يك روانشناس با اشاره به اينكه افرادي كه اقدام به جرايمي همچون زورگيري ميكنند داراي شخصيتهاي ضد اجتماعي هستند، افزود: جراحت ناشي از اين حوادث خشن چه در بعد فكري و چه در بعد رواني تا آخر عمر در نزد قربانيان وجود خواهد داشت و جزو خاطرات تلخ اين افراد ميشود.
دكتر قاسمزاده در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: افرادي كه دست به زورگيري ميزنند در طول زندگي گذشته خود هميشه مورد سركوب و تحت فشارهاي رواني شديد بودهاند، به طوري كه زورگيري واكنشهاي رفتاري آنها به عنوان پاسخي به گذشته دردناك زندگيشان است.
وي ادامه داد: بيشتر افرادي كه زورگيري ميكنند در دوره نوجواني و يا ابتداي جواني هستند و بخش كوچكي از اين افراد به زورگيري به عنوان يك حرفه نگاه ميكنند. اين افراد به عنوان رهبر باندهاي زورگيري محسوب ميشوند كه به صورت آگاهانه و تحت شرايط مشخص تصميم به انجام اعمال مجرمانه خود ميگيرند.
استفاده از سلاح سرد زورگيران را قسيالقلب مي كند
قاسم زاده ادامه داد: اين نكته قابل توجه است كه نزديك به 90 درصد از افرادي كه اقدام به زورگيري ميكنند تحت تاثير گذشته و روحيات خود دست به اين كار زده و پس از ارتكاب اين جرم ابراز پشيماني ميكنند.
وي با بيان اينكه مشاهده چنين رفتارهاي مخاطرهآميز ميتواند احساس امنيت در جامعه را تحت تاثير قرار دهد افزود: وقوع چنين جرايمي تاثيرات منفي را بر روي شهروندان در پي دارد و موجب ايجاد احساس نبود امنيت در جامعه ميشود كه در اين راستا نقش نيروهاي امنيتي و انتظامي ميتواند در كاهش اين احساس تاثيرگذار باشد.
قاسمزاده افزود: فردي كه براي اولين بار دست به زورگيري ميزند در ابتدا دچار استرس زيادي است اما هرچقدر مبادرت به اين اعمال مجرمانه كند، با جرم سازگاري پيدا كرده و از استرس وي كاسته ميشود.
اين روانشناس خاطرنشان كرد: در برخي از مواقع با توجه به اينكه بسياري از زورگيران از سلاح سرد در ارتكاب اعمال مجرمانه خود استفاده ميكنند، پس از چندي دچار قساوت قلب ميشوند.
وي برخورد مناسب با زورگيران، ريشهيابي و آسيب شناسي بروز اين جرايم و همچنين از بين بردن زمينههاي وقوع آن را در كاهش چنين جرايمي تاثيرگذار دانست.
تاثيرات منفي چنين جرايمي بر روي زنان، نوجوانان و كودكان بسيار زياد است
قربانيان، پس از وقوع اين حوادث آسيب جدي را در بعد بهداشت روان ميبينند
اين روانشناس درباره تاثيرات رواني بر قربانيان حوادث زورگيري هم اظهار كرد: افرادي كه مقابل چنين اعمال مخاطرهآميزي قرار ميگيرند وارد يك پروسه شديد فشار رواني ميشوند كه اين موضوع ميتواند تمام ابعاد سلامت رواني فرد را تحت تاثير قرار دهد.
به گفته وي اين افراد در مرحله اول پس از وقوع زورگيري دچار شوك ميشوند كه با توجه به سن فرد و جنسيت آنها، اين شوك ميتواند مخاطراتي را به همراه داشته باشد.
قاسمزاده با بيان اينكه تاثيرات منفي چنين جرايمي بر روي زنان، نوجوانان و كودكان بيشتر است، افزود: قربانيان، پس از وقوع اين حوادث آسيب جدي را در بعد بهداشت روان ميبينند و دچار اضطراب زياد، كابوسهاي شبانه و حالتهاي ترسهاي مرضي كه ناشي از وجود كوچكترين صدا، تحريك و رفتاري كه شبيه اعمال مخاطرهآميز گذشته باشد، ميشوند.
وي به ايسنا گفت: قرباني پس از مواجهه با اين رفتار مخاطرهآميز دچار برانگيختگي حسي، جسمي و عصبي ميشود كه در اين مواقع بايد تحت مراقبتها و اورژانس روانپزشكي و روانشناسي قرار بگيرد كه در بسياري از اين مواقع قربانيان نياز به داور و روانپزشكي و مشاوره دارد.
تاثيرات منفي حوادث خشن به شكل رفتارهاي عصبي، بيماريهاي جسمي و رواني بروز مي كند
اين روانشناس تاكيد كرد: معتقدم كه جراحت ناشي از اين حوادث خشن چه در بعد فكري و چه در بعد رواني تا آخر عمر در نزد قربانيان باقي خواهد ماند و جزو خاطرات تلخ اين افراد ميشود البته اگر مراقبتهاي روانپزشكي و روانشناسي انجام شود، ميزان ماندگاري اين مخاطرات به حداقل ميرسد كه اين موضوع به گذشته افراد هم مربوط است.
قاسمزاده اضافه كرد: در برخي از مواقع تاثيرات منفي حوادث خشن بر روي قربانيان به شكل رفتارهاي عصبي، بيماريهاي جسمي و رواني مانند روان ـ تني، سردردهاي عصبي و ميگرن خود را نشان ميدهند. همچنين ناراحتيهاي گوارشي و تپشهاي قلب، ترس و نگراني، حس ناامني و دردهاي عضلاني كه منشا عصبي دارند، بروز ميكند.
انتهاي پيام
نظرات