استاد دانشگاه پيام نور بجنورد گفت: پراکندن تخم سخن توسط حکيم طوس سبب گرديده تا پس از عبور سالها و گذر ايام همچنان نام و يادش زنده و جاويد بر تارک ادب فارسي و نيز در جهان باقي ماند و برگي از صفحات تقويم که مصادف با 25 ارديبهشت است به بزرگداشت اين حکيم فرزانه يا بهتر بگوئيم به بزرگداشت افکار، آرمانها و اثر سترگ وي، اختصاص يابد. الهه علي پور در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا افزود: حاصل سي سال رنج دهقان طوس کتابي شده است که به گفته حبيب يغمايي "شناسنامه و سند مالکيت قوم ايراني است" و کاخي که وي در قرن چهارم بنا نهاد آنچنان عظيم است که هنوز باد و باران و تابش آفتاب بدان گزندي نرسانده و بسان گوهري تابناک و درخشنده در گنجينه ادبيات ايران و جهان باقي مانده است. وي زمان ناپذيري شعر فردوسي را از علل ماندگاري آن و به تبع آن زنده ماندن نام و ياد اين شاعر گرانمايه دانست و گفت: هر آنچه پسنديده انسان است همچون هنر، دانش، خرد، شور عشق و جوانمردي در همه زمانها پسنديده است و شاهنامه تبلور اين ارزشهاست پس هيچگاه کهنه نخواهد شد. وي با بيان اينکه فردوسي سرآمد قدرت سخن آفريني و سخن آرايي است، اضافه کرد: شاهنامه در ترسيم هنرمندانه حوادث،حالات و توصيف مظاهر آفرينش بسيار هنرمندانه عمل نموده است چنانچه وسواس او در سخن آرايي به سان وسواس نقاش است در انتخاب رنگ و عجين بودن صنايع ادبي، کلامش و جان بخشي ها و در عين حال زبان ساده اش ابزاري کار آمد براي نفوذ و رسوخ ميان تمامي اقشار جامعه در طول ساليان و قرون متمادي بوده است. عليپور ادامه مي دهد: اين ويژگي ها و قابليت ها سبب گرديده شاهنامه نه تنها در ايران و ميان ايرانيان که در مرزهاي دور نيز از جايگاهي بس والا برخوردار باشد از اين روست که شاهد آنيم که غير ايرانياني چون ژول مول، برادران وارنر و روکرت اين اثر عظيم را به فرانسه، انگليس ،آلماني ترجمه نموده اند و معتقدند "اين شاعر نه تنها سراينده بلکه حکيمي است فرزانه، او مظهر پنداري است از يک شاعر آرماني که به ما مي آموزد که انسان چيست و نيز مي آموزد که انسان چگونه بايد باشد." وي مي افزايد: در شاهنامه ارزشهاي والايي چون مبارزه با نادرستي، عدالت، آزادي، ستم ستيزي و عشق است که اعمال و رفتار قهرمانان را رقم مي زند و نه خواسته هاي نفساني و جنسي و ماوراي انساني آنگونه که در حماسه هاي غير ايراني مشاهده مي شود و اين حاصل نگاه بخردانه فردوسي به جايگاه و اعتبار و حرمت آدمي است. وي گفت: از ديدگاه حکيم طوس تمام آدميان مي توانند نمونه والا باشند اگر داد و دانايي را سر لوحه کار خويش قرار دهند. مدرس دانشگاه پيام نور واحد بجنورد ادامه داد: نکته شايان ذکر ديگر در باب فردوسي اشاره به هنر او در دمسازي و همسازي فرهنگ اسلامي و ايراني است، اين حکيم حماسه ساز به سان معماري توانا توانست تصويري زيبا و انديشه اي پويا را در همگوني و اختلاط معرفت ديني و فرهنگي ملي در قالب شاهنامه از خود به جاي گذارد که آغاز کتاب او نشان از باورهاي خداشناسانه وي دارد. وي افزود: فردوسي توانسته روح و گوهر اصلي اسلام ناب را از دل خلافت جاهلي جدا كند يعني خودش را در چارچوب آرمانهاي مکتبي که پذيرفته قرار داده و در همان چارچوب از وطنش و هر آنچه مربوط به آن است دفاع کند و شايد وطن پرستي او نيز ريشه در اين حديث نبوي که مي فرمايند "حب الوطن من الايمان" داشته باشد. وي ادامه داد: بنابراين بايد به آنان که رنگ اسلام ستيزي به او مي زنند گوشزد نمود که در او نه عليه اسلام که عليه نژادپرستي متعصب و تکبر و تفاخر جاهلي که به خود حق تحقير ديگر ملل را مي داده، برخاسته است؛ کسي که خرد و ستايش خردورزي در جاي جاي شاهنامه اش موج مي زند، کورکورانه و احساسي عمل نمي نمايد. او هزاران سال پيش از تولد دکارت ولتر و ... خرد را ستوده است و به طور قطع اعمال و آثارش بخردانه و از روي آگاهي است واين خرد مايه جاوداني، شادماني و بازدارنده از ناسزاست. عليپور گفت: فردوسي در شاهنامه اش همپاي احياي اساطير، ادب و سنن، امثال و حکم، روايات و قصه ها به بيان آرزوها و انديشه هاي والايي پرداخته که اگر چه مجال بررسي همه آنها نيست اما به "به قدر رفع تشنگي " از اين درياي مواج معاني بايد نوشيد که از جمله گوهرهاي اين درياي وسيع عدالت جويي است، پايه هاي آن کاخ بلندي که از باد و باران گزند نمي يابد بر عدالت و دادگري نهاده شده است و دادگري در نزد او به قدري اهميت دارد که پهلوانان را از بيداد و ستم بر دشمن شکت خورده بر حذر مي دارد و حتي حکيم طوس سراي آخرت را در گروي دادگري مي‌داند. وي افزود: بنابراين جنگ هاي شاهنامه و قهرمانان به واقع نبود خوبي و بدي، داد و بيداد است و پادشاهاني در نزد او ستوده دهر هستند که خداترس، نيک خواه و دادگر باشند تا نامي نيک و خوب از آنان به يادگار ماند. وي ادامه داد: افسون ساز طوس که از افسونش همين بس که " عجم زنده کرده بدين پارسي " صفات اخلاقي چون آز، دروغ، نفاق، کاهلي، عدم هم نشيني با بدان را براي داشتن دنيايي آرماني مذمت و نکوهش نموده و در مقابلش نيکي ها و صفات والاي انساني را ستوده است. اين مدرس دانشگاه گفت: در جامع بودن معاني در شاهنامه همين بس که فردوسي طوسي در قرن چهارم به اصلاح الگوي مصرف و ميانه روي در اقتصاد هم اشاره كرده است. وي در پاسخ به اين سوال که "چرا بايد در باب فردوسي بدانيم و جايگاه شاهنامه و شاهنامه خواني در جامعه امروز چيست؟" گفت: جامعه ما و جهان امروز نيازمند روحيه و وجداني ديني و حماسي و شورآفرين است از اين رو تصاوير زيباي خداجويي، دين باوري، سلامت خواهي و ... که در شاهنامه ترسيم شده است اکنون نيز محرک و زندگي ساز است. وي ادامه مي دهد: اينک در تهاجم گسترده فرهنگهاي بيگانه که يا آهنگ زدودن ميراث فرهنگي ما را دارند يا قصد ايجاد تقابل ديني و ملي را در سر مي پرورانند و يا ناخواسته با گسترش تکنولوژي و شکسته شدن مرزهاي جغرافيايي و به زير بال رفتن نگرشهاي سياسي و اجتماعي شبه فرهنگ مردم پسندي که حاصل آميزش تکنولوژي و بازرگاني است متولد گرديده که لازم است با در نظر گرفتن اين اوضاع جايگاه خويش را حفظ نمايم. به گفته وي اگر نتوانيم آينده را کاملا پيش بيني نماييم مي توان با احتمال زياد مسلم دانست که در پس اين شتاب زماني فرا خواهد رسيد که پرگار استقلال ملت ها بيشتر گرد مرکز فرهنگ دور زند و اگر قومي خواسته باشد وجه تميزي با ديگر اقوام داشته باشد بايد به فرهنگ سنتي و معنوي خويش روي آورد و اين فرهنگ را بايد از وراي آثاري چون شاهنامه استخراج كرد. وي گفت: آشنا نمودن جوانان و مردم با انسانيت و فرهنگ از خلال آثاري چون شاهنامه در حقيقت پاشيدن بذر فرهنگ و حکمت در کشتزار ذهن هايي است که آينده را مي‌سازند. در پايان به حکم و ادب و خرد بر روح ابر مرد طوس که شاهنامه اش درمنش کاوياني و شرف ايران و ايراني است درود و آفرين مي فرستيم. انتهاي پيام