«مشمشه» يك بيماري قابل انتقال از حيوان به انسان است كه با توجه به سابقه وجود آن در كشورهاي همسايه و بخصوص گزارش موارد اخير طغيان بيماري در بين تك سميها (الاغ، قاطر، اسب) در كشور عراق و احتمال ورود اين حيوانات آلوده به داخل كشور به عنوان يك تهديد جدي براي جمعيت تك سميها و جمعيت انساني در كشور مطرح است.
به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بر اساس اطلاعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه از آخرين مراجع جمعآوري شده است: عامل بيماريزاي مشمشه، يك بيماري عفوني بسيار مسري در بين تك سميها (اسب، قاطر، الاغ) ميباشد. عفونت به وسيله باسيل هوازي، اكسيداز مثبت گرم منفي به نام بورخولدريامالئي (Burkholderia-mallei) منتقل ميگردد كه بدون فلاژل و بدون حركت ميباشد و نسبت به شرايط محيطي حساس است.
تاريخچه:
بقراط براي اولين بار مشمشه را توضيح داده است و براي سالها به عنوان يك بيماري شغلي در افرادي كه با اسب در تماس هستند همچنين دامپزشكان و كاركنان آزمايشگاهها مطرح ميباشد. عامل مشمشه همراه با سياه زخم به عنوان سلاح بيولوژيك مدرن از سال 1915 ميلادي مورد استفاده قرار گرفته است.
انتشار بيماري:
مشمشه در بسياري از كشورها پس از انجام اقدامات قرنطينهاي و ساير اقدامات كنترلي حذف شده است. از دهه 1940 ميلادي تاكنون انتقال مشمشه به انسان در امريكا ديده نشده است. ولي در بين حيوانات اهلي در آفريقا، آسيا، خاورميانه و مركز و جنوب آمريكا شايع است. بيماري در گربهها و سگساناني كه از گوشت اسبهاي آلوده تغذيه كردهاند اتفاق افتاده است، بعلاوه ترشحات پوستي اسبهاي بيمار بسيار مسري است. مشمشه يكي از بيماريهاي رايج در بين اسبها و ساير تك سميهاي عراق ميباشد.
راههاي انتقال:
بيماري در انسان به دنبال تماس مستقيم با حيوانات آلوده يا تماس با بافتهاي آنها منتقل ميشود. عامل بيماري از طريق آئروسل همچنين ضايعات پوستي يا مخاط ملتحمه، دهان يا بيني وارد بدن ميشود. انتقال انسان به انسان نادر است. موارد تك گير در دامپزشكان، اسب سواران و كاركنان آزمايشگاه اتفاق ميافتد. دو مورد انتقال جنسي و مواردي در خانوادهاي كه از بيمار مراقبت كردهاند گزارش شده است.
تظاهرات باليني در حيوانات:
به دنبال ورود باكتري در مخاط بيني اسب، تب و زخمهاي نكروتيك و ندول و بدنبال آن ترشحات غليظ زرد رنگ ايجاد ميشود. غدد لنفاوي گردن و مدياستن بزرگ شده و پنوموني با آبسه ندولار و گسترش به اعضاء داخلي موجب بيماري منتشر ميگردد.
مشمشه جلدي (بيماري فارسي) شامل آبسه جلدي به همراه تشكيل ندولهاي 5/0 تا 5/2 سانتيمتري در مجاري لنفاوي است، با پيشرفت بيماري ندولها زخمي شده و عفونت به شكل چرك زرد غليظ خارج ميشود.
تظاهرات باليني در انسان:
دوره كمون: در اغلب موارد علائم بيماري يك تا 14 روز پس از تماس ظاهر ميشود، ولي در ابتلا تنفسي ممكن است به كمتر از يك تا دو روز برسد. عامل بيماري احتمال دارد پس از تماس به صورت نهفته براي چندسال باقي بماند و مجدداً فعال و علائم باليني ظاهر گردد. ثابت شده افراد ديابتيك حساسيت بيشتر به ابتلا و پيشرفت بيماري دارند.
علائم ابتلا به مشمشه با توجه به نحوه آلودگي و راه ورود عامل بيماريزا و محل ابتلاء به اشكال حاد و مزمن در اعضاء مختلف بروز ميكند. علائم اوليه ممكن است شامل تب، ضعف، درد عضلاني و سردرد و درد قفسه سينه، اشك ريزش شديد چشمها و حساسيت به نور و اسهال باشد.
عفونتهاي موضعي: اگر در روي پوست بريدگي يا خراش وجود داشته باشد، باكتري از طريق آن وارد بدن شده و يك عفونت موضعي با ايجاد زخم در طي يك تا 5 روز ظاهر ميشود. ممكن است غدد لنفاوي ناحيهاي بزرگ شود و يا بر ساير نواحي بدن منتشر گردد. زخمهاي چركي در مخاط بيني، تراشه، حلق نيز ممكن است مشاهده شود.
ضايعه اغلب به همراه تب، لرز و ضعف ميباشد. در صورت عدم درمان ندولهايي در مجاري لنفاتيك و آبسههاي چركي در غدد لنفاوي پس از چند هفته بروز كرده و بيماري گسترش مييابد كه منجر به آبسههاي كبد و طحال، پنوموني، آبسههاي ريوي و آبسههاي متعدد جلدي و عضلاني ميگردد. عفونت سيستم اعصاب مركزي نيز ممكن است اتفاق افتد.
عفونتهاي ريوي: در عفونتهاي ريوي بيماري شديد تبدار به همراه پنوموني، برونكوپنوموني، آبسه ريوي، تجمع مايع در پلور و افيوژن پلور، زخم نكروز دهنده در برونش و تراشه، لنفادنوپاتي گردن و مدياستن ايجاد ميشود، در صورت عدم درمان معمولاً در طي 10 روز مرگ اتفاق ميافتد.
عفونتهاي منتشر خون: تظاهرات مانند عفونتهاي منتشر خوني ميباشد اغلب همراه عفونتهاي موضعي است عفونتهاي منتشر خوني مشمشه، در صورت عدم درمان در طي 7 تا 10 روز معمولاً كشنده است.
عفونتهاي مزمن: اشكال مزمن مشمشه به شكل آبسههاي متعدد در بازوها و عضلات پاها يا در طحال و كب يا پنوموني مزمن ميباشد. گاهي در اتوپسي عفونتهاي بدون علامت كشف ميگردد.
تشخيص آزمايشگاهي: تشخيص قطعي براساس جداكردن بورخولدريامالئي از خون، خلط، ادرار يا ضايعات پوستي ميباشد، همچنين بوسيله بررسي آنتيبادي فلئورسنت مستقيم (DFA) فيكساسيون كمپلمان، آزمايشات آگلوتيناسيون، ELISA يا بوسيله PCR صورت ميگيرد. تست پوستي مالئين كه به طور گسترده براي برنامه كنترل بيماري در حيوانات به كار ميرود براي انسان كاربرد چنداني ندارد. براي بررسي نمونههاي باليني يا آلوده كردن جوندگان در آزمايشگاه تجهيزات و وسايل آزمايشگاه با Biosefety level 3 مورد نياز است.
پيشگيري:
موارد مشكوك جهت پيشگيري از انتقال انسان به انسان بايستي در بخش ايزوله بستري و احتياطات استاندارد براي ممانعت از پاشيده شدن يا تماسهاي مستقيم با ضايعات چركي، خون و ترشحات و ساير وسايل آلوده انجام گيرد. وسايل آلوده به ترشحات و تجهيزات پانسمان بايستي اتوكلاو يا سوزانده شده يا با استفاده از مواد ضدعفوني كننده ضدعفوني شوند. واكسن براي مشمشه وجود ندارد. در كشورهايي كه مشمشه در حيوانات آندميك است براي پيشگيري از بيماري در انسان، شناسايي و حذف جمعيت حيوانات آلوده مهم است. در مراكز بهداشتي درماني، بيمارستانها، آزمايشگاه ها و ... ميتوان از انتقال بيماري بوسيله اجراي احتياطات معمول به هنگام برخورد با خون و مايعات بدن پيشگيري كرد. در عفونتهاي آزمايشگاهي ايجاد شده داكسيسيكلين جهت پيشگيري موثر بوده است ولي استفاده از آن در موارد تماس ثابت نشده است.
درمان:
چون بيماري مشمشه در انسان نادر است اطلاعات محدودي در مورد درمان آنتيبيوتيكي وجود دارد. نشان داده شده كه سولفاديازين در حيوانات آزمايشگاهي و انسان مؤثر بوده است، همچنين بورخولدريامالئي معمولاً به تتراسايكلين، سيپروفلوكساسين، استرپتومايسين، نووابيوسين، جنتامايسين، سفتازيديم و سولفاميدها و يا تركيبي از ايمي پنم و داكسي سايكلين حساس ميباشد. مقاومت به كلرامفنيكل نيز گزارش شده است. عود حتي پس از درمان آنتي ميكروبيال ممكن است اتفاق افتد.
انتهاي پيام
نظرات