اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد متن كامل هشتمين كارگاه سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز است كه به موضوع " سياستهاي آموزش عالي و توسعه منابع انساني در بخش بالادستي نفت و گاز" اختصاص داشت.
در اين كارگاه كه از سوي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) برگزار شد، دكتر حقيقي به بيان تجارب و ديدگاههاي خود در اينباره پرداخت.
دكتر حقيقي كارشناسي ارشد مهندسي شيمي خود را از دانشگاه تهران و كارشناسي ارشد و دكتري مهندسي نفت را از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي اخذ كرد. وي در حال حاضر دانشيار پرديس فني دانشگاه تهران است. او كه از اولين مدرسان مهندسي مخزن در دانشگاه تهران است در سال 77 مديريت طرح ضربتي تامين نيروي انساني در بخش بالادستي نفت را عهده دار بود.
سرويس مسائل راهبردي ايران، اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و متخصصان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز، ضمن مستندسازي تاريخ سياستگذاري عمومي و نظارت عمومي بيشتر بر آن، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت فرآيند سياستگذاري در اين حوزه شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران rahbord.isna@gmail.com آمادگي خود را براي انعكاس ديدگاههاي وزارت نفت، معاونت توسعه منابع انساني و پژوهش اين وزارتخانه، شركت ملي نفت و شركتهاي تابعه، شركت ملي گاز، همچنين استادان، متخصصان و دانشجويان به منظور بررسي دقيقتر ابعاد موضوع مورد بحث در اين نشست اعلام ميكند.
در پي متن كامل گزارش اين كارگاه به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود
**********
سياستهاي آموزش عالي و توسعه منابع انساني
در بخش بالادستي نفت و گاز
10 سال پيش:
110 مهندس نفت، نيروهاي موجود كليه شركتها
1000 مهندس نفت؛ تقاضاي شركت مناطق نفت خيز جنوب به تنهايي
نيروي انساني بزرگترين چالش صنعت نفت تشخيص داده شد
خبرنگار:
در اين نشست به دنبال بررسي وضعيت آموزش عالي، رابطه صنعت و دانشگاه و مديريت منابع انساني در بخش بالادستي صنعت نفت هستيم. شما مسووليت طرح ضربتي آموزش نيروي انساني متخصص براي وزارت نفت را بر عهده داشتيد و به نظر ميرسد توضيحات شما دربارهي اين طرح، خود ميتواند آغاز خوبي براي اين گفت و گو باشد.
دكتر حقيقي:
عليرغم آنكه بخش عمده اي از درآمد كشور ما، حاصل از فروش نفت خام بوده است، اما به دلايل نامعلومي به پرورش مهندسين اين رشته در كشور توجه نشده است و با توجه به نياز وسيع به نيروي انساني در صنعت نفت، متاسفانه اين رشته در دانشگاه هاي ما توسعه پيدا نكرده است. يكي از دلايل اين مسئله، نبود استاد يا انحصار آموزش به شركت ملي نفت و دانشگاه صنعت نفت بود كه مانع از توسعهي اين رشته در ساير دانشكدههاي فني دانشگاههاي معتبر كشور ميشد.
طبق آماري كه قبل از آغاز طرح ضربتي، از شاغلين در تمام شركتهاي نفت بالادست گرفته شد، در مجموع تنها 110 نفر نيروي متخصص(مهندسي نفت) وجود داشت. پس از آن طرح ضربتي اعزام دانشجو به دانشگاههاي خارج از كشور ايجاد شد كه طي 3 سال دانشجويان را براي آموزش به خارج از كشور اعزام كرديم. در واقع نيروي انساني، چالش (challenge) اصلي صنعت نفت تشخيص داده شد و طرح ضربتي براي پاسخ به اين چالش تدوين شد.
كمبود نيروي متخصص در اين صنعت به اندازهاي بود كه هنگام اجراي طرح ضربتي، اگر تمامي دانشگاههاي محدودي كه در آن زمان در دنيا رشته مهندسي نفت را ارائه ميكردند، بسيج ميشدند و همه اين دانشگاهها تنها دانشجويان ما را آموزش ميدادند، نميتوانستند تعداد 1000 مهندس نفتي را كه شركت مناطق نفتخيز جنوب تقاضا كرده بود، تامين كنند. اين آمار به خوبي ابعاد غفلت بزرگي كه نسبت به آموزش نيروي متخصص در بخش مخازن شده بود را روشن ميكند .
به هر حال در سال 1377 به اين معضل توجه شد و افرادي براي ادامهي تحصيل در اين حوزه به دانشگاههاي خارج از كشور اعزام شدند و پس از اتمام دوره آموزش خود به كشور بازگشتند و بخشي از نياز نيروي متخصص اين صنعت را برطرف كردند. اگر چه برخي از اين نيروها به رغم بازگشت به كشور به دليل ضعف و كوتاهي صنعت در جذب آن ها به خارج از كشور مهاجرت كردند.
برخي تمايل دارند كه شركت ملي نفت با همان تعداد نيروي متخصص دورهي كنسرسيوم اداره شود
تأخير در تأسيس رشتهي مهندسي نفت در دانشگاههاي صنعتي كشور همچون شريف، اميركبير
طرح ضربتي تربيت نيروي انساني؛ طرحي براي پاسخ به چالش نيروي انساني
خبرنگار:
در اين طرح چه تعدادي دانشجو آموزش ديدند؟
دكتر حقيقي :
در طول 3 سال، هر سال 100 نفر در دانشگاههاي خارج و داخل آموزش ديدند. البته لازم به ذكر است، در همان سال رشتهي مهندسي نفت در دانشگاههاي مختلف از جمله دانشگاه صنعتي شريف و دانشگاه صنعتي اميركبير تاسيس شد، جالب است بدانيد كه پيش از آن، رشته مهندسي نفت حتي در دانشگاه صنعتي شريف كه مهمترين دانشگاه صنعتي كشور است نيز وجود نداشت.
علاوه بر تأسيس رشته مهندسي نفت در دانشگاههاي كشور، همه رشتههايي كه دردانشگاه صنعت نفت تدريس ميشد از جمله پرستاري، حسابداري، برق و مكانيك تعطيل شد و از آن پس تنها رشته مهندسي نفت در دانشكدهي صنعت نفت ارائه شد. در واقع طرح ضربتي سبب توسعه دانشگاه صنعت نفت و دانشگاههاي داخلي نيز شد.
در تشكيلات شركت ملي نفت در دورههاي گذشته، تعداد بسيار اندكي متخصص ايراني حضور داشت. پيش از انقلاب ، كارشناسان ايراني در ادارهي مخازن حضور نداشتند به همين دليل در اين زمينه رشد نكرديم، البته در بخش پالايشگاهي، آبادان اولين پالايشگاهي بود كه 50-60 سال پيش توسط ايرانيان اداره ميشد. اگر چه ساخت آن توسط انگليسيها British Petroleum) BP) انجام شد، اما حتي پيش از انقلاب نيز اداره اين صنعت را ايرانيان برعهده داشتند. اين در حالي است كه متاسفانه در بخش مخازن، ايرانيان هيچگونه دخالتي در ادارهي مخازن نداشتند. حتي آقاي دكتر سعيدي كه پيش از انقلاب نيز از مديران صنعت نفت بودند، در فرآيند مديريت مخازن كشور پست مهمي نداشتند. اگر چه ايشان دكتراي خود را از دانشگاه استنفورد (Stanford) كه از مهمترين دانشگاههاي آمريكاست اخذ كرده بود، اما تنها پس از انقلاب توانستند در حوزهي مخازن اظهار نظر كنند. البته نه به اين دليل كه به تخصص آنها نياز نداشتند، بلكه به دليل وجود كنسرسيوم، آن ها نيروهاي خود را براي ادارهي اين بخش داشتند، تا جايي كه مشكلات مخازن ايران توسط شعبهاي از شركت شل(shell) در هلند حل و فصل ميشد و سود زيادي هم نصيبشان ميشد، بنابراين به دليل مختلف اجازه تاسيس بخش مديريت مخزن توسط نيروهاي ايراني داده نشد.
پس از انقلاب، سيستم كنسرسيوم برچيده شد و تمام بخشهاي شركت ملي نفت ايران توسط ايرانيان اداره شد. اما اينكه چرا پس از گذشت چند دهه ، فكري براي حل اين مشكلات مديريت مخازن نشده است، خود جاي سووال دارد؟! از نظر من، در اين زمينه غفلت بسيار زيادي شده است.
واقعيت اين است كه برخي هم اكنون نيز معتقدند و تمايل دارند كه بايد با همان تعداد گذشته اين شركت را اداره كنند. در حالي كه در گذشته نيز كمبود نيرو وجود داشت. از سوي ديگر براي ايجاد تحول بايد تشكيلات هم متحول شود. اينكه گفته ميشود " توسعه سازماني، بدون توسعهي نيروي انساني معنايي ندارد. براي هر مخزن نفت در حال توسعه، بايد توسعه سازماني وجود داشته باشد؛ نه اينكه مانند گذشته و با همان تشكيلات قديم كه بخش مهندسي نفت مناطق نفتخيز جنوب به تمام مخازن رسيدگي ميكرد، عمل كنيم.
عملكردهاي بسته؛
مانع ورود متخصصان
علت ضعف مديريت مخزن
در سال 1377، وضعيت دانشگاهها به گونهاي بود كه كمبود شديد نيروي متخصص احساس ميشد. كل موجوي نيروي متخصص و مهندس نفت در كشور، 110 نفر بود، در حالي كه مديريت هر مخزن به 110 نفر احتياج داشت. تعداد مخازن فعال 40-50 مخزن است، كه هر كدام از 20 تا 300 هزار بشكه توليد ميكنند. با اين تعداد مهندس به طور ميانگين براي هر مخزن، تنها 2 نفر نيروي متخصص وجود داشت كه يك فاجعه بود.
در كشوري مانند تركيه كه نفت خيز نيست و تنها 2 مخزن گازي در قسمتهاي جنوبي آن وجود دارد، دو دانشگاه بزرگ استانبول و آنكارا را به آن اختصاص دادهاند. اين در حاليست كه مخازني با اين مقياس در كشور ما به حساب نميآيندو به مخازني با اين شرايط اهميتي داده نميشود.
ضعف مديريت منابع انساني نفت، عامل مهاجرت نيروهاي متخصص
خبرنگار:
گفته ميشود تعداد محدودي از كساني كه در راستاي طرح ضربتي براي تحصيل به دانشگاههاي خارج از كشور اعزام شدند، به كشور بازگشتند؛ آيا اين گفته درست است؟
دكتر حقيقي :
نه، اينگونه نيست. بسياري قصد داشتند اين طرح را زير سووال ببرند، خوشبختانه اين افراد به ايران بازگشتند، اما شايد مهمترين علت اينكه بعدها تعدادي از آنها مهاجرت كردند، ضعف جدي مديريت منابع انساني و ناكارآمدي مجموعه وزارت نفت در حفظ اين نيروهاي متخصص بوده است.
به هر حال اين اتفاق در صنعت نفت كشور رخ داد؛ البته وزارت علوم، سازمان برنامه وقت و سازمانهايي ديگر نيز با غفلت خود زمينهساز مهاجرت اين متخصصان بودند، اما بيشترين غفلت و قصور عمده در اين باره در شركت ملي نفت رخ داده است.
بايد توضيح دهم كه اين طرح اگر وارد فرآيند بوروكراسي صنعت نفت شده بود، با شكست مواجه ميشد. براي انجام چنين برنامههايي در وزارت نفت سازمانهايي مانند اداره مركزي آموزش وجود داشت، اما آنها در اين طرح حضور نداشتند. اين طرح زير نظر مستقيم و حمايتهاي وزير وقت نفت انجام شد و به هيچ يك از سازمانها وابسته نبود؛ يكي از دلايل موفقيت آن نيز همين ويژگي بود. در نهايت، موفق شديم به اهداف مكتوب طرح كه آموزش 320 نفر بود، برسيم. البته پس از آن، اين طرح به طرح دو مدركي"Dual degree" تبديل شد كه بر اساس آن دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه صنعت نفت بخشي از دورههاي آموزشي را در خارج از كشور ميگذراندند و در نهايت به دانشجويان مدرك دانشگاه صنعت نفت و دانشگاه خارجي محل تحصيل آنها داده شود.
براي بورس دانشجوي دكترا در دانشگاههاي خارج از كشور نيز تفاهمنامههايي با دانشگاههاي مختلف منعقد شد؛ در حال حاضر، اغلب دانشگاههاي دنيا براي دوره دكترا كنكور ندارند و دانشجويان با ارائه مدرك "TOEFL" ، "GRE "، ارسال سوابق تحصيلي، معدل و كارهاي پژوهشي پذيرش ميشوند. ما تنها نامه ميدهيم و دانشجويان را معرفي ميكنيم، اين مسئله به دانشجويان كمك ميكند تا زودتر پذيرش شوند؛ چون دانشگاههاي طرف قرارداد به اين دانشجويان راحتتر پذيرش (Qualify) ميدهند.
در شرايط ايدهآل تز دانشجوياني كه به خارج از كشور اعزام ميشوند، ميتواند دربارهي مخازن ايران باشد
نبود استاد نفت ايراني؛ يكي ازموانع انتخاب موضوع تز دانشحويان دربارهي مخازن ايران
خبرنگار:
در قراردادها و تفاهمنامهها موضوع پايان نامه را نيز شما تعيين ميكرديد؟
دكتر حقيقي:
در تفاهمنامهها ذكر شده بود، بهتر است دانشجوياني كه بورس ميشوند براي تز خود يك استاد راهنما در ايران و يك استاد راهنما در خارج از كشور داشته باشند، اما به دليل اينكه در ايران در رشته مهندسي نفت استاد نداشتيم و رشتهتحصيلي اساتيد موجود با اين گرايش مرتبط نبود و از سوي ديگر افراد موجود نيز اكثرا به دليل مشغلهي زياد نميتوانستند استاد راهنماي دانشجويان در خارج از كشور باشند، بنابراين دانشجويان به ناچار استاد راهنماي خود را از خارج از كشور انتخاب ميكردند.
خبرنگار:
دانشجوياني كه براي ادامهي تحصيل به كشورهايي ديگر ميروند، بر روي مخازني مطالعه ميكنند كه با مخازن نفت ايران متفاوت است. اين مساله سبب ميشود تا بخش عمدهاي از دانش آنها بومي و متناسب با ويژگيهاي مخازن نفت كشور كه از جمله مخازن نادر دنيا هستند نباشد. آيا راهحلي براي حل اين مسئله وجود ندارد؟
دكتر حقيقي :
در بهترين و ايدهآلترين حالت، تز دانشجوياني كه به خارج از كشور اعزام ميشوند، مي تواند دربارهي مخازن ايران باشد. البته تزهاي دكترايي كه تكنولوژي خاصي را توسعه ميدهند، كاربرد عمومي و همه جانبهتري دارند، اما مدلهاي ارائه شده در تزهايي كه روي بخش خاصي از مخازن مطالعه ميكنند، بعضا مسائل مخازن ايراني را در برنميگيرند.
تعدادي از دانشجويان ايراني در تگزاس، كانادا و نروژ درس ميخواندند، روشن است كه اگر تز اين دانشجويان دربارهي مخازن آن كشورها بود، آن ها از مسائل مخازن ايران فاصله ميگرفتند؛ البته بايد توجه داشت مقطع دكترا علاوه بر تز، شامل واحدهاي درسي نيز ميشود. بنابراين، دكترا تنها ارائه تز نيست؛ در واقع انجام يك تز واقعي در رشتهي دكترا كه منجر به ارائه مقاله ميشود به معناي آموختن روش تحقيق است. افرادي كه دكتراي خود را دريافت ميكنند، در طول عمر حرفهاي خود بايد استاد راهنماي دهها تز باشند و دانشجويان را راهنمايي كنند. مهمتر اين است كه دانشجوي دكترايي كه ميخواهد در آينده استاد دانشگاه شود، بياموزد كه چطور روش پژوهش را به دانشجويان ديگر آموزش دهد.
مسئله ديگر ضعفي است كه به دليل نبود استاد با آن مواجه هستيم. سازو كار حضور يك استاد راهنماي ايراني در تز دانشجوياني كه به خارج از كشور بورس ميشوند را طراحي كرده بوديم و دانشگاه طرف قرارداد نيز پذيرفته بود كه اينگونه عمل شود اما استاد راهنما نداشتيم! ليست تمام اساتيدي كه در ايران ميتوانستند استاد راهنما شوند، تهيه و به دانشجويان اعلام شد، اما زمانيكه دانشجويان با اين اساتيد تماس برقرار كردند آنها به علت مشغلهي بسيار زياد آنطور كه دانشجويان انتظار داشتند، برخورد فعال نكردند و تنها تعداد محدودي از آنها استقبال كردند. بنابراين بايد گفت ما در آموزش نيروي انساني در بخش بالادستي نفت با كمبودهاي بنياديني مواجه هستيم.
چه تعداد دكتراي مهندسي نفت در ايران وجود دارد؟
حال اين سووال مطرح ميشود كه اگر بخواهيم رشته مهندسي نفت را توسعه دهيم، چند استاد در اين زمينه در كشور وجود دارد؟ در كشوري چون ايران كه يكي از بزرگترين كشورهاي نفتخيز خاورميانه و جهان است چه تعداد دكتراي مهندسي نفت وجود دارد؟! زماني براي پاسخ به اين سووال اسامي تمام دكتراي مهندسي نفت ليست شد، تعداد آنها 6-7 نفر بود كه متاسفانه تقريباً تمام آنها از كشور خارج شده بودند!.
نسبت نيروي انساني متخصص به مخازن بسيار فاجعه بار است. سيستم حفاري نفت در ايران صد در صد كارگري است و در اغلب موارد در اين سيستم مهندس و حتي تكنسين نيز وجود ندارد و افراد فعال در اين بخش نيز صرفا تجربي كار ميكنند و حتي تعدادي از آنها بي سواد هستند.
حفاري افقي و حفاري هدايتي ( directional ) عموما داراي تكنولوژي پيشرفتهاي است و در هر بخش يك مهندس و يك اپراتور بايد حضور داشته باشد. طراحي آن نيز مهندسي است، اما نيروي انساني آن آماتور است. البته هم اكنون وضع اندكي بهتر شده است. در سال 1373 كه به عنوان استاد وارد دانشكده فني دانشگاه تهران شدم ، به همراه دكتر خيرخواه و دانش ، 3 نفري گرايش مهندسي نفت را اداره ميكرديم
اساتيد ايراني خارج از كشور در رشتهي مهندسي نفت؛
صاحبنام در سطح بينالمللي
علي دانش، علي محمد سعيدي، محمد سهيمي، خيرخواه، ارشاقي، رياضي، سپهر نوري، شهاب محقق، عامري، حسين كاظمي، بدخشان و....
خبرنگار:
چه تعدادي از اساتيد ايراني در ساير دانشگاههاي دنيا فعال هستند؟
دكتر حقيقي:
مهمتر از تعداد اين اساتيد، توجه به اين نكته اهميت اساسي دارد كه اساتيد ايراني خارج از كشور در رشتهي مهندسي نفت، برجستهترينهاي دنيا و در سطح بين المللي صاحب نام هستند. در آمريكا زمانيكه ژورنالهاي نفتي را مطالعه ميكردم، حدود 100 استاد ايراني يافتم كه در مجلات معتبر آمريكايي پيرامون نفت مقاله مي نوشتند.
مرحوم دكتر علي دانش قريب يك دهه در دانشگاه هريوت- وات (Heriot-Watt) تدريس ميكرد، او البته به دليل تعهدي كه نسبت به كشور داشت، تابستانها به ايران ميآمد و دانشجويان مقاطع تحصيلات تكميلي را راهنمايي (Supervise) ميكرد. متاسفانه سال گذشته ايشان فوت كردند و ما از وجود ايشان محروم شديم. وي يكي از بهترينها در دنيا بود. دكتر دانش از دانشگاه صنعت نفت آبادان فارغالتحصيل شده بود.
دكتر عليمحمد سعيدي در زمينهي مخازن شكاف دار در دنيا مطرح است و به او رجوع ميكنند. با اينكه بيش از يك دهه است كه از انتشار كتاب او با عنوان "مباني مهندسي مخازن شكافدار"(Fundamental 's of fractured reservoirs engineering) ميگذرد، اما همچنان كتاب او مرجع مباني مهندسي مخازن نفت شكافدار در دانشگاههاي معتبر دنياست. در ايران نيز به اين علت كه بيشتر مخازن شكافدار هستند از اين كتاب استفاده ميكنيم. وي استادي بزرگ و بسيار دلسوز است. قريب 5 سال پيش با مركز پژوهشهاي مجلس همكاريهايي داشت كه منجر به انتشار يك ويژهنامه با عنوان نفت و منافع ملي در مجله مجلس و پژوهش شد.
دكتر محمد سهيمي رئيس دانشكده مهندسي شيمي و نفت و دكتر ايرج ارشاقي رئيس دپارتمان مهندسي نفت دانشگاه كاليفرنياي جنوبي هستند؛ دانشگاهي كه من دكترايم را از آن دريافت كردم. زماني كه من در مقطع دكترا تحصيل ميكردم، دكتر سهيمي فارغالتحصيل شده بود و استاد من بود. هم اكنون نيز استاد وابسته دانشگاه تهران است و هر سال دو بار براي تدريس به ايران ميآيد. وي فرد نامداري در مهندسي نفت است و تعداد بسيار زيادي مقاله و كتاب در اين زمينه منتشر كرده است.
دكتر خيرخواه نيز در كلگري(Calgary) كانادا است. وي نيز سالي يكبار به ايران ميآيد و به ما كمك ميكند. دكتر بدخشان نيز، اخيراً به ايران بازگشته است.
دكتر رياضي مدت 10 سال است كه در دانشگاه كويت تدريس ميكند و دكتر سپهر نوري در دانشگاه تگزاس است. دكتر شهاب محقق به همراه دكتر عامري در دانشگاه ويرجينيا (Virginia) حضور دارند.
دكتر حسين كاظمي در دانشگاه كلورادو شخص صاحب نامي است و يكي از مدلهاي معروفي كه تدريس ميشود "كاظمي مدل" است. البته اساتيد نامبرده صرفا جهت نمونه ذکر شد و مطمئنا تعداد بسيار بيشتري از اساتيد هستند که يا بنده نميشناسم و يا حضور ذهن ندارم.
خبرنگار:
آيا ميتوان به گونهاي سياستگذاري كرد كه از اساتيد برجسته ايراني، براي راهنمايي و مشاوره تز دانشجويان دكترا كه به خارج از كشور اعزام ميشوند، كمك گرفت؟
دكتر حقيقي :
در حال حاضر، تعدادي از اساتيد در اين زمينه كمك بسيار زيادي به دانشجويان ميكنند، اما اين كار بايد توسعه و گسترش يابد. چرا كه تعداد افرادي كه در خارج از كشور ميتوانند در اين زمينه فعاليت كنند، بسيار زياد هستند. ميتوان بانك اطلاعاتي از اساتيد ايراني تباري كه براي مجلات تخصصي مقاله مينويسند، تهيه كرد تا از اين اساتيد استفاده شود. همچنين مي توان از افرادي كه در انجمن نخبگان حضور دارند ، استفاده كرد. اما پيش از آن، بايد به فكر ايجاد انگيزههايي براي آنها باشيم. حداقل بليط آن ها را تهيه كنيم تا ضمن بازديد از ايران، دانشجويان را نيز راهنمايي كنند.
بايد توجه داشت، اساتيدي را كه در خارج از كشور تدريس ميكنند، نميتوان از لحاظ مالي جذب سيستم آموزشي كشور كرد؛ چرا كه حقوق اين افراد در خارج از كشور با ايران قابل مقايسه نيست، مگر اينكه اين افراد به دليل تعصبات خاص ايراني در سيستم آموزشي كشور فعاليت كنند. بنابراين ميتوان از طريق برنامهريزي براي مسافرت به ايران و با ايجاد اعتبار و احترام اجتماعي و روابط دوستانه، اساتيد را به ايران علاقهمند كرد. اگر براي حل اين مشكلات اراده داشته باشيم مي توانيم موانع موجود را از سر راه برداريم.
چرا نفرات برتر كنكور جذب رشتهي مهندسي نفت نميشوند؟
خبرنگار:
چرا نفرات برتر كنكور كه بالاترين ضريب هوشي را در جمع دانشجويان كشور دارند، در مهندسي نفت ادامه تحصيل نمي دهند؟! اين افراد ميتوانند منشاء تحولات بسيار بزرگي باشند كه متاسفانه به دليل عدم برنامهريزي و توجه مسوولان به كشورهايي مي روند كه براي ظرفيتهاي آنها ارزش قائلند و برنامهريزي كردهاند.
دكتر حقيقي:
با كمال تاسف بايد گفت 100 نفر برتر كنكور همگي مهندسي برق و يا رشتههايي غير از نفت را برميگزينند. اين در حالي است كه رشته برق در كشور ما چندان نيز پردرآمد نيست و كشور ما از لحاظ تكنولوژيك نيز در اين رشته به اندازهاي پيشرفت نكرده است كه بتوانيم به مرزهاي دانش برسيم. در ريشهيابي اين پديده به اين نتيجه ميرسيم كه دربارهي درآمد و زمينههاي كاري رشتههايي همچون برق تبليغاتي شده است كه در مقايسه با رشتهي نفت واقعيت ندارد، اما اين فرهنگ نسل به نسل منتقل شده است. فرهنگسازي دربارهي رشتهي نفت بايد از دبيرستان شروع شود تا جوانان اهميت اين رشته را درك كنند. حتي بايد طرحهايي اعمال شود كه علاقه نوجوانان را به فعاليت در اين زمينه جلب كند؛ اين نوع برنامه ها براي نوجوانان و جوانان در آمريكا انجام ميشود. زماني كه در دانشگاه نفت آمريكا تحصيل ميكردم، كودكان را براي بازديد به آنجا ميآوردند و به وسيله ماكت چگونگي به وجود آمدن نفت را برايشان توضيح ميدادند. در واقع با اين رويكردهاي فرهنگي و تبليغاتي، خاطرات خوبي در ذهن كودكان ماندگار ميشد كه بعدها در زمان انتخاب رشته آنها را هدايت ميكرد. بنابراين راههاي زيادي وجود دارد كه به وسيله آن ها ميتوان ضريب هوش هاي بالا را به بدنه صنعت نفت كشور تزريق كرد.
خبرنگار:
چرا بورس ويژهاي براي جذب نفرات اول كنكور در رشته مهندسي نفت در نظر گرفته نميشود ؟ در دههي اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در برخي از رشتهها كه با كمبود نيرو مواجه بوديم دكتراي پيوسته ايجاد شد. امروز نيز براي جذب نخبگان به رشتههاي خاص دكتريهاي پيوستهاي مانند دكتراي بيوتكنولوژي ارائه ميشود، چرا در رشته مهندسي نفت از چنين طرحهايي استفاده نميشود؟
دكتر حقيقي :
توسعه تكنولوژي صنعت نفت در كشور ما مي تواند به عنوان يك بخش پيشرو ميتواند منجر به توسعهي ساير رشتهها نيز شود، اما متاسفانه هماكنون در رشته مهندسي نفت خلأهاي زيادي ديده ميشود. يكي از ايرادات اساسي اين بود كه در گذشته افراد پس از فارغالتحصيلي تنها در شركت ملي نفت ايران استخدام ميشدند و در مقاطعي نيز هيچ استخدامي انجام نميشد. ميانگين دستمزد مهندسين نفت در تمام دنيا بسيار بيشتر از ساير رشتههاي مهندسي است. براي نمونه پيش از افزايش قيمت نفت در مهندسي شيمي ميانگين حقوق ساليانه 55 هزار دلار و در مهندسي نفت 61 هزار دلار بود. يك استاديار كه مرحله اول استادي را پشت سر ميگذارد، حدود 60 يا 70 هزار دلار در سال حقوق ميگيرد. در مرحله بعدي كه دانشياري است بين 70 تا 80 هزار دلار و مرحله آخر كه استاد تمام است، حدود 100 هزار دلار حقوق دريافت ميكند.
انجمنهاي علمي در مهندسي نفت
خبرنگار:
انجمنهاي علمي نقش مهمي در توسعه علم و فناوري دارند. چه انجمنهاي علمياي در رشته مهندسي نفت فعال هستند؟
دكتر حقيقي:
انجمنهاي مرتبط با مهندسي نفت سازمانهاي غيردولتي اي هستند كه ميتوانند نقش تعيينكنندهاي در سياستگذاري هاي اين بخش داشته باشند، اما متاسفانه تاكنون در ايران به آنها توجه چنداني نشده است.
چندين انجمن در رشتهي مهندسي نفت فعال هستند كه مهمترين آنها انجمن Society of petroleum engineering "SPE" است. SPE پيش از اين آمريكايي بود، اما مدتي است كه در سطح بين المللي فعاليت ميكند، شعبهاي نيز در ايران دارد. اين انجمن در واقع يك سازمان غير دولتي (NGO) است كه فعاليت بسيار گستردهاي دارد و جمعي از مهندسين نفت، اساتيد و دانشجويان آن را اداره كرده و به نوعي تمامي نشريات و كنفرانسهاي مربوطه را در سطح دنيا تغذيه ميكنند. هيات مديره انجمن "SPE " در ايران اساتيد دانشگاه و پژوهشگاه صنعت نفت و عده اي از كارشناسان وزارت نفت هستند.
دانشجوياني كه در برخي از كنفرانسهاي بينالمللي اين انجمن شركت كردهاند، موفق به كسب رتبههاي نخست بينالمللي شدند، اين امتياز بسيار مثبتي براي انجمن "SPE" ايران بود كه هيچ توجهي به آن نشد.
انجمن فعال ديگر در اين زمينه، "انجمن مهندسي نفت ايران" است كه از جهاتي به "SPE" شبيه است اما به طور مستقل عمل ميكند.
انجمن ديگري با نام "انجمن نفت ايران" نيز وجود دارد كه از ساير انجمنها قديميتر است، اما در حال حاضر فعاليت بسيار كمي دارد. البته اين انجمن تنها به مسايل بالادستي نمي پردازد و به صورت كليتر مسائل اقتصادي ، تكنيكي و پايين دستي نفت را نيز دربرميگيرد.
انجمنهاي ديگري نيز در شاخه مهندسي نفت فعال هستند؛ براي مثال "انجمن مهندسي شيمي ايران" به لحاظ علمي بسيار معتبر است. اگرچه اين انجمن طيف وسيعي از رشتهها را در برميگيرد، اما بخشي از آن بالادستي نفت است كه مهندسان نفت در آن فعاليت ميكنند.
انجمن SPE مهمترين انجمني است كه شاخهي دانشجويي دارد. ما دانشجويان را در مقطع تحصيلات تكميلي تشويق ميكنيم كه در آن عضو شوند. انجمن "SPE" امكان حضور دانشجويان را در مجامع بين المللي فراهم ميكند.
اين انجمن اولين بار در آمريكا تاسيس شد. وزارت نفت آمريكا " Secretary of Energy"، لينك بسيار عجين شدهاي با انجمن " SPE" اين كشور دارد. اين انجمن بر سياست هاي وزارت نفت آمريكا به خوبي تاثيرگذار است و تمام افراد شاغل در صنعت نفت اين كشور از وزير تا كارگران فني، عضو آن هستند.
مسوولان كشور ما نيز با الگوپذيري از اين انجمن مي توانند انجمنهاي علمي و تكنيكي كشور را توسعه بخشند تادستاوردهاي علمي و تحقيقاتي اين انجمنها در آينده تاثيرات مثبت و مفيدي بر سياستگذاري هاي كلان كشور داشته باشند. به ويژه در رشته مهندسي نفت كه متاسفانه به دليل وجود شرايط خاص در كشور ما توسعه چنداني پيدا نكرده است.
ادامه دارد...
نظرات