• سه‌شنبه / ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ / ۱۰:۳۴
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 8405-03622

/گزارش - ايسنا/ سالروز اشغال كويت به وسيله عراق، دوم اوت 1990 آمريكا با تسهيل حمله‌ي عراق به كويت كوشيد حضورش را در منطقه‌ي خليج فارس دايمي كند

/گزارش - ايسنا/ 
سالروز اشغال كويت به وسيله عراق، دوم اوت 1990 
آمريكا با تسهيل حمله‌ي عراق به كويت كوشيد حضورش را در منطقه‌ي خليج فارس دايمي كند

دوم اوت يادآور جنگي است كه صدام عامل اصلي آن بود؛ جنگي كه وقايع سال‌هاي آغازين هزاره‌ي جديد ميلادي در عراق و اشغال عراق به وسيله‌ي نيروهاي ائتلاف به رهبري آمريكا نتيجه گريز ناپذير آن بوده است. نيروهاي مسلح عراق در دوم اوت ‌1990 از مرز كويت عبور كرده و اين كشور را در مدت چند ساعت به اشغال خود در آوردند. دولت عراق پس از اشغال كويت يك دولت به اصطلاح آزاد در اين كشور تشكيل داد، اما پس از چندي آن را منحل و كويت را به طور رسمي در ‌8 اوت ‌1990 ضميمه خاك خود كرد.

به دنبال اين امر تلاش‌هاي گسترده‌يي در سطح بين‌المللي جهت خروج نيروهاي عراقي از كويت و اعاده‌ي استقلال و حاكميت اين كشور به عمل آمد، اما به علت پافشاري عراق در ادامه‌ي اشغال كويت، تمام اين تلاش‌ها بدون نتيجه به پايان رسيد و سرانجام در ‌17 ژانويه‌ي ‌1991 آتش جنگ در خليج فارس شعله‌ور گرديد. نيروهاي ائتلاف به رهبري آمريكا در عمليات موسوم به طوفان صحرا Desert Storm كه در چارچوب سازمان ملل صورت گرفت به اقدام عليه عراق پرداختند. ائتلافي كه متشكل از آمريكا، عربستان‌سعودي، انگليس، فرانسه، هلند، مصر، سوريه، عمان، قطر، بحرين، امارات‌متحده‌ي‌عربي، افغانستان، بنگلادش، كانادا، بلژيك، چكسلواكي، هندوراس، ايتاليا، نيجر، روماني،‌ كره‌ي‌جنوبي و خود كويت بود.

به گزارش دفتر مطالعات بين‌الملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) پرسش بنيادي‌اي كه مطرح مي‌شود اين است كه چرا كويت اشغال شد؟ مي‌توان پاسخ‌هاي داده شده به اين پرسش را در دو گروه دسته‌بندي كرد: ‌1- پاسخ‌هايي كه به بررسي نقش سياست خارجي رژيم بعث صدام و عوامل موثر بر اين سياست خارجي در اشغال كويت مي‌پردازند.

اين عوامل را مي‌توان به شرح زير بيان ‌كرد: الف) موقعيت جغرافيايي عراق ب) منابع طبيعي ج) ايدئولوژي د) قدرت نظامي ه) نقش رهبري و) ساختار تصميم‌گيري ز) نظام بين‌الملل

‌2- پاسخ‌هايي كه تاكيد بر نقش مولفه‌هاي حاكم بر نظام بين‌الملل و خصوصا منويات آمريكا با توجه به پايان جنگ سرد در قبال خاورميانه خصوصا منطقه‌ي خليج فارس دارند.

ابتدا به بررسي پاسخ‌هاي دسته‌ي اول و بررسي ميزان و كيفيت تاثير عوامل فوق‌الذكر بر سياست خارجي عراق مي‌پردازيم. موقعيت جغرافيايي عراق در خليج فارس از آغاز تاسيس اين كشور نقش مهمي در سياست خارجي آن داشته است. در اين رابطه مي‌توان به سه مورد اشاره داشت: الف) عدم قابليت پاسخگويي بنادر سه‌گانه‌ي بصره، ام‌القصر و فاو به نيازهاي اين كشور ب) فقدان عمق استراتژيك براي دفاع در برابر حملات خارجي ج) مرزهاي جغرافيايي با كويت كه بيشتر بازتاب منافع دولت انگليس بوده تا واقعيت‌هاي داخلي دو كشور.

عراق بارها كويت را تحت فشار قرار داده بود كه به علت فقدان عمق استراتژيك، جزاير وربه و بوبيان را به او واگذار كند. از جنبه منابع طبيعي دو مساله‌ي صادرات نفت و وجود ذخاير سرشار نفت در كويت تعيين كننده بودند. رهبران عراق ادعا مي‌كردند كه راه‌هاي قابل اطميناني براي صادرات نفت خود ندارند. به همين دليل همواره كويت را تحت فشار قرار مي‌دادند كه قسمتي از سرزمين خود را براي ايجاد يك ترمينال يا بندر نفتي در اختيار آنها قرار دهد. از سوي ديگر افزايش چشم‌گير توليد نفت و درآمد نفت كويت همواره چشم رهبران عراق را به خود معطوف كرده بود و اشغال كويت توسط عراق نيز با طرح اختلاف دو كشور در مورد مساله نفت شروع شد.

ايدئولوژي حزب بعث نيز بر سياست خارجي عراق نسبت به كويت تاثير گذاشت. با به قدرت رسيدن حزب بعث در ‌1968 ادعاهاي عراق نسبت به كويت با شدت بيشتري از سر گرفته شد. ايدئولوژي حزب بعث بر محور سه كلمه وحدت، آزادي و سوسياليسم قرار داشت. يكي از آرزوهاي ديرينه‌ي صدام تحقق بخشيدن به وحدت جهان عرب براي به دست گرفتن رهبري بلامنازع اعراب بود. عراق در مورد الحاق كويت به خاك خود در زمان‌هايي كه از نظر نظامي احساس ضعف و ناتواني مي‌كرد از روش‌هاي مسالمت‌آميز استفاده مي‌نمود، اما درسال‌هايي كه احساس قدرت مي‌كرد به تجاوز متوسل مي‌شد. در سال ‌1990 عراق در پي دريافت كمك‌هاي مالي و نظامي هنگفت در جنگ با ايران از قدرت نظامي بسيار خوبي برخوردار بود به طوري كه از نظر كميت، عراق با داشتن ارتشي متشكل از يك ميليون و ‌800 هزار نفر، چهارمين ارتش جهان را دارا بود. اين ارتش ‌600 هواپيما و ‌6000 تانك در اختيار داشت.

صدام از سال ‌1988 شروع به ايجاد تغييرات مهمي در ساختار قدرت و تصميم‌گيري عراق كرده بود كه منجر به سلطه‌ي بي‌چون و چراي وي بر امور عراق شد. تحت اين تغييرات در ساختار تصميم‌گيري و خلق و خوي جنگ طلبانه و تشنه‌ي قدرت صدام، عوامل فوق الذكر براي حمله به كويت و اشغال اين كشور به مرحله‌ي عملياتي درآمدند.

در چارچوب عامل نظام بين‌الملل كه جزو عوامل موثر بر سياست خارجي عراق در اشغال كويت عنوان شد، مي‌توان به بررسي دسته دوم پاسخ‌هاي داده شده به دلايل اشغال كويت پرداخت.

نقش آمريكا به عنوان يكي از دو پايه اصلي شكل دهنده به نظام‌بين‌الملل در دوران پس از جنگ دوم جهاني، در اشغال كويت در اوت ‌1990 بسيار قابل توجه است. پس از خروج نيروهاي انگليسي در اوايل دهه‌ي ‌1970 از منطقه‌ي شرق كانال سوئز، در واقع خلا قدرتي در خليج فارس پيدا شد كه استراتژي ايالات‌متحده در ‌20 سال منتهي به سال ‌1990 عمدتا در پي پر‌كردن اين خلا قدرت بود. در راستاي پر‌كردن اين خلا و پرهيز از حضور نظامي مستقيم در منطقه به دليل تجارب ناگوار جنگ ويتنام، دكترين‌هاي نيكسون،‌ كارتر و ريگان به ترتيب مطرح مي‌شوند. اصل اساسي سياست خارجي آمريكا در منطقه‌ي خليج فارس همواره برقراري موازنه‌ي قدرت در ميان كشورهاي منطقه بود به نحوي كه ‌1- هيچ قدرت خصم آمريكا بر منطقه و منابع نفتي آن مسلط نشود ‌2- نفت منطقه بدون مانع به جهان غرب ارسال گردد ‌3- هر كشور يا گروه از كشورها، قدرت كشور ديگر يا گروه ديگري از كشورها را متعادل كند ‌4- با نفوذ شوروي مقابله شود.

اشغال كويت در پايان جنگ سرد به وقوع پيوست. پايان جنگ سرد، اقتصاد ايالات متحده را از نقطه قدرت و مزيت نسبي خود در قياس با اقتصاد كشورهاي اروپا و ژاپن، يعني توليد جنگ افزار و هزينه نظامي، محروم مي‌كرد و وابستگي اروپا و ژاپن را به نيروي نظامي آمريكا كاهش و محيط آرام بين‌المللي تقاضا براي محصولات و خدمات غير نظامي را افزايش مي‌داد. از سوي ديگر، تغييرات اقتصاد آمريكا در دهه ‌1980 و هزينه‌هاي سرسام آور جنگ ستارگان، آمريكا را در حوزه‌هاي غير نظامي اقتصاد در مقايسه با اروپا و ژاپن در موقعيت ضعف قرار داده بود. آمريكا تحت اين شرايط براي نجات اقتصاد خود و حفظ نقش رهبري جهان در دنياي پس از جنگ سرد بايد: اولا) كنترل كالايي را به دست گيرد كه بر تقاضاي بين‌المللي و نيز تقاضاي داخلي آمريكا موثر بود و چنين كالايي نفت بود و ثانيا) آمريكا مايل بود با ناآرام كردن جو بين‌المللي و ايجاد بحران، آهنگ رشد رقباي خود را كند نمايد و حال كه به وسيله‌ي مكانيسم‌هاي اقتصادي نمي‌توانست چنين كند، با جنگ و خارج كردن بازارهاي منطقه‌يي از دست رقبا، ايجاد نوسان در بهاي انرژي و ايجاد تقاضا براي محصولات و خدمات خود مي‌كوشيد تا به اين هدف برسد.

آمريكا با استفاده از فرصت به دست آمده از تجاوز عراق به كويت كه خود از تسهيل كنندگان آن بود و چراغ سبز به صدام نشان داده بود و تبديل آن به يك بحران جهاني، كوشيد حضور خود را در منطقه خليج فارس دايمي كند و به كشورهاي ناتوان جنوب خليج فارس تفهيم كند كه لازم است با آمريكا قراردادهاي دفاعي داشته باشد و به آمريكا پايگاه نظامي واگذار كنند. به طور مثال خانم آپريل گلاپس، سفير آمريكا در عراق در ‌25 ژوئيه‌ي ‌1990 طي ديداري كه با صدام داشت، چراغ سبزهاي مختلفي به صدام نشان داد كه صدام را مطئمن به حمايت آمريكا و يا حداقل بي‌طرفي‌اش در حمله به كويت كرد. خانم گلاپس در قسمتي از سخنان خود با صدام گفت: "بايد اضافه كنم كه بوش(پدر) فقط خواهان روابط بهتر و گسترده‌تر با عراق نيست، بلكه از شما مي‌خواهد كه در شكوفايي و ايجاد صلح و ثبات در خاورميانه مشاركت داشته باشيد. بوش مرد باهوشي است و هرگز عليه عراق جنگ اقتصادي راه نخواهد انداخت."

وي در قسمت ديگري از سخنان خود گفت: "اختلاف‌هاي مرزي كويت و عراق مشكل ما نيست و در واقع ما مي‌بينيم كه شما نيروهاي زيادي را به سمت جنوب حركت داده‌ايد. طبيعي است كه اين مساله به خودي خود به ما مربوط نمي‌شود."

آمريكا تمايل داشت كه شير نفت را در دست داشته باشد تا قدرت ايجاد نوسان در اقتصاد جهان و توانايي كنترل آهنگ رشد رقباي اقتصادي خود را در چنگ داشته باشد. كاخ سفيد به دنبال اين بود همانطور كه در ويران كردن عراق و كويت نقش اول را داشت، در بازسازي اين كشور‌ها نيز نقش اول را داشته باشد و به اين ترتيب بازار بزرگي براي تسليحات، صنايع غير نظامي و شركت‌هاي خدماتي و موسسه‌هاي مالي خود ايجاد كند. در سطح منطقه‌يي، آمريكا تمايل داشت كه قدرت نظامي عراق را كه خود در ايجاد آن نقش موثري داشت، نابود كند تا اسراييل همچنان قدرت نظامي اصلي منطقه بماند.

به واقع، مي‌توان نقش آمريكا در اشغال كويت را نقشي تمام كننده و در راستاي اهداف از پيش برنامه ريزي شده‌ي اين كشور براي ايجاد نظم نوين جهاني به رهبري خودش در دوران پس از جنگ سرد دانست و اين بار هم صدام ناخواسته به مانند جنگ ‌8 ساله با ايران در مسير برآورده ساختن منويات قدرت‌هاي خارجي گام برداشت.

در زير به آماري  از جنگ نيروهاي ائتلاف عليه عراق اشاره شده است:

طي ‌43 روز جنگ، نيروهاي ائتلاف ‌109 هزار و ‌876 پرواز عملياتي انجام دادند، يعني به طور ميانگين هر روز دو هزار و ‌555 پرواز صورت گرفت. طي عمليات طوفان صحرا، ‌27 هزار هدف از پيش تعيين شده، شامل موشك‌هاي اسكاد، فرودگاه‌ها، سيستم‌هاي دفاع موشكي،‌ نيروگاه‌هاي برق، سلاح‌هاي شيميايي و بيولوژيكي، پايگاه‌ها، وسايل ارتباطي، نيروهاي نظامي و پالايشگاه‌هاي نفت مورد اصابت قرار گرفتند.

در جدول زير مقدار بمب‌هاي ريخته شده بر اهداف عراقي توسط نيروهاي ائتلاف و مدت زمان جنگ در چهار جنگي كه آمريكا در آن حضور مستقيم داشته، نشان داده شده است.

مقدار بمب‌هاي ريخته شده (برحسب تن)                       طول مدت جنگ (برحسب ماه)

جنگ جهاني دوم: ‌000/150/2 ‌                                                45

جنگ كره: ‌454000 ‌                                                           37

جنگ ويتنام: ‌000/162/6 ‌                                                   1 40          

جنگ دوم خليج فارس: 60624                                               5/1

براساس آمار، عراق در اين جنگ ‌20 هزار نيروي نظامي خود را از دست داد و ‌2300 شهروند غيرنظامي عراق نيز كشته شدند. در حالي كه آمريكا در اين عمليات نظامي ‌148 كشته و ‌458 زخمي داشت. ‌121 آمريكايي نيز در حوادث غير مرتبط با درگيري نظامي كشته شدند.

هزينه جنگ بر اساس برآورد كنگره آمريكا براي اين كشور 1/61 ميليارد دلار بود. علاوه بر اين 71 ميليارد دلار ديگر توسط متحدان آمريكا تامين گرديد. از اين 71 ميليارد دلار 36 ميليارد به وسيله‌ي عربستان سعودي، كويت و ديگر كشورهاي عربي حوزه خليج فارس تامين شد و 16 ميليارد دلار نيز توسط دو كشور ژاپن و آلمان فراهم آمد و كشوري مانند انگليس كه موتلف اصلي آمريكا در اين جنگ بود فقط 1/4 ميليارد دلار به اين جنگ كمك كرد. 25 درصد كمك عربستان به صورت ارائه‌ي خدمات به نيروهاي ائتلاف از جمله فراهم آوردن مواد غذايي و امكانات حمل و نقل براي آنها بود. 74 درصد نيروهاي نظامي درگير در جنگ از نيروهاي مسلح آمريكا بودند.

منابع:

‌1- علي معرفت جو، منطق جنگ خليج فارس، اطلاعات سياسي- اقتصادي، بهمن و اسفند ‌1369

‌2- فرانكوس‌هايزبرگ، درسهاي استراتژيكي جنگ خليج فارس، ترجمه سيروس سعيدي، اطلاعات سياسي اقتصادي، بهمن و اسفند ‌1370

‌3- اصغر جعفري ولداني، عوامل موثر بر سياست خارجي عراق در ارتباط با اشغال كويت، اطلاعات سياسي اقتصادي، بهمن و اسفند ‌1370

‌4- مالينجر، پيتر و اريك لوران، جنگ خليج فارس: پرونده محرمانه، ترجمه موسي احمدزاده، تهران: انتشارات اطلاعات، ‌1374

‌5- http://www.historyguy.com/fulwr.html

‌6-Opration Desert Strom در پايگاه اينترنتي http://www.fas.org

7- مالينجر، پيترو اريك لوران، جنگ خليج فارس: پرونده محرمانه، ترجمه موسي احمدزاده، تهران: انتشارات اطلاعات، ‌1374، صص ‌67 - ‌65

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha