• یکشنبه / ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ / ۱۲:۳۱
  • دسته‌بندی: حقوقی و قضایی
  • کد خبر: 91032111798
  • خبرنگار : 71150

/سيزدهمين جلسه رسيدگي به پرونده فساد بزرگ مالي/4

مديرعامل سابق گروه ملي فولاد ايران: يك ريال بدون اجازه «مه‌آفريد» جابه‌جا نمي‌شد

در ادامه سيزدهمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده فساد بزرگ مالي، «ع.ر» ـ مديرعامل وقت شركت گروه ملي فولاد ايران ـ در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: بيوگرافي من نشان‌دهنده‌ آن است كه يك توليدكننده هستم.

در ادامه سيزدهمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده فساد بزرگ مالي، «ع.ر» ـ مديرعامل وقت شركت گروه ملي فولاد ايران ـ در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: بيوگرافي من نشان‌دهنده‌ آن است كه يك توليدكننده هستم.

به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، وي ادامه داد: هنگامي كه بخش خصوصي، شركت گروه ملي را خريد اولين كاري كه كرد اين بود كه بخش مالي را از بخش مديريتي جدا كرد؛ يعني مديريت خريد، فروش و نقدينگي به تهران منتقل شد. در حقيقت تصميم‌سازي‌ها در تهران صورت مي‌گرفت.

وي با بيان اينكه من براي انجام امور التماس مي‌كردم اما دزدي نمي‌كردم، افزود: پس از خصوصي‌سازي، ديگر من تصميم‌گير نبودم. سياست ورود به امضاي تقاضاهاي گشايش اعتبار عمل مجرمانه نبوده است. هنگامي كه شركت خصوصي شد، اولين ال‌سي را به نفع فولاد ملي باز كرديم. تا پايان سال 88 فقط براي فولاد خوزستان شمش گشايش مي‌شد و استارت كار براي تامين شمش فولاد خوزستان نيز صحيح بود.

«ع.ر» اظهار كرد: اتهام امضاي تقاضاهاي گشايش اعتبارها به من تفهيم شد و حالا كه امضاها گم شده موارد ديگري را در خصوص من مطرح كردند. گم شدن اين امضا، داستاني دارد.

متهم ياد آور شد: ما فقط به عنوان متقاضي، اين امضاها را انجام مي‌داديم. مگر امضاي ما چقدر ارزش داشت؟ در مواردي كه من هم امضا نمي‌كردم روند ادامه مي‌يافت. نظر من اين است كه آوردن امضاهاي ما براي گشايش اعتبارات، برنامه‌اي بوده كه آقاي مه‌آفريد اميرخسروي و آقاي «ك» مي‌خواستند به ما نشان دهند كه روند كار قانوني است. تمام اقساط ال‌سي‌ها در تهران پرداخت مي‌شد. ما بايد حواسمان باشد كه در كشور حد اعتباري به چه كسي مي‌دهيم. من به اندازه‌ يك ثانيه كه وقت براي امضا داشتم وقتي براي پيگيري ادامه كار نداشتم.

«ع.ر» خطاب به قاضي گفت: هر تصميمي بگيريد من مطيع هستم اما بايد مطرح كنم كه ما در گروه ملي فقط و فقط به دنبال ورود مواد اوليه به كارخانه بوديم. در كيفرخواست عنوان شد كه روزي يك مرتبه ال‌سي گشايش مي‌شد اما هفته‌اي يك ال‌سي بوده است و اولين كسي كه در مورد روند كار ال‌سي‌ها سوال كرد خودم بودم و پاسخي كه شنيدم نيز اين بود كه ما به دنبال كار بازرگاني هستيم.

وي افزود: هنگامي كه روند كار را ديديم واقعا به ادامه كار خوش‌بين بوديم. برداشت ما اين بود كه پول به گروه ملي مي‌آيد و كار در حال انجام است. ما فكر مي‌كرديم اين روند براي شركت ما مفيد است. اواخر سال 89 و اوايل سال 90 بود كه شايعه صوري بودن فاكتورها را شنيديم و مسائل كم كم براي ما روشن شد. پس از اينكه مه‌آفريد دستگير شد، همه‌ گروه اميرمنصور من را مقصر مي‌دانستند زيرا هنگامي كه امضاي من براي گشايش اعتبارها نبود، كار به هم ريخت. كاملا مشخص است كه اقدامات با هماهنگي همه صورت مي‌گرفته است. يك ريال پول بدون اجازه‌ مه‌آفريد جابه‌جا نمي‌شد.

اين متهم اضافه كرد:‌ همكاران ما در گروه ملي هيچ نقشي در عمل مجرمانه نداشتند. اين پرونده بايد خوب ريشه‌يابي شود وگرنه چهار سال ديگر دوباره چنين اتفاقي مي‌افتد. همان طور كه فاضل خداداد بود و پس از آن جزايري و پس از جزايري، اميرخسروي.

«ع.ر» در خصوص اتهام تحصيل مال از طريق نامشروع نيز گفت: متاسفم كه اين واژه براي من به كار مي‌رود. تمام صنايع فولاد آرزويشان اين است كه من مديرعامل آنها شوم. حقوق‌هاي ما در شرايط سخت و آب و هواي نامناسب نسبت به حقوق‌هاي كارمندي بالا بود. آنها را با حقوق كارمندي مقايسه نكنيد.

وي ياد آور شد: سياست‌گذاري ال‌سي‌ها توسط مه‌آفريد اميرخسروي انجام مي‌گرفت و ما از حجم گشايش‌ها بي‌خبر بوديم زيرا جز. وظايف ما نبود. داستان آقاي مه‌آفريد اميرخسروي و آقاي «ك»، داستان گلدكوئيستي‌هاست زيرا بقاي يكي در گرو بقاي ديگري بود.

ادامه دارد...

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha