باز يك جفت چشم كه نابينا ميشود، گوشي كه از سر جدا ميشود، چهرهاي كه انگار دستان شيطان با بيقيدي لمسش كرده.
باز هم اسيدپاشي و زخم كهنهاي كه دهان باز كرد و هستي را نيست كرد.
يك شب آرام بسان بسياري از شبهاي خدا، «زيور» همچون هر مادري كه ميخواهد دخترش را به خانه بخت بفرستد دلنگران است؛ اما كمكم بايد به نبود دخترش در كنار خود عادت كند. امشب شايد يكي از معدود شبهايي باشد كه اين دو در كنار هم آراميدهاند.
درست نميداند در آن لحظه خواب بود يا بيدار؛ لحظهاي كه ناگهان جهان بر سرش آوار شد و حالا، بعد از ماهها هنوز هم درست در خاطرش نيست كه آن شب چه رخ داد.
چهره زيور روزگاري براي زيبايي نيازي به زيور نداشت، اما امروز بسان شمع آب شده و مچاله شدهايست.
به گزارش خبرنگار«حوادث» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بامداد 18 تيرماه سال جاري ماموران پليس شهر «سرابله» در استان ايلام در جريان اسيدپاشي به صورت مادر و دختر جواني در يكي از روستاهاي اين شهر قرار گرفتند و راهي درمانگاه شدند.
در حالي كه مسئولان درمانگاه قصد داشتند اين مادر و دختر را به خاطر سوختگي شديد به بيمارستان ايلام منتقل كنند، دختر جوان كه تنها يك هفته به عروسياش باقي مانده بود و به سختي حرف ميزد به ماموران گفت: چند ساعت پيش من و مادرم در خانهمان در خواب بوديم كه ناگهان با احساس سوختگي شديدي كه روي صورتم حس ميكردم، از خواب پريدم. در همان لحظه عمو و زنعمويم ( ليلا و يادگار) را ديدم كه مقابل من و مادرم ايستاده بودند.
بعد از حرفهاي دختر جوان، ماموران عمو و زنعموي او را بازداشت كردند و قربانيان اسيدپاشي براي ادامه درمان به بيمارستان ايلام و از آنجا به بيمارستان شهيد مطهري تهران منتقل شدند. با گذشت چند روز از بستري شدن اين مادر و دختر در بيمارستان، صبح چهارم مرداد، دختر جوان به علت شدت جراحات وارده ناشي از سوختگي با اسيد دچار ايست قلبي شد و در بيمارستان جان باخت. اين درحالي بود كه مادرش نيز به علت سوختگي شديد در بخش ديگري بستري بود.
با مرگ اين دختر، تحقيقات براي كشف راز اسيدپاشي مرگبار ادامه يافت اما عمو و زنعموي قرباني مدعي شدند كه در ماجراي اسيدپاشي نقشي نداشتهاند. آنها گفتند كه شب حادثه با شنيدن صداي فريادهاي مادر و دختر جوان، براي كمك به خانه آنها رفتهاند و نميدانند عامل اسيدپاشي چه كسي است.
اظهارات اين دو مظنون درحالي بيان ميشد كه ماموران در ادامه به ردپاي مظنون ديگري هم در اين پرونده دست يافتند. اين فرد برادرزن عموي مقتول است كه خواستگار سمج قرباني به شمار ميرفت.
بررسيها نشان ميداد كه خانواده اين مرد يك روز قبل از حادثه با حضور در مقابل خانه دختر جوان، او را تهديد كرده بودند كه بايد از ازدواج با پسر مورد علاقهاش منصرف شود و به عقد پسر آنها درآيد. به همين دليل دستور بازداشت مرد جوان نيز صادر شد و ماموران وي را دستگير كردند. با انتقال اين مرد به اداره آگاهي او هم منكر اسيدپاشي مرگبار شد و گفت كه نميداند چه كسي دست به اين جنايت زده است؟
با اظهارات پسر جوان تحقيقات براي كشف راز اسيدپاشي ادامه يافت و ماموران در ادامه دو مظنون ديگر را كه عموي قرباني بودند را هم در اين پرونده شناسايي كردند، كه پليس احتمال ميدهد آنان ميدانند كه عامل اين جنايت كيست؟
با دستگيري اين دو مظنون تعداد افراد دستگيرشده در اين پرونده به پنج نفر رسيد و اين در حاليست كه تمامي آنها در بازجوييها، اسيدپاشي را انكار كردهاند.
دكتر رجبي پزشك معالج زيور نيز در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با بيان اينكه صورت زيور صد در صد سوخته است گفت: 80 درصد از بدن اين فرد نيز به علت شدت جراحات وارده ناشي از اسيد دچار سوختگي درجه سه شده بود.
وي با بيان اينكه اسيد تمامي لايحههاي پوست زيور را سوزانده است گفت: چشم چپ اين فرد در اسيد ذوب شده است و چشم راست اين فرد نيز در حد تشخيص نور توان دارد.
رجبي با بيان اينكه تاكنون چهار عمل پيوند پلك بر روي اين فرد انجام شده است گفت: متاسفانه در عملهاي قبلي به علت سوختگي گرافهاي انجام شده در برخي نقاط پيوند كنده شده است.
وي افزود: در مرحله دومي كه اين فرد براي معاينه به بيمارستان فارابي معرفي شد قسمتهاي پاييني صورت اين فرد به علت سوختگي ناشي از اسيد كنده شده بود به طوري كه استخوانهاي صورت اين فرد در معرض ديد قرار داشت.
رجبي بابيان اينكه در حال حاضر پلك بالا و پايين چشمهاي اين فرد بسته شده است تا عمل پيوند با موفقيت پيش برود گفت: تمامي اميد كادر درماني زيور، به چشم چپ اين فرد است تا توان اين چشم كه در حال حاضر در تشخيص نور است بهبود يابد.
به گزارش ايسنا، در حالي تحقيقات از متهمان اين پرونده پس از حدود پنج ماه همچنان در حال انجام است كه زيور بروي تخت بيمارستان شهيد مطهري تهران براي ادامه زندگي و تامين هزينههاي درمان نگران است.
انتهاي پيام
نظرات