد. بلكه منافع حياتى و عوامل امنيت ملى امريكا در آنجاست. براساس دكترين و قوانين و ادبيات سياسى امريكا، منافع حياتى و امنيت ملى آن چيزى است كه وقتى مورد خطر قرار گيرد اصل موضوعيت امريكا مورد خطر قرار مىگيرد. امريكايىها مىگويند ما اگر از اروپا عقبنشينى كنيم جايى براى ماندن و دفاع كردن وجود دارد اما اگر از خليجفارس عقبنشينى كنيم جايى به جز سرزمين اصلى امريكا براى دفاع كردن وجود ندارد يعنى مساله خليج فارس انحصاراً مثل مساله خود سرزمين امريكاست. اگر در اينجا امريكايىها در شرايط شكست قرار بگيرند به مثابه اين است كه در سرزمين اصلى خودشان شكست خوردهاند. به این دلیل که در خليجفارس عواملى نهفته است كه اين عوامل مربوط به خود اين منطقه نيست مربوط به كسانى كه صرفاً در اين منطقه حالا يا از خود كشورها يا ديگر كشورها حضور دارند نيست، بلكه كوچكترين مسالهاى كه اينجا به وجود بيايد مربوط به كل دنياست.
فدوي ادامه داد: حال چيزى كه اينجا خيلى ملموس است و خيلى راحت الان در همه دنيا حتى مردم عادى دنيا هم مىتوانند بفهمند، موضوع انرژى است. وضعيت جهان آينده، اقتصاد آينده، حيات آينده، آرامش و رفاه جهانى به اين موضوع اتصال پيدا كرده و يك شريان حياتى دارد و آن انرژى است. انرژى كه در جايى غير از خليج فارس وجود ندارد. در سال 1367 ميزان نفتى كه از تنگه هرمز خارج مىشد بين 9 تا 10 ميليون بشكه بود. در حال حاضر 19 تا 20 ميليون بشكه نفت روزانه از تنگه هرمز خارج مىشود و 8 سال ديگر يعنى 2020 ميزان نفتى كه از خليجفارس بايد تأمين شود حال يا از تنگه هرمز و به وسيله نفتكشها بايد برود يا از طريق خط لوله ـ كه به هر صورت فرق زيادى ندارد ـ 25 تا 40 ميليون بشكه در روز خواهد بود اين يعنى ميزان وابستگى به نفت خليج فارس دو برابر مىشود؛ چرا اينگونه است؟ چون از 1300 ميليارد بشكه نفتى كه در دنيا وجود دارد 800 ميليارد آن در خليجفارس است. 500 ميليارد باقى مانده نيز نرخ برداشت وحشتناكى دارد كه زمانهاى اتمام را به 5 يا 6 سال آينده مىرساند. در حال حاضر در داخل امريكا بين 10 تا 15 ميليون بشكه نفت برداشت مىشود و اين ذخاير حداكثر 7 ـ8 سال آينده تمام مىشود و اين در حالى است كه امريكا روزانه 25 ميليون بشكه نفت مصرف مىكند. اين ارقام را كه مردم جلو خودشان مىگذارند، اهميت موضوع مشخص مىشود.
وي يادآور شد: از سال بحران انرژى يعنى سال 1973، سازمان بينالمللى انرژى تأسيس شد و يكى از اهداف آن اين بود كه سهم نفت را از تأمين انرژى جهانى كم كند و به چيزهاى ديگر اضافه كند. چيزهايى هم كه در نظرشان بود انرژى هستهاى، انرژى خورشيدى و گاز بود. تكليف انرژى خورشيدى كه مشخص است هنوز در حد تحقيقات و اسباببازى است يعنى سهمى كه قابل ذكر باشد نرسيده. اميدوارىها به هستهيى وجود داشت كه درصد قابل توجهى را به خودش اختصاص بدهد كه آن هم چند مشكل اصلى داشت، يكى مشكل گرانى و ديگرى مشكل تكنولوژى. مشكل اساسىترى كه بعداً وجود آمد و تغيير تحولى براى استفاده از اين نوع انرژى درست كرد يكى مشكل چرنوبيل بود و ديگرى سونامى ژاپن كه در سال گذشته اتفاق افتاد. پس از حادثه ژاپن شما ديگر نه تنها طرحى براى گسترش نيروگاههاى هستهيى نمىبينيد، بلكه لغو و تعطيل شدن نيروگاه هستهيى را مىبينيد.
وي افزود: در دهه 70 بيش از 75درصد تأمين انرژى جهانى به نفت وابسته بود. اين را تقريباً ده درصد كم كردهاند كه به گاز اضافه شده است. گاز در رابطه با خليجفارس انحصارىتر از نفت است. يعنى اگر نفت در 15ـ 10 كشور وجود دارد گاز در خليج فارس موضوعيت ويژهاى دارد و منحصر به ايران و قطر است. يعنى وضع بهتر نمىشود بلكه بدتر مىشود.
فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره رتبهبندي توان جمهورى اسلامى ايران به لحاظ نيروى انسانى و امكانات و تجهيزات اظهار كرد: به صورت مسلم جايگاه آن مجموعهاى بالاتر قرار مىگيرد كه درصورتى كه نبردى به وجود بيايد شناورهايش بر روى آب شناور و شناورهاى طرف مقابل در زيرآب غوطهور باشد. اين درواقع يك ملاك است. اين مشخص مىكند كه چه كشورى در رتبه بالاتر قرار مىگيرد. امريكايىها در 10 - 20 سال گذشته تعداد شناورهاى دريايىشان كم شده، آنها در زمان ريگان، حدود 600 فروند شناور نظامى اعم از رزمى، و شناورهاى پشتيبانى داشتند. اين تعداد در حال حاضر كمتر از 500 فروند است يعنى حدود 450 تا 500 فروند در كل سازمان نيروى دريايى امريكا اعم از ناوهاى بزرگ تا شناورهاى كوچك و سوخترسانى و مهماترسانى و غيره وجود دارد كه از اين تعداد، تعداد شناورهاى رزمى در حال حاضر حدود 200 فروند مىباشد. در حالى كه امريكايىها طبق كميتهايى كه خودشان براى ما تصور مىكنند تعداد شناورهاى ما را 1000 فروند برآورد مىكنند.
وي خاطرنشان كرد: شناورهاى رزمى امريكايىها يعنى ناوهاى هواپيمابر، رزم ناوها، ناوشكنها، و زيردريايىها، اينها شناور رزمى هستند. شناور رزمى كه مىتواند ابتدا به ساكن اقدامى را انجام دهد. آنهايى كه شناور را پشتيبانى مىكند، سوخترسانى مىكند اينها شناور رزمى نيست، پشتيبانى رزمى است. همه اين شناورهاى رزمى هم از يك دكترين چندصد ساله پيروى مىكنند و آن بزرگى آنهاست. شايد امريكا چارهاى هم غير از اين نداشته باشد، چون سرزمينشان از همه دنيا دورتر است و بايد به وسيله اين شناورها با دنيا ارتباط و اتصال برقرار كنند و با توجه به اقيانوسهاى فىمابين بايد شناورها بزرگ باشد. البته كسى الزامى نداده يا قطعيتى به امريكا نداده است كه يك شناور بزرگ كه بعضاً دهها ميليارد دلار ارزش دارد آسيبپذير نباشد.
وي يادآور شد: يك سال و يك ماه پيش وزير دفاع امريكا (رابرت گيتس) در آكادمى نيروى دريايى امريكا اين موضوع را صحبت و تأكيد كرد كه استراتژى چند صدساله امريكا بايد عوض شود. اين استراتژى شكست خورده است؛ چراكه ناو بزرگى كه بعضاً دهها ميليارد دلار هزينه دارد در جنگ در برابر قايقهاى تندرو بسيار ارزان قيمت آسيبپذير است و غرق مىشود.
فدوي گفت: توانمندى نظامى وقتى درست مىشود كه كسى كه هزينههاى بسيار كمترى براى توانمندىهاى نظامى صرف كرده است به اهدافش مىرسد و در شرايط بهترى قرار مىگيرد.
وي درباره پيام توانايىها و آمادگىهاى جمهورى اسلامى براى مردم خود ما و بعد مردم كشورهاى منطقه و همچنين براى امريكايىها و متجاوزين گفت: پيام براى مردم ما، اطمينان و آرامش است. شما آرامتر از مردم و كشور ما جايى را سراغ داريد؟ اين توانمندى فقط مربوط به نيروى مسلح نيست مربوط به كل نظام است. دليل آن هم اين است كه چون از ماهيت دعوا مردم خبر دارند. ماهيت دعواى دنياى استكبار به نمايندگى امريكا با ما ماهيت سياسى و اقتصادى و اين حرفها نيست. ماهيت حق و باطلى است. راجع به كشورهاى منطقه دو صورت است يكى دولتهاى منطقه هستند يكى مردم منطقه؛ مردم منطقه نه تنها از ايران نگرانى ندارند، بلكه موافق اين موضوع هستند كه يك ايران قدرتمند درست بشود. اما دولتهاى منطقه؛ خيلى از دولتهاى منطقه خيلى از مواقع مجبور هستند آن چيزى را كه امريكايىها مىخواهند بگويند و انجام بدهند اين كشورها به نوعى كشورهاى اشغال شده از طرف امريكا هستند و در واقع چيزى را مىگويند و دنبال مىكنند كه از آنها خواسته مىشود.
وي ادامه داد: اما امريكايىها؛ برداشتى را كه امريكايىها دارند همان برداشتى است كه در اوايل مطلب عرض كردم، يعنى در برابر اين توانمندى بايد در يك موضع دفاعى قرار داشته باشند نه موضع تهاجمى. براى همين هم تمام اقداماتى كه انجام مىدهند به گونهاى عنوان مىكنند كه همهپسند باشد مثلاً مىگويند براى تأمين امنيت انرژى جهانى.
وي درباره اشراف نيروى دريايى سپاه و ارتش روى بيگانگان و امريكايىها اظهار كرد: ما به صورت روزانه و لحظهاى آنها را تحت كنترل داريم و مىتوانيم به سرعت آمار آنها را بدهيم. و دقيقاً مشخص كنيم كه چند شناور در منطقه است و در كجاها مستقر هستند و چند هواپيما و چند نيروى انسانى دارند. مثلاً در حال حاضر حدود 90 شناور داخل منطقه است كه بيشتر آنها متعلق به امريكايىهاست كه تعداد كمى از آنها در خارج از تنگه هرمز و درياى عمان و الباقى داخل خليجفارس است. يك ناو درحال حاضر در شمال خليجفارس منطقه ميانى خليجفارس داريم. يك ناو هم حد فاصل ايران و پاكستان در منطقه شرقى درياى عمان و سه فروند زيردريايى داخل خليجفارس است. انواع شناور هم مشخص است و در مجموع صددرصد اين توانمندى به صورت لحظهاى تحت كنترل است.
فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره تنگه هرمز و اينكه امريكايىها مىگويند ايران مىتواند تنگه هرمز را ببندد ولى اين مدتدار نيست نيز گفت: در زمان جنگ، نيروى دريايى سپاه تازه تأسيس شده بود. با اين حال كسانى كه آن موقع بازنشسته شدند يا هستند به خوبى مىدانند كه چيزى كه در سال 66 و 67 در رويارويى ما و امريكايىها در خليج فارس پيش آمد مايه ذلت و خفت امريكايىها شد. در آن زمان كشور اراده كرد بعضى اقدامات انجام شود آن كار صورت گرفت. يعنى ما قريب 139 كشتى را زديم و اگر قرار بود به 1390 كشتى هم برسد مىرسانديم. توان آن وجود داشت. علت هم اين بود كه تمام توانمندىهاى امريكا براى جلوگيرى از اين كار كارآيى نداشت. همين سال 66 و 67 به همين روند بين ما و آمريكايىها باعث شد كه يك تئورى در امريكايىها به وجود بيايد كه امريكا در آينده با جنگ نامتقارن مواجه است. ما بیش از بيست سال فرصت داشتيم كه با جرأت مىتوانم بگويم كه حتى يك روز اين مدت را از دست ندادهايم براى اينكه سه الزام سازمان دهى سازمان مناسب، آموزشهاى متناسب و تسليحات و تجهيزات متناسب را درحد اعلا به وجود بياوريم. الان امريكايىها نسبت به سال 66 و 67 در رابطه با مسائل خليج فارس، تنگه هرمز و موضوع انرژى ضعيفتر هستند و ما قوىتر از آن موقع هستيم.
وي ادامه داد: اگر صددرصد نفت منطقه با خطوط لوله برود اين نفت از كجا مىخواهد برود؟ يا از زير آبهاى خليج فارس يا در يك باريكه كوچكى از خليج فارس. يعنى فرقى در اصل قضيه به وجود نمىآيد بلكه بدتر مىشود زيرا تلاش بسيار زياد و هزينه بسيار زياد و وحشتناك كه بعضاً براى خيلى از كشورها و دنيا قابل تحمل نيست. يعنى موضوع هزينههاي كه بايد براى خطوط لوله بشود اضافه مىشود به مشكلات موجود.
وي درباره احتمال وقوع جنگ در خليجفارس و تدبير در برابر اينكه شايد ايران نيز نمىتواند نفت صادر كند، خاطرنشان كرد: اولاً اگر ما واقعاً نتوانيم نفت را صادر كنيم يك فرصت استثنايى است. همان كه رهبر معظم انقلاب نيز فرمودند كه «تحريمها براى ما يك فرصت استثنايى است». البته دنيا نمىتواند ما را تحريم كند، دنيا تاب تحمل نبود انرژى ايران را ندارد. يعنى اگر به انرژى داخل خليجفارس خدشهاى وارد شود، اقتصاد دنيا فرو مىپاشد و اگر بر فرض اينطور شود از بين رفتن نفت به عنوان اصلىترين عامل اقتصادى، هم در منطقه و هم در خارج منطقه مىتواند اتفاق بيفتد و اين كار حالت بازدارندگى دارد كه هيچگاه دست به اين اقدام نبايد بزنند.
وي درباره نقش همكارى سپاه و ارتش در امنيت خليج فارس گفت: چندين سال است كه يك تقسيم جغرافيايى بين سپاه و ارتش صورت گرفته به اين معنى كه تنگه هرمز و خليج فارس مربوط به سپاه است و ارتش مسووليتى در خليج فارس ندارد. مسووليت ارتش درياى مازندران و درياى عمان است. با اين وصف كه در درياى عمان پايگاههاى ما در چابهار و جاسك نيز وجود دارد و حضور داريم و در شمال هم پايگاه ما وجود دارد. ولى تقسيم جغرافيايى صورت گرفته و اين تقسيم جغرافيايى تعاملات مثبت بين ما و ارتش را به حد كمال مىرساند و ديگر تداخلى وجود ندارد و اين روال، مبناى خوبى است.
فدوي افزود: در داخل سپاه هم مجموعه نيروى دريايى و مجموعه هوا فضا و مجموعه نيروى زمينى و همچنين سپاه استانى. سپاه يك پيكر است و وقتى كاركرد خودش را دارد كه به صورت يك پيكره عمل مىكند. و خدا را شكر كه يك پيكره بودن از اول در سپاه بوده و همچنان هست.
وي همچنين درباره برنامههاى نيروى دريايى سپاه براى حضور در آبهاى بينالمللى و برنامههاى آينده اين نيرو اظهار كرد: در دكترين نيروى دريايى سپاه كه ابلاغ شده است موكول به يك جغرافياى خاص نيست در هر جغرافيايى نيروى دريايى سپاه مىتواند باشد و اين روند هم وجود دارد و الحمدلله اين توانمندى موكول به يك جغرافياى خاص نيست. در برنامه پنجم نه يك پيشرفت بلکه يك جهش بسيار بزرگ براى نيروى دريايى سپاه عملاً شروع شده و در پايان برنامه پنجساله پنجم ما يك وضعيت كاملاً متفاوت در همه زمینهها خواهيم داشت. اين اتصالى كه بين داخل و مجموعه بايد وجود داشته باشد به وجود آمد اتصالى كه بين ما و خارج از كشور وجود داشته قطع شده چون نيازى نداريم هرچند كه مانعى از طرف كشورهاى ديگر وجود ندارد و آنها استقبال هم مىكنند. چون خود اين روند باعث ارتقاء وضعيت آنها هم خواهد شد چون ما در اينجا با امريكايىها در صحنه عملى قرار داريم و اين يكى از نيازمندىهاى ارتقاي تحقيقاتى و تسليحاتى همه جاى دنياست ولى خوب اين اتصال به نوعى وجود ندارد و در داخل كشور برقرار است و ما انشاءالله شكل كاملى از حضور و بروز و گسترش را در داخل و خارج سپاه خواهيم داشت.
وي گفت: دريا مثل زمين نيست كه حالت جنگ نباشد حالت عملياتى برقرار نباشد. اصلاً بودن در دريا بخشى از عمليات است و ما در 24 ساعت صدها فروند شناور را در داخل دريا داريم.
انتهاي پيام
نظرات