/ارزيابي پيامدهاي منفي فرهنگي تعطيلي سينما در کرمانشاه/ مدير حوزه هنري استان: اين تعطيلي قطعا يک بحران فرهنگي براي شهر کرمانشاه است
سينما؛ رسانهاي براي فرهنگ سازي بومي، فرهنگ سوزي بيگانه و مقابله با بحران هويت
سينما يک رسانه است و رسانه نيز چيزي نيست جز پيام؛ از سوي ديگر فرهنگسازي پروسهاي است که مبتني بر پيام است و ميتوان اينگونه استدلال کرد که يکي از مهمترين کارکردهاي سينما که اين گزارش نيز قصد دارد بر آن متمرکز شود قابليت اين پديده در پروسه فرهنگ سازي و تقويت کلان گفتمان فرهنگي حاکم بر هر جامعه است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، تجارت و سرگرمي نيز از ديگر کارکردهاي اصلي اين پديده هستند هر چند که کارکردهاي سينما تنها به حوزههاي ياد شده محدود نمي شود. اما هدف نهايي اين گزارش ارائه يک نظريه کلان و جهانشمول در خصوص سينما و تمامي ابعاد آن نيست زيرا نظريههاي مطرح شده درباره سينما اغلب گوناگون و متنوع بودهاند و از نحلههاي فکري گوناگوني منشعب ميشوند.
اصولاً غيرممکن به نظر ميرسد که چيزي به نام نظريه کلان سينما به وجود بيايد که همه اين نظريات را در برگيرد، چرا که ديدگاهها متفاوت هستند و قابل جمع نيستند و مکاتبي که از آن منشعب شدند نيز گوناگوناند و قابل تجميع نيستند؛ پايان دوره کلان روايتها نيز مزيد بر اين علت است.
يگانه هدف اين گزارش شفاف سازي هر چه بيشتر کارکرد سينما در حوزه فرهنگ سازي است، کارکردي که در حال حاضر يکي از مهمترين نيازهاي جامعهاي است که در آن زندگي مي کنيم، زيرا اين گزارش اعتقاد دارد که فرهنگ گنجينهاي است تا شخص هويت خود را بر اساس آن تعريف کند و فقدان چنين گنجينهاي مسبب روانپارگي و بيهويتي فرد و جامعه خواهد شد.
سينما در جهان امروز، به عنوان متني فراگير و گسترده و رسانهاي براي انتقال معاني و دلالتهايي است، که رمزگذار در اثر سينمايي، آن را براي مخاطب خود قرار داده است. همين معاني دلالتها و نشانهها هستند که با پيچاندن خود در لفافهاي از زيباييها و با تحريک حس زيبا شناختي شخص ميتوانند آنرا در مسير گفتمان قالب فرهنگي بومي يا بيگانه قرار دهند و در نهايت هويت شخص و جامعه را شکل داده يا آن را با بحران مواجه كنند.
نسبت رسانه و فرهنگ، نسبتي متقابل و تنگاتنگ است اما از ابتداي پيدايش مدرنيته و شروع جوامع مدرن که مستلزم بوجود آمدن رسانههاي متفاوت و در سطح وسيع است، وضع به گونهاي ديگر تغيير يافته است. با آغاز پيدايش رسانههاي مدرن و در طول سير تکاملي آنان، تأثير رسانه بر فرهنگ و به دنبال آن بر زندگي مردم بيش از قبل شده است. امروز، اين حقيقت را نميتوان کتمان کرد که سرمايهداري مدرن، با استفاده از تکنولوژيهاي پيشرفته ارتباطي سعي در جهت دهي افکار، اميال، آمال، طرز تلقي، نگرشها و اساساً فرهنگ ساير جوامع دارد و پيشتاز اين عرصه کسي جز آمريکا که هم اکنون و به دلايل تاريخي سردمدار اين عرصه شده است، نيست.
در يک نگاه کلي، اگر نگرش خود را معطوف به اشکال نمادين و شيوههاي ساخت و گردش اين اشکال در جهان اجتماعي کنيم، ميبينيم که با پيدايي جوامع مدرن در اواخر قرون وسطي و اوايل دوران روشنگري، يک دگرگوني فرهنگي سازمان يافته و دستگاهمند، شروع به پا گرفتن کرده و به تدريج با رشد سخت افزاري و جنبههاي مادي، به حيات تکاملي خود ادامه داده که نمود آن را ميتوان در رسانههاي ديجيتال امروزي و تأثير ديالکتيکي بر فرهنگ مشاهده کرد.
اين دگرگونيها، سازنده امري است که به طور کلي ميتوان آن را رسانهاي کردن فرهنگ ناميد. پديدهاي که ميتوان آن را شايد مهمترين رخداد پايان هزاره ناميد و بزرگترين گواه بر اين مدعا، حجم انبوه توليد مطالب و ادبيات در اين زمينه است، چرا که اگر اهميت اين امر روشن نگشته بود، حجمي به اين انبوهي از ادبيات در زمينه تئوريک، عرصه اين مهم را در بر نميگرفت.
رسانهاي کردن فرهنگ، سرآغاز توسعه سازمانهاي رسانهاي بود که نخستين بار در نيمه دوم قرن پانزدهم ميلادي ظاهر شدند و از آن زمان تاکنون با بازتوليد مکرر، به حيات خود ادامه ميدهند و هم اکنون در عصر جهاني شدن که در ابتدا با اساسي کاملا اقتصادي پا به عرصه وجود گذاشت و سپس به عرصههاي سياست و فرهنگ نيز تسري يافت، روند رسانهاي شدن فرهنگ به اوج دوران خود رسيده است.
در اين عصر، صنعت سينماي تمدن سرمايهداري سعي در يکسان سازي فرهنگي در همه ابعاد مادي و معنوي فرهنگ ساير ملل دارند و سينما نقش بسيار مؤثري در ايفاي نقش تاريخي خود که همان فرافکني فرهنگ غرب و پراکنشي فرهنگي عناصر مادي و معنوي اين فرهنگ است، دارد.
جهاني شدن سه دوره اصلي پيش صنعتي، صنعتي و پسا مدرن را طي کرده و پس از طي اين مراحل تطوري به نقطه کنوني که نقطه اوج تکامل آن است، رسيده است. جهاني شدن در عصر پسامدرن در چهار شکل قابل بررسي است جهاني شدن اقتصادي، جهاني شدن سياسي، جهاني شدن اجتماعي و جهاني شدن فرهنگ.
در عصر پسامدرن نگاهي گذرا به جهان پيرامون، انحصار و سلطه رسانه هاي بيگانه را در جهان معاصر به روشني نشان مي دهد. در مجموع شش تا از بزرگ ترين فرستنده هاي راديو، تلويزيون دنيا، (سي بي اس (C.B.S) ، ان بي سي (N.B.C) ، اي بي سي (E.B.C)، سي ان ان (C.N.N)، بي بي سي (B.B.C) و سي بي اس (C.B.S) هستند که جمعيت زيادي را در سراسر کره زمين در بر مي گيرد. پيامد طبيعي انحصار و سلطه رسانه اي، ورود رمزهاي گفتمان فرهنگ سرمايه داري به مثابه يك كالاي وارداتي در فرهنگ ديني، ملي ماست که در نهايت پيامدي جز شکست هويتي بومي ديني ملي و گسست فرهنگي ما در بر نخواهد داشت.
در حال حاضر هرگاه از روي تامل و دقت به شهرهاي ايران اسلامي سركشي كنيم و به نوجوانان و جوانان اين مرز و بوم نيك بنگريم، دو چيز بيش از همه جلب توجه مي كند: فرم لباس، شكل آرايش ظاهري؛ مدتي لباس هاي گشاد به تن مي شود و پس از اندك زماني لباس هاي تنگ. گاهي نيز روي لباس جوانان و نوجوانان برچسب تصويري از آواز خوانان، ستارگان سينما، قهرمانان ورزشي از كشورهاي غربي حك ميشود.
موهاي سر نيز در رنگ هاي مختلف با اشكال اره اي، تيشه اي، پرخروسي، ميان خالي و . . . و نيز چيدن ابرو و تلون گونه ها با سرخي، سفيدي، چهره جوانان اين مرز و بوم را نشان مي دهد. به گونه اي كه گويا اين صنف ساليان متمادي در غرب زندگي کرده و هم اكنون هر روز در رفت و آمد با آنجا هستند. اما بر عكس، اين فرم و شكل بر تن و سر و صورت كساني قرار گرفته و هر دم در حال جايگزيني اند كه در طول زندگي فقط نام كشورهاي غربي را در كتابها خوانده يا در رسانه ها ديده اند. متاسفانه به همان اندازه كه در تغيير و تقليد لباس و شكل ظاهري گوي سبقت از دايه هاي اصلي ربوده اند، در توليد فكر، انديشه و دانش نيز مدال كندي، بطالت، كسالت و پس ماني را به سيرت و صورت آويخته اند و اين در سايه اشاعه فرهنگ بيگانه در كشور و وضعيت انفعالي فرهنگ ملي در مقابل آن است، به هر حال، اين همه مرهون تلاش رسانه هاي بيگانه است.
مصاديق ياد شده در اين جهت بيان شد تا به مبحث هويت شكني و بحران هويت در جامعه به عنوان يکي از بارزترين نمودهاي رسانه اي شدن فرهنگ اشاره شود.
هر انسان و ملتي داراي هويتي است كه بر اساس مؤلفههاي ديني، ملي، فرهنگي و سنتي، محيطي، اجتماعي، تربيتي و به اضافه جستار او در انديشه و خرد مردمان و كاوش در حقيقت ها شكل مي گيرد. اين هويت از او انساني ميسازد كه با انسان هاي ديگر علي رغم، هم نوعي داراي فصول بي شمار و پرشماري است. اگر اين هويت، كه به مثابه ريشه هاي يك درخت است، قطع شود، آن درخت فرو خواهد افتاد، حتي اگر قوي ترين تنهها و شاخهها را داشته باشد اگر هم فرو نيفتاد، به درختي بي ثمر و بي خاصيت و فاقد كمترين ارزش و ثمرهاي تبديل خواهد شد. بدين سان در وضعيت انفعالي رسانه هاي ما در مقابل هجمه خانمان سوز و خانمان برانداز رسانه هاي بيگانه، وضعيت و شرايطي جز اين انتظار نمي رود.
فرايند هويت سوزي و فرهنگ زدايي، كشورگريزي و غربت گزيني و بيگانه گزيني و بيان جاذبه هاي كاذب كشورهاي بيگانه و ايجاد اشتهاي كاذب براي ديدن فرهنگ، تصويري بهشت گونه از بيگانه و بيگانگان، تحقير فرهنگ ملي و ديني و بزرگ نمايي جلوه هاي كاذب فرهنگ بيگانه و به طور كلي هويت شكني، هويت سوزي و فرهنگ ستيزي از جمله آسيب هاي ناشي از ضعف در رسانه هاي بومي و قبول سلطه رسانه بيگانه است. روندي که فقدان سينما در تسريع آن نقش مهمي ايفا مي کند.
برماست كه از سينما به عنوان يک رسانه هاي همگاني، در جهت ترويج و اشاعه فرهنگ ملي و ديني استفاده كنيم و جوانان و نوجوانان و به طور كلي فرهنگ خود را در مقابل فرهنگ مبتذل و پوچ بيگانه و هجمه رسانه هاي بيگانه به اساس و بنيان فرهنگ خويش واكسينه كنيم.
در چنين فضايي و در عصر پسامدرن که منادي جهاني شدن فرهنگ کاپيتاليستي است و رسالت رسانه هاي داخلي از جمله سينما بيش از پيش در قبال ترويج فرهنگ ايراني اسلامي سنگينتر مي شود، سينماهاي کرمانشاه تعطيل مي شوند.
در ادامه اين گزارش قصد داريم به وضعيت سينماهاي شهر کرمانشاه از آغاز تا کنون اشارهاي داشته باشيم.
شهر کرمانشاه در طول تاريخ خود داراي 14 سالن سينما با نامهاي هما، ايران، ديانا، مولن روژ، رکس، متروپل، کريستال، آتلانتيک يا شهر فرنگ، شهر تماشا، باربد، مهتاب، بهمن، صحرا و فرهنگ بوده است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي اغلب اين سالن هاي سينما در کرمانشاه متروکه شده يا تغيير کاربري داده اند.
پس از پيروزي انقلاب 6 سالن سينما با نام هاي صحرا، شهر تماشا، استقلال، پيروزي، آزادي و فرهنگ در شهر کرمانشاه وجود داشت که از بين اين 6 سالن سينما، سينماهاي صحرا و شهر تماشا نيز سالهاست که تعطيل و به مخروبه تبديل شده اند. سينما استقلال نيز در سال 1384 توسط مالک اصلي اش از حوزه هنري استان بازپس گرفته شد و تا کنون اين سينما نيز در تعطيلي به سر مي برد.
از سال 1384 تا زمستان سال گذشته تنها 3 سالن سينماي آزادي، پيروزي و فرهنگ براي جمعيت حدود يک ميليوني شهر کرمانشاه وجود داشت که در اواخر دي ماه سال گذشته با ورشکسته اعلام شدن سينماهاي آزادي و پيروزي از سوي مدير حوزه هنري استان و تعطيلي آن ها، تنها سينما فرهنگ براي اين جمعيت يک ميليوني باقي مانده است.
از سويي ديگر تعطيلي سينماهاي شهر کرمانشاه در حالي رخ مي دهد که ايران بر اساس جمعيت و آخرين استانداردهاي جهاني به هفت هزار سالن يعني در ازاي هر 10 هزار نفر يک سالن سينما نياز دارد که در حال حاضر تنها 260 سالن سينما در کل کشور وجود دارد. از مجموع 804 شهر کشور تنها 75 شهر داراي سالن سينما هستند و 729 شهر ديگر کشور از داشتن حتي يک سالن کوچک سينما هم محروم اند.
عباس سروري، مدير حوزه هنري استان کرمانشاه در خصوص تعطيلي اين سينماها در تاريخ 22 ديماه سال گذشته در مصاحبه اي با ايسنا، مي گويد: متاسفانه به دليل ورشکستگي و نداشتن توان مالي لازم سينماهاي کرمانشاه به اين وضعيت کنوني درآمده اند و اين تعطيلي قطعا يک بحران فرهنگي براي شهر کرمانشاه است.
وي اظهار كرد: فرسودگي سالن هاي سينما، نداشتن صندلي هاي مناسب و فضاي در خور شأن تماشاگر، وجود مشکل نور و صدا در سالنهاي سينما از جمله مشکلاتي است که سينما در کرمانشاه با آن مواجه بود که باعث تعطيلي آن نيز شد.
سروري مي گويد: کار اداره سينما بسيار سخت شده و متوليان امر توان مالي لازم براي اداره سالنهاي سينما، پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل و هزينه هاي جانبي را ندارند، کمکهايي هم که از مرکز براي اداره سينماها مي شد قطع شده و اين بحران گريبانگير سالنهاي سينما در کرمانشاه شده است.
اين گفته هاي مدير حوزه هنري استان در حالي است که استاندار کرمانشاه در تاريخ 16 ارديبهشت ماه جاري در نشستي خبري با اشاره به مشکلات سينماي شهر کرمانشاه، گفت: من خودم شخصاً مدعي مشکلات سينماها در کرمانشاه هستم چرا که تعطيلي سينما نوعي اهانت به مردم است و من از وضع موجود مديريت سينماهاي کرمانشاه ناراحت هستم.
غفوري افزود: معتقدم که سينماها سرمايه هاي بسيار خوب هر شهري هستند اما متأسفانه ما بلد نيستيم که سينماداري کنيم و در اين خصوص بارها گفته ام که سينماها را بايد به بخش خصوصي واگذار کنيم.
وي خاطرنشان کرد: بايد سينماها را با حمايت بخش خصوصي احيا کنيم چرا که مي توان بهترين استفاده هاي فرهنگي را از سينما برد.
قضاوت در خصوص اهميت سينما در روند حفاظت از ارزشهاي فرهنگي جامعه که خود گستره وسيعي را شامل مي شود و تقويت هويت شخص و جامعه در بستر گفتمان فرهنگي حاکم، با توجه به مطالب ياد شده بر عهده شما خوانندگان محترم است.
گزارش از: مختار منوچهرآبادي و هادي نوروزي
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات