/ديدار با اهالي سياست/ شريعتي دهاقان: خروج گروههاي دوم خردادي از مسووليت، زمينههاي وحدت ميان آنها را تقويت ميكند
شريعتي دهاقان معتقد است كه نامهي خاتمي سرزندگي نوشتههاي دكتر شريعتي و اصالت متنهاي شهيد مطهري را دارا است.
وي در گفتگو با خبرگزاري دانشجويان ايران در مورد نامه اخير رييسجمهور به ملت ايران با بيان اين مطلب كه يقينا آقاي خاتمي درددلهاي بيشتر و شكواييههاي بيشتري را در آينده خواهد داشت، افزود: گرچه انتظار اين بود كه آقاي خاتمي در اين نامه سخنها و حقايق بيشتري را بيان كند اما به اعتقاد من اين نامه براي ارتباطات فكري و عاطفي با كساني كه دوم خرداد را ساختند و تكيه بر اين كه دوم خرداد فكري است كه خاموش شدني نيست و اصالتهاي خود را داشته است، بود.
به گفتهي وي خواستگاه اين نامه همان خواستگاه فكري آقاي خاتمي است كه بارها و بارها پيش از دوم خرداد بر آن تكيه كرده است.
حجتالاسلام محمد شريعتي دهاقان اگرچه در فضاي رسانهاي و مطبوعات داخلي ناشناس به نظر ميرسد ولي يد طولايي در اظهارنظر، نقد و گفتوگو با رسانههاي برونمرزي بهويژه رسانههاي عرب زبان، پيرامون مسايل منطقهاي و بينالمللي دارد؛ چرا كه او نه تنها به واسطهي تحصيل تا مقاطع سطح و خارج، در دو حوزهي علميه نجف و قم به زبان عربي تسلط دارد، بلكه به واسطهي 4 سال رايزني فرهنگي در سوريه و لبنان و 4 سال نمايندگي ايران در كنفرانس اسلامي جده، از جمله صاحبنظران در تحولات و امور منطقه به شمار ميرود.
شريعتي كه در محضر اساتيدي چون سيد محمدباقر صدر، امام خميني(ره)، مرتضي حائري و وحيد خراساني دانشآموخته است در پي سخنراني امام خميني (ره) در مورد كاپيتولاسيون در سال 43 به همراه برخي ديگر از طلبهها در اعتراض به عدم تحرك و واكنش برخي از علماي قم، به نهضت امام خميني (ره) پيوست و وارد عرصهي سياسي كشور شد.
او در فواصل سالهاي 53-50 در قم با حاج سيد احمد خميني و سيد محمد خاتمي در مسايل اصول خارج، فلسفهي تاريخ و تفسير قرآن و احاديث هممباحثه بود و همين آشنايي با سيد احمد خميني سبب شد تا پس از انقلاب ـ زماني كه امام (ره) در قم بودند ـ ، به بررسي نامههاي سياسي و امنيتي ارسالي به دفتر تهران امام (ره)، مشغول شود. همچنين او كه با سيد محمد خاتمي در كمك به تهيه و تنظيم متون، مستندات قرآني و تفسيري براي آيتالله مطهري همكاري ميكرد، از سالهاي 47 با نوشتههاي دكتر شريعتي آشنايي عميق و رابطهي عاطفي پيدا كرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي مسوول كميتهي فرهنگي جهاد سازندگي، مسوول امور استانهاي صدا و سيما و راديو عربي تهران شد و پس از شهادت مرحوم بشارت در انتخابات مياندورهاي اولين مجلس شوراي اسلامي، به عنوان نمايندهي مردم سميرم و دهاقان، به اين مجلس راه يافت.
وي پس از به پايان رسيدن عمر مجلس اول به عنوان عضو شوراي بازبيني فيلم و معاون بينالملل سيد محمد خاتمي، وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي به اين وزارتخانه رفت و در زمان تصدي محتشميپور، معاون حقوقي و پارلماني او در وزارت كشور شد و مدتي هم به عنوان مشاور عبدالله نوري در اين وزارتخانه ماند.
شريعتي كه پس از رحلت امام (ره) رايزن فرهنگي ايران در سوريه و لبنان شد، در بازگشت به وطن به موسسهي تنظيم و نشر آثار امام (ره) پيوست و در بخش فرهنگي و فيلم آن مشغول به كار شد.
او با روي كار آمدن حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي در دوم خرداد 76، مشاور فرهنگي او و سپس به مدت 4 سال سفير جمهوري اسلامي ايران در كنفرانس اسلامي جده شد و پس از عطاءالله مهاجراني مسووليت كميتهي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين را بر عهده گرفت.
خبرنگار ايسنا در ادامه سلسله ديدارهاي گروه سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران تحت عنوان " با اهالي سياست" به گفتوگويي تفصيلي با حجتالاسلام محمد شريعتي دهاقان پرداخت.
شريعتي كه فعاليتهاي سياسي پيش از انقلاب خود را صرفا همكاري با روحانيون و ياران امام (ره) در نهضت امام خميني (ره) معرفي ميكند ـ بي آنكه به عضويت حزب يا گروهي درآمده باشد ـ به عضويت كوتاهمدتش در حزب جمهوري اسلامي ايران اشاره ميكند و ميگويد: تمايل چنداني به كار حزبي و تشكيلاتي نداشته و ندارم. عضويتم در هيات موسس جبهه مشاركت هم به خاطر اصرار دوستان بهويژه آقاي خاتمي بود كه به خاطر ماموريتم در وزارت امور خارجه، پيش از شكلگيري نهايي اين حزب، از عضويت در آن استعفا كردم.
وي بهترين دورهي فعاليتش را فعاليتهاي پيش از انقلاب خود ميداند؛ چرا كه فارغ از درگيري و دغدغهي مسووليتهاي اجرايي به تحقيق در مسايل فرهنگي و تبليغاتي در كنار شهيد مطهري ميپرداخته و معتقد است كه عملكرد اينچنيني بازدهي بيشتري براي خودش و جامعه داشته است. حال آنكه مسووليتهاي اجرايي پياپي پس از انقلاب او را از بسياري از اين امور بازداشته است.
او در عين حال از فعاليتش در امور شهرستانها و راديو عربي صدا و سيما و عضويتش در كميسيون سياست خارجه اولين مجلس شوراي اسلامي رضايت بيشتري دارد و فعاليت در ديگر مسووليتهاي اجرايياش را تلاش براي حسن انجام وظيفه ميداند.
شريعتي همچنين با اشاره به عضويتش در شوراي حوزه و دانشگاه در سالهاي اول انقلاب به همراه مشكيني و رباني با تاكيد بر ضرورت نزديكي اين دو نهاد به يكديگر، گفت: متاسفانه پس از رحلت امام (ره) دو قشر حوزوي و دانشگاهي فاصلهي بيشتري يافتند كه آن هم ريشه در عدم مبارزهي حوزه با بعضي از قشريگريهاي ذهني و كمبود نگاه واقعبينانه در ميان دانشگاهيان دارد.
وي فعاليت بخش حاكم بر حوزه در زمينهي آشنايي با مسايل روز بهويژه مسايل بينالمللي و پاسخ به سوالات متعدد جوانان را ضعيف ارزيابي كرد و با اشاره به اينكه از قشر حوزويان محسوب ميشود، افزود: پيش از آنكه ديگران را به نقد بكشيم بايد خودمان را اصلاح كنيم. از اين رو حوزه بايد هرچه سريعتر به رفع نواقص خود بپردازد.
مشاور فرهنگي رييسجمهور با بيان اينكه حوزه و دانشگاه، آموزش نسل جوان و نقش موثري را در آيندهي كشور بر عهده دارند، وحدت ميان اين دو را تعبير دقيقي ندانست و توضيح داد: براي نزديكي اين دو بايد به دنبال زبان مشتركي ميان آنها باشيم كه آن هم از طريق مطالعهي كتب مشترك امكانپذير است تا در نهايت ذهنيت حوزه و دانشگاه به هم نزديك شده، بسياري از مسايل فيمابين مرتفع شود.
وي به قدرت آزادگي و جسارت در دانشگاه اشاره و بر لزوم شكلگيري چنين روحيهاي در حوزهها تاكيد و خاطرنشان كرد: البته در دانشگاهها بايد توان كنترل بر خود و تامل در مشكلات تقويت شود.
شريعتي عدم پاسخگويي به بسياري از مطالبات دو قشر حوزه و دانشگاه را به علت فقدان بسترسازي لازم براي اين مطالبات در عرصهي عمومي جامعه دانست و بر لزوم تثبيت آزاديهاي قانوني، افزايش فضاي نقد و برنامهريزي دقيق بر اساس امكانات موجود و نه بر اساس موهومات، تاكيد كرد.
به اعتقاد وي ضعف بسترسازي در جامعهي امروز ايران، ريشه در تاريخ استبدادزدهي اين كشور دارد. مضاف بر اينكه از بسياري از ظرفيتهاي موجود به نحو احسن استفاده نميشود.
اين مشاور رييسجمهور با بيان اينكه پس از روي كار آمدن خاتمي و آغاز به كار دولت اصلاحات، بستر طرح بسياري از مطالبات فراهم آمد و به بخشي از آن نيز پاسخ گفته شد، متذكر شد: دستاوردهاي اين دوران غير قابل انكار است. اگرچه موانع بسياري در مقابل طرحها و لوايح اين دولت ايجاد شد ولي حتي در صورت تشديد اين موانع هرگز، به گذشتهي قبل از دوران اصلاحات، باز نخواهيم گشت؛ چرا كه چرخ تاريخ به عقب برنميگردد.
وي اصلاحات را فرزند راستين انقلاب خواند كه فرصتهاي زيادي را براي مردم آفريده، فرصتهاي بسياري را پيش رو دارد و از برخي فرصتها بهرهبرداري لازم را نكرده است.
شريعتي در تشريح بهترين فرصتها و دستاوردهاي خاتمي به وقوف مردم بهويژه جوانان به قدرت اثرگذاري آرائشان اشاره كرد و گفت: پس از دوم خرداد كه براي نخستين بار فضاي رقابتي در عرصهي انتخاباتي كشور ايجاد شد، مردم به آرائشان ايمان بيشتري يافتند و احساس كردند كه از طرق اصلاحي، در عين حفظ ارزشها و اصول ميتوانند به مطالباتشان دست يابند.
مشاور رييسجمهور ادامه داد: پس از دوم خرداد، اعتماد جهان بينالملل به ايران بيشتر شد و انقلاب اسلامي، آنگونه كه بود به مردم جهان معرفي شد و تصور غلط پيشين آنها را تصحيح كرد.
وي راي دوبارهي مردم به خاتمي را به منزلهي ثبات قدم مردم درخواست و مطالبات اصلاحيشان دانست و متذكر شد: اصلاحات در ذهن مردم كمرنگ نشده است، كما اينكه آراء مخالفان اصلاحات نيز در انتخابات اخير، آراء چشمگيري نبود.
عضو موسس جبههي مشاركت با تاكيد بر لزوم تجديد قواي اصلاحطلبان براي طي كردن ادامهي مسير اصلاحات، تصريح كرد: با وجودي كه مخالفان اصلاحات با راي 15-10 درصدي مردم، مجلس هفتم را از آن خود كردند و اين بيانگر پايگاه بيش از 70 درصدي اصلاحطلبان است ولي اصلاحطلبان بايد بكوشند كه ضرورت و لزوم ادامهي روند اصلاحات را به مردم بشناسانند و با اصرار بر شعارهاي اوليهي خود، حقوق مردم را راديكالتر از گذشته مطالبه كنند. چراكه هرچه اصلاحطلبان از مفاهيم اصلاحات و شعارهاي خود عقبنشيني كنند؛ مخالفان اصلاحات جريتر شده، مردم مايوستر ميشوند. از اين رو با تكيه بر آزاديهاي مصرح در قانون و مسامحهي كمتر در حقوق ملت بايد راهبردي را براي عبور از موانع گذشته يافت.
شريعتي در تشريح منظور خود از عملكرد راديكالتر نسبت به گذشته، گفت: معتقدم در مواردي بايد قويتر عمل ميكرديم و به نيروهايمان تمركز بيشتري ميداديم. مثلا آقاي خاتمي همان زمان كه دوباره از سوي مردم به عنوان رييسجمهور انتخاب شد، ميتوانست در قبال عملكرد صدا و سيما و پخش گزينشي، سليقهيي، غير حرفهيي و غلط اخبار سياسي موضعگيري كند و مستقيما با رهبري موضوع تغيير رييس اين سازمان را مطرح كند. اين درخواست در آن زمان با توجه به پشتوانهي قوي و مردمي خاتمي و تخلفات متعدد اين رسانه، تاثير بيشتري داشت.
وي كه به عنوان يكي از نمايندگان رييسجمهور در هيات نظارت بر صدا و سيما حضور دارد با ابراز اين ادعا كه قدرت تخريب صدا و سيما بيش از قدرت سازندگي آن است، عدم عكس العمل كافي رييسجمهور در قبال اين تخريبگري را - كه اجازهي انعكاس دستاوردهاي دولت و مجلس اصلاحات را نميداد -، را از جمله فرصتسوزيها طي 7 سال گذشته دانست.
شريعتي در واكنش به اينكه برخي عملكردهاي اينچنيني خاتمي را به منزلهي تغيير منش او ميدانند و يا مدعي محذوراتي براي او ميشوند، گفت: بايد شرايطي كه خاتمي در آن تعامل دارد را در نظر بگيريم. آنانكه فارغ از چنين تعاملي هستند راحتتر حرف ميزنند و عمل ميكنند. البته عكسالعملهاي قوي و جدياي از خاتمي ديديم. همچنانكه در مورد قتلهاي زنجيرهاي ايستادگي كرد ولي از آنجا كه از ذهنيت خاتمي در پس اين تصميمات مطلع نيستيم، بايد صبر كنيم تا خاتمي از شرايط تعامل خارج شود و بعد نسبت به عكسالعملهاي او قضاوت كنيم؛ چرا كه اين تعاملها محدوديتزا هستند.
به اعتقاد وي، از هماكنون نميتوان براي راهبرد اصلاحات در آينده، بهويژه پس از پايان رياست جمهوري خاتمي، پيشنهاد دقيقي ارايه داد؛ چرا كه اين كار بايد با محوريت تعقل و آشنايي كامل نسبت به شرايط زمان و مكان و آخرين تحولات روز دنيا صورت بگيرد. در عين حال متفكران اصلاحات بايد در تدوين استراتژي آيندهي اصلاحطلبان و تعيين تاكتيكهاي گام به گام آن بيش از پيش به ضرورت توجه به حقوق و آزاديهاي مصرح در قانون تكيه و تاكيد كنند.
شريعتي با بيان اينكه قدرت، حساسيتزا است، افزود: حال كه اصلاحطلبان از نهاد قدرت فارغ شدهاند، فرصت بيشتري براي فعاليت در عرصهي عمومي دارند. از سوي ديگر مخالفان اصلاحات نيز كه با حذف غيرعادلانه و غيرقانوني رقيب سياسي خود به دنبال كسب تمامي كرسيهاي قدرتاند، با مشكلات و بحرانهايي در آينده روبهرو خواهند شد.
اين فعال سياسي با اشاره به اختلافنظرهايي ميان مخالفان اصلاحات و تقسيمبندي آنها به دو قشر عاقل و تندرو متذكر شد: اصلاحطلبان نبايد به تضادهاي داخلي ميان جناح مقابل خود اميدوار باشند. از آنجا كه محافظهكاران حتي براي جلب آراي حداقلي مردم، شعارهاي اصلاحطلبان را عاريه گرفتهاند، به نظر ميرسد كه استراتژي مدوني براي پيشبرد امور ندارند، مگر آنكه به روشهاي اصلاحي تمكين كنند. در عين حال به نظر ميرسد اصلاحطلبان كه از تجربهي پس از مجلس چهارم و عدم نقش فعال در مجلس پنجم برخوردارند، وضعيت بهتري نسبت به رقباي خود خواهند داشت و مطمئنا با استفادهي بهينه از اين تجارب، آيندهي بهتري را هم رقم خواهند زد.
وي با طبيعي دانستن اختلافنظر ميان گروههاي دوم خردادي، اظهار عقيده كرد: بسياري از اين اختلافنظرها ريشه در حضور آنها در مسووليت و چگونگي تصميمگيريها بود. با خروج گروههاي دوم خردادي از مسووليت، زمينههاي وحدت ميان آنها تقويت خواهد شد. بايد گفت تقويت اصول فكري در ميان اين گروهها بايد مقدم بر وحدت بين آنها باشد، بر اين اساس بايد اصول مشترك را بيابيم و بر محور آنها اساس وحدت را بنا كنيم.
مشاور رييسجمهور شانس پيروزي اصلاحطلبان را در انتخابات آتي بيش از محافظهكاران دانست، البته مشروط بر اينكه انتخاباتي آزاد و رقابتي برگزار شود. اين در حالي است كه به نظر ميرسد جناح ضداصلاحات به قلع و قمع اصلاحطلبان حتي بيش از انتخابات اخير دست يازد و همين عارضه در نهايت منجر به يأس مردم و عدم مشاركت آنها در انتخابات آتي گردد.
شريعتي طيف گستردهاي را از هاشمي رفسنجاني گرفته تا مهدي كروبي براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري آينده محتمل دانست كه در اين بين چهرههاي متخصص و اصولگرا نيز مطرح خواهند بود. از جناج راست نيز احتمال حضور افراد مختلفي در عرصهي رقابت هست. برخي همچون محسن رضايي از هماكنون به شدت و به شكل مجزا، فعاليت دارند. كساني همچون حسن روحاني كه خود را وابسته به جناحي نميدانند يا ولايتي كه پيشاپيش هم كانديداي جناح راست بوده است. البته احتمال كانديداتوري علي لاريجاني از سوي جناح راست قويتر به نظر ميرسد.
حجتالاسلام محمد شريعتي دهاقان، اين كارشناس سياست خارجه در ادامهي گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در ارزيابي خود از حضور آمريكا در منطقه، خاطرنشان كرد: برخلاف نظر برخي، من، اين حضور را به منزلهي تصميم آمريكا براي تسويهحساب، حمله و جنگ با ايران نميدانم؛ چرا كه اسلحههاي نظامي امروزي از نياز به حضور جغرافيايي در منطقه، كاسته است.
به اعتقاد وي؛ آمريكا پس از 11 سپتامبر، نيازمند پيروزي قويتري بر كشوري بزرگتر از افغانستان بود. كما اينكه گفته ميشود، آمريكا حتي پيش از جنگ با افغانستان به فكر دستيابي به عراق بود؛ چرا كه كار آزادسازي كويت را - در زمان بوش پدر- ناقص ميدانست. از اين رو دست راستيهاي جديد آمريكا، به بهانهي ايجاد دموكراسي در عراق و بهبود اوضاع اقتصادي در اين كشور، اقدام به تغيير نقشهي خاورميانه كردند.
شريعتي با اعتقاد بر اينكه آمريكا عليرغم نقشهي نظامي قوي، مطالعات عميق و جدياي پيرامون جامعهي عراق نداشته است، استراتژي غلط آمريكا پس از پيروزي در آن جنگ را نشانگر همين امر دانست و افزود: آمريكا پس از دستيابي به عراق، براي ملت آن نقش چنداني قائل نشد و نسبت به افغانستان كمتر اجازهي ورود و دخالت به سازمان ملل و مردم اين كشور را داد. مضاف بر اينكه عملكرد بسيار بد سربازان آمريكايي، سنتهاي ديني، قومي و عشايري در عراق را تحريك كرد.
وي در ادامه گفت: اشتباه ديگر آمريكا اين بود كه نقش و اثرگذاري كشورهاي همسايهي عراق را در نظر نگرفته بود؛ چون نه تنها ايران و سوريه ـ كه در زمرهي دوستان آمريكا محسوب نميشوند ـ بلكه عربستان، تركيه و اردن نيز از عملكرد آمريكا در عراق راضي نيستند. اين در حالي است كه نارضايتي اين كشورها فقط نارضايتي دولتهاي آنها نيست و ملتهاي آن نيز از اوضاع موجود در منطقه و سياستهاي آمريكا در عراق ناراضياند. از اين رو دولتهاي منطقه كه از عواقب نارضايتي مردم بيمناكاند، كنترل چنداني بر مرزهاي مشترك خود با عراق نميتوانند داشته باشند و بسياري از مردم با هدف كمك به ملت عراق، به سوي اين كشور ميشتابند. حال آنكه آمريكا نيز با انحلال ارتش و نيروي انتظامي در عراق، كنترل مرزها را از دست داده است.
به اعتقاد وي تمامي مسايل موجود در عراق به سوژهي تبليغاتي انتخابات آيندهي رياست جمهوري آمريكا براي بوش درآمده است؛ در حالي كه تا پيش از اين، هيچ يك از كانديداهاي رياست جمهوري در آمريكا موضوع جنگ در خارج از مرزها را به علت حفظ روحيهي سربازان، دستمايه تبليغاتي خود قرار نميداد.
مشاور رييسجمهور، سياست دولتمردان ايران در قبال عراق را با توجه به واقعيات، محذورات و اصول مد نظر، سياست قابل قبولي دانست و در عين حال سياستهاي تبليغي رسانهي ملي در قبال عراق را ناصواب و مخرب ارزيابي كرد و افزود: اطلاعات و اظهارات اين رسانه از مسايل موجود در عراق و موضعگيريهايي كه نسبت به آن ميكند ناقص و غيرواقعي است و احساسات ملت عراق را ناديده ميگيرد.
عضو هيات نظارت بر صدا و سيما با اشاره به اشتباهات فاحش اين رسانه در بخش اخبار و تحليلهاي خبري يادآور شد كه اين نوع عملكرد رسانهي ملي بارها مورد اعتراض هيات نظارت بر آن قرار گرفته است.
مسوول كميتهي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين، در ارزيابي خود از سياست اسرائيل در منطقه، گفت: اسرائيل، كشور بومي منطقه نيست و با تصويب سازمان ملل به وجود آمده است. سياستهايي هم كه از سوي اسرائيل اتخاذ ميشود - بهويژه سياستهاي شارون- سبب دورتر شدن فاصلهي ميان مردم و كشورهاي منطقه با رژيم صهيونيستي ميشود.
وي افزود: سياستهاي اتخاذ شده در اسرائيل حتي سبب تضعيف نيروهايي كه خواستار مذاكره و كوتاه آمدن از بخشي از خاك كشور خود هستند شده است.
شريعتي با اشاره به اينكه سوريه عليالظاهر حضور اسرائيل را در جوار خود پذيرفته و پس از مذاكرات مادريد، با اين كشور وارد مذاكره شده و طرحهاي «سرزمين، مقابل صلح» و «سرزمين، مقابل عاديسازي» را - در كنفرانس بيروت ـ پذيرفته است، گفت: هيچيك از اين اقدامات رضايت خاطر اسرائيليان را فراهم نميآورد؛ چرا كه آنها خواهان سوريهاي رام و خاموش در عرصهي سياست منطقه هستند.
وي با بيان اينكه سوريه تا كنون بيش از ديگر كشورهاي همجوار با اسرائيل ايستادگي كرده و بهاي آن را نيز پرداخته است، خاطرنشان كرد: عليرغم آنكه اسرائيل مانع پيشرفت اقتصادي و تكنولوژيك سوريه در منطقه شده است ولي سوريه با ايستادگي و دفاع از حقوق ملت فلسطين مايهي اميد مبارزان فلسطيني و ملل ديگر در منطقه شده است.
اين رايزن اسبق ايران در سوريه، دفاتر فلسطيني موجود در دمشق را صرفا مراكزي جهت اعلام مظلوميت ملت رانده شده فلسطين دانست و نه دفاتري جهت تشويق و كمك به حركتهاي مسلحانهي فلسطينيان؛ چرا كه ملت فلسطين از درون و به شكل خودجوش خواهان ادامهي مبارزهي مسلحانه عليه اسرائيلاند. از اين رو اتهاماتي را كه اسرائيل به سوريه وارد ميكند، بي پايه و اساس و صرفا در راستاي تضعيف ايستادگي سوريه در قبال اين كشور است.
نمايندهي اسبق ايران در سازمان كنفرانس اسلامي با بيان اينكه اين سازمان ميتواند گامهاي بزرگتري براي ملت فلسطين بردارد، يادآور شد: دست و پاي هريك از دولتهاي اسلامي عضو اين سازمان، به نوعي بسته است و از نظر نظامي و اقتصادي ضعف مشهودي دارند.
به اعتقاد وي؛ چنانچه سازمان كنفرانس اسلامي از پتانسيل فكري و حضور در عرصهي ملتهاي مسلمان استفاده كنند، بسيار قويتر خواهد بود.
مشاور رييسجمهور در پاسخ به سوالي درخصوص روابط ايران و مصر، اين رابطه را خواست هر دو ملت و دولتهايشان دانست و با بيان اينكه تصميمگيري در تمامي مسايل بايد با توجه به شرايط و ويژگيهاي زمان و مكان باشد، روابط ايران و مصر را در شرايط ديپلماتيك امروز، الزامي دانست. اين در حالي است كه هرگونه رابطهاي به منزلهي پذيرفتن تمامي نقطهنظرات طرف مقابل نيست.
شريعتي عدم رفع موانع از طرف دو دولت را در برقراري اين رابطه علت شكل نگرفتن رابطهي ايران و مصر تا كنون دانست و با انتقاد از اينكه بسياري از تصميمات اجرايي در زمان مقتضي اتخاذ نميشود، پيشبيني كرد كه موانع ارتباط فيمابين دو كشور هرچه زودتر برطرف شود.
وي در پايان مهمترين انتقاد در شرايط موجود را عدم استفاده از تمامي پتانسيل اصلاحات در عرصهي داخلي و خارجي دانست و از اينكه بسياري از مسوولين از تاثير عملكرد و وقايع داخلي بر مسايل خارجي و بينالمللي، آگاهي لازم را ارائه نميدهند، اظهار تاسف كرد. از اين رو بر دستاندركاران سياست خارجه كشور است كه مسوولان - بهويژه مسوولين دستگاه قضايي- را از عواقب مسايلي همچون؛ توقيف مطبوعات، حمله به دانشجويان در خوبگاه و برگزاري انتخابات غيرعادلانه و غيرآزاد مطلع كنند و نسبت به، به خطر افتادن امنيت ملي كشور هشدار دهند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات