• یکشنبه / ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۵ / ۱۲:۱۰
  • دسته‌بندی: انرژی هسته‎‌ای
  • کد خبر: 8502-11244

برژينسكي: *ايران هسته‌يي خطرناك‌تر از اسراييل نيست *تحريم به تقويت ملي‌گرايي در ايران مي‌انجامد *جنگ عليه ايران حماقت است و بوش بايد به عوام‌فريبي پايان دهد

برژينسكي:
*ايران هسته‌يي خطرناك‌تر از اسراييل نيست
*تحريم به تقويت ملي‌گرايي در ايران مي‌انجامد
*جنگ عليه ايران حماقت است و بوش بايد به عوام‌فريبي پايان دهد

مجله‌ي اشترن نوشت: زبيگنيو برژينسكي در ارتباط با اتحاد جماهير شوروي فردي تندرو بود. اما حالا اين مشاور امنيت ملي اسبق آمريكا از كشورش مي‌خواهد كه تا به صورت مستقيم به گفت‌وگو با حكومت ايران بپردازد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجله‌ي آلماني‌زبان گفت‌وگويي اختصاصي را با زبيگنيو برژينسكي، مشاور امنيت ملي اسبق آمريكا به انجام رسانده است كه متن كامل آن به صورت پرسش و پاسخ در پي خواهد آمد.

وي تصريح كرده است كه حتي اگر ايران به سلاح هسته‌يي نيز دست يابد، وضعيت خاورميانه از وضع موجود و وجود رژيم صهيونيستي كه صدها كلاهك هسته‌يي در اختيار دارد، بدتر نخواهد شد. او تاكيد كرده است كه تحريم‌ها در صورتي هم كه موافقت چين و روسيه براي اعمال آنها عليه ايران جلب شود، باز هم كارآيي چنداني نخواهند داشت و تنها به تقويت ملي‌گرايي در ايران خواهد انجاميد.

برژينسكي هم‌چنين در اين گفت‌وگو با اشاره به موضع‌گيري‌هاي جديد مقامات دستگاه ديپلماسي آمريكا عليه ايران آنها را «عوام‌فريبي» توصيف و تصريح كرده است كه جنگ عليه ايران يك حماقت است و بوش بايد به عوام‌فريبي‌ها در اين خصوص پايان دهد.

در حالي كه ايران تاكيد كرده است به هيچ وجه به دنبال تسليحات هسته‌يي نيست، اما برژينسكي در اين گفت‌وگو مبنا را بر اصول تئوريكي نهاده كه طبيعتا منعكس كننده‌ي نظرات اعلام شده‌ي دستگاه سياست خارجي ايران نيست.

پرسش:
دكتر برژينسكي آيا جامعه‌ي بين‌المللي اساسا هنوز قادر است كه از دستيابي ايران به تسليحات هسته‌يي جلوگيري كند؟

پاسخ:
اين احتمال وجود دارد كه ايران روزي بمب را در اختيار بگيرد. سلاح هسته‌يي به معناي پرستيژ است و موضع مذاكراتي را فوق‌العاده بهبود مي‌بخشد.

*ايران به عنوان قدرتي هسته‌يي چقدر خطرناك خواهد بود؟

خيلي ناگوارتر از حال حاضر نخواهد شد.

*باقي جهان اين را طور ديگري مي‌بيند، پيش از همه، آمريكا و اروپا.

ايران كشوري مهم در منطقه‌اي بي‌ثبات است. اين كشور به هيچ وجه به عنوان كشوري بدنام و متخاصم مطرح نيست، بلكه حتي بيشتر همسايگانش مانند هند، پاكستان، روسيه و اسراييل سلاح هسته‌يي دارند. مي‌توان درك كرد كه چرا ايراني‌ها بايد عقيده داشته باشند در اختيارگيري چنين تسليحاتي ضروري است. هر كسي دوست دارد ابزاري براي محدود كردن ديگران داشته باشد. ظاهرا اين امر در خصوص تهران نيز مي‌تواند به عنوان موضوعي براي امنيت ملي در نظر گرفته شود. من معتقدم دست آخر وجود ايراني هسته‌يي خطرناك‌تر از ساير قدرت‌هاي هسته‌يي مانند هند يا پاكستان و حتي اسراييل نيست.

*هند و پاكستان بارها در آستانه‌ي جنگ قرار گرفته‌اند. ايران هم مي‌خواهد اسراييل را كه 200 راكت هسته‌يي در اختيار دارد از روي نقشه‌ي جهان محو كند.

اين مطلوب نيست كه ايران قدرت هسته‌يي شود. چرا كه بدين ترتيب اشاعه‌ي غيرقانوني فن‌آوري هسته‌يي تسريع مي‌شود. ايران در ميانه‌ي منطقه‌اي بحراني قرار دارد.

*پس جهان بايد چه كاري انجام دهد؟

بايد در خصوص عاري‌سازي خاورميانه از تسليحات هسته‌يي و ايجاد منطقه‌اي از عاري از سلاح‌هاي هسته‌يي متحد بود.

*اين امر 32 سال است كه در قطعنامه سازمان ملل درخواست شده، اما تاكنون محقق نشده است.

سازمان ملل به تنهايي هيچ قدرتي ندارد. نمي‌تواند هيچگاه تضمين‌هاي لازم را ارايه كند. نهايتا بايد به تمام كشورهاي خاورميانه تضمين‌هاي امنيتي داده شود تا آنها خود را ملزم سازند به دنبال در اختيارگيري يا كسب سلاح هسته‌يي نروند.

*اين چگونه ميسر مي‌شود؟

پنج قدرت بزرگ هسته‌يي كه پنج عضو دايم شوراي امنيت نيز هستند بايد اين تضمين‌ها را بدهند. آنها بايد تضمين كنند كه كشورهاي نادارنده‌ي سلاح هسته‌يي مورد حمله‌ي قدرت‌هاي هسته‌يي قرار نخواهند گرفت.

*اين ضمانت‌ها بايد پيش از هر چيز بايد از سوي آمريكا ارايه شود كه با ايران هيچ گونه مذاكره‌اي را هم انجام نمي‌دهد.

ما هنوز نمي‌خواهيم كه بار ديگر با آنها صحبت كنيم. نبايد فقط بر توان نظامي تكيه كرد. ما به تعهدي جدي نياز داريم.

*جورج بوش، رييس جمهور آمريكا اين را اعلام كرده كه از تلاش‌هاي سه كشور اروپايي براي مذاكره با ايران حمايت مي‌كند. ايران بازي موش و گربه را با غرب و حتي اروپايي‌ها انجام داده است.

خير. كل غرب در اين روند حضور نداشت. اين مشخص است كه آمريكا در اين روند حضور نداشت. چيزي متفاوت از آنچه در كره‌ي شمالي گذشت. در آن موضوع، آمريكا يكي از طرف‌هاي مذاكرات شش جانبه بود. آنجا حتي مذاكراتي مستقيم نيز صورت مي‌گرفت. اما در خصوص ايران، آمريكا عضوي از راه حل نهايي نيست. اين امر قابل توجه است كه دولت ايران و رييس جمهورش در انتخاباتي آزاد بر سر كار آمده است. اما اين امر همان طور كه مي‌دانيم، در كره‌ي شمالي ديگر گونه است.

*چرا رفتاري متفاوت وجود دارد؟

اين به طور كلي مربوط به سياست خاورميانه‌يي آمريكا مي‌شود. اين سياست در سال‌هاي گذشته همواره يكجانبه‌گراتر شده و كمتر مصالحه‌گر شده است. اين امر در دولت كلينتون و قانون تحريم ايران – ليبي نيز همين گونه بود. بوش نيز كمتر حاضر به مصالحه است. بايد بر سر يك ميز نشست و گفت‌وگو كرد. ما بايد اعتمادسازي و احترام‌زايي كنيم.

*آمريكا به اين خواست رسيد كه شوراي امنيت به بررسي مساله‌ي هسته‌يي ايران بپردازد. جان بولتون، سفير آمريكا در آنجا ايران را تهديدي قابل مقايسه با حملات تروريستي 11 سپتامبر دانست. كاندوليزا رايس، وزير امور خارجه‌ي آمريكا نيز ايران را «بانكدار محوري ترور» خوانده است. آيا دوباره شمارش معكوسي جديد آغاز شده است؟

به هر حال اين اظهارات همان عوام‌فريبي شديدي كه در جبهه‌سازي عليه عراق انجام شد را يادآوري مي‌كند.

*آيا ملت آمريكا مي‌تواند آماده‌ي پذيرش اقدامي عليه ايران باشد؟

شايد، اما آنها معتقدند كه بايد فشار بر ايران افزايش يابد. اما رهبر كشور بزرگي مانند آمريكا نبايد چنين حماقتي را مرتكب شود و بايست به عوام‌فريبي‌ها پايان دهد. اين مي‌تواند به درگيري منجر شود. جنگ در عراق بايد اين را به خوبي به دولت بوش آموخته باشد.

*آيا تحريم‌ها مانند ممنوعيت صادرات فن‌آوري به ايران مي‌تواند كمك‌كننده باشد؟

بله. تحريم‌ها مي‌توانند دردآور باشند. تا حدي هم مي‌توانند موثر باشند. اما آيا از اين مطمئنيم كه تمام كشورها اين را خواهند پذيرفت؟

*آيا شك داريد كه روسيه و چين كه با ايران مراوده دارند، از چنين حركتي حمايت كنند؟

من بيم دارم كه تحريم‌ها بتواند موثر باشد. تحريم به تقويت ملي‌گرايي در ايران مي‌انجامد. اين به آشتي‌ناپذيرتر شدن ايران مي‌انجامد. اين امر مذاكره با آنها را به صورت فزاينده‌يي مشكل‌تر خواهد كرد.

*آيا مي‌توان حمله‌اي نظامي به ايران را متصور شد؟

از منظر تئوريك بله. اما پيامدهاي اين امر فاجعه‌آميز خواهد بود. همان‌گونه كه در عراق شاهد آنيم. جنگ اعتماد به آمريكا را آشفته كرده، مشروعيتش را از هم پاشيده و تفوق اخلاقي‌اش را زير سوال برده است. اين به مدد تصميمات گروهي اندك از انسان‌هاي واقعا مذهبي حاصل شده كه كمترين پاسخگويي را در قبال اشتباهات و قانون‌شكني‌هاي‌شان ندارند.

*آيا بوش كه ظاهرا معقتد است بايد با پليدي در جهان مبارزه كند، به سراغ ايران خواهد رفت؟

اگر ما اين گونه نگاه كنيم كه چنين تصميمي با خونسردي و منطقي گرفته شده، نمي‌توان گفت كه گزينه‌اي نظامي وجود دارد. اما من اصلا مطمئن نيستم كه تصميماتي از روي منطق اتخاذ شده باشد.

*در تازه‌ترين نسخه‌ي منتشر شده از راهبرد امنيت ملي آمريكا آمده است كه اين كشور خود را در حال جنگ مي‌بيند و ايران نيز بزرگ‌ترين تهديد آمريكا خوانده شده است.

هر دو اينها اشتباه است. هيچ گاه در زمان جنگ كره يا ويتنام رييسان جمهور آمريكا چنين ادعايي نكردند. خير، همه اينها ناشي از جو تك قطبي‌گرايي است كه مبنايش تلقي اشتباه از واقعيات است. چنين تلقي به اين جهان‌بيني كمك مي‌كند كه هراس از ديگران را مي‌طلبد و ما را از آنها منزوي مي‌سازد.

نگاهي كوتاه به زندگينامه‌ي زبيگنيو برژينسكي:
«زبيگنيو برژينسكي با اين نامي كه تلفظش سخت است، از متنفذترين سياستمداران سابق آمريكاست. او زاده‌ي ورشوست، اما در فرانسه و آلمان رشد كرده است. او با خانواده‌اش در سال 1938 به كانادا رفت. اين مرد 78 ساله در دوره‌ي جنگ سرد توانست نامي براي خود دست و پا كند. او در آن زمان عضو حزب دموكرات‌ها بود. برژينسكي در زمان رياست جمهوري كارتر در سال 1977 نقش مشاور امنيت ملي وي را ايفا مي‌كرد. او اخلاق‌مداري در سياست خارجي را تبليغ مي‌كرد و پايان سياست تنش‌زايي با اتحاد جماهير شوروي را خواستار بود. او اكنون در «مركز مطالعات استراتژيك و بين‌المللي» در واشنگتن مشغول كار است.»

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha