اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد لينك مجموع سه مقاله از دكترعلي محمد سعيدي نگارندهي مرجع بينالمللي مباني مهندسي مخازن شكافدار Fundamentals of fractured reservoirs engineering است كه در شماره 34 مجلس و پژوهش ( نشريه مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي) با عنوان « ويژه نامه نفت و منافع ملي» در تابستان 81 منتشر شد.
دكتر عليمحمد سعيدي در سال 1340 دكتري مهندسي نفت و رياضيات كاربردي خود را از دانشگاه استانفورد اخذ كرد، او در سال 1352رييس بخش نظارت بر فعاليتهاي اكتشاف و توليد نفت و گاز كشور بود، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سمت كفيل مدير اكتشاف و توليد نفت را بر عهده داشت. در دي ماه 1385 شركت ملي حفاري ايران را تأسيس كرد و اولين رئيس هيأت مديرهي آن شركت بود. وي در شهريور 1359 بازنشسته شد و اكنون از مشاوران برجستهي بين المللي مهندسي مخازن نفت وگاز است. كتاب وي با عنوان مباني مهندسي مخازن شكافدار، مرجع بينالمللي مهندسي مخازن شكافدار در بسياري از دانشگاههاي جهان است.
سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال برگزاري كارگاههاي «بررسي سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز» به دليل اهميت توصيههاي سياستي اين مقالات علي رغم گذشت 6 سال از انتشارشان و تغيير برخي از آمار و ارقام گفته شده، جهت استفادهي علاقهمندان منافع ملي كشور، آنها را منتشر ميكند. اين مقالات، به خوبي خلأهاي بزرگي در سياستگذاري صنعت نفت كشور را آشكار ميكند كه علي رغم هشدارهاي كارشناسان در طول دورهها و سالهاي متمادي، همچنان ماندگار هستند.
گفتني است با گذشت زمان و به دنبال آخرين پژوهشهاي انجام گرفته، برخي از آمار و ارقام و برآوردهاي انجام گرفته در اين مقاله تغيير كرده است، چنانكه به گفته دكتر علي محمد سعيدي بر اساس آخرين مطالعاتي كه توسط ايشان با همكاري دكتر مسعود درخشان، اقتصاددان انرژي و مجموعهاي از مهندسان نفت جنوب در دفتر همكاريهاي فناوري نهاد رياست جمهوري انجام گرفته است، با تزريق بيش از 6 تريليون متر مكعب گاز طي 30 سال آينده، در حالت فشار افزايي كامل، پتانسيل 72 ميليارد بشكه ازدياد برداشت پيشبيني ميشود. (براي مشاهدهي اصل خبر كليك كنيد).
گفتني است مطالعات پيش گفته دربارهي تزريق گاز به مخازني كه قابليت تزريق دارند در 5 سناريو مختلف انجام گرفته است.
1- ادامه وضع فعلي
2- ادامه وضع فعلي با تزريق به ميدان آقاجاري
3- تزريق براي تثبيت فشار فعلي
4- تزريق براي تثبيت فشارافزايي كامل
5- تزريق براي فشار افزايي ناقص(ميانگين تثبيت فشار فعلي و فشارافزايي كامل)
هر يك از سناريوهاي پيشگفته در كليهي مخازني كه قابليت تزريق دارند و در مخازني كه از اولويت تزريق برخوردارند بررسي شده است. اين بررسي ها به تفكيك در نواحي خشكي و مناطق دريايي انجام گرفته است.
در پي متن كامل مقدمهي دكتر سعيدي بر مجموع اين مقالات و سپس لينك متن كامل آنها كه پيش از اين در سرويس مسائل راهبردي ايران منتشر شده بود، به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميگردد.
متن كامل مقدمهي دكتر علي محمد سعيدي بر سه مقاله در بررسي صنعت نفت كشور
نگارنده از سال 1340 شروع به مطالعه مخازن نفتي ايران نمود. نتيجه مطالعات و مباحثات علمي او با نمايندگان كنسرسيوم نفت در خلال بيش از 10 سال، سرانجام اين قضيه مهم و اساسي را به اثبات رساند كه تزريق گاز در مخازن سنگ آهكي ايران در مقايسه با تزريق آب در اين مخازن ترجيح دارد. اثبات اين قضيه، نيازمند مطالعات گسترده آزمايشگاهي بود. اين مطالعات را شركتهاي نفتي شل در هلند واگزان در اروپا و امريكا و انستيتوي نفت فرانسه و غيره در سالهاي 1340 تا 1352 با نظارت نگارنده انجام دادند. نتيجه اين مطالعات چندين 10 ميليون دلاري اين بود كه نظريه نگارنده مبني بر «ارجحيت تزريق گاز در مقايسه با تزريق آب» در اين مخازن تاييد شد.
فوران داخلي چاه گازي ميدان مسجد سليمان در سال 1343 و هجوم گاز لايه « ژوراسيك »(لايهاي كه به دوران دوم زمين شناسي مربوط ميشود و رسوبات آن متعلق به حدود 100 ميليون سال قبل است) به « لايه نفتي آسماري » (لايهي سنگ آهكي است كه مربوط به دوران سوم زمينشناسي OLIGO-MIOCENE است) موجب شد كه فشار لايه نفتي آسماري اين ميدان به سرعت افزايش يابد. اندازهگيريهاي انجام شده در مورد تغييرات ضخامت ستون نفتي آسماري در طول فوران و پس از آن، حاكي از آن بود كه اين ستون نفتي تقريبا بدون تغيير باقي مانده است. اين مشاهده دلالت بر آن ميكرد كه « گاز آزاد » در ستون نفتي اين ميدان وجود نداشته و كليه گازهاي حاصله دراثر افت فشار مخزن به كلاهك گازي منتقل شده است. لذا اين نتيجه حاصل شد كه تاثير گاز در جابه جايي نفت در مقايسه با آب بيشتر است.
در نتيجه همين مطالعات آزمايشگاهي و مخزني بود كه كنسرسيوم سابق سرانجام به اشتباه ديرينه خود اعتراف كرد و اصل « ارجحيت تزريق گاز » در كليه ميدانهاي نفتي ايران را پذيرفت. مخزن هفتكل، نمونه بارزي از نتايج پذيرش كنسرسيوم نفت در ارجحيت تزريق گاز به جاي آب بود. در واقع شركتهاي شل و بي پي و مهندسان مشاور « كورلب» CORELAB (شركت آمريكايي مطالعات مهندسي مخازن نفت و گاز) و سايرين در سالهاي 48 ـ 1341 بسيار كوشيدند تا نشان دهند كه تزريق آب در اين ميدان و ميدانهاي آغاجاري و گچساران داراي آثار بهتري در مقايسه با تزريق گاز است. با وجود اين، نتايج مطالعاتي كه به آن اشاره شد موجب گرديد كه به آثار بهتر تزريق گاز اعتراف كنند. اكنون كه 26 سال از تزريق گاز در ميدان هفتكل ميگذرد ارجحيت تزريق گاز به تزريق آب به طور مطلق اثبات شده است.
در مقاله اول، تاريخچه كوتاهي از روشهاي استعماري در تربيت و به كارگيري نيروهاي مورد نياز آنها و انجام فعاليتهاي فني شركت سابق نفت و همچنين نحوه گريز از قبول اشتباههاي خود ـ به نحوي كه برايشان اشكال قانوني و بين المللي ايجاد نشود ـ جهت درج در تاريخ صنعت نفت ايران آمده است.
در مقاله دوم سعي شده است تا آنجايي كه ممكن است مسائل و كمبودهاي موجود در سياستهاي فني و برنامهريزي صنعت نفت با ذكر نمونههاي واقعي به نحو روشني بيان شود. در اين مقاله نشان داده شده است كه بهبود نظام تصميمگيريهاي فني در صنعت نفت كشور، نياز مبرم به ارتقاي دانش تجربي، علمي و فني دارد، در غير اين صورت جايگاه آينده صنعت نفت و گاز كشورمان در عرصه بين المللي به شدت تضعيف خواهد شد.
در مقاله سوم، نحوه تامين منافع ملي بر اساس به حداكثر رساندن ضريب بازيافت از مخازن نفتي كشور بر مبناي نتايج حاصل از مطالعات نظري، آزمايشگاهي و مخازن نفتي شناخته شده در جهان كه با تزريق آب و يا گاز ( تحت فرآيند ريزش ثقلي) بهرهبرداري شده يا ميشوند، بررسي شده است. اين مطالعات نشان ميدهد كه بازيافت از مخازن نفتي كشور موقعي حداكثر ميشود كه فشار اين مخازن با تزريق گاز به ميزان لازم و كافي به حداكثر ممكن برسد. براي اين منظور، نياز به حداقل 20 ميليارد پاي مكعب گاز در روز است كه ميتوان آن را به راحتي از مخزن پارس جنوبي و مخازن ديگر تامين كرد. با انجام اين پروژه ملي ميتوان هزينههاي مربوط به حفر چاههاي جديد و نصب دستگاههاي نمك زدايي و « فرازآوري گاز » را جهت نگهداري ظرفيت 4 ميليون بشكه در روز به ميزان قابل توجهي ـ دست كم 15 ميليارد دلار ـ كاهش داد، ضمن آنكه بيش از 45 ميليارد بشكه نفت ثانوي عايد كشور خواهد شد كه نياز دو نسل آينده را تامين خواهد كرد. با برنامه فعلي وزارت نفت مبني بر تزريق 6.3 ميليارد پاي مكعب گاز در روز كه قرار است از سالهاي 1385 به بعد شروع شود، امكان تامين ظرفيت توليد 4 ميليون بشكه در روز از سالهاي 1395 به بعد عملا منتفي خواهد بود.
مقاله سوم مبتني بر بخشي از گزارشي است كه طبق درخواست شركت نفت « استت اويل » تهيه و جهت آشنايي روسا و متخصصين آن شركت در نروژ ارائه گرديد. نظر به اهميت علمي و كاربردي اين گزارش و نيز آشنا كردن صنعت نفت جهان از چنين استراتژيهايي در بهرهبرداري از منابع نفت و گاز، شركت مذكور اجازه انتشار اين مطالب را به نگارنده داده است. بدين وسيله از حسن نظر شركت مذكور تشكر ميشود.
لازم است از همكاريهاي صميمانه و استادانه جناب آقاي دكتر مسعود درخشان كه با نكتهسنجيهاي دقيق خود كمك بزرگي در تهيه اين مقالات نمودهاند تشكر نمايم.
علي محمد سعيدي
براي مشاهدهي مقالات زير بر روي عنوان آنها كليك كنيد
مقاله اول
موقعيت نفت و گاز كشور در بازارهاي نفت و گاز جهان
مقاله دوم
ضرورت تزريق گاز به ميدانهاي نفتي/1
ضرورت تزريق گاز به ميدانهاي نفتي/2
مقاله سوم
برنامهريزي استراتژيك براي مديريت مخازن نفت و گاز ايران/1
برنامهريزي استراتژيك براي مديريت مخازن نفت و گاز ايران/2
انتهاي پيام
نظرات