محسن رضايي: * در ايران به چپ جديد نياز داريم * حلقهي مفقودهي توسعه، مردم هستند * برنامهاي براي شركت در انتخابات مجلس هفتم ندارم
دكتر محسن رضايي گفت: «ما در ايران به چپ جديد نياز داريم كه تفسيرش از توسعه بر محور مردم باشد و دولت، موخر بر مردم قرار بگيرد؛ از نظر من، چپ جديد همان جريان سوم است.»
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام كه در اردوي ساليانهي دفتر تحكيم وحدت،طيف شيراز، سخن ميگفت، اظهار داشت: «از نهضت مشروطه، ملت ايران به دنبال حيات سياسي - اجتماعي نويني ميگشت تا در ساية آن بتواند اقتصاد شكوفا، كشوري مترقي و ملتي مقتدر را در خاورميانه تشكيل دهد.»
وي افزود: «اگرچه موضوع مشروطه، مفهوم آزادي و پارلمان بود اما به طور غير مستقيم، منظور همين شكوفايي سياسي - اجتماعي و اقتصادي بوده است.»
وي با اشاره به شكست و پيروزيهاي مقطعي ملت ايران طي 100 سال اخير، خاطرنشان كرد: «طي 100 سال گذشته، عمدتا مردم به دو پروسهي مهم پرداختهاند، توسعهي سياسي و اقتصادي. مشروطه، مليشدن صنعت نفت، دههي اول انقلاب و دوم خرداد مقاطع توسعهي سياسي و دوران رضاه شاه و دوران سازندگي مقاطع توسعهي اقتصادي بودهاند. بنابراين ملت هم تلاش كرده كه به توسعهي سياسي دست پيدا كند و هم تلاش كرده كه به توسعه اقتصادي برسد.»
رضايي ادامه داد: «حادثهي دوم خرداد، بازخواني همان پروندهي مشروطه و ملي شدن صنعت نفت است. اما سوال اين است كه چرا نميتوانيم اين مقدمه را پشت سر بگذاريم. پرسش اينجاست كه آيا توسعهي سياسي حتما بايد مقدم بر توسعهي اقتصادي باشد؟ اگر جواب منفي است، بايد مشخص شود چه كار بايد كرد و آيا ميتوان بدون توسعهي سياسي به توسعهي اقتصادي دست يافت؟»
وي گفت: «اگر توسعهي سياسي بر توسعهي اقتصادي مقدم نشده، ممكن است كه مديريت سياسي موفق نبوده باشد. پس آيا با اصلاح آن ميتوان از اين روند كند تاريخي عبور كرد و آيا ميتوان با اصلاحاتي در توسعهي اقتصادي، به توسعه دست يافت؟»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام توضيح داد:« توسعه در ايران بر محور دولت و يا انسان پيشرفته است. نمونهي توسعه بر محور انسان، خاستگاه اصلي مشروطه، نهضت ملي، دههي اول انقلاب و دوم خرداد است. وقتي محور توسعه انسان باشد، شكل نهايياش جامعه مدني است. توسعه بر محور دولت، مثل دوران رضاشاه ميشود كه در آن نوع، توسعهي سياسي جلويش گرفته شده است ولي توسعهي اقتصادي پيگيري ميشود.»
رضايي پرسيد: «آيا توسعه بر محور دولت و انسان ميتواند پاسخگوي مردم باشد؟»
وي با تاكيد بر اينكه لازم است مفهوم مردم به عنوان محور توسعه قرار بگيرد، گفت: «اولين تغيير بنيادي در ادبيات توسعه اين است كه مردم به جاي انسان و دولت، محور توسعه باشند. همين دگرگوني، افق جديدي را جلوي روي ما خواهد گذاشت.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: «اگر آزاديها و دموكراسي و رشد و شكوفايي را براي مردم ميخواهيم بايد در مفهوم توسعه بازنگري كنيم. در اين صورت، برنامهريزي در آن راحت خواهد شد و آزادي اختصاصي نيز در آن نخواهيم داشت؛ آزاديها همگاني خواهند بود و اقتصاد هم مردمي خواهد شد.»
رضايي گفت: «در دورههاي مختلف از زمان مشروطه، اقتصاد براي اقشار و يا امور خاصي محدود شد. چون محور اقتصاد، عمدتا دولتي بود. در دوران رضا شاه، توسعهي اقتصادي مقدم بر عدالت اجتماعي بود.»
وي تصريح كرد: «تنها توزيع عادلانهي ثروت و نه توزيع عادلانة فقر ميتواند ايران را به شكوفايي اقتصادي و عدالت برساند.»
وي با اشاره به اينكه چين از توسعهي سياسي پرش كرد و به توسعهي اقتصادي اولويت داد، گفت: «بعيد نيست كه در دههي آينده توسعه را با مدل چين آزمايش كنند. تجربهي تاريخي نشان ميدهد كه نميتوان در ايران توسعهي سياسي را زيرپا گذاشت، اما اولويت دادن به آن نيز پاسخ نداده است.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: «مهمترين حلقهي مفقودهي توسعه در ايران، دموكراسي يا مردمسالاري كه آقاي خاتمي مطرح كرده، نيست؛ چون بارها مردمسالاري در ايران تجربه شده است. حلقهي مفقودهي توسعه، مردم هستند.»
وي ادامه داد: «توسعه بايد مناسب با اقليم و فرهنگ و با محور مردم باز تعريف شود. در آن موقع برنامهريزي اقتصادي نتيجه ميدهد.»
رضايي گفت: «چپ ايران، هميشه بر توسعه با محور انسان تكيه كرده است و نه مردم.»
رضايي افزود: «ما نياز به يك چپ جديد در ايران داريم كه تفسير آن از توسعه بر محور مردم باشد و دولت و انسان، موخر بر مردم قرار بگيرند و من آن را جريان سوم ميدانم.»
وي ادامه داد: «مهمترين مشكل توسعه در ايران اين بوده كه انديشههاي غربي به صورت تقليدي استفاده شدهاند. لذا توسعه، جامعهي مدني يا حقوق فردي با جامعه ايراني تطبيق نيافته است. در حالي كه در خود غرب، نهادهاي دموكراتيك پايدار را بدون پيش شرطهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي به اجر درنميآورند.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: «مشكل دوم، نفت است كه باعث شده دولت مستقل از مردم حركت كند. چون درآمدش از مردم نيست، لذا پاسخگو هم نخواهد بود. در مديريت سياسي تخصص و تعهد نميتوانند چرخهي توسعهي ايران را شتاب دهند. ما به شجاعتي نياز داريم كه بتواند مردم را محور توسعه قرار هد و برخي اقدامات جدي از جمله تفكيك نفت از درآمد دولت را انجام دهد. لذا مديريت كشور بايد داراي 3 ويژگي باشد؛ تخصص، تعهد و شجاعت.»
بنابراين گزارش، محسن رضايي به پرسش برخي از حاضران پاسخ داد.
وي در پاسخ به پرسشي گفت: «مردمسالاري ترجمهي دموكراسي و محصول توسعهي سياسي و آزاديهاي سياسي است. محور مردمسالاري انسان است و نه مردم. اكثريت آرا يعني حقوق فردي كه با مردممحوري تفاوت دارد.»
رضايي در پاسخ به پرسشي دربارهي احتمال كانديدا شدنش درمجلس هفتم نيز گفت: برنامهاي براي شركت در انتخابات مجلس هفتم ندارم و در هيچ انتخاباتي تا به حال، به غير از مجلس ششم، شركت نكردهام. البته طرفداران جريان سوم را تشويق خواهم كرد كه شركت كنند.»
رضايي با بيان اينكه نحوهي تفسير روشنفكران ما از توسعه منطبق بر واقعيات جامعه نبوده است، لذا به اهدافشان نرسيدهاند؛ در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه آيا شما شجاعت عملي كردن ديدگاهتان را داريد، گفت: من شجاعت طرحش را دارم اما امكاناتش را ندارم. نياز مردم، تفسير توسعه بر محور مردم است.
وي دربارهي انتخابات مجلس هفتم گفت: پيشبيني ميكنم مردم بيش از شوراها در انتخابات شركت كنند و ورود رهبري و دلسوزان انقلاب وضع را تغيير ميدهد.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام دربارهي ميزان رد صلاحيتها در انتخابات مجلس هفتم نيز گفت: «در انتخابات آينده تحليلهاي روزنامهها اتفاق نميافتد و تعداد كمي رد صلاحيت خواهند شد.»
رضايي در پاسخ به پرسشي دربارهي آنچه “بازي موش و گربهايي ايران و آمريكا”، ناميده شد، گفت: «اولا دو تا گربه با هم ميجنگند و نه موش و گربه. ثانيا حادثهاي نبوده كه آمريكاييها در آن دخالت نداشته باشند. ايران پلنگ تيزدنداني است كه وقتي وارد نبرد با او ميشوند، چهرهي واقعي خود را نشان ميدهد.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام دربارهي لوايح دوگانهي رييسجمهور اظهار داشت: «اختيارات كه توافق شده و حل شده است. انتخابات هم بين مجلس و شوراي نگهبان حل ميشود و اگر به مجمع هم بيايد، حل خواهد شد. يعني به هيچ وجه در مجمع، افراطي دربارهي لايحهي انتخابات صورت نخواهد گرفت.»
وي دربارهي گرايش فكري و سياسي خود گفت: «جناح ما هيچ وقت حاكم نبود. چپها و راستها، مربوط به تقسيمبندي نسل اول انقلاب هستند. ادارهي كشور هم برعهدهي آنها بوده است. اكنون هر دو به انتهاي خط رسيدهاند. چپهاي نسل اولي، ميگفتند اگر ما را كنار نميگذاشتند ايران را بهشت ميكرديم اما دراين هشت سال نشان دادند نميتوانند. لذا به تغيير و تحول جديدي در آرايش سياست ايران نياز است.»
رضايي افزود: «چپ جديد، هيچ گاه در سياست و سياست خارجي، محوريت پيدا نكردهاند، ولي در امنيت و جنگ و جهاد سازندگي بودهاند. نهادهاي انقلاب در دهة اول بر اساس انديشة جريان سومي شكل گرفته بودند.»
وي همچنين گفت: «ما كه اصلا با تكنوكراتها همفكر نيستيم. البته اصولگرا هستيم. بايد تفكراتي مثل من را جريان سومي تلقي كنيد.»
رضايي ادامه داد: «گرايش دوستان ما گرايش غير از چپ و راست بوده اما هيچگاه امكان حركت بر محور مردم را در توسعه نداشتهايم. غير از جهاد سازندگي و بسيج آن هم در زمان جنگ امكان ديگري در دست نسل دوم انقلاب نبوده، اگر اقتصاد و سياست داخلي را به ما ميدادند، توسعهي سياسي و اقتصادي را بر محور مردم طراحي ميكرديم.»
رضايي افزود: «در ديدگاه ما، هم جمع و هم فرد، اصالت دارند يعني منطبق با ديدگاه شهيد مطهري.
وي دربارهي پروتكل الحاقي نيز گفت: ما بمب اتمي كه نداريم و به دنبال آن هم نيستيم. قطعنامهي شوراي حكام نشان داد كه اروپاييها به دنبال منافع خودشان هستند. انگلستان، آلمان و فرانسه منافع ملي خود را بر ما ترجيح ميدهند. چند ماه پيش گفتم كه سياست تنشزدايي يك طرفهي ايران با شكست مواجه شده است.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين زمينه خبر داد: «به زودي دولت ايران بيانيهاي صادر ميكند و نظراتش را خواهد گفت، اين حركتي كه صورت گرفته با تحريك انگليس و اسراييل و آمريكا بوده است. به نظر من يك نوع تباني و يا تفاهم بين اروپا و آمريكا در سطح خاورميانه در حال شكلگيري است اما پيشبيني نميكنم كه مدل برخورد با ايران، مانند عراق يا افغانستان باشد.»
وي پيشنهاد كرد: «ميتوانيم با كشورهاي بزرگ منطقه يعني تركيه، پاكستان و عربستان، سازماندهي سياسي منطقه را با محوريت ايران پايهريزي كنيم تا به صورت درونزا امنيت برقرار شود زيرا نظم هژمونيك برونزاي آمريكا قطعا ناپايدار خواهد بود و با خروج آنها، به خطر ميافتد.»
رضايي در پاسخ به پرسشي دربارهي امنيت تجمعات ماههاي گذشته، خاطرنشان كرد: «سيستمهاي امنيتي در ايران كامل و قابل هستند و نيروي انتظامي اين را به خوبي نشان داد. اولين ضربهي ورود افراد خودسر، متوجه نظام جمهوري اسلامي و دولت است. لذا تاكيد مسوولان در حوادث اخير، جلوگيري از آنها بود اما اميدوارم كه در حواث آينده از ابتدا جلوي اين دخالتها گرفته شود.»
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تصريح كرد: «حضور فعال و قانوني مردم در صحنه از عوامل پايداري يك نظام سياسي است؛ اما مهم، بيان درست خواستهها و نحوهي مواجههي صحيح با آن است تا با كمترين هزينه انجام شود.»
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات