اشاره:
اصلاح نظام بازار محصولات كشاورزي، اهميتي بسيار بنيادين در فرآيند توسعه بخش كشاورزي دارد، چرا كه بسياري از طرحهاي فني در جهت افزايش كيفيت و بهرهوري فرآيند توليد به دليل نقصانهاي نظام بازار محصولات كشاورزي و ضعف اقتصادي توليد كننده، در عمل اجرا نميشوند؛
در مادهي 7 سياستهاي كلان نظام در بخش كشاورزي آمده است:
حمايت موثر از ساماندهي فرآيند توليد و اصلاح نظام بازار محصولات كشاورزي با هدف بهبود رابطهي مبادله بخش با ساير بخشها، افزايش بهرهوري، كاهش هزينههاي توليد، رعايت قيمت تمام شده محصولات اساسي، تامين: درآمد توليد كنندگان، منافع مصرف كنندگان و بهبود كيفيت مواد و فرآوردههاي غذايي.
اين در حالي است كه به دليل ساختار نامناسب نظام بازار محصولات كشاورزي، فاصلهي زيادي ميان قيمت بازار سرمزرعه و بازار مصرف ديده ميشود كه هيچ يك از توليد كنندگان و مصرفكنندگان از آن منتفع نميشوند، بلكه اين وضعيت موجب ضعف روزافزون اقتصادي توليد كنندگان و تقويت ساختار واسطهگري شده است.
تحليل اين آسيب و يا آسيبهاي متعدد ديگر در نظام بازار محصولات كشاورزي، نيازمند درك ساز و كار و ساختار پيچيدهي آن است كه عوامل متعددي در آن نقش دارند.
اين نوشتار كه حاصل بررسيهاي انجام گرفته در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايرن است، سعي ميكند ضمن تعريف و تحليل اين ساختار پيچيده بازار محصولات كشاورزي برخي از توصيههاي سياستي مندرج در پژوهشهاي انجام گرفته در اينباره را ارائه كند.
سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي در هر حوزه را مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (rahbord.isna@gmail.com) و انتشار ديدگاهها و مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد و يا تكميل يا ويرايش هر يك از گزارشها و مقالات موجود اعلام ميكند.
مقدمه:
دولتها در كشورهاي مختلف با اهداف گوناگون در بازار محصولات كشاورزي دخالت ميكنند و به تعبيري اقدام به تنظيم بازار ميكنند. برقراري تعادل در بازار محصولات، حمايت از مصرفكنندگان و يا توليد كنندگان و مواردي از اين دست ميتواند هدف اين سياستها باشند.
براساس يكي از ارزيابيهاي انجام گرفته توسط بانك جهاني كه حدود 80 كشور را پوشش داده است، تنها دولت نيوزيلند به طور موثر در بازارهاي محصولات كشاورزي خود دخالت نميكند. كشورهايي نظير آمريكا، اعضاي اتحاديه اروپا و ژاپن هنوز به شدت از بخش كشاورزي حمايت ميكنند و براي اين كار بودجه نسبتا بالايي را منظور ميكنند. ميزان اين حمايت در اروپا بيش از آمريكا، اما كمتر از ژاپن است.
در ايران نيز با توجه به گسترش شهرنشيني در دهههاي اخير و گذار كشاورزي از وضعيت سنتي به مرحله نوين و در نتيجه با افزايش سهم محصولات عرضه شده به بازار مصرف از كل محصولات توليدي اين موضوع اهميت فزايندهاي يافته است. در حال حاضر شكوه اصلي كشاورزان دربارهي چگونگي عرضه محصولات توليدي آنان در بازار مصرف، پايين بودن سهم دريافتي آنها از قيمتي است كه مصرف كننده پرداخت ميكند، بيشتر كشاورزان و كارشناسان اين امر را ناشي از نقايص موجود در ساختار بازار محصولات كشاورزي ميدانند؛ براي نمونه، اندك بودن ميزان محصول عرضه شده به بازار مصرف توسط هر كشاورز سبب گرديده تا بسياري از كشاورزان محصول خود را در بازار سر مزرعه با قيمتي پائين در معرض فروش گذارند. علاوه بر اين در زمان برداشت نيز حجم زيادي از محصول به سبب نبود انبار براي نگهداري، روانه بازار شده و موجب كاهش شديد قيمتها شده است. از سويي تعداد زياد واسطهها نيز در مسيرهاي بازاريابي سبب افزايش هزينه بازاريابي شده است.
مفهوم بازار:
بازار به شبكهاي از روابط بين توليد كنندگان و مصرف كنندگان اطلاق ميشود كه در آن كالاها و خدمت مورد معامله قرار ميگيرند. بنابراين هنگامي كه صبحت از بازار به ميان ميآيد واژههايي چون:
- توابع بازار: عرضه، تقاضا
- متغيرهاي اصلي بازار: مقدار و قيمت محصول
- عاملين اصلي بازار: توليد كنندگان و مصرف كنندگان (و نيز دولت)
- عامل موثر بر توابع عرضه : (تكنولوژي، قيمت نهادههاي توليد، قيمت ساير محصولات، ماليات، يارانهها)
مفهوم تنظيم بازار:
منظور از تنظيم بازار مجموعه مقررات، ابزارها و استراتژيهايي است كه در جهت حمايت از عاملين اصلي بازار بين متغييرهاي اصلي بازار به وجود ميآيد. به اين منظور تغييراتي در عوامل موثر بر توابع عرضه و تقاضا ايجاد ميشود. براين اساس دولت ميتواند مثلا از طريق اعطاي يارانه، عرضه محصول خاصي را تشويق كند و يا با اخذ ماليات عرضه آن را كنترل كند. بنابراين تنظيم بازار تعريف بسيار گستردهاي دارد و به شيوههاي متعددي قابل انجام است اما در مجموع شامل ايجاد تعادل يا كنترل مقدارعرضه و تقاضا، قيمتگذاري، حفظ يا تثبيت درآمد كشاورزان، حمايت از مصرفكنندگان و نيز دخالت در تجارت محصولات ميشود.
حاشيه بازاريابي:
حاشيه بازاريابي به صورت « تفاوت قيمتي كه مصرف كننده مي پردازد با قيمتي كه مصرف كننده مي پردازد با قيمتي كه زارع دريافت مي كند» تعريف مي شود . به عبارت ديگر حاشيه بازاريابي شامل قيمت همه فعاليتها و عمليات انجام شده است كه به وسيله بنگاههاي بازاريابي و واسطهها انجام مي گيرد.
عمليات بازاريابي:
عملياتي هستند كه برروي محصول در فاصله مزرعه و خانه انجام ميگيرند اين عمليات در رابطه با نوع محصول، شرايط موجود و نياز مصرف كنندگان متفاوت هستند، مانند برنج كه بايد به مصرف نهايي تبديل شود اما بعضي از محصولات مانند ميوه و سبزي را ميتوان به صورت تازه نيز مصرف كرد.
• عمليات بازاريابي 3 وظيفه بر عهده دارد:
1- جمعآوري محصولات كشاورزي
2- آماده ساختن محصولات براي مصرف
3- توزيع محصول يا فرآوردههاي توليد شده.
جمعآوري مازاد توليد محصول كشاورزي و انتقال آن به محلهاي نگهداري از جمله عمليات مهمي هستند كه بايد در نظام بازاريابي مورد توجه قرارگيرند. زيرا همواره درهرمنطقه در دوره زماني خاصي بيش از نياز آن منطقه محصولات توليد ميشوند كه بايد با وسايل گوناگوني حمل گردند كه در اين مرحله حمل محصول بايد سريع، درست و با رعايت نكات ايمني انجام گيرد و محصولات توليدي بايد توسط نظام بازاريابي توزيع شوند در همين مرحله است كه مشكلات نظام بازاريابي نا هماهنگ بيش از پيش آشكار ميگردد.
وجود كافي وسايل حمل ونقل، راههاي ارتباطي، كوتاهي فاصله توليد كننده و ومصرف كننده و كمي واسطهها ميتواند به توزيع محصول كمك نمايد. دراين اين زمينه بازاريابي محصولات كشاورزي در ايران با مشكلات گوناگون روبهرو ميباشد از جمله ميتوان گفت كه زيادي واسطهها سبب كاهش سود توليدكنندگان و نبود راه هاي ارتباطي و وسايل حمل ونقل مناسب نيز موجب كاهش كيفيت محصول شده است.
عوامل بازاريابي:
عوامل بازاريابي بسته به نوع محصول و در مناطق مختلف متفاوت است . در بازار محصولات كشاورزي ايران اصلي ترين عوامل به شرح زير هستند.
الف- پيله وران با خريداران محلي
ب-عمده فروشان عمده
ج- موسسه هاي بسته بندي محصولات
د- حق العمل كاران
ه - دلالان
و- فروشندگان حراج
ويژگيهاي محصولات كشاورزي :
1- فصلي بودن:
يكي از ويژگيهاي محصولات كشاورزي آن است كه در دوره كوتاه توليد شده، اما مصرف آنان در زمان طولاني انجام ميگيرد. براي نمونه گندم كه غذاي اصلي در سبد خانوار مصرف كنندگان ايراني است، در دوره كوتاهي توليد، ودر همه ايام سال مصرف مي شود.
يكي از مسايل فصلي بودن محصول آن است كه در فصل برداشت، تقاضا براي وسايل حمل ونقل افزايش يافته و موجب افزايش هزينه حمل ميشود. علاوه براين اگر محصول سريعا به انبارها حمل نشود ميزان ضايعات افزايش خواهد يافت. بنابراين اگر وضعيت جادهها نامناسب بوده و وسايل حمل كافي وجود نداشته باشد، ميزان ضايعات ودر نتيجه هزينه بازاررساني به طور چشمگيري افزايش خواهد يافت.
افزون براين چون توليد يكباره، اما مصرف بتدريج انجام مي گيرد. به منظور ايجاد تعادل ميان توليد و مصرف مساله انبارداري، هزينه عمدهاي را در بازاريابي محصولات كشاورزي ايجاد ميكند چرا كه نگهداري از محصول در انبار نياز به اعمال روشهاي خاصي براي مبارزه با آفات انبارداري دارد.
2- فساد پذيري:
محصولات كشاورزي برخلاف محصولات صنعتي بايد خيلي سريع برداشت و به بازار عرضه ميشوند، مثل شير و گوشت كه براي حمل آنها نياز به كاميونهاي سردخانهدار و براي نگهداري آنان نياز به سردخانه بوده و يا بايد به سرعت مصرف و يا تبديل شوند، گروه ديگراز محصولات مانند ميوه و سبزي نيزهر چند با سرعت كمتري فاسد ميشوند. اما در صورت عدم عرضه به بازار بايد در سردخانه نگهداري شده و يا در صنايع تبديلي مورد استفاده قرار گيرند. بنابراين نبود امكاناتي همچون سردخانه و كارخانه هاي تبديلي موجب افزايش ضايعات،هزينه هاي بازاريابي و قيمت مصرف كننده مي شود.
3- حجم زياد:
يكي از ويژگيهاي محصولات كشاورزي حجم زياد آنها است، زيرا اين موضوع باعث ميشود كه تقاضا براي وسايل حمل و نقل افزايش يابد. و سبب افزايش هزينه حمل و همچنين افزايش هزينه بازاريابي ميشود. از سوي ديگر حجم زياد محصول بر هزينه انبارداري نيز اثر گذاشته و موجب ميشود كه محصول فضاي بيشتري را در انبار اشتغال كرده و هزينه انبارداري آن افزايش يابد .
خدمات بازاريابي محصولات كشاورزي:
1-انبارداري؛
ايجاد تعادل ميان عرضه و تقاضا محصولاتي كه زمان توليد و مصرف آنها همانگ نيست كه دلايل زير را ميتوان براي آنها عنوان كرد.
الف) تامين نياز توليد كنندگان محصولات كشاورزي
ب) ايجاد تعادل در عرضه محصول در زمان توليد و در فصل خاص و همچنين مصرف آن در ساير فصول
ج) ايجاد تعادل ميان توليد و تامين نياز در نقاط و مراكز مختلف
د) كاهش نوسانات قيمت
ه) افزايش قيمت و كسب سود بيشتر
2- حمل و نقل؛
حمل ونقل نقش مهمي درعمليات بازاريابي محصولات كشاورزي دارد، چرا كه ويژگي اين محصولات باعث ميشود كه براي حمل و نقل آنان وسايل خاصي به كار گرفته شود، براي نمونه براي حمل و نقل احشام نياز به كاميون سرباز و براي حمل گل و سبزي نياز به كاميون سردخانهدار داريم.
ازجمله ويژگيهاي حمل و نقل كالاهاي كشاورزي، تمركز يافتن فعاليتهاي مربوط به حمل محصولات دريك فصل معين است اين امرباعث تقاضاي شديد براي وسايل شده و مخارج حمل و نقل افزايش يابد. لذا سازماندهي مناسب وسايل حمل ونقل درفصل برداشت ضروري بوده و ميتواند مانع از گسترش دامنه بازاريابي شود به همين علت كشاورزان اغلب سعي در فروش محصولات در بازارهاي نزديك به خود كرده و از انتقال آن به بازارهاي دورتر خوداري مي كنند.
3- تبديلات؛
اين روش به دليل متفاوت بودن شكل توليد آن نسبت به شكل مصرف آن ميباشد مانند برنج يا براي نگهداري طولاني مدت و در مواردي محصول مورد نظر را مطابق سليقه مصرف كننده كردن چرا كه برخي از محصولات با اقدامهايي چون خشك كردن- كنسرو، ترشي، كه در واقع افزايش استفاده از اين گروه محصولات رابطه مستقيمي با ميزان درآمد افراد دارد.
4- درجه بندي محصول؛
5- بستهبندي؛
6- استاندارد كردن؛
عبارت است از يكنواخت كردن محصول براساس ويژگيهاي كمي و كيفي محصولات است. استاندارد كردن بسته به نوع محصول متفاوت بوده و بر اساس معبارهاي گوناگوني صورت مي گيرد.
7- اعتبارات؛
اين موضوع داراي اهميت فراواني است چرا كه عوامل بازار (توليد كننده، واسطهها، عمده فروشان، خرده فروشان) براي بهبود وضعيت خود نياز به سرمايه و منابع مالي و اعتبار دارند.
درحال حاضر كشاورزان به علت ضعف بنيه مالي مجبورند محصولات خود را قبل يا در زمان برداشت با قيمتهاي نازلي به فروش برسانند و علاوه براين به سبب توان مالي اندك براي خريد نهادههايي همچون ماشين آلات و تسهيلات با مشكلات عديدهاي روبهرواند.
ضرورت نظام بازاريابي كارا:
به موازات گسترش پديده شهرنشيني، افزايش فاصله مزرعه و خانه و همچنين پيدايش تقاضاي جديد براي خدمات بازاريابي، وجود يك نظام بازاريابي كارا نيزبه عنوان يك ضرورت مطرح مي گرديد. در اين ارتباط چند دليل عمده قابل ذكر است:
1- نظام بازاريابي موجبات انتقال محصول را از مناطق داراي مازاد به نواحي كه با كمبود آن محصول مواجه باشند را فراهم ميسازد. براي انجام چنين كاري وجود جاده، انبارهاي مناسب براي نگهداري محصول، وسايل حمل و نقل و داشتن اطلاعات بازار بسيار ضروري است. چرا كه نبود اين امكانات در حالت افراطي ميتواند سبب قحطي و در حالت معموليتر نيز سبب اختلاف شديد ميان مناطق داراي مازاد و كمبود و اتلاف و فساد محصول در مناطق مازاد شود.
در برخي از مواقع كشت منطقهاي به منظور تشويق كشاورزان، مناطق مختلف به كشت محصول و يا محصولاتي كه در آن مزيت نسبي برخوردارند به عنوان سياستي نام برده ميشود. اما بايد به اين نكته توجه داشت كه لازمه موفقيت در كشت منطقهاي و تفحص در توليد محصولات، ايجاد نظام بازاريابي كار است.
2- دومين ضرورت براي ايجاد يك نظام بازاريابي كارا، بهبود تغذيه جهت جمعيت فزاينده است با توجه به اين كه تامين امنيت غذايي از جمله وظايف اصلي دولتها محسوب ميشود و با توجه به تعريف امنيت غذايي كه بر دسترسي همه افراد جامعه به غذاي سالم تاكيد خاصي دارد، لازمه تحقيق چنين هدفي نظام بازاريابي كارا است. براي نمونه به موازات افزايش ميزان درآمد، تقاضا براي فرآوردههاي دامي(شيرو گوشت)،ميوه و سبزي نيز افزايش يابد. براي رساندن اين محصولات از مزرعه به مراكز شهري به وسايل حمل ويژه اين محصولات نياز است. لذا به دنبال همه عواملي كه ذكر آن رفت، گسترش شهرنشيني و افزايش فاصله ميان توليدكننده و مصرف كننده نيز به عنوان يك ضرورت مهم براي ايجاد نظام بازاريابي كارا مطرح گرديد.
نقش اطلاعات در نظام بازار يابي:
اطلاعات به عنوان عامل مهم تسهيل كننده نظام بازاريابي بوده و گفته ميشود كه اطلاعات چرخهاي نظام بازاريابي را روغن كاري ميكند.اطلاعات و تحقيقات بازار، نيروي حياتي بازار بوده ونقش موثري در افزايش كارايي نظام بازاريابي دارد.
به طوركلي نظام اطلاعات بازار ميتوان به شكلهاي زير مورد استفاده كشاورزان و عوامل بازاريابي و برنامهريزان قرار گيرد:
1- در تصميمگيريهاي تجاري آني كشاورزان و عوامل بازار
2- در تصميمگيريهاي بلند مدت كشاورزان و بازرگانان
3- در برنامهريزي و ارايه خدمات دولتي در جهت بهبود و تنظيم بازار
اطلاعات بازار را مي توان بر مبناي تهيه آن به دو گروه اطلاعات عمومي و اطلاعات خصوصي تقسيم بندي نمود. اطلاعات عمومي به منظور بهبود عملكرد وكارايي نظام بازاريابي از طريق دولت جمع آوري و دراختيار توليدكنندگان و عوامل بازاريابي قرار مي گيرد. بسياري از تحقيقاتي كه توسط بخش عمومي انجام مي گيرد و نتايج آن دراختيارعموم قرار گرفته براي بالا بردن عملكرد آن نظام بازاريابي مي باشد. اطلاعات خصوصي نيز به منظور موفقيت بيشتر در بازار و بهبود موفقيت عوامل و بنگاههاي بازاريابي توسط آنان جمع آوري مي شود.
مشكلات اطلاعاتي موجود در نظام بازاريابي:
با توجه به نقش اطلاعات در تصميمگيري كشاورزان و دولت و ساير عوامل بازار، امروزه در اغلب كشورها نظام اطلاعات بازار محصولات كشاورزي راهاندازي و مورد توجه قرارگرفته است. به طوري كه اين نظام اطلاعاتي به كشاورزان كمك مي كند كه برنامه ريزي توليد را در جهت تقاضاي بازار انجام دهند. با توجه به موارد مطرح شده، اطلاعات بازار داراي مشكلاتي به شرح زير است:
1- اطلاعات ممكن است فقط در مورد قيمتها باشد كه محدود بودن اطلاعات يكي از مشكلات عمده نظام بازاريابي محصولات كشاورزي است.
2- برخي اطلاعات با هزينه بالا قابل دسترسي هستند و اين امر مشكلات فراواني را در نظام بازاريابي ايجاد مي كند.
3- امكان بدست آوردن پارهاي اطلاعات وجود ندارد، درحالي كه ممكن است اين اطلاعات بسيارضروري باشند.
توسعه نظام اطلاعات بازار:
بيشتر كشاورزان در كشورهاي توسعه يافته براي بدست آوردن اطلاعات بازار از شبكه اينترنت استفاده مي كنند، به گونهاي كه وضعيت عرضه و قيمت در بازارهاي مختلف را با مراجعه به سايت هاي خاص و يا از طريق پست الكترونيكي دريافت مي نمايند. كاربرد مشابهي از تكنيكهاي جديد در كشورهاي جهان به شرح زير گزارش شده است:
1- انتشار اطلاعات بازار به صورتم پيام متني SMS از طريق موبايل
2- توزيع موبايل در روستاها به صورت اعتباري
3- راهاندازي رايانه به همراه دسترسي به اينترنت در اداره پست روستا
4- اطلاعات بازار به صورت تل تكست تلويزيون
5- دسترسي به اطلاعات بازار از طريق تلفن با پرداخت مبلغ معين.
ادامه دارد...
تدوين: زهرا شعبانزاده
خبرنگار اقتصاد كشاورزي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران
نظرات