وزير سابق علوم، تحقيقات و فناوري اظهار داشت: «فعاليتهاي سياسي دانشجويي ماهيتا انتقادي است و گاهي ممكن است گزنده باشد، اما نظام بايد آن را به رسميت بشناسد و در برخورد با دانشجويان حوصله بيشتري به خرج دهد.»
دكتر جعفر توفيقي كه در غرفه ايسنا در نمايشگاه مطبوعات حضور يافته بود در گفتوگوي نسبتا مفصل خود با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران، با بيان اين مطلب اظهار داشت: «تصور من اين است كه تشكلهاي دانشجويي بايد از نزديك تحولات كشور را بررسي و نقد كنند. تشكلهاي دانشجويي بايد با تمهيداتي كه ميانديشند و آموزشهايي كه ميبينند، توان نقد، تجزيه و تحليل و ارزيابي تحولات سياسي كشور را در خود افزايش دهند تا در سايه اين تحليل و نقد دقيق بتوانند راه حلهاي خوبي را پيش پاي مسوولان كشور و سياستگذاران و تصميمگيران بگذارند.»
وي با اشاره به تاثير فراوان تشكلهاي دانشجويي در جريانسازي و روشن كردن افكار عمومي و ارائه راه حل به مسؤولان، در خصوص رابطه تشكلهاي دانشجويي و وزارت علوم گفت: «به نظر من اساسا تشكلهاي دانشجويي بايد ماهيتا تشكلهاي مستقلي باشند و ارتباط سازماني با وزارت علوم و هيچ دستگاهي نداشته باشند؛ چراكه هر گونه ارتباط سازماني ممكن است آنها را در محدوديت و قيد و بند قرار دهد. يكي از ويژگيهاي تشكلهاي دانشجويي، استقلال سازماني آنهاست تا بتوانند فارغ از قيد و بندهاي سازماني نظر دهند و تحليل كنند.»
توفيقي ادامه داد: «وزارت علوم، تحقيقات و فناوري همواره رابطه دوستي، همفكري و مشاوره با تشكلها را داشته است. زماني كه من مسووليت اين وزارتخانه را بر عهده داشتم، به شدت تلاش ميكردم از مداخله در كار تشكلهاي دانشجويي پرهيز كنم و متقابلا آنها مداخلهاي نكنند. بالاخره هر دستگاهي بايد حريم خود را داشته باشد، ولي ارتباط دوستانه و نزديك داشتيم. آنها هم به روند مسائل آموزش عالي نقدهايي داشتند و آنها را در جلساتي مطرح ميكردند و ما نيز متقابلا آنها را با تحولات آموزش عالي آشنا ميكرديم. بعضي مسائل براي آنها تازگي داشت و مايل بودند درباره آن بيشتر بدانند و ما آنها را در معرض اين تحولات قرار ميداديم و سعي ميكرديم با حفظ هويت مستقل خود، تعاملات فكري توسعه پيدا كند.»
وي با اشاره به كمرنگ شدن حضور سياسي دانشجويان، به ايسنا گفت: «يكي از دلايل اين مسأله، دروني و مربوط به خود تشكلهاست و علت ديگر آن بيروني است. آنچه مربوط به خودشان است اين است كه شايد اشتباهاتي در فعاليتها صورت گرفت و دانشجويان كمي از قواعد سياسي خارج شدند؛ در حالي كه نقش دانشجو يك نقش فكري است و ايفاي نقش فكري با برخورد و خروج از قواعد و مسائل سياسي مطابق نيست. شايد روي آوردن به حركتهاي فيزيكي و برخوردي از سوي دانشجويان باعث شده ساير دانشجوها هم از اين امر استقبال نكنند و اساسا به فعاليتهاي دانشجويي نگاه امنيتي شود.»
وزير سابق علوم در ادامه خاطرنشان كرد: «علت بيروني كمرنگ شدن تأثير دانشجويان در عرصه سياسي متأثر از فضاي امنيتي بيرون از جامعه است كه شايد خيلي نتوانسته فضا را براي حركتهاي سياسي دانشجويي آماده كند؛ لذا دانشجو از فعاليتهاي سياسي خود احساس عدم امنيت ميكند. البته گاهي برخي از بازداشتها و دستگيريها و بهايي كه دانشجو براي فعاليتهاي سياسي خود پرداخته نيز بيتأثير نبوده است. پس بهتر است نظام، امنيت فعاليت سياسي دانشجو را تأمين كند هرچند اگر اين فعاليتها تا حدي هم به بعضي از قسمتهاي نظام برخورد كند، بايد آن را تحمل كرد چراكه اين امنيت باعث اوجگيري فكر دانشجو و تشديد جريانهاي فكري ميشود و در بلندمدت آثار مثبتي دارد.»
توفيقي ادامه داد: «البته دانشجويان نيز بايد اين بهانه را از فضاي بيرون بگيرند و از برخوردهاي فيزيكي، ابراز خشونت، اهانت به افراد، نظام، ارزشها و هرآنچه كه براي نظام جمهوري اسلامي ايران بنيادي است بپرهيزند. به نظر ميرسد دانشجو با فراهم شدن اين شرايط آمادگي دارد فعاليتهاي خود را پررنگتر كند و جديتر وارد عرصه شده و نقشآفريني كند.»
وزير سابق علوم، تحقيقات و فناوري همچنين با تأكيد بر اينكه تقويت جريانات فكري و روشنفكري از ويژگيهاي توسعه فرهنگي در كشور است، آن را ضرورتي براي كل جامعه خواند و افزود: «نقش تشكلهاي دانشجويي در اين زمينه بسيار برجسته است چراكه آنها ابزار اجرايي در دولت و حكومت ندارند و تنها از طريق جريان نظريهپردازي، روشنفكري و تحليل و ارزيابي جريانات كشور هويت خود را نشان ميدهند و نقشآفريني ميكنند.»
وي افزود: «طبيعتا وقتي جريانهاي فكري تقويت شوند، با نفوذ در اركان دولت و حكومت باعث تأثيرگذاري در تصميمگيران و سياستگذاران ميشود. بنابراين دانشگاهها هميشه محل مناسبي براي تقويت جريانهاي فكري بخصوص جريانهاي روشنفكري در حوزه دين و ساير حوزههاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي بودهاند.»
توفيقي يادآور شد: «تنها نكتهاي كه در اين ميان بايد مراقب آن بود اين است كه دانشگاه محل مداخله احزاب، سازمانها و گروهها و نهادهاي اجرايي نيست. در حقيقت نگاه به دانشجو از بيرون نبايد ابزاري باشد بلكه دانشجو بايد هويت مستقل خود را حفظ كند و با جريانسازي، جامعه و مردم را تغذيه كند. در واقع دانشجويان ميتوانند در عين برقراري رابطه با جامعه، محيط، سازمانها و دولتها از مداخله آنها جلوگيري كنند.»
وزير سابق علوم با بيان اينكه وظيفه دانشجويان بسط انديشههاي روشنفكرانه است، ادامه داد: «هنوز جريانهاي دانشجويي با ظرفيت كامل خود عمل نميكنند، شايد مقداري گرفتار مسائل داخلي خود شدهاند و از جريانهاي دانشجويي به معناي قطب تأثيرگذار در فضاي سياسي كشور و جريانساز فكري مستقل احساس رضايت نميشود.»
وي گفت: «نقش تعامل و ارتباط دانشجويان با قطبهاي فكري مختلف بسيار ارزشمند است؛ بخصوص اگر اين تعامل به برخورد افكار و عقايد منجر شود و در فضايي سالم و سازنده انديشهورزي دانشجو را تحريك كند، اما اين ارتباط به هيچ وجه نبايد به مداخله بينجامد يا اينكه فعاليتهاي حزبي به داخل دانشگاه كشيده شود؛ بلكه دانشجو و دانشگاه بايد در محيط بيرون و جامعه تأثيرگذار باشند.»
انتهاي پيام
نظرات