انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان با صدور بيانيه‌اي در مورد تحولات تازه فلسطين،هدف سياست تازه آمريكا را ايجاد انحراف و تفرقه در جهان اسلامي دانست. به گزارش ايسنا، در اين بيانيه آمده است : « در شرايطي كه جهان اسلام نوعي بيداري و خيزش عمومي را تجربه مي‌كند، بيش از هر زمان ديگر بايد به سياست‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه در قالب تئوري توطئه نگريست. ويليام برنز فرستاد ويژه دولت آمريكا به 13 كشور خاورميانه سفر كرده است تا علاوه بر ايجاد يك مشي انحرافي در منطقه، پيام آور تفرقه براي اين كشورها باشد. در موضعي كه بيش از هر چيز ترديدها را در مورد سياست‌هاي توطئه‌آميز ايالات متحده افزايش مي‌دهد عبارتند از : 1- شناسايي بيت‌المقدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي 2- تدابير گسترده براي پيشبرد سياست حمله به عراق به اين موضوعات بايد تداوم سياست سركوب و كشتار مردم مسلمان فلسطين توسط آريل شارون را نيز اضافه كرد. با توجه به مسايل فوق، طرح تازه آمريكا موسوم به نقشه جاده يا راهنماي مسير، بيش از آن كه راه را نشان دهد، با هدف كشاندن تحولات منطقه و دولت‌هاي اسلامي به يك مسيرانحرافي تازه ارايه شده است. طرح آمريكا برخلاف آنچه كه اعلام شده نه طرحي چهار جانبه (حاصل توافق روسيه، سازمان ملل متحد، اتحاديه اروپا و آمريكا) بلكه طرح مشترك واشنگتن - تل آويو به حساب مي‌آيد و در شرايطي كه سه طرف دلمشغول تحولات عراق هستند، آمريكا به مجري اصلي اين طرح توطئه تبديل شده است. به اعتقاد ما در ميان مفاد اصلي طرح، آنچه كه براي آمريكا و رژيم صهيونيستي اهميت دارد، شكل‌گيري زمينه‌هاي اجراي آن تا سال 2003 ميلادي است و زماني كه اين زمينه‌ها مطابق ميل بوش و شارون فراهم شود، ديگر جايگاهي براي آرمان مقدس فلسطين باقي نخواهد ماند. بدون شك مهم‌ترين زمينه‌اي كه مورد تاكيد آمريكا و رژيم صهيونيستي است، سركوب انتفاضه و مقاومت اسلامي به بهانه استقرار آرامش قبل از مذاكره است. آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها، در طول 12 سال اخير قدرت، عظمت و غيرت انتفاضه و ياران مقاومش را درك كرده‌اند. آنها به خوبي مي‌دانند كه اگر انتفاضه و مقاومت نبود، اكنون در پشت ميز مذاكره، فلسطين، با همه آرمان‌ها و خون‌هاي ريخته شده‌اش مورد تباني قرار مي‌گرفت. اما اين انتفاضه بود كه به عنوان خون جوشان مردم فلسطين دنيا را به كرنش واداشت و جوانان فلسطين با خون خود تبليغات و سياست‌هاي كاذب قدرت‌هاي زور و فريب را تحت الشعاع قرار دادند. تنها در قالب تعاليم مكتب اسلام چنين نيرويي ايجاد مي‌شود كه يك انسان براي رسيدن به آرمان، دفاع از حقوق و عمل به تكليف خويش حتي از وجودش مايه بگذارد. به همين دليل خمير مايه الگوهاي تجديد ساختار و دموكراتيزاسيون آمريكا براي خاورميانه اسلامي بر دوري از تعاليم و افتخارات اصيل اسلامي استوار شده است. بنابراين تحولات فوق ترديدهاي تازه‌اي را نسبت به اعلاميه وزارت امور خارجه آمريكا درمورد خاورميانه به وجود آورده است. وزارت امور خارجه آمريكا در روز هفتم نوامبر آينده (16 آبان 81) اعلاميه‌اي را در مورد خاورميانه صادر مي‌كند كه از هم اكنون از آن تحت عنوان يك ”التيماتوم” ياد مي شود. جالب اينكه آمريكايي‌ها عنوان اين اعلاميه تازه را ”روند دموكراتيزاسيون خاورميانه” گذشته‌اند. ولي هدف اصلي آن حل مشكلات آن قدرت در منطقه است. واقعيت اين است كه براساس توافق بوش و شارون توطئه‌اي شكل گرفته تا تشكيلات خودگردان فلسطين و كشورهاي اسلامي تا هنگام گذر آمريكا از فاز عملياتي عراق در سكوت خوشبينانه فرو روند و همزمان با آغاز عمليات آمريكا در عراق، شارون دور تازه سركوب و كشتار انتفاضه مقاومت فلسطين را آغاز كند. در اين ضمن حاصل سفر ”ويليام برنز” به منطقه و سياست كلي آمريكا التيماتوم هفتم نوامبر است كه در آن باز هم تكرار مي‌شود كه ”هر كس با مانيست برماست” هر چند كه در اين اعلاميه ممكن است اين جمله كابويي در قالب مفاهيم مربوط دموكراسي و توسعه سياسي ذكر شود. بدون شك آمريكا و رژيم صهيونيستي پس از پيروزي در انجام زمينه‌چيني فوق، سياست مشت‌آهنين را به طور مشترك براي حل بحران فلسطين به كار مي‌گيرند و حاصل اين امر، ترتيباتي است كه گام اول آن در به‌رسميت شناختن اشغال بيت‌المقدس توسط آمريكا برداشته شد. اكنون روي سخن با كشورها و ملل مسلمان است. آمريكا در مرحله‌ي اول مي‌خواهد با ايجاد نوعي خوشبيني كاذب در ميان اعراب، سياست‌هاي خود را در عراق به انجام برساند و در مرحله‌ي بعد اين فلسطين است كه قرباني خواهد شد. حاصل اين سياست، علاوه بر تفرقه درجهان اسلام، انحراف توجه كشورهاي اسلامي و افكار عمومي مسلمان است. بنابراين برخلاف برخي خوشبيني‌هاي ديپلماتيك، انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان براين اعتقاد است كه طرح نقشه جاده يا راهنماي ميسر، يك طرح نحرافي و توطئه‌آميز است و در اين شرايط سخن گفتن از حق فلسطيني‌ها براي مذاكره و خوشبيني به نتايج آن ساده‌لوحانه مي‌باشد. اگر بخواهيم فلسطين را تعريف كنيم، نبايد آن را درمحدود اشغال شده توسط صهيونيست‌ها مورد توجه قرار دهيم، فلسطيني‌ها در سراسر جهان حق دارند نسبت به سرنوشت خود حساس باشد و طبق اصول حقوق بشر و منشور ملل متحد، بايد از حق تعيين سرنوشت برخوردار باشند. لذا انتظار مي‌رود وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران يك طرح كارشناسي را در مورد طرح مقام معظم رهبري براي انجام همه‌پرسي در فلسطين تنظيم و به مجامع بين‌المللي ارايه كند. چرا كه در ميان همه طرح‌هاي مختلف، تنها طرحي كه عدالت و انصاف را در مورد طرف‌هاي درگير در فلسطين رعايت مي‌كند، طرف فوق مي‌باشد. البته بايد توجه داشت، در زماني كه آمريكا و رژيم صهيونيستي نگاهي انحرافي به موضع فلسطين دارند، نبايد خوشبينانه وارد زمين بازي آنها شد.» انتهاي پيام